پنجشنبه, ۲۰ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 9 May, 2024
مجله ویستا

معنا در معنا


معنا در معنا

نگاهی به مراتب معنایی قرآن از نگاه امام خمینی ره

ظهور شخصیت ممتاز و فرازمند امام خمینی(ره) در سده حاضر از رخدادهای بس نادری است که مادر ایام به خود دیده است و بدون تردید سالیان سال می‌بایست سپری شود تا چهره‌ای چنین جامع و کامل پا به عرصه روزگار بگذارد. امام در عرصه عمل، سیر و سلوک و عرفان یگانه عصر در عرصه فرهنگ و اجتماع و اتصال حلقه دین و سیاست نادر روزگار و در صحنه علم و دین آگاهی، شهره آفاق است.

نظرگاه‌های امام به عنوان فقیه، اصولی، حدیث شناس، مفسر، عارف، فیلسوف، سیاستمدار و ... و در یک کلمه یک اسلام‌شناس جامع الاطراف برای همیشه بهترین رهنمون را فراسوی ره‌پویان عرضه می‌کند. نکته قابل توجه آن که این دیدگاهها در برخی از عرصه‌ها همچون فقه، اصول و سیاست برای بسیاری شناخته شده است، اما بلندی افق اندیشه امام در برخی دیگر از عرصه‌ها تا این اندازه روشن و شناخته شده نیست. یکی از عرصه‌های جولان اندیشه امام که تا حدی ناشناخته مانده عرصه قرآن پژوهی ایشان است.

از مطالعه این نظرگاهها به دست می‌آید که امام عاشق شیدا و دلباخته قرآن این مائده آسمانی بوده و برای قرآن چنان قله فرازمندی قائل است که معتقد است دست بشریت از دستیابی به معارف بلند آن کوتاه است، از این رو بر ترجمه بودن تفاسیر عرضه شده پای فشرده است.

● مراتب معنایی قرآن از نگاه امام خمینی(ره)

حضرت امام (ره) هم به مراتب قرآن پای فشرده و هم فهم قرآن را دارای مراتبی چند دانسته است. ایشان مراتب قرآن را همان بطون قرآن دانسته، می‌فرماید: «قرآن مراتب دارد، هفت بطن یا هفتاد بطن از برای قرآن است.

در جای دیگر می‌فرماید: «فان القرآن منازل و مراحل و ظواهر و بواطن، ادناهامایکون قشورالالفاظ و قبور التعینات، کما ورد: « ان للقرآن ظهراً و بطناً و حداً و مطلعاً. برای قرآن منازل و مراحل و ظواهر و باطن‌هایی است که پائین‌ترین مرحله آن در پوسته الفاظ و گورهای تعینات قرار دارد، چنانکه در حدیث آمده است: «همانا برای قرآن ظاهری و باطنی و حدی و مطلعی است.»(۲)

حضرت امام (ره) در جای دیگر هشدار داده است که متوقف ماندن در حد صورت و ظاهر قرآن باعث هلاکت است: «گمان مکن که کتاب آسمانی و قرآن فروفرستاده ربانی همین پوسته و صورت است و (بدان) که ایستادن در حد صورت و ماندن در حد عالم ظاهر و نرفتن به مغز و باطن، مرگ و هلاکت است و ریشه تمام جهالت‌ها و پایه تمامی انکار نبوت‌ها و ولایت‌ها می‌باشد.» (۳)

آنچه در باب مراتب معنایی قرآن گفتیم ناظر به تمام آیات قرآن است،یعنی تمام آیات قرآن، از نظر ژرفا به مثابه اقیانوسی است که معارف و حقایق الهی در لایه‌های آن با تفاوت سطح‌ جای گرفته است. با این حال از برخی روایات استفاده می‌شود که برخی از آیات قرآن افزون‌بر برخورداری از ژرفای برابر با سایر آیات از ژرفای بیشتری برخوردار است که دست یافتن به آنها غوری به مراتب بیشتر از آیات دیگر نیازمند است.

در روایتی از امام سجاد (ع) چنین آمده است: «سئل علی بن الحسین(ع) عن التوحید، فقال: ان الله عزوجل علم انه یکون فی آخر الزمان اقوام متعمقون، فانزل الله تعالی «قل هو الله احد» و الآیات من سوره «الحدید» الی قوله: «و هو علیم بذات الصدور» فمن رام و راء ذلک فقد هلک. از امام سجاد(ع) درباره توحید پرسیدند، فرمود: «همانا خداوند عزوجل می‌دانست که در آخرالزمان پاره‌ای از مردم ژرف‌اندیش خواهند آمد، پس خداوند تعالی قل هو الله احد، و آیاتی از سوره حدید تا آیه «و هو علیم بذات الصدور» را فروفرستاد پس هر کس فزون از آن را اراده کند، هلاک شده است.» (۴)

در این روایت برای سوره مبارکه توحید و نیز آیات نخستین سوره مبارکه حدید عمق و ژرفای زیادی ترسیم شده است و اعلام شده که دست تمام متفکران و باریک بینان از عصر نزول قرآن تا دوره پایانی جهان از دریافت عمق آن کوتاه است و تنها در آخر الزمان است که انسانهای ژرف اندیش قادر به فهم آنها خواهند بود. پیداست که طبق این روایت برای این آیات عمق و ژرفای بسیار فزونتر از سایر آیات ترسیم شده است.

