تروریسم زاییده تفکر هژمونیک

یک ضرب‌المثل انگلیسی اینگونه اظهار می‌دارد که “‌ آن کس که از نظر یک شخص تروریست محسوب می‌شود از نظر دیگری یک مبارز آزادی است”. ‌ به سادگی از این بیان در می‌یابیم که هر عمل تروریستی …

یک ضرب‌المثل انگلیسی اینگونه اظهار می‌دارد که “‌ آن کس که از نظر یک شخص تروریست محسوب می‌شود از نظر دیگری یک مبارز آزادی است”. ‌ به سادگی از این بیان در می‌یابیم که هر عمل تروریستی کاملا دچار یک نوع نسبیت است،‌برای مثال ایرلندی‌ها برای رهایی از سلطه انگلیس و استقلال کشورشان ،‌اعمال وحشت‌زایی بسیاری را انجام داده‌اند ولی آیا بر این باورند که عملشان یک عمل تروریستی بوده است؟‌ بی شک اعمال و رفتار خود را تروریستی نمی‌دانند بلکه حرکتی می دانند برای آزادی و دفاع در برابر مهاجم ‌که در این صورت نه به جای عقاب بلکه به نوعی قابل ستایش است.

در مورد تاریخچه واژه تروریسم ،‌آن گونه که فرهنگ انگلیسی آکسفورد بیان می‌کند این واژه برای اولین بار در سال ۱۷۹۵ برای توصیف حکومت ترس و وحشت که در فاصله انقلاب ۱۷۸۹-۹۴ فرانسه حاکم بود به کار رفته است . البته این واژه تنهابه نوع حکومتی آن متصف نمی‌شود و می‌تواند در قالب گروههای تندرو و افراطی هم جای بگیرد اگر چه انواع حکومتی آن همچون تروریسم رژیم صهیونیستی و ایالات متحده آمریکا نوع غالب بوده است به طوری که مجموعا این دو کشور بیش از ۱۷۴۰ عملیات تروریستی را در سراسر جهان هدایت کرده‌اند.

اما در تعریف منتخب آمریکایی‌ها “ بین ترور و تروریسم تفاوت وجود دارد “‌ ترور، ‌از بالا تحمیل می‌شود و بیانگر اشاعه ترس از سوی دیکتاتورها و قدرتمندان به هدف کنترل وضعیت مطلوب است . در مقابل تروریسم، ‌از پایین اعمال می‌گردد وایجاد ترس به وسیله شورشیان می‌باشد که تلاش محسوب می‌شود و در جهت تغییر عناصر حاکمیت”. ‌ تقابلا تعریف کشورهای غیر غربی - که عمدتا هم تازه به استقلال رسیده بودند و به طور قطعی یقین داشتند در تداوم استقلال آنها کار شکنی‌های متعددی صورت می‌پذیرد مبتنی بر واژه “‌امنیت “‌ بود. به عبارت دیگر “‌هر شخصی که به طور نامشروع بخواهد ساختهای سیاسی و اجتماعی و اقتصادی جامعه را به هم بزند و این قصد را از راهکار بر هم زدن امنیت - داخلی یا خارجی - جستجو کند تروریست است و هیچ قید مکانی هم وجود ندارد.”‌ نتیجتا رفتاری که مردم غیر نظامی را هدف قرار دهد عمل تروریستی است که به هیچ وجه قابل توجیه نمی‌باشد و از سوی هیچ وجدان انسانی مورد تایید قرار نمی‌گیرد.

از نظر حقوقی اعمال تروریستی چون تابع یک سری عقاید گروهی هستند غالبا به‌صورت سازمان یافته ارتکاب می‌یابند و بدین جهت به طور شدیدتری جرم انگاری می‌شوند. در اعمال تروریستی وجود سوء نیت خاص نیز شرط می‌باشد یعنی علاوه بر اینکه تروریستها اراده انجام عمل تروریستی را دارند می‌خواهند تا با ارتکاب عمل تروریستی و ایجاد رعب و وحشت ،‌ساختهای اجتماعی ،‌ سیاسی و اقتصادی جامعه را به نحو دلخواه خود تغییر دهند.

در نهایت باید گفت بدون شک تروریسم که عملیاتی خشونت بار و غیر انسانی است زاییده تفکر جهانخواری و هژمونیک می باشد.

تفکری که جهان را دهکده و خود را کدخدا نامیده و در هر کجای این کره خاکی نیروهای نظامی و جاسوسی مستقر کرده است. بر اساس گزارش سازمان ملل در سال ۲۰۰۶ ایالات متحده آمریکا در بیش از ۱۳۷ منطقه خارج از آمریکا پایگاه نظامی دارد و تمامی این پایگاه ها متهم به تجاوز و نقض فاحش حقوق بشر می باشند.