چهارشنبه, ۱۰ بهمن, ۱۴۰۳ / 29 January, 2025
مجله ویستا

ساعت سخنگو


ساعت سخنگو

دنگ، دنگ ساعت
راز خود با من گفت
چشم خود را بگشا
تا به کی باید خفت؟
لحظه ها در رفتن
گامشان رهوارست
حال خوش تر دارد
هرکسی بیدارست
سخت باشد بی من
روز را شب سازی
خو مکن با غفلت
عمر را …

دنگ، دنگ ساعت

راز خود با من گفت

چشم خود را بگشا

تا به کی باید خفت؟

لحظه ها در رفتن

گامشان رهوارست

حال خوش تر دارد

هرکسی بیدارست

سخت باشد بی من

روز را شب سازی

خو مکن با غفلت

عمر را می بازی

در کمال سرعت

سال ها پرگیرند

عده ای می آیند

عده ای می میرند

چون شما آدم ها

عمر ما هم چندی ست

با شما می میریم

بین ما پیوندی ست

قاسم فشنگ چی(رنج)