پنجشنبه, ۱۳ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 2 May, 2024
مجله ویستا

مروری بر تبار تقریب


مروری بر تبار تقریب

آیت الله بروجردی و شیخ شلتوت در باب مساله تقریب مذاهب اسلامی, گام های تعیین کننده ای برداشتند

برابر با تاریخ، در پی درگذشت جانسوز پیامبر بزرگوار اسلام(ص) اختلافی ناخجسته در میان مسلمانان پدیدار شد و به مرور زمان آن اتحاد چشم‌نواز اسلامی که سنگ بنایش را به نیکوترین وجه حضرت محمد(ص) بنیان نهاده بود، به افتراقی نامیمون انجامید. آنچه روشن است، دلایلی چند همانند تعصبات افراطی و گاه کورکورانه شماری از عالمان مسلمانان، مطامع دنیوی و آزمندی برخی حکومتگرانی که به اصطلاح لقب اسلامی را یدک می‌کشیدند، سیاست‌های زیرکانه برخی دولت‌های اروپایی در جهت نیل به اهداف استعماری در سده‌های اخیر و... آتش اختلاف را بیش از پیش برمی‌افروخت و ‌ بسیاری از اوقات لهیب آتش سوزنده آن را بس خطرناک‌تر و دهشتناک‌تر می‌ساخت.

با تمام این اوصاف، در درازنای تاریخ اسلام کم نبوده‌اند بزرگانی که هوشمندانه درد را شناخته و با سر دادن ندای وحدت در پی درمان این بیماری صعب‌العلاج برآمده‌اند. امام علی(ع) را می‌توان نخستین آنانی دانست که اتحاد مسلمانان را ضروری برشمردند و کمر همت برای رفع تفرقه ‌ بستند. منابع تاریخی بر این مهم گواهند که این امام همام با ‌ آن که خلافت رسول خدا(ص) را حق الهی خویش می‌دانستند، برای جلوگیری از ایجاد چنددستگی در جامعه مسلمانان سکوت پیشه کردن را بهتر از فریاد سر دادن پنداشتند.

شمار افزونی از عالمان سرشناس تاریخ اسلام چون شیخ طوسی (فقیه نامدار شیعی در سده پنجم هجری)، ابن‌نجار شافعی (از بزرگان تسنن در سده هفتم هجری)، علامه حلی (دانشمند برجسته شیعه‌مذهب قرن هشتم هجری) و ده‌ها نام‌آور دیگر که در این کوتاه جستار مجالی برای سیاهه کردن نام یکایک آنها فراهم نیست‌ نیز اتحاد اسلامی، آرزو و رویای شیرین‌شان بود.‌ با گذر زمان شمار اندیشمندان و حتی حاکمان مسلمان که اهمیت وحدت را دریافته بودند فزونی یافت و نتیجه آن شد که ندای تقریب بیش از پیش شنیده شود. آنچه اسباب این مهم را تدارک دید، دو علت عمده است .

الف: رقابت و کشمکش دیرینه‌سال دو امپراتوری قدرتمند صفوی و عثمانی که یکی مدعی تشیع و آن دیگری مبلغ تسنن بود. برآیند نبردها و هماوردجویی‌های پیاپی این دو حکومت که برگستره بسیار وسیعی از سرزمین‌های اسلامی فرمان می‌راندند، ناتوانی فزاینده این دو حکومت و پیرو آن ضعف شدید جامعه مسلمانان بود.

ب: رخنه دولت‌های استعماری فرنگ در سرزمین‌های اسلامی. اروپاییان با برخاستن از خواب هزار ساله قرون وسطایی خویش با حرصی تمام‌نشدنی یارای آن یافته بودند که بسیاری از مناطق دنیا را مستعمره خویش سازند. دندان طمع آنان بر کالبد جوامع اسلامی نیز فرو رفت و این مهم برای آنان چنان خوشایند نمود که در اندک زمانی بساط تسلط استعماری سهمگین خود را در بسیاری از سرزمین‌های اسلامی نیز پی افکندند.

دو علت یادشده تلنگری شد برای بیداری و رستن مسلمانان از رخوت و سستی و در جستجوی چاره برآمدن. گفتنی است‌ راهکارهای پیشنهادی روشنفکران مسلمان به هیچ‌وجه یکسان نبود و از سوی آنان روش‌های ناهمسانی برای رستاخیز دوباره در سرزمین‌های اسلامی مطرح شد. آنچه هویداست، گروهی از این روشنفکران چاره‌ کار را در احیای اتحاد اسلامی دیدند. برخی مسلمانان مناطق حیدرآباد، دکن و علیگر در هندوستان و از جمله‌ آنها روشنفکر شیعی، امیرعلی، گروهی از تاتارهای غازان و کریمه و سیاستمدار اصلاح‌طلب تونسی، خیرالدین پاشا، کسانی بودند که زودتر از دیگران، نغمه‌ اتحاد اسلامی را مترنم شدند.

در ایران نیز نادرشاه افشار، تقریب مذاهب اسلامی را خواستار شد. وی که بر آن باور بود هر دو گروه شیعه و سنی باید در رویکردهای خود نسبت به هم تعدیل‌هایی روا دارند، جدیدترین و صریح‌ترین پیشنهادها را برای ایجاد توافق مذهبی میان دو مذهب سنی و شیعی مطرح‌ نمود و حتی بر آن شد با توانمندی سیاسی و نظامی خود حاکمان و عالمان عثمانی را وادار به آن سازد که مذهب شیعه جعفری را به رسمیت بشناسند. شوربختانه، این مهم با ترور نادر توسط برخی از یارانش در منطقه خبوشان وانهاده شده و رنگ واقعیت به خود نگرفت.

با مرگ نادر، کم و بیش زمزمه‌هایی مبنی بر لزوم تقریب مذاهب به گوش می‌رسید. اما آن کس که توانست آوای آن را با صدایی بلند و رسا نه تنها در جهان اسلام بلکه در سراسر عالم طنین‌انداز کند کسی نبود جز اندیشمند برجسته ایرانی‌تبار، سیدجمال‌الدین اسدآبادی. وی در این راه چنان توانمند و پرتلاش ظاهر شد که از سوی بسیاری از پژوهشگران تاریخ، مبدع راستین اندیشه‌ اتحاد اسلام و بنیانگذار نهضت‌های اسلامی نام گرفت. او از سویی تلاش کرد با تقریب مذاهب اسلامی، زمینه‌های وحدت اسلامی و در پی آن یکپارچه‌سازی سرزمین‌های اسلامی را فراهم آورد و از دیگر سوی با زدودن خرافات بازسازی دین را محقق کند.

سیدجمال‌الدین ‌ باور داشت دین در زندگی و اخلاق جامعه‌ شرق نقش بنیادین دارد ، لذا باید آن را اصلاح و احیاء کرد. وی ضمن تاکید بر لزوم دیانت، وحدت بین مذاهب اسلامی را خواستار شد و اذعان داشت که اندیشه‌ دینی می‌تواند با رعایت خردگرایی، خرافه‌زدایی، نفی تقلید کورکورانه و تک‌نگری پیرایش و تصفیه شود و با اجتهاد مستمر و پویا اصلاح و بازسازی گردد.

اسدآبادی بر آن ایده بود که انحطاط سیاسی، رویگردانی از حقایق اسلام، خودکامگی، تعصب و اضمحلال وحدت اسلامی، اسباب انحطاط مسلمانان را فراهم آورده است و تنها راه علاج، اهتمام همه‌ مسلمانان در جهت احیای آموزه‌ها و ارزش‌های اسلامی و انسجام سیاسی و فکری ملل اسلامی در برابر استعمار و دشمنان دین و آیین است.

گفتنی است، اندیشه سیدجمال از سوی بسیاری مورد استقبال واقع شد. افرادی چون شیخ محمد عبده (دانشمند شهیر مصری و از جمله شاگردان سید جمال)، عبدالرحن کواکبی(اندیشمند سرشناس سوری)، رشید رضا (نویسنده و عالم مشهور دنیای عرب)، شکیب ارسلان (سیاستمدار، سخنور و مولف سرشناس لبنانی) و ابن‌بادیس(مصلح و متفکر برجسته الجزایری) از جمله کسانی بودند که ترویج اندیشه‌ سیدجمال‌الدین را در جهان اسلام مجدانه پی گرفتند.

اندیشه تقریب مذاهب اسلامی در پی تلاش‌های بی‌وقفه سیدجمال‌الدین اسدآبادی و پیروان فکری او که نام شماری از آنان یاد شد، گستره بیشتری پیدا کرد. رخنمونی این اندیشه بیش از همه در مصر جلوه یافت. با ظهور شیخ محمود شلتوت، محقق، مفسر، مفتی اعظم، ادیب و از روسا و استادان نامدار دانشگاه الازهر، اندیشه تقریب، اعتباری وافر و رواجی دوچندان یافت. او که از مشهورترین مبلغان مساله تقریب و از برجسته‌ترین پشتیبانان اندیشه وحدت شیعه و سنی بود، با همراهی چند نفر از عالمان مشهور اهل تسنن موسسه دارالتقریب بین المذاهب الاسلامیه‌ را بنیان نهاد. همزمان با شیخ شلتوت در ایران نیز‌ آیت‌الله العظمی سید حسین بروجردی ـ که خود از جمله منادیان بزرگ مساله تقریب بود ـ به عنوان اعلم‌ مراجع تقلید شیعه شناخته می‌شد. آیت‌الله بروجردی از تاسیس دارالتقریب ‌توسط شیخ نامدار مصری و همفکرانش حمایت نمود. از این رهگذر نامه‌نگاری‌هایی میان شیخ شلتوت و آیت‌الله بروجردی انجام شد. برآیند این مکاتبات آن شد که شیخ شلتوت با فتوای تاریخی خود بر هر آنچه اسباب تفرقه چهارده قرن‌ مسلمانان را فراهم آورده بود، مهر باطل زد و اذعان داشت مذهب شیعه دوازده امامی در زمره مذاهب اصلی اسلام است. او در بخشی از این فتوا نظر خود را درباره تشیع ‌ چنین ابراز کرد:

«مکتب جعفری، معروف به مذهب امامی اثنی‌عشری، مکتبی است که شرعا پیروی از آن مانند پیروی از مکتب‌های اهل سنت جایز است. بنابراین سزاوار است مسلمانان این حقیقت را دریابند و از تعصب ناحق و ناروایی که نسبت به مکتب معینی دارند دوری گزینند، زیرا دین خدا و شریعت او تابع مکتبی نبوده و در احتکار و انحصار مکتب معینی نخواهد بود. بلکه همه صاحب مذهبان، مجتهد بوده و اجتهادشان مورد قبول درگاه باری‌تعالی است و کسانی که اهل نظر و اجتهاد نیستند، می‌توانند از هر مکتبی که مورد نظرشان است تقلید نموده و از احکام فقه آن پیروی نمایند و در این مورد فرقی میان عبادات و معاملات نیست.»

به‌دنبال صدور این فتوا از سوی شیخ شلتوت، آیت‌الله بروجردی، آیت‌الله میرزا خلیل کمره‌ای را به همراه آیت‌الله سید محمود طالقانی و گروهی از روحانیان دیگر به نمایندگی خود به قاهره فرستاد تا از شیخ محمود شلتوت که در آن هنگام مفتی اعظم و رئیس دانشگاه الازهر بود تشکر نمایند. با کمال اطمینان می‌توان اذعان داشت همراهی و همیاری آیت‌الله بروجردی و شیخ شلتوت تا حد زیادی توانست مساله تقریب مذاهب اسلامی را به سرانجام نهایی خود برساند.

بایسته و شایسته یادکرد است، فتوای این عالم برجسته اهل سنت تنها در ایران مورد استقبال واقع شد، بلکه بسیاری از بزرگ‌ترین اندیشمندان علوم دینی پیرو تسنن بر آن صحه نهادند و شیخ شلتوت را به سبب صدور این فتوا ستودند. از آن جمله می‌توان به استادان دانشگاه الازهر همچون شیخ محمد فهام، عبدالفتاح طباوه، جادالحق، عبدالحلیم محمود، عبدالوهاب عبدالطیف و محمد الغزالی (رهبر اخوان‌المسلمین مصر)، شیخ یاقوری(وزیر سابق اوقاف مصر) و دکتر نصر فرید واصل(از جمله مفتیان روزگار نونی مصر) اشاره داشت.

پس از پیروزی انقلاب اسلامی در ایران و تشکیل جمهوری اسلامی نیز مساله تقریب مذاهب اسلامی مورد توجه ویژه قرار گرفت. تشکیل مجمع جهانی تقریب مذاهب اسلامی‌ سال ۱۳۶۸ و همچنین تاسیس دانشگاه مذاهب اسلامی‌سال ۱۳۷۱ گواهی بر درستی گفتار فوق است.

امیر نعمتی لیمائی