یکشنبه, ۳۰ دی, ۱۴۰۳ / 19 January, 2025
دینداری نسل های قدیم و جدید
آیا به راستی نگرانیها و دل مشغولیهایی كه درباره دینداری نسل جدید و جوانان و نوجوانان مطرح میشود، جدی است؟ آیا به طور كلی جوانان تعلقات دینی دارند یا خیر؟ اگر دارند به چه صورتی و اگر در مواردی این تعلقات وجود ندارد در چه زمینههایی است. در این باره بر اساس شواهد، پاسخی اجمالی و نیز پاسخی تفصیلی مطرح خواهد شد.
در ابتدا لازم است اشاره كنم موضوع دینداری یا اصولاً پرداختن به بحث دیندار بودن یا نبودن جامعه یا افراد، بحثی است كه از جهت سابقه به دهه ۱۹۶۰ در آمریكا باز میگردد و درست با همان دغدغههایی كه امروز ما با این سئوال روبرو هستیم، در آنجا هم متخصصان رشته جامعهشناسی، پژوهشگران اجتماعی و گاهی هم مدیران به این موضوع میپرداختند. میدانیم كه جامعه آمریكا جامعهای با سنتهای دینی قوی بود و كماكان هم چنین است. در این جامعه با تحولاتی كه رخ داده بود و بر اثر صنعتی شدن فزاینده و مدرن شدن هر چه بیشتر و مهاجرتهای وسیع و مجموعه تحولات اقتصادی - اجتماعی، مدرنیتهای عظیم در آمریكا شكل گرفت. در آنجا سئوال پیش آمده این بود كه مدرنیته با ایمان چه خواهد كرد؟ آن را تقویت میكند و یا تضعیف؟ مردم دیندارتر شدهاند یا برعكس؟ عمدتاً نیز جامعهشناسان دینی كه سابقه كار در كلیسا و دغدغههای مذهبی داشتند به این موضوع پرداختند.
این موضوع، مقدمه بحثهایی شد كه حدود دو دهه در میان صاحبنظران علوم اجتماعی و جامعهشناسان و تا حدی روانشناسان وجود داشت. این مطلب كه سنجههای دینداری چیست؛ آیا میتوان سنجهای برای دینداری ساخت؛ چه سنجهای باید ارائه شود كه براساس آن بتوانیم در مورد دینداری افراد جامعه قضاوت كنیم؟ و ... در دورهای افول پیدا كرد اما بار دیگر از دهه ۱۹۸۰ به خصوص اواخر ۱۹۸۰ به بعد دوباره موضوع دینداری و سنجش گرایشهای دینی، هم در مغرب زمین و هم در جوامع دیگر به طور جدی مطرح شد و در <جامعهشناسی دین> هم رشد كرد.
بر اثر تحولاتی كه رخ داده بود، این ذهنیت كه <دین موجود فعالی در صحنه اجتماع نیست> به تدریج با سئوالاتی جدی روبرو شد و كسانی كه نظریههای سكولاریستی داشته و آن را مطرح كرده بودند، درستی این نظریه را زیر سئوال بردند. معروفترین آنها، یكی از جامعهشناسان آمریكا به نام برگر است كه آثاری از او به فارسی هم ترجمه شده است. او در دهههای ۱۹۶۰ و ۱۹۷۰ در شمار نظریهپردازان برجسته نظریه سكولاریسم بود و استدلال میكرد كه مدرنیته به سكولار شدن هر چه بیشتر جامعه منجر خواهد شد.
اما از دهه ۸۰ به بعد آرام آرام این موضوع زیر سئوال رفت و در ۱۹۹۷ وی ابتدا مقالهای در یك سمینار ارائه كرد كه چندی بعد، موضوع كتاب وی قرار گرفت. در آنجا صریحاً به این موضوع اذعان كرد كه تصور پیشین ما درست نبوده و امروزه دنیا و جامعه - به غیر از استثناهایی - همان قدر دینی است كه در گذشته بوده است. اگر بخواهیم وارد این بحث شویم كه آیا واقعاً برای دینداری میشود سنجهای ارائه كرد و بر اساس شاخصههایی در مورد دینداری قضاوت كرد یا خیر؟ بحث بسیار پردامنهای فراروی ماست. به عبارت دیگر بحثهایی كه در این زمینه وجود دارد به چند دلیل عمده به سرانجامی نرسیده است. یكی از آنها این است كه تعریف دین و قضاوت درباره دینداری جامعه بسیار مشكل است.
به هر حال دینداری همراه است با مجموعهای از اعتقادات و محوریترین اعتقادات دراین زمینه اعتقاد به وجود خداوند، نقش خداوند در هستی و وحدانیت خداوند است. براساس گفتوگوهایی كه فقهای ما مطرح میكنند نیز ركن دینداری، اعتقاد به خداوند است. این موضوع معیاری است برای رسیدن به این سئوال كه گروه خاصی كه مورد نظر ما هستند دینداریشان تا چه حد است؟
دوم اینكه هر دینی با مناسكی همراه است و در مورد اسلام انجام فریضه نماز یكی از محورهای مهم در دینداری است. اگر همین دو محور را در نظر بگیریم باید ببینیم كه یافتههایی كه براساس تحقیقات پیمایشی صورت گرفته از چه چیزی حكایت میكنند؟ آیا این یافتهها حاكی از این است كه ما با نسلی بیاعتقاد روبهرو هستیم یا خیر؟ از حدود دهه ۷۰ به تدریج این سئوال در جامعه مطرح شد كه دینداری چگونه است؛ و این موضوع منجر به انجام پژوهشهایی پیمایشی شد. ابتدا در سطح دانشآموزان و دانشجویان و اخیراً براساس پژوهشهایی كه وزارت ارشاد انجام داده (طرح نگرشها و ارزشهای ایرانیان) در سطح كل جامعه سئوالهایی در مورد دینداری مطرح شده است. در این باره به تحقیقی كه اخیراً آقای طالبان انجام داده اشاره میكنم. در حدود ۱۲ پژوهش پیمایشی كه بیشتر در مورد دانشآموزان و نیز دانشجویان بود، همه در مورد اعتقاد به خداوند به این نتیجه رسیدهاند كه حداقل بیش از ۹۰ درصد از پاسخگویان به نوعی اظهار داشتهاند كه به خداوند اعتقاد دارند و درصد كسانی كه اظهار بیاعتقادی به خداوند كردهاند، كمتر از ۱۰ درصد بوده است.
در مورد مناسك فردی هم به همین ترتیب بوده است، به خصوص معرف مناسبك فردی را اگر نماز در نظر بگیریم كسانی كه اظهار داشتهاند گاهی نماز نمیخوانند یا اصلاً نماز نمیخوانند در بیشترین حالت ۲۰ درصد بوده كه آن هم به صورت استثناء در یكی از پژوهشها این گونه است. حدود ۱۰ درصد گفتهاند اصلاً نماز نمیخوانند یعنی حدود ۸۰ تا ۹۰ درصد به نوعی نماز میخوانند. اصلاً نمازنخواندن به تعبیری كه در ادبیات دینی ما هست معرف فرد تاركالصلوه است.
به این ترتیب و به اجمال نتیجه میگیریم ، به راحتی و به قاطعیت نمی توان عنوان كرد كه جوانان یا نسل جوان، دیندار نیستند و یا التزام و تقید دینی ندارند، زیرا یافتههای پژوهشی همه مغایر این ادعا هستند. اما اگر این موضوع را بخواهیم از منظر تفسیر مورد توجه قرار دهیم برای تفسیر، تحقیقات زیادی وجود دارد. یكی از كارهایی كه در مورد دانشآموزان در سال ۱۳۷۵ انجام شده است، كاری است كه در نمایه پژوهشی تحت عنوان <دینداری نوجوانان تهرانی و دلالتهای آن برای نظریه سكولار شدن> آمده است، و چون در مورد گذشته است برای تفسیر به آن استناد نمیكنم. كارهای مشابهی را آقای طالبان انجام داده كه در برخی از مجلات چاپ شده است، اما چیزهایی كه مطرح میكنم در مورد دانشجویان است و تحقیق نسبتاً جدیدی است كه در حال انتشار است. تحقیق در سال ۱۳۸۰ در ۲۰ دانشگاه كشور با نمونه ۱۵۲۲ نفره با نمونهگیری تصادفی انجام شده است. یافتههایی كه بیان میشود چون جدید هستند گرچه دانشجویی است ولی با یافتههای دانشآموزی نیز قابل مقایسه است.
ابتدا از هویت دینی صحبت كنیم و اینكه این افراد چهقدر دارای هویت دینی هستند و خودشان را دیندار معرفی میكنند. به نتایج چند سئوال اشاره میكنم. سئوال اول این بوده است كه به عنوان یك مسلمان به مسلمان بودن خود چه قدر افتخار میكنید؟
كسانی كه پاسخ بسیار افتخار میكنم یا كاملا افتخار میكنم و افتخار میكنم دادهاند ۸۲ درصد بودهاند و كسانی كه اظهار نوعی ناراحتی كردهاند درصد ناچیزی بودهاند.
سئوال دوم در مورد میزان مذهبی بودن خود و خانواده آنهاست و پاسخهای آنها از این جهت جالب است كه خود آنان هویت دینی و میزان تقید دینی خود را مشخص كردهاند. البته پاسخ در یك طیف ۱۰ قسمتی بوده است. آنهایی كه خودشان را از نظر مذهبی ضعیف یا غیرمذهبی تعریف كردهاند ۱۶ درصد بودهاند. در مورد پدر و مادر هم به همین ترتیب یعنی آنهایی كه پدر خودشان را غیر مذهبی یا ضعیف تعریف كردهاند ۱۱ درصد بودهاند. نتایج در ۴ درصد یافتهها با انتظارات و توقعات ما همخوان است. در مورد خود افراد درصدها نشان دهنده این است كه دین در تعریف هویت اینها نقش مهم و تعیین كنندهای داشته و دارد.
درچارچوب هویت دینی وقتی كه از اهمیت نقش خداوند در زندگی صحبت شده، ۸۰ درصد آن را بسیار مهم دانستهاند و ۱۳ درصد نیز آن را مهم ارزیابی كردهاند.
نكته دیگری هم به درك هویت دینی افراد كمك میكند، و آن این كه در عین این كه خود را دینی تعریف میكنند، چه نوع دینی مورد علاقه آنهاست و یا هویت دینی خود را با چه نوع از انواع دین كه میشناسیم همخوان و هماهنگ میدانند. ۴۳ درصد خود را مسلمان عادی تعریف كردهاند، ۲۸ درصد نواندیش، ۱۶ درصد انقلابی و ۵/۲ درصد شناسنامهای. اگر مسلمان شناسنامهای را نشانه كمترین علاقه به دین و مسلمانی بگیریم، میبینیم كه درصد ناچیزی هستند. نكته جالب دیگر این كه آن دو نوع كه معرف دو نوع دینداری ایدئولوژیك در جامعه ماست، نصف افراد را در برمیگیرد یعنی دینداری نواندیش و دینداری انقلابی... اینها معرف دو نوع دینداری از نوع ایدئولوژیك هستند و بقیه ۴۳ درصد خودشان را مسلمان عادی نیز میدانند. مسلمان عادی نیز به همان مضمون ذهنی ما، مورد نظر است.
آنچه تاكنون مرور شد به خوبی نشان میدهد كه گروه دانشجویان كه بسیار متهم هستند به این كه گرایشهای دینیشان كم است، به میزان قابل توجهی هویت خودشان را با دین و دینداری پیوند میدهند.
