پنجشنبه, ۱۳ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 2 May, 2024
چرا بازی استقلال و پرسپولیس, جذاب و تهاجمی نمی شود
بازی تیمهای همشهری پرطرفدار همیشه بااهمیت و حساس و پرحاشیه است. چه استقلال و پرسپولیس تهران، چه اینتر و میلان، چه یونایتد و سیتی و چه حتی رئال و بارسا که تیمهای همشهری نیستند و مسابقات آنان را «ال کلاسیکو» مینامند. این حساسیت مضاعف در فوتبال اغلب نقاط جهان، منجر به جذابیت بازیها و ارتقای سطح توان کیفی و فنی تیمها میشود. اما پیکارهای دو تیم استقلال و پرسپولیس تهران به جز در موارد و مواقع اندک، کسالتبار و کمحادثه و بدون صحنههای مهیج برگزار میشود. به راستی چرا؟
● پند و اندرز به «مسوولان منصوب»!
عوامل متعددی را در این تفاوت فاحش و آشکار میتوان نام برد. ولی یکی از دلایل بسیار مهم که مورد بحث امروز قرار دارد، «دولتی بودن» فوتبال و ورزش ایران مثل خیلی چیزهای دیگر است. مسوولان استقلال و پرسپولیس را وزارت ورزش (و در گذشته، سازمان تربیت بدنی) منصوب میکند
و این منصوبشدگان که از سایر عرصهها به ورزش و فوتبال آمدهاند و در چند هفته بیش از چند دهه مشاغل قبلی خود به شهرت رسیدهاند و با رسانهها مصاحبه کردهاند، نمیخواهند از فوتبال بروند. به همین دلیل برخلاف مدیران باشگاههای بزرگ اروپایی که برای هرچه باشکوهتر و پرهیجانتر شدن مسابقات تلاش میکنند، اینها در ایران به هر ترفندی توسل میجویند که در بازی موسوم به «داربی» پایتخت پیروز شوند یا دستکم به حریف نبازند و در سمت خود باقی بمانند و گاه آنقدر در پرداختن به حاشیههای کاذب به راه «افراط» میروند که مسوولان فرادست در وزارت ورزش مثل ناظمهای دبستانی در چند دهه قبل به اینها پند و اندرز میدهند و حتی تهدیدشان میکنند! وقتی فوتبال ایران «دولتی» است و مسوولان ۹۰ درصد تیمها با دو سطر نامه شخص بالاتر از خود در وزارت ورزش یا دیگر وزارتخانهها و سازمانهای دولتی برکنار میشوند و البته آن ۱۰ درصد بقیه نیز در این فوتبال بدون درآمد و فقط هزینهبر «شبهدولتی» و نه «خصوصی» هستند و از سوی دیگر شکست در بازی استقلال و پرسپولیس میتواند زیر پای خیلیها را در تیم مغلوب خالی کند، طبعا دست زدن به هر شیوه حتی غیراخلاقی برای «نباختن» و در نتیجه «ماندن» مجاز بلکه لازم و ضروری شمرده میشود.
● بازی محافظهکارانه برای فرار از انتقادها
این روند و رویه، در مورد مربیان استقلال و پرسپولیس بیشتر مصداق و کاربرد دارد، چرا که مسوولان دو تیم آبی و قرمز پایتخت به خاطر پشتوانههای سیاسی خود، شاید حتی پس از چند شکست نیز در سمتهایشان بمانند. اما صندلی مربیگری استقلال و پرسپولیس به خصوص بعد از ناکامی در مقابل حریف، بسیار لرزان و شکننده است. دو تیمی که از دهه پنجاه هجری خورشیدی تاکنون، دهها پیشکسوت دارند که خیلی از آنان در باشگاههای معتبر اروپایی بازی کردهاند و برخی در دورههای مربیگری حضور یافته و حتی در کادر فنی تیمهای دیگر عضویت دارند و بهطور بالقوه «آلترناتیو» سرمربیهای فعلی استقلال و پرسپولیس محسوب می شوند. پس با داشتن این همه رقیب، چرا امیر قلعهنویی وعلی دایی باید فردا ببازند و تا مدتها به خاطر همین شکست مورد انتقاد هواداران، رسانهها و بهخصوص مسوولان آبی و قرمز پایتخت که «منصوب دولت» هستند و قبل از هرچیز به ماندن خویش میاندیشند، قرار بگیرند؟ البته اینها، اصلا توجیه مناسبی برای محافظهکاری و انجام بازی دفاعی و چشم داشتن به حوادث احتمالی و تلاش به منظور کسب نتیجه تساوی و فرار از انتقادها نیست. ولی تا زمانی که ساختارهای ورزش ایران (ازجمله فوتبال) تغییر پیدا نکند، نباید چندان انتظار نمایش دلپذیر، تهاجمی، جذاب و پرحادثه از سوی بازیکنان تیمها حتی در مسابقه پرتماشاگر استقلال و پرسپولیس را داشت.