آیاتی دیگر نیز نظیر آیه نور می‌تواند از چنین ژرفایی برخوردار باشد. حضرت امام (ره) به این مطلب توجه شایان کرده‌اند، می‌فرماید: «از این حدیث شریف معلوم می‌شود که فهم این آیات شریفه و این سوره مبارکه، حق متعمقان و صاحبان انظار دقیقه است و دقایق و سرایر توحید و معرفت در اینها مطوی است....»(۵)

امام (ره) معتقد است، واقعیت این آیات با همه تحقیقاتی که پیرامون آنها انجام گرفته، هنوز برای بشر روشن نشده است و می‌فرماید: «آیاتی که در روایات ما وارد شده است که برای متعمقین آخرالزمان وارد شده است مثل سوره توحید و شش آیه از سوره حدید، گمان ندارم که واقعیتش برای بشر تا الان و تا بعدها آن طوری که باید باشد، کشف بشود. البته مسائل در این باب خیلی گفته شده است، تحقیقات، تحقیقات بسیار ارزنده هم بسیار شده است، لکن افق قرآن بالاتر از این مسائل است.»(۶)

از سوی دیگر وقتی قرآن دارای مراتب باشد، فهم آن نیز به اقتضای تفاوت انسان‌ها در عمق وسعه وجودی شان متفاوت خواهد بود، این مطلب در گفتار حضرت امام (ره) منعکس شده است: « ... از آیه شریفه « فلما جن علیه اللیل رءاکوکباً ... » (انعام/۷۶) مثلاً، اهل معرفت کیفیت سلوک و سیرمعنوی حضرت ابراهیم (ع) را ادراک می‌کنند، و راه سلوک الی الله و سیر الی جنا به را تعلم می‌نمایند، و حقیقت سیر انفسی و سلوک معنوی را از منتهای ظلمت طبیعت که به «جنّ علیه اللیل» در آن مسلک تعبیر شده، تا القای مطلق انّنت و انانیت و ترک خودی و خودپرستی و وصول به مقام قدس و دخول در محفل انس ... و دیگران از آن سیر آفاقی و کیفیت تربیت و تعلیم جناب خلیل الرحمن امت خود را، ادراک کنند و بدین منوال، سایر قصص و حکایات، مثل قصه آدم و ابراهیم و موسی و یوسف و عیسی و ملاقات موسی و خضر، که استفادات اهل معارف و ریاضات و مجاهدات و دیگران هر یک با دیگری فرق دارد.» (۷)

این تفاوت ادراک تنها به اهل معرفت و دیگران که نگاه غیر عرفانی به قرآن دارند، اختصاص نمی‌یابد، بلکه انسان‌ها: « ... به حسب مراتب وجودشان، به حسب مراتب کمالشان برداشت‌هایی دارند.» (۸)

ایشان معتقدند از آنجا که پیامبر اکرم (ص) و ائمه اطهار (ع) مصادیق بارز انسان‌های کامل‌اند و به استناد قرآن و سنت مخاطبان واقعی قرآن هستند، کاملترین و عالیترین بهره‌مندی از قرآن منحصر به ایشان است. حضرت امام(ره) درباره بیکرانگی قرآن و ناممکن بودن احاطه بشر به تمام معارف آن چنین آورده است: «... نسخه تربیت انسان که قرآن است غیر محدود است، نه محدود به عالم طبیعت و ماده است، و نه محدود به عالم غیب است: و نه محدود به عالم تجرد است، همه چیز است.» (۹)

در جای دیگر می‌فرماید: « ... قرآن یک کتابی نیست که بتوانیم ما یا کس دیگری یک تفسیر جامعی آن طور که (سزاوار است بر آن) بنویسد. علوم قرآن یک علوم دیگری است ماورای آنچه ما می‌فهمیم.» (۱۰)

درباره ادعای سوم مهمترین مستند حضرت امام (ره) روایت: «انما یعرف القرآن من خوطب به»(۱۱) است امام (ره) معتقد است. «... قرآن کریم مرکز همه عرفان‌هاست، مبدأ همه معرفت‌هاست لکن فهمش مشکل است، آنهایی / که / فهمیدند که «من خوطب به» بودند...»(۱۲)

و نیز می‌فرماید: « این کتاب آسمانی ـ الهی که صورت عینی و کتبی جمیع اسماء و صفات و آیات و بینات است و از مقامات غیبی آن دست‌ها کوتاه است و جز وجود اقدس جامع «من خوطب به» از اسرار آن کسی آگاه نیست.»‌(۱۳)

منابع در دفتر روزنامه موجود است