سه شنبه, ۱۸ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 7 May, 2024
مجله ویستا

چینش و ساخت حزب در قرآن پایه ای برای امتناع عقیدتی


چینش و ساخت حزب در قرآن پایه ای برای امتناع عقیدتی

مقاله حاضر تنها به پژوهش در مورد مفروض معمول استنباط شده از آیات قرآن در نفی حزب, محدود شده است مقاله با نشان دادن این كه اساسا حزب در قرآن بطور عموم در وجه دینی آن استفاده شده و با وام گیری از فرمول فقهی منطقهٔ الفراغ این نتیجه را بدست می دهد كه حزب به عنوان یك «روش » در سازماندهی سیاسی اجتماعی, اقتصادی مسلمانان یك روش منطقهٔ الفراغی است

این مقاله با هدف بررسی یكی از مفروضات امتناعی برای رد یا تردید نسبت‏به نظامی حزبی پردازش شده است . نظام حزبی در ایران با مشكلات و موانع نظری - فعلی بسیاری مواجه است كه بررسی یكایك و همچنین نحوه ارتباط آنها با یكدیگر نیازمند مطالعات گسترده‏ای است . مقاله حاضر تنها به پژوهش در مورد مفروض معمول استنباط شده از آیات قرآن در نفی حزب، محدود شده است . مقاله با نشان دادن این كه اساسا حزب در قرآن بطور عموم در وجه دینی آن استفاده شده و با وام‏گیری از فرمول فقهی منطقهٔ الفراغ این نتیجه را بدست می‏دهد كه حزب به عنوان یك «روش‏» در سازماندهی سیاسی - اجتماعی، اقتصادی مسلمانان یك روش منطقهٔ الفراغی است.

در ایران با وجود بیش از یك قرن سابقه و فعالیتهای حزبی، به نظر می‏رسد هنوز تا پیدایش وضعیتی نهادینه در مورد احزاب، راهی نه چندان كوتاه در پیش باشد . در این مدت، ۵ (پنج) مرحله از تب و تاب فعالیتهای حزبی، - یا آنچه را كه می‏توان با تسامح به این نام خواند - بخشی از حیات سیاسی، اجتماعی - اقتصادی را آشكارا تحت الشعاع خود قرار داد .

اولین مرحله و نقطه آغازین آن به انقلاب مشروطه و فعالیت احزاب در این مقطع زمانی برمی‏گردد كه تا تسلط رضاخان (شاه) بر قدرت به درازا كشید . دومین مرحله به سالهای جنگ جهانی دوم، اشغال ایران، و سرنگونی دیكتاتور، و بالاخره فضائی كه گاه از آن همچون دموكراسی نیم بند نام برده می‏شود، معطوف است كه تا كودتای ۲۸ مرداد و سقوط دولت دكتر مصدق ادامه یافت . مرحله سوم از فعالیت‏حزبی در برگیرنده سالهای ۳۹ تا ۴۳ است كه باز ایران شاهد نوعی فضای نیمه باز سیاسی بود كه خود ناشی از تحركات داخلی، همچنین نفوذپذیری ایران از سیاستهای خارجی بود . مرحله چهارم، شامل فاصله زمانی اندكی قبل از پیروزی انقلاب اسلامی تا سال ۶۰ است، و بالاخره با انتخابات دوم خرداد ۱۳۷۶ و باز شدن فضای سیاسی جامعه، بار دیگر گونه‏ای از تحركات حزبی را در جامعه شاهد هستیم .

