چهارشنبه, ۱۲ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 1 May, 2024
مجله ویستا

فرآمدی بر کتاب « و زمین نام دیگر من است »


فرآمدی بر کتاب « و زمین نام دیگر من است »

اقیانوس بیکران زبان و ادبیات ایران منشعب از دریاهایی است که طوفان زایی این دریاها حرکتی فرا رونده در جهت محاط بر کره ی دانایی است و عملکرد فرهنگی لرستان نشان می دهد که زنان همیشه در این بستر در رکاب مردان و پابه پای آنها در گسترش , تداوم و بقای ادبیات و فرهنگ وطن خویش سهمی چشمگیر و بی بدیل داشته اند

اقیانوس بیکران زبان و ادبیات ایران منشعب از دریاهایی است که طوفان زایی این دریاها حرکتی فرا رونده در جهت محاط بر کره ی دانایی است و عملکرد فرهنگی لرستان نشان می دهد که زنان همیشه در این بستر در رکاب مردان و پابه پای آنها در گسترش ، تداوم و بقای ادبیات و فرهنگ وطن خویش سهمی چشمگیر و بی بدیل داشته اند . با توجه به فر آیند تاریخ و فراز و فرود هایی که در طول ادوار مختلف به وقوع پیوسته ، تردیدی نیست که نقش زن در این ادوار نه تنها پر رنگ که سرنوشت ساز و حیاتی بوده .

لرستان سرزمینی است که قلم به عنوان گفتمانی سازنده و متنج می تواند تاریخ کهن و کیمیای آن را بر همه ی جهانیان مبرهن سازد . آری جامعه ای که همیشه می نویسد بی گمان آن جامعه ، جامعه ای پیشرو و متمدن است . از این منظر هر نوشته ای حتی اگر یک سطر باشد دارای محاسن و ویژگی های خاص خود بوده و خواننده می تواند به سهولت نتیجه ای را در دل این سطر دریافت کند و علت اساسی آن واژه هایی هستند که در دل همین سطر آفریده شده اند چون هر واژه ای به تنهایی دنیایی آکنده از مفاهیم و مصادیق فرا بخش و تکامل یافته است .

چند ماه پیش با توجه به سفری که به شهر خودم خرم آباد داشتم و به قصد دیدار در هفته نامه بامداد لرستان به نزد دوستان حضور یافتم کتابی را سر میز جناب آقای چنگایی مدیر محترم این هفته نامه دیدم که نام این کتاب و زمین نام دیگر من است بود و من بدون این که توجهی به آفریننده ی آن داشته باشم ، فی البداهه نام این کتاب احساس مرا بیدار کرد و خیلی خودمانی دلم به من گفت واقعا حیف است درباره ی نام این کتاب سخنی گفته نشود و من بعد از مطالعه و کند و کاو کامل در اندیشه های آفریننده ی این کتاب بالاخره سعادتی یار یمان کرد تا که مطالبی را درباره ی آن قلمی نمائیم امید می رود نگاه همه ما منتقدانه و کار ساز باشد چه این که « در بازار دانش انتقاد کالایی گرانسنگ است .»

و زمین نام دیگر من است مجموعه اشعاری است که از خانم آفرین پنهانی توسط نشر روزگار در سال ۱۳۸۸ به زیور چاپ آراسته شده و در اختیار جامعه ی ادبی قرار گرفته است . از مفهوم کتاب پیداست که شاعر دارای پیشینه مطالعاتی و ثبات اندیشه بوده چه این که نام کتاب موید این مد عاست . همانطور که می دانید تشبیه در شعر دهه ۸۰روندی رو به رشد را طی می کند و کاملا هم از حیث ساختار و هم از حیث محتوا با تشبیهات شعر دهه ۶۰و۷۰ تفاوت دارد ویکی از این تفاوت ها گزینش واژه های است که ظرفیت معنایی خاصی اند و هنوز فرهنگ این واژه ها قریب به ذهن نیست . لذا استفاده از واژه زمین خود می تواند دارای ویژگی های متعددی باشد و همه ی هستی ( موالید چهارگانه ) از دامان آن به شکوفایی و بلوغ می رسند . بنابراین این چنین تشبیهی به سادگی میسور نیست چرا که شناخت و آگاهی لازم از مولفه های زمین از جانب شاعر و رسیدن به عالم معنای یک وجود از مهمترین شاخص های ادبی یک اثر به شمار می آیند . افزون بر این که در بطن اشعار شاعر ، همین ارتباط موضوع با محتوا از حیث صنعت تشبیه به خوبی رعایت و اعمال گردیده .

کتاب مزبور از ۲۳۲ صفحه تشکیل شده که شامل ۱۰۶ سروده ی مینی مال و ماکسی مال است . به نظر می رسد که سبک شاعر تقلیدی نیست ولی شاخک هایی از شعر سپید به چشم می خورد و در بیشتر سروده ها نشانه های شعر فراگفتار آخرین سبک شعری در ایران در این مجموعه به چشم می آید که با توجه به مطالعه دیگر اشعار شاعر در مجموعه دومش به سهولت می توان بر این نظریه واقف ماند . درون مایه ی اشعار این مجموعه از پنج ویژگی اساسی بهره می جوید نخست تصویر کردن پراکسیس تاریخ زنان در ادوار مختلف می باشد که شاعر به زیبایی توانسته با زبانی هنرمندانه واقیعات این ادوار را ترسیم نماید . دوم رعایت کردن حرمت واژه در شعر است که در اثر این شاعر کم و زیاد دیده می شود چرا که از این نگاه هر واژه ای دارای مفاهیم و مصادیق آموزنده و مفیدی است . بنابر این بزرگترین هنر هر شاعر از این نگاه آشتی دادن واژه ها در جهت نیل به پیام های مختلف اجتماعی است که این مهم در اشعار شعرای معاصر و حتی قدیم کمتر به چشم می خورد . نکته سوم کار کشیدن از خود واژه ها و میدان دادن به آنها جهت میدان داری است اگر چه این صنعت در اشعار نیمایی و سپید دیده می شود . ولی جایگاه خود را به خوبی پیدا نکرده به گونه ای که شعر نیمایی دارای وزن و قافیه بوده و سپید نیز به موسیقی کلام تاکید موکد دارد و این نوع ویژگی قدرت بی بدیل واژه را جهت میدان داری زبان شعر می گیرند . لذا واژه باید بتواند خود را به خوبی تعریف و تشریح نماید .

نکته ی چهارم نو آوری در زبان و ادبیات شعر مدرن است . شعر مدرن که شامل موج نو و گفتار و فراگفتار می شود اگر چه هنوز جایگاه خود را در بین آحاد جامعه ادبی و هنری پیدا نکرده ولی مستقل و مستقبل بودن در زبان شعر که با بهره گیری از صناعات ادبی با فرآیندی بدیع صورت می گیرد بی تردید زبان شعر شاعر را در جایگاهی فرارونده قرار خواهد داد و نکته ی آخر درد زایی در اغلب اشعار شاعر است . درد زایی در این اشعار که دقیقا در مقابل درد زدایی دیگر اندیشه های ادبی قدعلم می کند به دو شکل نماد دارد یکی دردهای شخصی است که پیام های اجتماعی و ... دارند و دیگر دردهای اجتماعی است که این دردها با زبان مردم عجین و کلاف خورده اند ( به بیانی ساده با زبان مردم صحبت می کنند ) درد زایی مهمترین فاکتور در هنر هر شاعر به شمار می آید زیرا که هر شاعری که در د نداشته باشد بی گمان اشعارش با مثلث متساوی الاضلاع احساس – عاطفه و اخلاق مردم ارتباط برقرار ننموده . به عنوان مثال شاعر در سطور ذیل می سراید:

خواهران من / باران شانه های زخمی من اند . در این جا شاعر هم درد را به تصویر می کشد و هم این که شعرش از حیث فنون ادبی دارای امتیاز و جایگاه اجتماعی است . استخدام سه واژه ی خواهر / باران و شانه در ظاهر هیچ سنخیتی با هم ندارند ولی از یک بستر زائیده شده اند و آن بستر کره خاکی است . بنابراین به آسانی می توانند به یک آشتی فرهنگی و فهم اجتماعی و منتج برسند .

به قدر کافی دیر شده ام ! / برای این دهکده ی خاموش / شیپوری می بایدم / و دستی که جیب ها را رسمن تعطیل اعلام کند . روشن کردن دهکده خاموش که اشاره به آبادانی با ابزاری بنام شیپور است دارای صنعت ایهام و چند گونه مفهوم است و بکار بردن دست در جهت تعطیل کردن جیب ها تصویر سازی بسیار زیبایی است که پیامش زبان حال مردم است . دست در این جا نماد تلاش و کار بوده و جیب نمادی از سکون و مرگ البته در این شعر فرهنگ ماشینی به خوبی تصویر شده و شاعر به صراحت به تکنولوزی هشدار می دهد ضمن این که در خیلی از اشعار آفرین پنهانی فرهنگ فولکلور تصویر شده . ( پل زدن بین سنت و مدرنیته ) قرار نیست خودم را به شیطان بفروشم/ همین که خدا به من لبخند می زند / برایم کافی است . می توان گفت خدا و شیطان هم پارادوکس بوده و هم مراعات نظیر که یکی بستر و آن دگر مظروف ولی شاعر با زبانی مودبانه با شیطان صحبت می کند و بر اعتقاد خودش ( خدا ) نیز استوار بوده چه این که از لبخند خدا سخنی می راند و یا در مقطع شعر شماره ۳۱ از همین مجموعه که به زیبایی می گوید : برای روز مبادا فریادم بزن ؟ کمی صبح در جیب هایت گذاشته ام / برای فردا /فر / یا / دم ...

