پنجشنبه, ۲۸ تیر, ۱۴۰۳ / 18 July, 2024
مجله ویستا

حوزه استحفاظی اروند


حوزه استحفاظی اروند

ناپایداری مدیریت، بدعت ناصوابی بود که بابت جنگ تحمیلی به سنت پایداری در خوزستان بدل شد و به مرور حجم تغییرات در بدنه مدیریتی این استان را به شکل غیر قابل تصوری بالا برد.

ناپایداری مدیریت، بدعت ناصوابی بود که بابت جنگ تحمیلی به سنت پایداری در خوزستان بدل شد و به مرور حجم تغییرات در بدنه مدیریتی این استان را به شکل غیر قابل تصوری بالا برد. طی این هشت‌سالی که از تاسیس منطقه آزاد اروند می‌گذرد حدود هشت مدیر عزل و نصب شده‌اند. یعنی میانگین حضور هر شخص حدود یک سال بوده است. این مدیران فارغ از بومی بودن یا بومی نبودن در یک چیز اشتراک داشتند؛ «ناپایداری». نتیجه حاصل از این برخورد حداقل در منطقه آزاد اروند که به لحاظ استراتژیکی و اقتصادی در مرتبه‌یی بالاتر از دیگر پایگاه‌های اقتصادی قرار دارد، امروز نهادی است عریض و طویل با خاصیت و رویکردی کاملا بوروکراتیک؛ نهادی که هیچ کس از نوع انتخاب و چینش مدیرانش اطلاعی ندارد و از تغییر آنها نیز. و هیچ‌کس در هیچ سطحی از مدیریت استان یا نمایندگان و حتی مجمع نمایندگان خوزستان نسبت به این موضوع واکنش جدی نشان نمی‌دهد. گویا کسی حاضر نیست در رابطه با شرایط کنونی منطقه آزاد شفاف‌سازی کند. (اینکه این مدیران از کجا آمده‌اند و به چه دلیل رفتند و مهم‌تر آنکه به کجا رفتند؟)

حالا که طی هشت سال گذشته مردم عملا در چرخه پرسشگری و پاسخ خواهی حضور نداشتند روند جابه‌جایی‌ها آنقدر در این سازمان بدون هیچ توضیحی بالا رفت که عدم کارآمدی این مجموعه در غوغای هر روزه جابه‌جایی‌ها به فراموشی سپرده شد.

متاسفانه با جابه‌جایی‌های فراوان همراه با سوءمدیریت، جایگاه این سازمان که بالقوه دارای ظرفیت‌های اقتصادی است به نقش اسپانسری در برنامه‌های محلی تقلیل یافته است. بی‌برنامگی مدیران، امکانات مولد بودن و تاثیر‌گذاری در اقتصاد محلی این سازمان را آنقدر کم‌رنگ کرده که این نهاد عملا نقش‌هایی جزیی چون برگزاری جنگ‌های شادی را برعهده می‌گیرد.

اکنون که به مدد دولت اعتدال و امید گزینه‌های بزرگ و توانمندی روی میز اکبر ترکان است شرط بومی بودن (به نسبت خیل عظیم مدیران دسته چندمی پروازی) حرف کاملا ناصوابی است که از سوی برخی مقامات شهر زده می‌شود.

در جایی که بازسازی و توسعه شهر‌های آبادان و خرمشهر که هدف اصلی سازمان مناطق آزاد اعلام شده است بعد از سال‌ها به گره کوری تبدیل شده است، آیا رواست که زیست در بوم یا صرفا تعلقات بومی پیش‌شرط پذیرش مدیری در این سطح باشد؟

برای استفاده از ظرفیت‌های ساختاری موجود در منطقه (همچون فرودگاه بین‌المللی، خط راه‌آهن، آب‌های قابل کشتیرانی، گمرکات و...) به نفع منطقه آزاد، کسی باید سکان را به دست گیرد که اهل تعامل باشد نه باند، منطقه آزاد اروند به مدیری نیاز دارد که آزمون‌های سخت را پشت‌ سر گذاشته است، گیرم این‌بار اهل این جزیره نباشد.

ماندانا صادقی