پنجشنبه, ۱۳ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 2 May, 2024
مجله ویستا

اتحاد ملی و انسجام اسلامی دو حلقه مفقوده


اتحاد ملی و انسجام اسلامی دو حلقه مفقوده

دو اصل مهم از اصول بنیادی جوامع اسلامی و دو حلقه اتّصال از حلقه های زنجیره ثبات نظام اسلامی در جامعه ما مفقود و یا كم رنگ شده است و از این ناحیه آسیب های فراوانی بر جامعه , نظام اسلامی و جهان اسلام وارد می شود

دو اصل مهم از اصول بنیادی جوامع اسلامی و دو حلقه اتّصال از حلقه های زنجیره ثبات نظام اسلامی در جامعه ما مفقود و یا كم رنگ شده است و از این ناحیه آسیب های فراوانی بر جامعه ، نظام اسلامی و جهان اسلام وارد می شود ، یكی اصل اتحاد ملی و دومی اصل انسجام اسلامی است كه اولی به داخل مرزهای کشورمان محدود می شود ولی محدوده اصل دوم فراتر از مرزهای کشورمان بوده که در صورت بی توجهی به آن ممکن است کل جهان اسلام را تحت الشعاع خویش قرار داده و در مواجهه با مکاتب آسمانی بزرگ دیگر همچون مسیحیت و یهودیت نتواند از حقانیت و اکمال خویش دفاع نماید .

توجه به این دو اصل اساسی که در واقع می تواند در یکدیگر ادغام گردیده و به عنوان اصلی واحد مورد بحث و بررسی قرار گیرد از چنان اهمیتی برخوردارند که آیت‌الله خامنه‌ای، مقام معظم رهبری در پیام تلویزیونی سالیانه خویش که هر سال به مناسبت آغاز سال نو ایراد می فرمایند، سال ۱۳۸۶ را سال "اتحاد ملی و انسجام اسلامی" نامگذاری كردند و افزودند: آرزو و امید همه ایرانیان "استقلال ملی، عزت ملی و رفاه عمومی ملت" است و همه این اهداف به بركت "ایمان اسلامی، اتحاد كلمه، امید و عزم ملی، استفاده صحیح از ظرفیت‌های كشور و تدبیر و تحرك و تلاش" محقق خواهد شد.

رهبر انقلاب اسلامی، "ایجاد تفرقه و تضعیف وحدت ملی ایرانیان" و "به وجود آوردن مشكلات اقتصادی برای متوقف كردن پیشرفت كشور" را دو روش عمده دشمنان برای مقابله با ملت ایران و نظام جمهوری اسلامی برشمردند و با یادآوری جنگ روانی و تلاشهای موذیانه دشمنان برای ایجاد اختلاف و تفرقه در میان ملت ایران و در جهان اسلام، افزودند: دشمنان به بهانه‌هایی همچون قومیت، مذهب و گرایشهای صنفی، درصدد هستند وحدت كلمه ملت ایران را از بین ببرند و در جهان اسلام نیز اختلافات مذهبی را دامن بزنند و با براه انداختن جنگ شیعه و سنی میان ملت ایران و جوامع اسلامی فاصله ایجاد كنند.

ایشان تلاش برای اتحاد و یكپارچگی ملی و تقویت هوشیارانه و خردمندانه انسجام امت اسلامی را تنها راه ناامید كردن دشمنان و خنثی كردن توطئه‌های آنان خواندند و تاكید كردند: به یاری پروردگار، در سال ۸۶، آحاد ملت، قومیتهای گوناگون، مذاهب مختلف و همه صنوف مردم ایران با اتحاد ملی، حركت پرامید به سوی آینده درخشان خود را شتاب می‌بخشند و همه ملتهای مسلمان نیز با انسجام اسلامی و تقویت برادری اسلامی، وحدت كلمه خود را نشان خواهند داد.

به باور این قلم « اتحاد ملی و انسجام اسلامی » از مهم ترین و محوری ترین اصول جامعه اسلامی در تمام زمینه های سیاسی ، اجتماعی ، داخلی و خارجی است. اتحاد در یک مجموعه و نظام یكی از كار سازترین ، بنیادی ترین و زیربنایی ترین اصول و آیین تثبیت کننده آن نظام است چنانکه امام راحل رمز پیروزی انقلاب اسلامی کشورمان را در وحدت کلمه خلاصه کرده و اجرای تمامی احكام ، قوانین و مسایل سیاسی ، اقتصادی ، اجتماعی ، تربیتی و اخلاقی و حتی عبادی و اعتقادی اسلام بدون وجود آن محقق نشده و اگر تمامی افراد جامعه در تحقق واژه هایی همچون عدالت و آزادی اتفاق نظر نداشته و متحد نگردند در صورت قرارگرفتن امام معصوم در راس نظام نیز امکان تحقق هیچکدام از این واژه های زیبا میسر نخواهد شد.

