شنبه, ۲۲ دی, ۱۴۰۳ / 11 January, 2025
زمان بازیافته
از سالهای کودکی، زمانی که خیلی کوچک بودم، همیشه مهدی سحابی را دوست داشتم. چون همیشه خوشصحبت، خوش مشرب و جذاب بود. او هنوز هم همانقدر خوشصحبت، خوشمشرب و جذاب است و هنوز هم دوستش دارم. حالا چون هم ترجمههایش را خواندهام و هم آثارش را دیدهام. او چه در نقاشیها، چه در مجسمههایش، همانقدر برایم مهربان و خوشمشرب بود که میدانستم و میشناختمش. نمایشگاه اخیرش فرصتی شد تا دوباره ببینمش و از بودن در کنارش لذت ببرم و این بار که من بزرگتر شده بودم، فرصتی شد تا از آثارش برایم بگوید.
از صورتکها تا ماشینهای قراضه، از پرندههای چوبی تا همین نمایشگاه اخیر- دیوارها- آثار مهدی سحابی همیشه پر از بازیگوشی بوده است. همیشه فکر کردم این بازیگوشی و طنازی چقدر در خودش هم هست. و چقدر در دل آثار هنریش نمود دارد و چقدر به نظرم عمیقتر است و گیراتر. برایم همان خوشمشربی خودش بود که از نشستن در کنارش خسته نمیشوی و از دیدن آثارش هم. صورتکهایش لبخند میزنند و هر بار که نگاهشان میکنم، احساس میکنم که نیرویی یافتهام. هرچند خودش درباره خودنگاره (اتوپرتره) میگوید که حاصل بیکاری هنرمند است، ولی برای من هر صورتکی خودش است. هرکدام از آن چهرههای خندان تصویری است از خودش که میخندد و میخنداند. انگار در هر یک از صورتها که مجموعهای از عکسهای پرسنلی است نه فقط صورتکی خندان از چهره دوستی یا آشنایی ساختهشده که انگار وجهی از خوشبینی و خوشصحبتی خودش را نیز در آن جای داده است. حس گیرایی از امید است که در آثارش هست و بروز میکند و میخنداند و طناز است. آنقدر که مثلا در نمایشگاه اخیر برای نوشتن شعاری بر یکی از دیوارهایش «مرگ بر مهدی سحابی» مینویسد، که خودش به سادگی آن را «یک شوخی با خودم» میخواند. همچنان که پرندگانش سرخوشند و آنقدر پر از رنگهای درخشان و چشمنواز که میتوان در گوشهای گذاشتش و هر روز از دیدنش لذت برد. طنازی بخشی از وجود اوست که انگار تمام نمیشود.
از اینها که بگذریم نمایشگاه اخیرش، باز بیانگر توان او در تغییر سبک و روش است، که برخلاف بسیاری از همنسلان و همدورهایهایش به کرات او سبک و شیوهاش را تغییر داده است. هرچند در همه آثارش میتوان ردی از مهدی سحابی را دید،ولی میتواند بینگرانی سبکش را تغییر دهد. یا ماشین قراضه بکشد که کشیده است یا باز مثل نمایشگاه اخیر دیوارهایی بسازد که پر از نوشتهاند و شابلونکاری. این قابلیت یگانه در تغییر سبک هنگامی به چشم میآید که به یاد آوریم در تمام طول این سالها بسیاری از نقاشان دیگر کم و بیش در همان سبک و شیوهشان ماندهاند. اکثرا درجا زدهاند یا در مواردی اندک نمایشگاه به نمایشگاه پختهتر یا برعکس خام دستتر یا حتی سطحیتر شدهاند. اما او راحت و انگار بینگرانی تغییر سبک داده است و همیشه متوجه بوده است که چگونه رد اثری از مهدی سحابی را در آثارش بر جای بگذارد و این همیشه برایم دیدنیاش کرده است، چون در هر نمایشگاهش میتوان ردی جدید از او دید و دنیای تازه و شیرینیای تازه. چنانچه در نمایشگاه اخیرش تنها در یک تابلو، صورتکی از دوران قبل به جا مانده است و نه چیزی دیگر. بقیه کم و پیش جدیدند و آنچه او را به دوران قبلترش وصل میکند، تنها نوع رنگبندی و طنازی است که در قبلیها بود، و این بار هم هست.اما خودش دوست دارد نمایشگاه اخیرش را و آثار قبلیاش را از «زیباییشناسی پیش پا افتادگی» بخواند. در نمایشگاه اخیر، تاکیدش بیشتر از هرچیز بر دیوارهای شهر است که تکهای از آنها بر دیوار نمایشگاه رفته است و تبدیل به اثری هنری شده است. او کشیده بر دیوارهای شهرمان، از میان آگهیهای تبلیغاتی، شعارها و نوشتهها، نکتههایی را به دیوار گالری ببرد و آن را تبدیل به زیباییای طناز کند. به یاد بیاوریم مجموعه ماشینهای قراضه را که مصرانه اصرار دارد، به نظرش زیبا هستند، بیهیچ معنای فلسفیای. همچنان که دوست دارد، تاکید کند نمایشگاه اخیرش و استفادهاش از گرافیستی، نیز به هیچ وجه سیاسی نیست که البته نیست و به نظر حرف خودش بهترین توضیح است، که اینها همان «زیباییشناسی پیش پا افتادگی» هستند. نکتههایی از زیبایی که ما نمیبینیم یا از کنارشان میگذریم. تا اینکه او آنها را گرد هم آورده و در نمایشگاهاش مقابل چشمانمان گذاشته است.
