پنجشنبه, ۲۸ تیر, ۱۴۰۳ / 18 July, 2024
مجله ویستا

تلاش برای برقراری عدالتخانه


تلاش برای برقراری عدالتخانه

واقعیت این است که گرانی قند و تنبیه عده‏ای از بازرگانان از سوی علاء‏الدوله، حاکم تهران، سر سلسله وقایع منجر به انقلاب مشروطیت می‏باشد. پس از این واقعه، بازرگانان در اعتراض …

واقعیت این است که گرانی قند و تنبیه عده‏ای از بازرگانان از سوی علاء‏الدوله، حاکم تهران، سر سلسله وقایع منجر به انقلاب مشروطیت می‏باشد. پس از این واقعه، بازرگانان در اعتراض به اقدام علاءالدوله، در مسجد شاه بست نشستند. سیدین (سید محمد طباطبایی و سید عبدالله بهبهانی) از معترضین حمایت نموده و به همراه عده ‏ای دیگر از علما در مسجد محل تجمع بازرگانان حضور یافتند. این اعتراضات موجب تعطیلی بازار و بروز برخی مشکلات در شهر تهران شد. خواسته معترضین برکناری علاء ‏الدوله از حکومت تهران بود. دولت نه تنها به خواسته معترضین اعتنایی نکرد، بلکه سخت ‏گیری ‏ها نیز شدت یافت. در پی این رویه دولت علما به حرم حضرت عبد العظیم عزیمت کردند. این واقعه در تاریخ مشروطیت به "مهاجرت صغری" مشهور گردید. در این مقال به اختصار به شرح واقعه مهاجرت صغری پرداخته می شود.‏

اقدام به مهاجرت حرکتی سیاسی از سوی علما به شمار می رفت تا بدین نحو خواسته های خویش از دولت بازستانند. در این برهه علما به جای سکوت و عقب نشینی از یک روش جدید استفاده کردند و آن مهاجرت به ری و تحصن در کنار حرم حضرت عبدالعظیم حسنی بود. این شیوه که تا آن زمان از سوی علما در برخورد با حکومت رخ ننموده بود برای اولین بار اتخاذ گردید و به تدریج کارآمدی خود را نشان داد. ‏

علما از آن روی به این اقدام دست یازیدند که امنیت از تهران رخت بربسته بود و حتی بیوت علما که تا آن زمان از حریم های امن محسوب می شد امنیت خود را از دست داده و از سوی مأمورین حکومتی مورد تعدی قرار گرفته بود. در چنین وضعیتی علما چاره ای نداشتند برای طرح خواسته هایشان که در واقع خواسته های اکثر قریب به اتفاق مردمی بود که به ایشان پناه آورده بودند، به مکانی مقدس و مذهبی ملتجی گردند. علمایی که اقدام به مهاجرت به ری نمودند بنا بر گزارش

ناظم‌الاسلام کرمانی به شرح زیر بودند:‏

‏"آقای بهبهانی با فامیل خود، آقای طباطبایی با فامیل خود، آقای شیخ مرتضی، آقای صدر العلما، آقا سید جمال‌الدین افجه ای، آقا میرزا مصطفی، آقا شیخ محمد صادق کاشانی، آقا شیخ محمد رضای قمی."

همچنین ناظم الاسلام کرمانی در ادامه می افزاید که پس از مدتی آقا میرزا مهدی، پسر حاج شیخ فضل‌الله نوری، با ۵۰ طلبه به مهاجرین پیوستند و باعث قوت آنها شدند.

پس از مهاجرت علمای مطرح و مشهور تهران طلاب و روحانیون دیگر نیز دسته دسته به ایشان پیوستند به گونه‌ای به فاصله ۲۰ روز عموم ائمه مساجد و علما و سادات و طلاب و بعضی از تجار به آنه ملحق شدند. ‏

علمای مهاجر پس از مدتی، خواسته های خویش را به واسطه سلطان عثمانی به صورت مکتوب برای شاه ارسال نمودند. اهم خواسته های علما عبارت بود از :

"۱. بازگشت حاج میرزا محمد رضای کرمانی مجتهد از تبعید

۲. بنای عدالتخانه در ایران که در نقاط ایران مستقر و به تظلمات مردم رسیدگی نماید و به طور عدل و مساوات رفتار کنند

۳. اجرای قانون اسلام درباره آحاد و افراد بدون ملاحظه از احدی

۴. عزل مسیو نوز از ریاست گمرک و مالیه دولت

۵. عزل علاء الدوله از حکومت تهران

۶. موقوف نمودن تومانی ده شاهی کسری مواجب و مستمریات مردم را که یک سال است قرار گذارده بودند که صاحبان مواجب تومانی ده شاهی بدهند به اجزای صندوق مالیه."‏

ظاهرا شاه با درخواست های علما موافقت می نماید و دستورات لازم را برای بازگرداندن علما خطاب به عین‌الدوله، صدر اعظم وقت، صادر می کند. اما عین الدوله از انجام دستور سر باز می زند. به هر تقدیر هنگامی که شاه از مجلس ناهار منزل امیر بهادر جنگ باز می گشت، تعداد زیادی از مردم، از جمله زنان بسیاری، اطراف کالسکه شاه تجمع نموده بازگشت علما را از وی می‌خواهند.‏سرانجام به امر شاه عین الدوله تسلیم شده و بدین ترتیب علما با تحمل مشقت و عسرت و پس از یک ماه تحصن در جوار حرم حضرت عبدالعظیم و پذیرش همه خواسته هایشان از سوی شاه در تاریخ جمعه ۱۶‌ذی القعده ۱۳۲۳ به تهران مراجعت می نمایند.‏

ساناز علیمحمدی