یكی از مشكلات بزرگ و اساسی جامعه و نظام ما در همین جا نهفته است كه متاسفانه اصل اساسی اسلام یعنی اصل اتحاد در جامعه ما به فراموشی سپرده شده و جای خود را در خیلی از موارد به خصومت ، تحریك حساسیت های سیاسی و قومی و ایجاد لجاجت ها و به راه انداختن جنگ حیدری ، نعمتی داده و به بیماری زشت خصومت، خشونت ، نفرت و غلظت مبتلا شده است؛ نوشته ها ، گویش ها ، جناح بندی ها ، موضع گیری ها ، بر خوردها و مخصوصاً سیاست های داخلی و خارجی ما لبریز از تندی و افراط و تفریط و آنهم در راستای برهم زدن وحدت بین خانواده انقلاب می چرخد. خشونت ، عصیبانیت، پرخاشگری ، ستیزه جویی ، دشمن تراشی ، حرمت شكنی ، تغییر ، تخریب و هتك حیثیت افراد و اشخاص در جامعه ما بیداد می كند و هر روز از كاه كوه ساخته می شود و علم شنگه به راه می افتد آیا با وضع موجود می توان جامعه را یك جامعه متعادل اسلامی همسو با نظرات ائمه معصومین و امام راحل و مقام معظم رهبری دانست؟ و آیا تشكلات سیاسی و برخوردهای جناحی و سیاست های داخلی و خارجی ما بر اساس وحدت استوار است و اگر چنین است این همه مشكلات داخلی و خارجی، سیاسی و اقتصادی از كجاست؟ این همه تنازع و كشمكش برای چیست؟ واقعا همه این سر و صداها و برخوردها برای خدا است؟ و برای دفاع از آزادی ها و یا حمایت از اسلام و ارزش ها است؟ آیا این روش ها وشیوه های خشن و خصومت بار و گروه بندی جامعه و جوانان و رودررو قرار دادن آنها ، تحریك حساسیت ها و ایجاد لجاجت ها و به راه انداختن جنگ حیدری، نعمتی در كشور به نفع اسلام و ارزش های انقلاب است؟ به قول حضرت امام راحل اکتفا می کنم که در پیامی به طلاب حوزه علمیه قم و جوانان صریحا فرمودند که «تندروی عاقبت خوبی ندارد».

متاسفانه بعضی اوقات این مسایل و تندروی ها به نام غیرت دینی و به عنوان دفاع از اسلام و ارزش ها انجام می گیرد و در این میان ، اسلام، انقلاب ، ولایت و روحانیت است كه مخدوش و مظلوم می شود و كسی به فریاد مظلومیت او نمی رسد! مثلاً اگر عده ای به عنوان حمایت از آزادی و شعار توسعه سیاسی همه مرزها و حرمت ها را به هم بریزند و عده دیگر نیز متقابلا آزادی را به قدری محدود و عرصه را به حدی تنگ بسازند كه جز عده معدود خواص نتواند در آن بگنجد و جلو هر گونه شور ، شادابی و تحرك در صحنه های مختلف را بگیرند آیا با شعائر دینی همسوست؟ اگر عده ای در كشورداری برای استقلال مفهوم و جایگاهی قائل نشوند و آن را عامل بازدارندگی بدانند و متقابلا عده ای دیگر آن را در تعارض ، ستیزه جویی ، پرخاشگری ، دشمن تراشی و یكدندگی خلاصه كنند و ارتباطات عادی را وابستگی بدانند و سیاست تعارض را به استقلال طلبی مشتبه سازند و موجب از دست رفتن نیروها و فرصت ها و استهلاك توان ملی گردند آیا آرمان شهدا تحقق یافته ست؟ آیا می توان از این طریق به اقتدار ملی و بین المللی رسید و با ضعف ، نیاز ، فقر و فلاكت به عزت و استقلال دست یافت؟

اگر عده ای اصول و امهات انقلاب اسلامی را كه حضرت امام راحل آنها از حاق اسلام گرفته و برای ما ترسیم كرده زیرا سئوال برده و اصلاح طلبی را تا اصول ثابت ولایتغیر اسلام و انقلاب پیش ببرند و متقابلاً عده دیگر نیز به كار بردن كلمه اصلاح طلبی را حتی در روش ها ، سیاست ها و مدیریت ها ، مساوی كفر بدانند آیا با اسلامی که پیامبر اعظم (ص) رسولش بوده همخوانی دارد؟ مگر همه روش ها ، موضع گیری ها و سیاست های داخلی و خارجی ما در این ۳۰ سال در تمام موارد و مراحل ، وحی منزل بوده و هیچ اشتباهی نداشته ایم تا آن ها را بازنگری و اصلاح كنیم و اگر هیچ اشتباهی نبوده است این همه مشكلات سیاسی ، اقتصادی و نارسایی ها كمر شكن از كجاست؟ و این همه بگومگوها و نارضایتی ها برای چیست؟ اشتباه كه یك امر طبیعی و تجربه آموز است اشكالی ندارد بلكه عیب و اشكال در جزم گرایی و عدم توجه به اشتباه و اصرار بر آن و ادامه آن است.

متاسفانه مطالبی که بازگو شد كشور اسلامی ما را به اختلاف و تشنج می كشاند ، صفا و آرامش را از جامعه سلب ، مردم و جوانان خوبمان را رو در روی هم قرار می دهد و اتحاد ملی و انسجام اسلامی را مخدوش می سازد،حرمت ها را می شكند و خانواده انقلاب را روز به روز از هم دور می سازد ، ما امروز هم در سطح دولت و حكومت و هم در سطح مردم و جامعه در تمام زمینه ها حتی در قانونگذاری و سیاست های داخلی و مخصوصاً در سیاستهای بین المللی و خارجی به وحدت کلام و به اصل اخوت و محبت بیش از هرچیز دیگر نیازمندیم. چه باید كرد؟ آیا جز بیان درد چاره ای هست؟! اگر این درددل و آه كشیدن را هم از انسان دردمند بگیرند بهتر است كه بمیرد!!

اصل رحمت ، رأفت ، محبت و لینت یك اصل مسلم و اساسی در اسلام و از اصول ضروری و اولیه یك جامعه اسلامی است عامل و زمینه ساز وحدت ملی و انسجام اسلامی و مبنای همكاریها و مشاركتهای اجتماعی و تفاهمات فكری و سیاسی است كه متأ سفانه این اصل محوری در جامعه اسلامی ما آسیب شدیدی دیده است همه از وحدت و انسجام سخن میگویند و دیگران را به سوی آن دعوت می كنند ولی فقط در مرحله حرف كه در عمل كسی به لوازم آن ملتزم نیست مشكل ما مشكل حرف و دعوت وشعار نیست بلكه مشكل ما مشكل عمل و رفتار است اگر با حرف و صرف دعوت و نصیحت مشكل حل می شد كشور ما امروز گلستان بود ومشكلی وجود نداشت زیرا بهترین و بیشترین حرفها و زیباترین شعارها در كشور ما زده می شود ولی با این حرفها و شعارهای انباشته هیچ گرهی گشوده نشده و هیچ مشكلی حل نگردیده است زیرا ز عمل كار برآید به سخنرانی نیست. دو صد گفته چون نیم كردار نیست داعیان وحدت و نادیان رحمت و محبت نخست باید از خود آغاز كنند محبت ، عطوفت ، عفو ، اغماض ، سعه صدر ، رفق و مدارا را كه شرط اول وحدت ملی و انسجام اسلامی و وفاق اجتماعی است از خود شروع كنند از خود بگذرند و چند قدم جلوتر بگذارند تا دیگران به استقبال بیایند اگر دعوت به وحدت صرف حرف و سخن گفتن و خالی از اقدام و عمل باشد! اگر دعوت به وحدت و محبت توام با غلظت ، تنگ نظری و در یكدست شمشیر و در دست دیگر دعوتنامه باشد! اگر دعوت به وحدت ، دعوت به خویشتن و گروه خویشتن باشد كه بیایید آنچنانكه ما می خواهیم باشید و انچنانكه ما می بینیم ببینید تا با هم باشیم! چنین دعوتی مقبول نمی افتد و سر نمی گیرد و چنین حرفها و دعوتها با آنهمه حرف و حدیث و مطالباتی كه دیگران دارند بی صداقتی تلقی می شود و ره بجائی نمی برد بلكه در طرف مقابل ایجاد سوءظن و لجاجت می كند چنین حرف ها و دعوتهایی بهتر است شعارگونه نباشد!!

وحید کاظم زاده قاضی جهانی


شما در حال مطالعه صفحه 1 از یک مقاله 2 صفحه ای هستید. لطفا صفحات دیگر این مقاله را نیز مطالعه فرمایید.