وقتی از شباهتش به راشنبرگ و جسپر جونز میپرسم، خیلی ساده شباهت را به واسطهای رنگها میداند و تاکید میکند که در آنچه ساخته است الهامی از آنها نگرفته است. نکته این است که جونز یا راشنبرگ تصاویر را عینا استفاده میکنند، از بریده روزنامه گرفته تا حتی لاستیک مستعمل ماشین یا حتی قوطی کنسرو یا حتی اسکلت بز. اشاره میکند که او چگونه با شابلونهایش بدلی از تصاویر اصلی میسازد و آنها را تکرار میکند. میگوید که شابلون صریح است. به صراحت شما را مقابل موضوعش قرار میدهد. میگوید که فرهنگ ایرانی ذاتا فرهنگی نوشتاری و نه تصویری که حتی گرافیتی هم، مبتنی بر نوشته است و حتی شابلونهایش نیز پیشتر نوشتاری است تا تصویری، پس در آثار نمایشگاه اخیر با ساختن مجموعهای از شابلونها از صورتها و عقاب مثلا،علنا میکوشد از «صراحت شابلون» به قول خودش به نوعی این فقدان را جبران کند. از نوشتههایش معنی را حذف و از تصاویرش صرفا به عنوان تصاویر استفاده کند تا حاصلش همان شود که خواهد. دیوارهای او جبران حرکت فقدان است و امکانی برای تماشای دوباره یک تداوم سنت به گونهای جدید.
اما آنچه این مجموعه را جذاب میکند، موضوع دیگر مورد علاقهاش، زمان است. هنر به تعبیری که او نیز خودش تلویحا تائیدش میکند، کوشش نیز است برای شکستن مرز زمان و برای جاودانگی. میگویند که اصلا پرتره از این جهت ساخته شد که انسانی که سفارش پرتره را داده است میخواسته تصویرش تا ابد بر دیوارها بماند و مصریان باستان جهان واقع را بر دیوارهای اهرام کشیدهاند تا شمایی باشد از واقعیت تا روح مرده بعدتر با این جهان مجازی زنده بماند. پس برای او نیز خلق هنر به گونهای شکستن زمان است. وقتی میگوید نمیخواهد بر آثارش شعار بنویسد، از این جهت است که شعار ما زمان دارند و زمانی که دوره گذشت آنها نیز میمیرند و میخواهد طوری بکشد که اثرش گزندی از زمان نبیند و بماند. چه در عکسهای پرسنلی و چه در مجموعه اخیر زمان میبایست در لحظهای برای ما بماند و یخ بزند. میگوید آثارش در جنگی برای ماندگاریاند و عبور از مرز زمان و ماندن. دوست دارد آثارش بمانند و هنری میماند که از مرز زمان بگذرد یا به قول هانری ماتیس اثری میماند که مهر زمانهاش را بیش از هر اثر دیگری داشته باشد.به یاد داشته باشیم که او مترجم «در جستجوی زمان از دست» رفته است رمانی که به نظرش بیش از هر اثری زمان را کاویده و آن را بیمارگونه حفظ کرده است و در لحظه نگهداشته. از تجربه پروست در ثبت و ضبط و نگهداریتان تا زمان نمایشگاه آخر مهدی سحابی راهی طولانی است. هر دو یک کار میکنند، زمان را برایمان حفظ میکنند، با زوال میجنگند و رویای ماندگاری (جاودانگی) را برایمان محقق میکنند. شاید یک وظیفه هنر همین باشد، هنر برایمان با زمان میجنگد. هنر جاودانهمان میکند. هنر «زمان بازیافته» است.
حافظ روحانی
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست