یکشنبه, ۱۷ تیر, ۱۴۰۳ / 7 July, 2024
مجله ویستا

اندکی درباره داستانک!


اندکی درباره داستانک!

داستانک یا داستان کوتاه- کوتاه، یکی از قالب های جدید داستانی است که می توان آن را ره آورد مدرنیته قلمداد کرد.
در جهان امروز، به سبب گستردگی جامعه بشری و پیچیدگی امور، عنصر زمان …

داستانک یا داستان کوتاه- کوتاه، یکی از قالب های جدید داستانی است که می توان آن را ره آورد مدرنیته قلمداد کرد.

در جهان امروز، به سبب گستردگی جامعه بشری و پیچیدگی امور، عنصر زمان در زندگی فردی، اهمیت بیش از پیش یافته است. هر فرد دچار کمبود وقت است و تلاش می کند از هر روش و وسیله ممکن به منظور استفاده حداکثری از عنصر زمان بهره بگیرد.

در این میان، انسان امروزی در سایه تلاش بی وقفه برای انطباق با سرعت زندگی، به دامنه خستگی و نقطه ای از بی حوصلگی و ناشکیبایی مزمن رسیده است. چنین عارضه انسان امروز، موجب شده است که طیفی از نویسندگان به دنبال راهکارهایی از برای جلب و حفظ مخاطب برآیند. در سایه چنین دغدغه، قالبی به نام «مینی مال» یا داستانک یا داستان کوتاه- کوتاه سر بر بیاورد.

مطابق با این قالب، نویسنده تلاش می کند که داستان خود را در کم حجم ترین و رساترین واژه ها روایت نماید.

طرح یا پیرنگ داستانک، ساده است. شخصیت پردازی چنان که در داستان کوتاه، یا رمان، رایج است، اهمیت دارد و رایج است، ریخت روشن ندارد. آنچه است ماجرایی با پایانی لزوما شگفت انگیز و غافلگیرکننده است.برخی نویسندگان و منتقدان برآنند که داستانک لزوما نباید بیانگر آراء و حکمی سیاسی باشد. در برابر این دیدگاه ، برخی از اهالی نقد و قلم تصریح دارند که یک نوشته عاری از «دیدگاه» اعم از دیدگاه سیاسی، غیرمحتمل است.

اما چالش میان اهالی نقد و قلم، صرفا بر سر ظرفیت داستانک از حیث بارگیری یا انتقال دیدگاه سیاسی نیست.

برخی بر این دیدگاه پای می فشارند که داستانک بیشتر داستان واره است؛ برشی از داستان و یا قطعه ای حادثه آمیز است. زیرا اساسا داستانک در برگیرنده شخصیت پردازی نیست و گره و گره گشایی در شبکه ای از مقدمات علی و معلولی، بسترسازی نمی شود.در برابر این دیدگاه نیز کسانی صف آرایی کرده اند که می گویند داستانک به همان اندازه داستان است که رمان!

کلیت داستانک شخصیت را معنا می دهد و هرگونه گره افکنی و گره گشایی می تواند به ضرورت تابع مقدمات نباشد. این گونه مباحث نظری حول و حوش داستانک در حالی در جریان است که این قالب نوین ادبی، راه خود را می رود و بنا به دو شاخص «کوتاه پردازی» و «پایان شگفت انگیز» در سایه اقبال خوانندگان قرار گرفته است.

در این میان یک نکته عجیب وجود دارد سر برآوردن و رسمیت داستانک برپایه فرض «رویگردانی مخاطب از داستان های بلند» رخ داد. اما در سایه داستانک، نه تنها چرخ نوشتن داستان های بلند از حرکت نایستاد بلکه از شمار خوانندگان آن نیز کاسته نشد.

علت این رویداد، شاید این باشد که هر قالب ادبی و اساسا هرگونه هنری، فضا و جذابیت ویژه خود را دارد. رمان در جایگاه خود جذاب است و داستانک نیز! شعر کلاسیک به همان اندازه مخاطب را به سوی خود می خواند و مفتون می سازد که شعر نیمایی یا سپید.

امروزه بسیاری از روزنامه های اروپایی، بطور روزانه، بخش ثابتی را به «داستانک» اختصاص داده اند. این امر، نشان می دهد که داستانک نیز چون سایر قوالب داستانی، جدی و استوار، در ذهن و دغدغه های مخاطب، موضوعیت یافته است.

پژمان کریمی