در مورد دینداری بحثی مطرح شده كه دینداری ابعادی دارد و جلوههای این ابعاد و التزام و پایبندی افراد به دینداری در همه این ابعاد به یك میزان و صورت نیست. یكی از تقسیمبندیهایی كه خیلی هم مورد استفاده قرار میگیرد، تقسیمبندی گرافی راستار است كه برای دین چهار وجه مطرح میكنند، به این صورت كه هر دین صرفنظر از مضمون، مناسكی دارد (مناسك فردی و جمعی) و عواطف و احساساتی كه در افراد ایجاد میشود بر محور آن موجود یا موجودات مقدسی كه در دین معرفی میشوند جریان مییابد. وجه چهارم پیامد یا كاربست مضامین دینی در زندگی روزمره یا جلوههای اجتماعی باورهای دینی و احكام و قواعد دینی در زندگی روزمره است. اگر به این چهار بعد توجه كنیم، براساس كارهای صورت گرفته (كه میتوان گفت جهانی است) در دو بعد اعتقادی و عواطف و احساسات دینی میزان تقید و التزام دینی بسیار بالاست.
در مورد عواطف و احساسات دینی میتوان به احساس نیاز به خدا، ترس از خدا، توبه و احساس معنوی كه با حضور در برخی از اماكن دینی مثل امامزادهها و حرمها صورت میگیرد، اشاره كرد. در این زمینهها اطلاعاتی كه وجود دارد نشان دهنده این است كه در این دو بعد میزان التزام و پایبندی دینی خیلی بالاست. در مورد اعتقاد به خدا، كاملاً موافق و موافق ۹۷ درصد؛ قرآن كلام خدا و راهنمای سعادت بشر است ۹۵ درصد كاملاً موافق و موافق، روز جزا و بهشت و دوزخ حقیقت انكارناپذیر است ۹۱ درصد، ظهور امام مهدی(عج) و این كه این یك وعده تخلفناپذیر الهی است ۸۸ درصد. اما در بعد تجربی اگر نگاه كنیم این كه همواره خدا را حاضر و ناظر در زندگی میبینند ۸۷ درصد موافق بودند. این كه گاهی اوقات از خداوند برای جبران بعضی از خطاها كمك خواستند ۸۰درصد نظر موافق دادهاند. اگر عواطف و احساسات دینی این موارد را در نظر بگیریم تحقیقاتی كه هم در ایران و هم در كشورهای دیگر انجام شده نشان میدهد در این دو بعد عقاید دینی و عواطف و احساسات دینی در اكثر افراد جامعه وجود دارد و به این ترتیب از این بعد حداقل دشوار است كه در مورد فقدان دین و بیدینی افراد قضاوت كرد.
اما وقتی كه به ابعاد مناسكی نظر میكنیم، دو تفكیك وجود دارد: یكی مناسك فردی است و دیگر مناسك جمعی. در مورد مناسك فردی آماری كه وجود دارد نشاندهنده التزام و تقید بالایی است. ۷۱ درصد دانشجویان گفتهاند هر روز نماز میخوانند. ۱۰ درصد آنها نیز گفتهاند بیشتر روزها و تنها ده درصد گفتهاند به ندرت یا اصلاً نماز نمیخوانند. ۷۳ درصد دانشجویان گفتهاند همه روزهای ماه رمضان را روزه میگیرند و این نشاندهنده این است كه در بعد مناسك فردی هم وضع غیرمتعارفی وجود ندارد.
اما در مورد مناسك جمعی یعنی شركت در نماز جماعت وضع كاملاً متفاوت است. نسبت كسانی كه اظهار داشتهاند به ندرت در نماز جماعت شركت میكنند یا اصلاً شركت نمیكنند ۵۷ درصد بوده است. در مورد نماز جمعه این رقم به حدود ۸۵ درصد میرسد. یك تحقیق دانشآموزی هم كه در سال ۷۵ انجام شده بود به همین یافتهها دست پیدا كرده بود، یعنی در مورد نماز جمعه حدود ۹۰ درصد گفته بودند اصلاً شركت نمیكنند یا به ندرت شركت میكنند. در نماز جماعت درصدی پایینتر از این گفته بودند شركت نمیكنند ولی نسبتها در همین حدود بود.
دكتر حسینسراجزاده
عضو هیأت علمی دانشگاه تربیت معلم
پینوشت:
* مقاله فوق متن سخنرانی ویراسته شده دكتر سید حسین سراجزاده است كه در هفتمین گردهمایی علمی- كاربردی سالانه دفتر انتشارات كمك آموزشی وزارت آموزشوپرورش ایراد كرده است.
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست