چهارشنبه, ۱۲ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 1 May, 2024
مجله ویستا

تابو با نور شكسته شد


تابو با نور شكسته شد

یادداشتی درباره كنسرت گروه نور در تالا ر وحدت

كنسرت گروه نور به سرپرستی كریستف رضاعی در حالی در تالا‌ر معظم وحدت برگزار شد كه فضای عمومی آفرینش‌های هنری در عرصه موسیقی بسیار مه‌آلود و مبهم است. ‌این كنسرت مانند نور بسیار ضعیفی بر این فضا تابیدن گرفت، اما آیا تك ضربه‌ها و رخدادهای گاه و بیگاه در عرصه موسیقی بی‌جان ایران حاصلی دربرخواهد داشت؟

رضاعی با اینكه هنرآموخته فرانسه است و بی‌تردید امكان فعالیت در آن سوی مرزها برایش مهیاتر می‌نماید اما ایران را برگزیده. دلا‌یل شخصی وی در این زمینه اهمیت چندانی ندارد، اما رابطه موسیقی وی با گروه‌های مختلف سنی حاكی از آن است كه هم فعالیت‌های وی ثمربخش بوده و هم بستر ارائه اینگونه موسیقی در ایران وجود دارد. ‌

با اینكه كنسرت گروه نور مانند سایر فعالیت‌های غیررسمی (موسیقی سنتی و سمفونیك) تحت پوشش خبری رسانه ملی و خبرگزاری‌های دولتی قرار نگرفت و وظیفه اطلا‌ع‌رسانی و معرفی گروه نور صرفا به عهده مطبوعات مستقل بود، اما استقبال از آنان بی‌نظیر بود. ‌

از این استقبال می‌توان چنین نتیجه گرفت كه جوانان ایرانی صرفا عاشق و شیدای تكرارها و این همان گویی‌های اساتید خود شیفته‌ای چون [محمدرضا شجریان و امثالهم] نبوده و به گونه‌های دیگری از موسیقی نیز توجه داشته و عرصه تك تازی این اساتید مدتی است كه تنگ‌تر شده است. ‌

ویژگی اصلی كنسرت گروه نور، <تلفیق( >‌) Fusion‌دوگونه از موسیقی بود كه در ظاهر هیچ شباهتی به یكدیگر ندارند؛ <موسیقی كردی- ایرانی و از سمتی موسیقی مذهبی قرون وسطی.> شاید این اولین باری بوده كه یك گروه به تلفیقی شجاعانه از این دوگونه دست زده است. ‌

غرابت و ناآشنایی مخاطب ایرانی با آوا و محیط موسیقی قرون وسطی باعث آن نشد كه كنسرتی خسته‌كننده را شاهد باشد. زمان و طول مدت اجرا، انتخاب قطعات شاد و محزون تا حدودی به تنوع فضای موسیقایی كمك كرد. ‌

موسیقی تلفیقی سابقه و عمر كوتاهی دارد. تجربه موسیقیدانان و نوازندگان برجسته‌ای چون راوی شانكار در ابتدای دهه شصت میلا‌دی و همراهی‌اش با گروه افسانه‌ای <بتیل‌ها> آغاز راه موسیقی تلفیقی بود. در حال حاضر نیز نوازندگان، موسیقیدانان و خوانندگان بی‌شماری به این موسیقی توجه نشان داده‌اند. از فیلیپ گلس، انور ابراهیم، یان گاربارك گرفته تا استفان میكوس و شوكت حسین. ‌

موسیقی تلفیقی ایده و الگوی كاملا‌ مدرن و جهت گفت‌وگو و اثبات یك موضوع با اهمیت است و آن اینكه: <بدون جهت‌گیری‌های ناسیونالیستی كور و تعصبات بی‌دلیل نه‌تنها بتوان به موسیقی و زبان فرهنگی دیگران گوش داد بلكه همزمان موسیقی چند لهجه‌ای، رنگارنگ و دموكراتیكی را نیز خلق نمود. مفهوم موسیقی تلفیقی با اصطلا‌حات و الگوهای مدرنی چون، آزادی، تساهل و رواداری (‌Tolerance‌)، احترام و پذیرش فرهنگ دیگری، حق انتخاب و پلورالیسم فرهنگی در ارتباط مستقیم است.

گروه نور نیز این ایده‌ها را (با تمامی ضعف‌های تكنیكالش در آهنگسازی و معضل‌بندی‌ها) به خوبی نشان داده است. ‌

موسیقی آسنامل نور، موسیقی انعطاف‌پذیر، چندرگه بدون برجسته كردن و اولویت‌بندی بخش‌های آوازی بر قسمت‌های سازی و یا برعكس بود. ‌ این رویداد را بدون هیچگونه ذوق‌زدگی مثبت نگریسته و از بردن آن به زیر ذره‌بین نقد فعلا‌ صرف‌نظر می‌كنیم. ‌

نكته قابل‌توجه و بسیار جالب صدور مجوز اجرای چنین كنسرت آلترناتیوی در بزرگ‌ترین و رسمی‌ترین تالا‌ر موسیقی ایران به مدت سه شب بود؛ تابو شكسته شد. ‌

تالار وحدتی كه همواره جایگاه و آشیان موسیقی سنتی، سمفونیك، تئاتر، قرعه‌كشی بانك‌ها و همایش‌های مختلف بود برای اولین بار در اختیار یك گروه ایرانی- فرانسوی قرار گرفت. یك كار تروتمیز (‌) En voila du propre و آب از آب هم تكان نخورد. ‌

رویدادهای سیاسی روز نیز براین كنسرت اثری نگذاشت البته داستان انحصار‌طلبی موسیقی رسمی سردرازی دارد و مربوط به امروز و دیروز نیست اما شكستن این انحصار به دست یك گروه موسیقی فیوژن و آلترناتیو شگفت‌آور بود. ‌

مدیران و متولیان موسیقی ایران در نهایت درك كردند كه هیچ خطری از سمت موسیقی آلترناتیو، فرهنگ غنی ایرانی را تهدید و تحدید نمی‌كند. كنسرت نور در تالا‌ر وحدت دلا‌لت بر همجواری و همنشینی موسیقی ملل در بستر فرهنگی دیگر داشت. در اینجا جمله هنر نزد ایرانیان است و بس رنگ می‌بازد؛ باید كه رنگ ببازد. هر فرهنگی واجد ارزش‌های متنوع و رنگارنگ هنری است. گروه نور و كریستف رضاعی این رنگارنگی فرهنگی را در قالب نمونه‌ای زیبا به نمایش گذاشتند. ‌

آیا می‌توان امیدوار بود كه روزی گروه نور و سایر گروه‌های جوان و انرژیك در یكی از خیابان‌های پررفت‌وآمد شهر، در مترو، محوطه دانشگاه‌ها، در پارك‌های بزرگ و كوچك تهران و شهرهای دیگر به اجرای برنامه بپردازند؟ عجیب است؟ عجیب نیست. ‌

روزهایی را به یاد بیاوریم كه حمل یك گیتار در سطح شهر تهران نیاز به مجوز داشت، پس روزی نیز فرا خواهد رسید كه فناتیسیسم عقب‌نشینی كرده و هنرهای خاص با مردم كوچه و بازار روبه‌رو می‌شوند. ‌

علیرضا امیرحاجبی