دوشنبه, ۲۴ دی, ۱۴۰۳ / 13 January, 2025
چوب زدن بر آب
روزی شیوانا از راهی می گذشت. جوانی را دید که تکه ای چوب در دست گرفته و با آن بر سطح آب جویبار می کوبد. شیوانا کنار جوان نشست و از او پرسید: «چرا این چنین مکدر و گرفته با چوب بر سطح آب می کوبی!»
جوان آهی کشید و گفت: «من ذوق شعر دارم و هر زمان که بیکار می شوم شعر می سرایم. اما امروز در مدرسه همه مرا به خاطر شعر گفتن مسخره کردند و مدیر مدرسه به من گفت که چوب زدن بر سطح آب بهتر از شعر گفتن است. من هم برای این که کار بهتری انجام دهم دارم بر سطح آب می کوبم!»
شیوانا تبسمی کرد و دستی بر شانه جوان کشید و سپس به سوی درخت بالای سرش خیره شد و پرنده ای آواز خوان را نشان جوان داد و گفت: «پرنده برای من و تو و یا درخت و جویبار آواز نمی خواند. او آواز می خواند فقط برای این که آوازش می آید. شاعر واقعی هم کسی نیست که برای دیگران و جلب رضایت آن ها شعر بخواند یا نخواند!» جوان دست از این کار بیهوده برداشت و مدتی به چشمان شیوانا خیره شد و آن گاه انگار چیزی دریافته باشد چوب را دوباره بر سطح آب زد و شعری با مضمون زیبایی چوب زدن بر آب سرود!!
http://www.shivana۲۰۰۶.blogfa.com/۸۵۰۴.aspx
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست