چهارشنبه, ۲۶ دی, ۱۴۰۳ / 15 January, 2025
مجله ویستا

پاسارگاد پایتخت عظیم هخامنشی


پاسارگاد پایتخت عظیم هخامنشی

این محوطه میان دو بنا که آتشدان نام گرفته, واقع شده است و تعدادی صفه های خشتی و دو ردیف سنگ است

برنامه جدیدی از پژوهش های باستان شناسی در پاسارگاد در سال ۱۹۹۹ آغاز شد که حاصل همکاری معاونت پژوهشی سازمان میراث فرهنگی کشور و گروهی از مراکز علمی فرانسه و دانشگاه لیون با حمایت وزارت امور خارجه فرانسه است.

اهداف این برنامه ملی و علمی است، بدین معنی که سازمان میراث فرهنگی ایران مشغول تکمیل پرونده ثبت جهانی پاسارگاد بوده که لازمه آن کسب اطلاعات بیشتر درباره محوطه و تعیین حریم محوطه و شناسایی تمامی آثار و ثبت پاسارگاد است.

هدف علمی این برنامه روی بازسازی ساختار و نحوه سامان دهی پایتخت امپراتوری هخامنشی متمرکز بود. فرض موجود حاکی از این است که بناهای مشهود دشت پاسارگاد نمای ناقص و حتی غلط اندازی از پایتخت کوروش را به دست می دهند.

بررسی های ژئوفیزیک به طور منظم به شناسایی تمام آثار و ثبت بدون در نظر گرفتن دوره های آن می پردازد. روش های گوناگونی از بررسی های سطحی تاکنون به بوته آزمایش گذاشته شده است که از میان آنها بررسی ژئوفیزیک جایگاه با اهمیتی دارد. روش های بررسی مغناطیسی تنها روش سودمند مورد استفاده، به منظور پوشش سطوح گسترده است. با شناسایی ساخت و سازها و نحوه سازمان دهی آنها نخستین نتایج تصویری را مدت ها چون پایتختی از چادرها در ذهن داشتیم، تغییر می دهد.

در واقع ذهنیت کلی از پاسارگاد، پایتختی را با ساخت و سازهای بسیار اندک القا می کند. از بنیاد‌ آن به دستور کوروش چنان تصور شده که پادشاه هخامنشی در دوره فتوحات خود و پی ریزی چارچوب امپراتوری، وقت چندانی برای احداث یک شهر واقعی نداشته است. براساس نظر برخی از دانشمندان، طبیعت و سنت تغییر مکان که ناشی از خاستگاه کوچ نشینی است در دوره هخامنشیان تقویت شده است به ویژه این ایده را که کوروش تمایل بیشتری به زندگی اردویی داشته است نیز در اینجا شکل واقعی تری به خود می گیرد.

«ارنست هرتسفلد» در سال ۱۹۳۵ درباره پاسارگاد، چنین نوشت: «چنین طرحی را نمی توان شهر نامید. این بیشتر شبیه نخستین استقرار کوچ نشینی است و به واقع نیز چنین بوده است.»

این نقطه نظر از این پس رواج یافت و امروزه نیز به قوت خود باقی است.

فرضیه یک شهر ساخته شده به معنای واقعی حتی در کاوش های انگلیسی ها در پاسارگاد نیز هرگز به روشنی مورد بازبینی قرار نگرفت. این کاوش ها محدود به بناهای بزرگ می شدند. با این وجود، اهمیت پاسارگاد، چون پایتخت، حداقل در بخشی از سال نیاز به حضور دربار، تشکیلات اداری، لشکر، افراد، خدمه و غیره داشته است. لازمه وجود این تشکیلات حضور صدها یا شاید هزار نفر بوده است. این که تمام این جمعیت یا بخشی از آن زیر چادر یا ساختمان های کوچک و سبک ساکن بودند، امری است محتمل و این امر شامل شخص شاه نیز می شده است. در واقع کاخ های شاهی در آن زمان در حال ساخت بودند و برخی تصور می کرده اند که تا زمان مرگ شاه نیز به پایان نرسیده باشند.

علاوه بر آن همان طور که از نقشه های کاخ های اختصاصی و پذیرایی که تنها شامل یک تالار بزرگ ستون دار هستند، بر می آید، این کاخ برای این که سکونت گاه دایمی باشند، در نظر گرفته نشده بودند. این امکان وجود دارد که کوروش محل سکونت خود را بالای صفه سنگ تل تخت که مشرف به دشت است، در نظر گرفته بود که تنها فرصت یافت دیوارهای آن را بسازد.

شاید قسمتی از محدوده مسکونی پاسارگاد، شامل چادرها، ساختمان های سبک یا خشتی بوده اند. اما حتی در صورت فرض یک پایتخت با بناهای اندک، این مکان نیازمند ساخت و سازهای مختلف بوده است مثل جاده و خیابان، حصارهایی که فعالیت های مختلف حکومتی را مشخص می کردند، توزیع آب و تخلیه آب های مصرفی و بناهایی برای انبار کردن آذوقه و تجهیزات نظامی و جنگی. تمامی این بناها باید از خود اثری هر چند کوچک، بر جای گذاشته باشند که می توان با روش های مناسب بررسی باستان شناسی آنها را شناسایی کرد.

بررسی های ژئوفیزیک

این بررسی ها به منظور تکمیل و تعیین نحوه سازمان دهی باغ سلطنتی در مرکز محوطه و نیز فعالیت های دربار و تشکیلات اداری و زندگی روزمره پایتخت انجام شدند. نشانه هایی از چنین ساخت و سازهایی در داخل و خارج محدوده حفاظت شده روی نقشه های مغناطیسی پدیدار شدند که اکثر آنها سنگی بوده که تاکنون از نظرها مخفی مانده بودند.

نتایج بررسی ها

۱ _ در بخش مرکزی محوطه، هدف ارزیابی وسعت ساخت و سازهای احتمالی در حوالی چهار ضلعی است که به وسیله دو رشته کانال سنگی به وجود آمده اند که باغ سلطنتی را مشخص می کنند و تقسیم بندی چهارتایی آن را که معروف به چهار باغ ایرانی است می شناسیم. در واقع این جوی ها تنها در سه طرف مشخص است. دورتر از آن مجموعه دیگری از جوی های سنگی نیز در سه جبهه شناسایی شده اند که در حد فاصل دو کاخ ستون دار قرار دارند. به نظر می آید محل تامین آب این جوی ها در گوشه شمال شرقی، حوالی تپه ای که صفه سنگی کوروش بر آن استوار است قرار داشته است.

در شمال و غرب این مجموعه کاخ ها و جوی های سنگی، تصاویر مغناطیسی ردیابی شده حاصل از وجود این ساخته ها به نظر نمی رسد که مربوط به آثار سنگی باشد.

در بخش جنوب شرقی، تغییرات مغناطیسی طرحی را به شکل L می دهد. یکی از دو بازوی آن فراتر از کانالی است که در گذشته می توانست مورد استفاده قرار گیرد.

در همین حال، محل رودخانه باستانی ساخت و سازهای مهمی را در بر دارد: در بالادست پل، استوار بر ستون های سنگ، دیواره های رودخانه به نظر تماما در طول بیش از ۱۲۰ متر از سنگ ساخته شده اند و این به احتمال قوی به هیچ وجه به موازات یکدیگر نیستند و این خود نشان دهنده آن است که از عرض رودخانه در محل گذر از پل بسته شده است.


شما در حال مطالعه صفحه 1 از یک مقاله 2 صفحه ای هستید. لطفا صفحات دیگر این مقاله را نیز مطالعه فرمایید.