استفاده از صنعت تشخیص ولی با نگاهی نو که این نگاه نو با استخدام واژه ی صبح تثبیت می شود . همانطور که می دانیم صبح در معنی حقیقی در جیب نمی رود ولی در معنا ی مجازی آن دارای پیام است ( جیب آسمان ) و دیگر این که برای صبح بار معنایی خلق شده و البته صبح دارای معانی بیکرانی است . (معنوی و اجتماعی ) و جالب تر واژه ی فریادم بوده که این واژه در چند معنا بکار رفته ، یکی همان فریاد شخصی و دیگر فر که به معنی شادی و طراوت بوده و دم نیز لحظه و خون و در ابعادی به مرگ از آن تعبیر شده ضمن این که به معنی فر- یا- دم هم به کار رفته . شاعر در شعر شماره ی ۱۶ همین اثر کاملا تصویر سازی می کند چه اینکه در وسط همین شعر چنین می گوید : هفت روز هفته / باکسوتی مردانه آغاز می شوند / با هیبتی مردانه حتی نام شان ! / و تو چهارشنبه ای نحس / که به اکراه مرده ای به خاک می سپارند تا ... این شعر نگاه تاریخ را به ماهیت وجودی زن متذکر می شود و مهمترین صنعت و هنر شاعر استخدام روزهای هفته ها در شعر بوده که هم صنعت مراعات نظیر بکار رفته وهم این که به راحتی تصویر سازی اجتماعی می کند . ( فرآیند شاعر به مراعات نظیر بدیع است ) لطفا یک لیوان حرف داغ برایم بریز ! برف دارد مرا می بارد / و زمستان کوله پشتی ام را چکه چکه می قطراند . در اغلب اشعار آفرین پنهانی مخاطب حضوری چشم گیر دارد و جالب این جاست که مخاطب می تواند هر کسی یا هر چیزی باشد .

استفاده از آیرونی نمایشی (بر خلاف منظور اصلی گفتن ) شاعر بجای چای داغ از واژه ی حرف استفاده می کند کاری که در اغلب شعر شعرای فرانسوی دیده می شود و در ادامه برف را متذکر می شود که شاعر را می بارد و زمستانی که کوله پشتی اش را چکه چکه می قطراند . مهمترین نوآوری شاعر در این جا واژه های می قطراند و چکه چکه است که شاعر از صنعت جناس استفاده می نماید ولی این جناس لفظی نیست بلکه جناس معنایی است . یکی از شاخص های بارز صنعت شعر گزینش جناس معنایی در شعر شاعر به شمار می رود و یا می توان به چند سطر آخر شعر شماره ی ۴۸ شاعر اشاره نمود که به زیبایی می گوید : فصل / فصل افتادن پاییز در درون زن بود / و زمستان قبل از موعد بر بام نشسته / بهاری در کار نیست / اشتباه می کند زن / گوش به دل سپرده که آزاد است ؟ استفاده از مجاز به جای حقیقت و خلاف آمد عادت صحبت کردن از مولفه های شعر دهه ی ۸۰ ایران به شمار می آید و البته معدود شعرایی در این زمینه موفق نشان داده اند . آوردن دو فصل در دو معنای مشترک و متفاوت و آوردن واژه زمستان که در دو معنای دور و نزدیک بکار رفته ( ایهام آشکار ) و یا در شعر شماره ۱۱ چنین می سراید : نه ! مردها همه شبیه هم می میرند / و زنان برای مادر شدن به هم سلام می کنند ! / می خواهم پرنده باشم / بی قفس / بی دانه / بی پنجره / برای پرواز یک پرنده دو بال کافی است . مهمترین ویژگی شاعر در این سطور نگاه هنرمندانه و رئال آن به بار معنوی و اجتماعی جامعه بوده افزون بر این که خود بودن در جهت خویشتن ساختن خویش مهمترین پیام شاعر به جامعه بوده چون شاعر به ویژگی های مجازی جامعه با ایماژ و استعاره لازم به تصویر سازی می پردازد . ضمن اینکه این ویژگی هم چیزی جز دوبال واقعی بودن پرنده نیست . و یا شعر شماره ی ۵۶ شاعر که از درون مایه وجوششی اجتماعی و انتقادی برخوردار است و البته معنایی تکان دهنده را در ابعاد مختلف ترسیم می کند .