اگر بخواهیم با تسامح تمامی مدت زمانی كه احزاب در ایران اندك موضوعیت فعالیت و رقابت جدی داشته‏اند را محاسبه كنیم، آنگاه شاید این ارقام را برای هر یك از مراحل بتوانیم قابل اعتناء بدانیم . مرحله اول ۲۰ سال، مرحله دوم ۱۲ سال، مرحله سوم ۴ سال، مرحله چهارم ۴ سال، و مرحله پنجم بیش از ۲ سال، البته تمامی این ارقام تخمینی است و این بر عهده مطالعات موردی است كه با انتخاب معیارهای لازم محاسبات فنی‏تری را بدست دهند . هر چند، بعید است‏به خاطر طبیعت فعالیتهای سیاسی از یك سو و همچنین اوضاع سیاسی - اجتماعی ایران از دیگر سو، بتوان رضایت‏خاطر كسانی را كه خواهان ارقام ریاضی دقیق هستند، فراهم كرد.

به هر حال، ارقام یاد شده به خوبی بیانگر این نكته است كه در بیش از یكصد سال از شكل‏گیری اولیه احزاب رسمی در ایران تاكنون تنها ۴۲ سال تب و تاب فعالیتهای حزبی قابل مشاهده است . یعنی چیزی حدود ۴۰% در بقیه زمانها یا اصولا هیچ خبری از احزاب رسمی كه بتواند تا حدی نقش خود را با جدیت در چارچوب جلب آراء و رقابتهای انتخاباتی ایفا كند نیست، یا در پاره‏ای مواقع، همانند دوران پهلوی دوم و مقاطعی چون وجود احزاب رسمی دولتی یا حتی مرحله تك حزبی رستاخیز، بیشتر كاریكاتوری از حزب و كاركردهای حزبی وجود دارد . البته مشكلات تنها به مقایسه زمانهای فعالیت محدود نمی‏شود . به هیچ عنوان نمی‏توان آن ۴۰% زمانی را، دورانی درخشان از حضور احزاب در جامعه ایران دانست . احزاب معمولا از سازماندهی ضعیفی برخوردار بودند . آموزه‏های حزبی روشن و آشكار نبود، احزاب گاه در حد یك دسته سیاسی، تنزل می‏یافتند و بسیاری مواقع چیزی بیش از احزاب فصلی یا شخصی نبودند . برخی از احزاب و در راس آنها، حزب توده، از این جهات وضعیتی مناسب‏تر داشتند ولی باز این حزب نیز در مقایسه با احزاب اروپایی و حتی احزاب چپ كشورهای عربی، چیزی برای عرضه نداشت .

بررسی چرائی و چگونگی ضعف بنیادین حزب و ناكارآمدی آن در ایران، زمینه‏های متعدد مطالعاتی را می‏طلبد . وضعیت گذار طولانی جامعه ایران، ساختار اجتماعی - اقتصادی، استبداد و فساد سیاسی، نگرشهای معمولا منفی به حزب و حتی موقعیت ژئوپلتیكی ایران كه در دوران ضعف اجازه بازیگری قدرتها و سیاستهای خارجی را فراهم می‏سازد، بخشی از این زمینه‏ها هستند . ولی بخش دیگر امتناعهای عقیدتی - نظری است كه اصولا منكر وجود كاركرد حزبی در حیات اجتماعی بوده یا دست كم نسبت‏به آن مظنون می‏باشد . در این راستا، مقاله حاضر در صدد بررسی تنها یكی از جنبه‏های این امتناعهای عقیدتی - نظری است، یعنی امتناعی كه با استناد به آیات قرآن به نفی حزب مبادرت می‏ورزد . از این رو، به نظر می‏رسد كه پژوهش در آیات قرآن به عنوان نه تنها نقطه شروع كه یك بحث محوری حائز اهمیت‏باشد .

● متن آیات

بررسی آیات قرآن نشان می‏دهد كه ۷ بار واژه حزب در قالب ۵ آیه به كار رفته كه در ۲ (دو) آیه از این ۵ آیه، ۲ بار این واژه تكرار شده است، یك بار واژه «حزبه‏» كه حاوی ضمیر اشاره است، استفاده شده و یك بار نیز جمع تثنیه «حزبین‏» آمده است . به این ترتیب، واژگان «حزب‏» ، «حزبه‏» ، و «حزبین‏» مجموعا ۹ مورد می‏باشد كه در قالب ۷ آیه و در تركیب ۶ سوره جای گرفته است . ابتدا جا دارد كه متن این آیات را مطالعه كنیم .