● یکی از عوامل مهم جدایی دایی
آخرین قهرمانی تیم قرمزپوش پایتخت در خرداد ۱۳۹۰ با علی دایی به دست آمده که در جام حذفی کشور رقم خورده تا رهسپار لیگ قهرمانان آسیا شود. پرسپولیس پس از آن، نه با حمید استیلی و یحیی گلمحمدی و نه حتی با مصطفی دنیزلی و مانوئل ژوزه به جامی و عنوانی در فوتبال ایران نرسیده است.اما چرا مدت کوتاهی بعد علی دایی با حبیب کاشانی دچار تضاد شد و کارشان به افشاگری متقابل رسانهیی کشید و علی دایی و سپس کاشانی به اجبار از پرسپولیس رفتند؟ چون سرخ پوشان چند بار پیاپی به استقلالیها باختند و نه فقط حبیب کاشانی، بلکه حتی علی دایی به دلیل این شکستها با چالش جدی از سوی طرفداران پرسپولیس مواجه شدند.
● مظلومی چه روزی رفتنی شد
شرایط البته در اردوی تیم مقابل نیز در گذشته بهتر نبوده است. شاید عدهیی بپرسند که اگر ناکامی در دیدار قرمز و آبی پایتخت موجب بروز انتقاد و اعتراض ودر نهایت برکناری سرمربی تیم بازنده میشود، پرویز مظلومی که چهار بار با استقلال در برابر پرسپولیس به پیروزی رسید و لقب «پرویز سوبله چوبله» را از سوی برخی رسانهها گرفت، چرا از تیم آبیپوش رفتنی شد؟
این سوال قطعا مهم است.اما پاسخی «درخور» دارد. مظلومی نه فقط در مصاف با پرسپولیس موفق بود، بلکه در آخرین روزهای سال ۱۳۹۰ با پیروزی در فینال جام حذفی کشور مقابل شاهین بوشهر، جواز شرکت استقلال در فصل بعد لیگ قهرمانان آسیا را گرفت. ولی وقتی چند هفته بعد بازی دو بر صفر برده را به پرسپولیس ۱۰نفره با نتیجه دو بر سه باخت و خیل هواداران آبی را علیه خود مشاهده کرد، خود اونیز دریافت که باید استقلال را ترک کند.
● اگر نیمه اول گل داشته باشد...
قبول دارم که این یادداشت تا حد زیادی تلخ و یأسآور است. اما مگر واقعیت ورزش و فوتبال ایران چیز دیگری است؟ امیدوارم که فردا استقلال وپرسپولیس با پرهیز از «محافظهکاری» به عشق وشور هواداران انبوه خود که گل وپیروزی میخواهند، احترام بگذارند. ولی باید به امیر قلعهنویی و علی دایی نیز حق داد که در این «فوتبال صرفا «نتیجهگرا» در وهله اول به دنبال کسب نتیجه تساوی باشند. پیشبینی میکنم که در مسابقه فردا، حوادث چندانی مقابل دو دروازه ایجاد نخواهد شد؛ مگر آنکه تیمی در نیمه اول موفق به گل زدن شود و تیم حریف درصدد تلافی برآید.
اسماعیل راستی
نمایندگی زیمنس ایران فروش PLC S71200/300/400/1500 | درایو …
دریافت خدمات پرستاری در منزل
pameranian.com
پیچ و مهره پارس سهند
خرید بلیط هواپیما
روز معلم ایران رهبر انقلاب معلمان دولت سیزدهم نیکا شاکرمی مجلس شورای اسلامی مجلس شهید مطهری خلیج فارس دولت حجاب
تهران هواشناسی پلیس شهرداری تهران سیل آموزش و پرورش قوه قضاییه بارش باران فضای مجازی سلامت سازمان هواشناسی دستگیری
خودرو قیمت خودرو حقوق بازنشستگان قیمت دلار دلار ایران خودرو قیمت طلا بانک مرکزی سایپا بازار خودرو کارگران تورم
تلویزیون سینما رادیو سریال رضا عطاران فیلم سینمای ایران دفاع مقدس موسیقی تئاتر نون خ رسانه ملی
دانشگاه علوم پزشکی مکزیک
رژیم صهیونیستی غزه اسرائیل فلسطین آمریکا جنگ غزه نوار غزه روسیه چین حماس عربستان یمن
استقلال پرسپولیس فوتبال سپاهان تراکتور رئال مادرید بایرن مونیخ باشگاه استقلال لیگ قهرمانان اروپا لیگ برتر باشگاه پرسپولیس لیگ برتر فوتبال ایران
همراه اول دبی واکسن تبلیغات اپل ناسا وزیر ارتباطات گوگل پهپاد
خودکشی کبد چرب میوه کاهش وزن دیابت بیمه داروخانه ویتامین طول عمر بارداری