روبروی جهان ایستاده ام / می خواهم تمام مادرم را / کنار ماه بگذارم / تا آسمان برای همیشه / مال من باشد / و خواهرانم / که خیلی زود مادر شدند ! این شعر که در آخرین سطر با دو علامت تعجب معنایی بهره می جوید از زیبا ترین دیدگاههای ادبی شاعر محسوب می شود بدین سان که هم چند گونه مفهوم بوده و هم این که صناعات لازم ادبی در آن پیداست . روبروی جهان ایستاده ام / می خواهم تمام مادرم را که واژه مادرم در این جا هم تمام هستی ام بوده و هم خود مادر می باشد و زیبا تر این جاست که این هستی را می خواهد در کنار ماه و نه مقابل ماه بگذارد که آن هم یک هستی به شمار می رود و این فرآیند آنچنان هنرمندانه دنبال می شود که فرجام ما با ایجاد صنعت تشبیه تصادم داریم و در ادامه خواهرانم که خیلی زود مادر شدند ! اشاره به روند تاریخی زن در فرهنگ فو لکور و در زوایایی ظلم و ستمی که در حق آنان لحاظ شده و همچنین طرح یک موضوع ناتور الیسم که پیامی مفید و ماندگار را برای جامعه به ارمغان می آورد مضاعف بر این که در این تشبیه هم ماه پدر و خواهران آن تصویر شده اند و هم ماه مادر !حسن سخن این که بی شک هر اثری در جای خود مهم و مفید است و این اثر نیز به نوبه ی خود از جایگاه ادبی خاصی بهره می برد . لذا چون نقد عبارتست از الک کردن سره از ناسره و پرداختن به واقیعات یک اثر بدور از اغراض و تعصب .

نکاتی چند به این شاعره ی خوش ذوق و بلند اندیشه خالی از لطف نیست . نخست در این مجموعه شاعر بدنبال پیدایی است و البته در خیلی از جاها گریزی به حوزه وصل می زند و پیدایی وجود را لمس می کند بنابراین برای اینکه شاعر به یقین کامل برسد نیاز به کار بیشتری را می طلبد . ( عرفان ) دوم شاعر در این مجموعه سعی بر آن دارد هنرخود را با مولفه ها و گفتمان های دنیای زنانه تفسیر نماید لذا اگر چه این سبک ادبی بسیار خوب و آموزنده بوده و در اغلب اشعارش هم اید ئولوژی و جهان بینی آن مردانه و طبیعی احساس می شود ولی امتیاز شاعر را در بین عموم کم رنگ می کند لذا هشدار ما این است که شاعر با این هنر زیبا نگاهش را کلی تر کند .

سوم پیدا کردن زبان شعر ی است که خانم پنهانی زبانش را در این اثر خوب پیدا کرده و این نکته همان قوت رو به جلو یی بوده که به آسانی اتفاق نمی افتد لذا عوض کردن زبان شعری در مدت زمان بلند معایبی ندارد و طبیعی است ولی در مدت زمان کوتاه می تواند نوعی چند گانه اندیشی ادبی را در زبان شاعر ایجاد نماید و لی در یک جمع بندی کلی می توان این اثر را یکی از الگوهای مفید زمان خویش در جهت روبه رشد و تعالی شعر نو در لرستان و حتی در ابعادی در شعر نو ایران به شمار آورد . و اما برای مطالعه ی کتاب آفرین پنهانی چند پیشنهاد اساسی فراروی خوانندگان قرار می دهیم نخست سبک شعر آفرین پنهانی است که دارای شاخک های بدیع شعر سپید و فرا گفتار است بنابراین خوانندگان می بایست در این زمینه مطالعه کاربردی و کافی داشته باشند . دوم اشعار آفرین پنهانی از سه مکتب ناتورالیسم ، سورئالیسم و رئالیسم بهره می جوید که مطالعه ی این سه مکتب بسیار اساسی است .

رئالیسم بدنبال نتیجه منتبح است در سورئالیسم در هر سطر می توان به معانی متعددی دست یافت و تخیلی است و ناتورالیسم با مراجعه به اشعار شعرای طبیعت گرا به سهولت می توان به این مهم رسید . ناتورالیسم همان طبیعت گرایی است که شاعر با استخدام فرهنگ طبیعت در شعر خود پیام آفرینی های مختلف می کند افزون بر اینکه در اشعار آفرین پنهانی تاریخ ، حماسه ، اسطوره و تخیل فانتزی نیز لحاظ شده که با مطالعه ی رمانهای مرتبط ،ارتباط با شاعر کاملا برقرار می شود .

عابدین پاپی



همچنین مشاهده کنید