یکشنبه, ۲۳ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 12 May, 2024
مجله ویستا

نگاهی به شورش های خیابانی اروپا در سال ۲۰۰۵ بخش اول


نگاهی به شورش های خیابانی اروپا در سال ۲۰۰۵

۱- فرانسه

سال ۲۰۰۵ از نظر گسترش و ابعاد اقدامات اعتراضی در فرانسه در نوع خود ركورددار است. البته در سال ۱۹۹۵ نیز در اثر آن اعتصاب سراسری ماه های نوامبر و دسامبر كه به دلیل اعتراض به سیاست های اجتماعی نخست وزیر سابق و محافظه كار فرانسه «آلن ژوپه» انجام گرفت، زندگی روزمره در این كشور به نوعی زمین گیر شد. علت اصلی و اساسی مناقشات سال ۲۰۰۵ در اروپا بیش از هر چیز طرح های اجتماعی و برنامه های خصوصی سازی بود. یكی از جنجالی ترین این طرح ها _ كه در عمل هم تا حد زیادی به اجرا درآمده است- واگذاری بخش هایی از صنایع الكترونیك فرانسه موسوم به Edf به بخش خصوصی است. كاركنان و كارمندان این مركز _ كه از جمله سهامدار عمده یكی از موسسات بزرگ الكترونیكی آلمان نیز هست- به عنوان اعتراض به ورود این صنایع به بازار بورس علاوه بر اعتصاب، قطع موقت برق را نیز برنامه ریزی كرده بودند.

تصمیم به كاهش و اخراج كاركنان قطارهای شهری فرانسه موسوم به SNCF و خصوصی سازی این شركت، موجب اعتراض و شش بار اعتصاب كاركنان این بخش از خدمات شهری در فرانسه شد، اعتصاب هایی پی درپی كه آخرین آن از ۲۱ تا ۲۳ نوامبر انجام گرفت. طرح خصوصی سازی شركت كشتیرانی SNCM نیز نه تنها با اعتصاب كاركنان روبه رو شد بلكه منجر به ربودن یكی از كشتی های باری این شركت توسط اعضای اتحادیه مربوطه نیز شد. و عاقبت هم پلیس فرانسه به وسیله هلی كوپتر و به كارگیری یگان های ویژه ژاندارمری به این غائله خاتمه داد. سه اعتصاب سراسری دیگر نیز در سال ۲۰۰۵ نظرها را به سوی فرانسه جلب كرد. این سه اعتصاب سراسری توسط اتحادیه های مختلف كارگری و در اعتراض به قانون جدید استخدام صورت گرفت. بر پایه این قانون جدید هر متقاضی كار باید پای قراردادی را امضا كند كه طبق آن تعهد می كند برای دو سال به صورت آزمایشی برای كارفرمای مربوطه كار كند. اما نقطه اوج ناآرامی ها و اغتشاشات خیابانی در فرانسه، همان شورش های مردم مناطق حاشیه ای شهرهای بزرگ در اكتبر و نوامبر سال ۲۰۰۵ بود، ناآرامی های وسیع و وحشتناكی كه نه تنها در فرانسه بلكه در دیگر كشورهای اروپایی نیز نفس ها را در سینه ها حبس كرد. چندین هزار اتومبیل و تعداد زیادی ساختمان های عمومی مانند مدارس، ادارات پست، مراكز فرهنگی و مغازه در آتش سوختند. طبق آمار رسمی از ۲۷ اكتبر تا ۱۷ نوامبر۲۰۰۵ ، ۸۷۰۰ دستگاه اتومبیل و ۳۰۰ ساختمان به آتش كشیده شد و ۴۷۴۰ نفر نیز توسط نیروهای پلیس دستگیر شدند. نقطه آغاز این شورش بزرگ، مرگ دو پسر جوان در مناطق حاشیه ای شمال پاریس بود. آن دو كه از ترس ماموران پلیس پا به فرار گذاشته و مجبور شده بودند خود را در كنار یكی از ترانسفورماتورهای برق سراسری مخفی كنند، در اثر برق گرفتگی جان خود را از دست دادند و همین رخداد گویی جرقه ای بود كه به بشكه ای از باروت اصابت كرد. به ناگاه در سراسر فرانسه زخم های كهنه ناشی از بی عدالتی های نژادپرستانه و استعماری سر باز كرد و نسل دوم و سوم فرانسویان آفریقایی و عرب تبار كه از بیكاری و فقر رنج برده و در آلونك هایی به اسم آپارتمان در حومه دورافتاده و فراموش شده شهرهای بزرگ زندگی می كنند، به خیابان ها ریختند. اما به رغم همه این وقایع و اعتراضات سخت، هنوز هم دولت محافظه كار فرانسه تغییری در رویه های غلط خود نداده است.

• ۲- یونان

كشور یونان نیز در سراسر سال ۲۰۰۵ شاهد مبارزات طبقاتی بود. با وجود اعتراض ها و مخالفت های عمیق و ریشه دار مردم، دولت و به عبارتی حزب حاكم «نودمكراسیا» برخلاف خواست بخش بزرگی از رای دهندگان و طرفداران خود برنامه عظیم موسوم به «توزیع مجدد» به نفع سرمایه دار را به اجرا گذاشت. دولت و حزب حاكم به صورتی پی درپی قوانینی را مورد تصویب و اجرا گذاشتند كه یكی پس از دیگری حداقل به مدت یك دهه حقوق سابقاً به رسمیت شناخته شده كارگر و كارمند را پایمال خواهد كرد. علاوه بر آن بودجه امور آموزشی و بهداشت و درمان نیز كاهش یافت و بدین صورت بازنشسته های یونانی با آن درآمد بخور و نمیر باید همچنان بیش از پیش كمربندها را محكم تر ببندند. دولت یونان برخلاف وعده هایی كه داده بود، نه تنها آن بیش از دویست هزار كارگر و كارمند پیمانی را به استخدام درنیاورد بلكه با تصویب قوانین گسترش خصوصی سازی امنیت شغلی هزاران كارگر و كارمند استخدامی و تمام وقت را نیز در معرض خطر جدی قرار داده است و معلوم نیست در آینده این عده دیگر بتوانند از مزایای اضافه حقوق، مرخصی و بیمه بیكاری برخوردار شوند.

منبع: یونگه ولت

ینس والتر

ترجمه: محمدعلی فیروزآبادی