۱- و من یتول الله و رسوله و الذین امنوا فان حزب الله هم الغلبون (۲)

۲- فتقطعوا امرهم بینهم زبرا كل حزب بمالدیهم فرحون . (۳)

۳- من الذین فرقوا دینهم و كانوا شیعا كل حزب بمالدیهم فرحون (۴)

۴- استخوذ علیهم الشیطن فانسهم ذكر الله اولئك حزب الشیطن الا ان حزب الشیطن هم الخسرون (۵)

۵- لا تجد قوما یومنون بالله و الیوم الاخر یوادون من حاد الله و رسوله و لو كانوا آباءهم او ابناءهم او اخوانهم او عشیرتهم اولئك كتب فی قلوبهم الایمن و ایدهم بروح منه و یدخلهم جنت تجری من تحتها الانهر خلدین فیها رضی الله عنهم و رضوا عنه اولئك حزب الله الا ان حزب الله هم المفلحون . (۶)

● چینش

از ۶ سوره مورد نظر، ۴ سوره مكی است كه در هر سوره یك آیه و در هر آیه یك نوبت واژگان حزب، حزبه، و حزبین آمده است و دو سوره دیگر مدنی هستند كه در آنها مجموعا ۵ بار صرفا واژه «حزب‏» و در قالب ۳ آیه آمده است . پس در سور مدنی در آیات كمتر ولی با دفعات بیشتر واژه حزب استعمال شده است . در مجموع، استفاده از واژگان حزب، حزبه، و حزبین، تركیب «حزب ا . . .» ۳ بار و در ۲ آیه به كار رفته كه بیشترین تركیب را نشان می‏دهد و جالب است توجه كنیم كه هر دو آیه متعلق به دو سوره مدنی یعنی تنها سوره‏های مدنی كه در این بحث ما لحاظ شده‏اند، می‏باشند .

دو بار تركیب «حزب الشیطان‏» آمده كه هر دو متعلق به یك آیه می‏باشند و تنها دفعه‏ای هم كه به شكل «حزبه‏» استعمال شده، اشاره به شیطان است .

پس به این ترتیب تركیب حزب الشیطان به تنهایی كمتر از حزب ا . . . است ولی با احتساب استفاده از «حزبه‏» ، می‏توان به رقم ۳ در مجموع نسبتهای حزب به شیطان دست‏یافت . از این سه مورد در دو آیه، یكی در سوره مكی جای گرفته (حزبه) و ۲ مورد دیگر در سوره مدنی مجادله قرار دارند و همتای ۲ مورد استفاده با تركیب حزب ا . . . در همین سوره و در قالب یك آیه می‏باشند . پس از این نسبت‏سنجیها باید به تركیب «كل حزب بمالدیهم فرحون‏» توجه كرد كه دو بار و در قالب ۲ آیه از دو سوره مكی تكرار شده است . و بالاخره در مرتبت‏بعدی، تثنیه «حزبین‏» جای دارد كه یك بار در سوره كهف كه مكی و در ارتباط با داستان اصحاب كهف است‏به كار رفته است .

● ساخت

چینش و توزیع عددی استفاده از واژگان حزب، حزبه، و حزبین به خودی خود نشان می‏دهد كه قرآن در مجموع، با واژه حزب با نگاهی مذمت گونه برخورد نكرده است و می‏توان گامی فراتر نهاد و گفت كه تركیب «حزب ا . . .» بیشترین تركیب موجود است، هر چند «حزب الشیطان‏» و «حزبه‏» رویهم رفته معادل این تركیب می‏شوند، ولی جداجدا، از تركیب حزب با ا . . . فاصله دارند . اما این توزیع عددی بدون توجه به نحوه استفاده تفسیری و ارزشی حزب در آیات و در سور مربوطه، به تنهایی برای حصول اطمینان از نگاه قرآن كافی نیست. لذا در این قسمت از مقاله بطور مختصر به ساخت كیفی آیات خواهیم پرداخت .

در مجموع آیات و سور اشاره شده به احتمال قوی و آن گونه كه از ظاهر آیه برمی‏آید، ساده‏ترین وضعیت، آیه ۱۲ سوره كهف و در تنها موردی است كه «حزبین‏» آمده است این آیه و آیات قبل و بعد از آن، اشاره به داستان اصحاب كهف دارند و در آیه خاص مورد نظر، «حزبین‏» در اشاره به دو گروهی است كه در صدد تخمین مدت درنگ اصحاب كهف در غار برآمده‏اند . در واقع «حزبین‏» اشاره به یك اختلاف محاسباتی و عددی در تخمین مدت درنگ دارد و صرف نظر از درستی اقوال هر یك از دو گروه، به خودی خود، حاوی بار ارزشی معطوف به واژه حزبین نیست . البته در تفاسیر و برخی از روایات و حكایات مربوط به اصحاب كهف در مورد این دو گروه و منظور از این كه آنها چه گروهها و جمعیتهایی بودند و چه حدسهایی زدند، نكاتی آمده است كه خالی از وجه اسطوره‏ای و داستانی نیست و تاثیری نیز در نگاه بی طرفانه، به واژه «حزبین‏» ندارد .

اما اگر آیه ۱۲ سوره ۱۸ (كهف)، بیانی ساده در استفاده از «حزبین‏» دارد، دو آیه‏ای كه در هر كدام تركیب جمله‏ای «كل حزب بمالدیهم فرحون‏» آمده این طور نیست . این دو آیه یعنی آیه ۵۳ سوره مومنون و ۳۲ سوره روم هر دو مكی است . و در هر دو، نوعی شادمانی را به اعضاء هر حزبی نسبت می‏دهد . توجه به برخی واژگان قبل از كل حزب بمالدیهم فرحون نشان می‏دهد كه ظاهرا قرآن این شادمانی را خالی از وجه مذمت نمی‏داند . در آیه ۵۳ سوره مومنون، واژه «فتقطعوا» و در آیه ۳۲ سوره روم، «فرقوا» ، هر دو دلالت‏بر تفرقه و قطعه قطعه كردن دارد . این مذمت در هر یك از دو آیه به گونه‏ای آمده است، هر چند، در نهایت، خالی از وجه اشتراك نیست .

آیه ۳۲ سوره روم، وضعیتی روشن‏تر دارد . فقره پایانی آیه قبلی حاوی چنین نهی از منكری است: «ولا تكونوا من المشركین‏» .

برخی از مفسرین از جمله، صاحب مجمع البیان ترجیح داده‏اند كه به هنگام تفسیر آیه ۳۲ سوره روم، بطور بهم پیوسته به این فقره پایانی آیه قبل هم توجه داشته باشند (ج ۱۹، ص ۲۲۹) و به این ترتیب، مصداق احزاب و گروههایی كه چنین تفرقه‏ای را نمایندگی می‏كنند مشركان می‏باشند . همین تاكید از سوی صاحب المیزان نیز اعمال شده است (ج ۱۶، صص ۹- ۲۸۸ .)

در المیزان، ذكر شده كه كلمه من در ابتدای آیه برای بیان منظوری است كه مراد همانا مشركین هستند . و این ویژگی تفرقه و دسته دسته بودن را از خاص‏ترین صفات مشركان معرفی می‏نماید . انتخاب این دو تفسیر برای ارائه شرح تفسیری از جهت‏بار ارزشی آنان برای آموزه شیعه است; هر چند، برخی تفاسیر دیگر، امر را فراتر از مشركان می‏برد و شاید یكی از عجایب این تعمیم، تفسیر عرفانی رشید الدین المیبدی صاحب كشف الاسرار است (ج ۷، ص ۴۵۲) كه چنین شرحی می‏آورد . «و هم الیهود و النصاری و طوائف اهل الشرك .»

لازم به یادآوری است كه در این آیه و همچنین آیه بعدی لبه تیز حمله متوجه مشركان است و پرهیز از درافتادن به شرك و تنها در آیه بعدی یعنی آیه ۳۴ است كه صحبت از كافران می‏كند . به هر حال، با تاكید بر مشركان به نظر می‏رسد كه تعمیم صاحب كشف الاسرار یا تفاسیر مشابه، چندان موجه نبوده باشد . در واقع این آیه ۵۳ سوره مومنون، یعنی دیگر آیه‏ای كه تركیب «كل حزب بمالدیهم فرحون‏» آمده، در برگیرنده اشاراتی به اهل كتاب می‏باشد .

صاحب مجمع البیان برای شرح آیه مربوطه مثال یهود را می‏زند كه به انجیل و قرآن كافر شدند و مسیحیان به قرآن (ج ۱۷، ص ۵۷ .) همین نظر در المیزان هم تكرار شده است (ج ۱۵، ص ۴۹ .) در این تفسیر با اشاره به آیه قبلی و از جمله بیان «. . . امهٔ واحدهٔ و انا ربكم فاتقون . . .» به نافرمانی انسان از امر رسولان خداوند كه ایشان را به ربی واحد و همچنین تقوی دعوت كردند، توجه می‏دهد كه حاصل آن پاره پاره شدن امر مفروض در قالب كتابهاست و اینكه هر جمعیتی «كتابی‏» را به خود اختصاص دادند . به هر حال، در هر دو آیه، موضوع تفرقه دینی است . در یكی مشركان به خاطر شركشان و خشنودی آنان به فرقه گرائیشان و در دیگری مخاطبان پیام آسمانی انبیاء و تفرقه بین آنان در قالب كتابهای مختلف و خشنودی هر حزب به آنچه كه دارد، سرزنش شده‏اند . حال بهتر است از زاویه‏ای دیگر ماهیت این «سرزنش‏» را بررسی كنیم .

منابع

۱- قرآن

۲- رشید الدین المیبدی، ابوالفضل، كشف الاسرار و عدهٔ الابرار، امیر كبیر، چ ۵، ۱۳۷۱، ج ۷ .

۳- طباطبائی محمد حسین، تفسیر المیزان، سید محمد باقر موسوی همدانی، بنیاد علمی و فرهنگی علامه طباطبائی/نشر فرهنگی رجاء، چ ۳، ۱۳۶۷، ج ۱۵ و ۱۶ .

۴- طبرسی شیخ ابوعلی الفضل بن الحسن، تفسیر مجمع البیان، احمد بهشتی/ضیاء الدین نجفی، انتشارات فراهانی، چ ۱، ۱۳۵۴، ج ۱۷ و ۱۹ .

۵- مجلسی، محمد باقر، بحارالانوار، چاپ بیروت .

پی‏نوشت‏ها:

۱) استادیار دانشگاه تربیت مدرس .

۲) سوره مائده (۵)، آیه ۵۶ .

۳) سوره مؤمنون (۲۳)، آیه ۵۳ .

۴) سوره روم (۳۰)، آیه ۳۲ .

۵) سوره مجادله (۵۸)، آیه ۱۹ .

۶) سوره مجادله (۵۸)، آیه ۲۲ .

منبع:فصلنامه نامه مفید، شماره ۲۵

نویسنده:حاتم قادری


شما در حال مطالعه صفحه 1 از یک مقاله 3 صفحه ای هستید. لطفا صفحات دیگر این مقاله را نیز مطالعه فرمایید.