شنبه, ۹ تیر, ۱۴۰۳ / 29 June, 2024
مجله ویستا

انقلاب های بی رهبر به کدام سو می روند


انقلاب های بی رهبر به کدام سو می روند

کجاست درهم شکننده شوکت بیدادگران

انقلاب های آخرالزمانی این روزها، رنج بی رهبری دارد. رنج بی رهبری، تقدیری تاریخی برای مردمانی است که دست رد بر امر هدایت الهی خود زده اند تا عطشی مضاعف برای آن بیابند و در بن بست بیچارگی و گمراهی، سر به طاعت سپارند. شوکت هیولایی خیل شیطان تنها به دست او خواهد شکست و انقلاب های آخرالزمانی تنها با دست هدایت او سامان خواهد یافت. رهبر آخرالزمانی تنها به واسطه خواست جهانی و حقیقی مستضعفان و پابرهنگان و ستم دیدگان اذن حضور خواهد یافت و این در گرو دل و دست هایی است که به حقیقت متصل می شود: کجاست درهم شکننده شوکت بیدادگران!

بر این که روزهای موعود فرا می رسد، باید سخت دل بست! هرچند روح ا... که آمد طعم و مزه ای از حاکمیت یک مرد الهی بر کام مردم آخرالزمان نشست اما او تنها جلوه ای از سیمای رهبر آخرالزمانی بود. با حبس شدن نفس های حاکمان شیطانی از پس خروش جهانی مردمان مسلمان، دل های بسیاری نیز، میزبان هیجانی آخرالزمانی است. بی شک بی رهبری انقلاب های عظیم مردمی این ماه ها حکمتی بزرگ دارد که باید از پس ظلمت آخرالزمانی به جست و جوی آن پرداخت.

● ظلمت آخرالزمانی

ظلمت آخرالزمانی ماحصل عصر مدرن است و عصر مدرن، خود محصول آخرین دسیسه شیطانی است؛ دسیسه ای که انسان زمینی در آن روح خود را به ابلیس فروخت تا بهشتی زمینی برپا کند. ابلیس این بار از خود انسان بتی ساخت و آن را برجای خدای یکتایی که باید پرستیده می شد نشاند. «من» اینک «خدا» بود و «خدا» مرده بود. پس از این من بود که جهانی تازه برپا شد و اسراییل بزرگ شکل گرفت.

● اسراییل بزرگ

اسراییل بزرگ، همان سرزمین گنج است؛ آرمان شهر بنی اسراییل. من خدا شده در اسراییل بزرگ اکنون تورمی خارالعاده یافته است؛ یک هیولای صنعتی نظامی بی همتا که برای کسب منفعت بیش تر به هر جایی چنگ می اندازد. او جاذبه ای مغناطیسی و سخت قدرتمند دارد که من های منفرد را به سوی خود می کشد و به خود می افزاید؛ من هایی که در آرمانشهر زمینی خواسته های من را جست و جو می کنند. اسراییل بزرگ، این سرزمین من های خدا شده، اکنون گرفتار نغمه های مردی است که پیش از هر چیز منیت خود را فرو کوبید و از عالم فنا با بشارتی تازه بازآمد؛ روح الله.

● روح الله

روح الله آن هنگام که از عالم فنا بازآمد پای بر شبکه اختاپوسی اسراییل بزرگ گذاشت و با پاره کردن آن، گام در سرزمین پارسی نهاد تا سرزمین پارسی، مرکزی برای تنفس از مجرایی تازه باشد. این گونه بود که قلب جهان از نو تپیدن گرفت و جریان تازه، رستاخیزی تازه برپا ساخت تا وابستگان و نوچگان هیولای صنعتی نظامی شاهد لرزشی آخر الزمانی باشد.

● لرزش آخرالزمانی

لرزش آخرالزمانی، برخاسته از امواج بیداری اسلامی، بیش از هر چیز سخت رسواگر است. آن، مکر و فریب دلقک های وابسته را آشکار می کند و پرده از نفاق چهره های رنگ زده برمی دارد و آغازی بر پایان وارونگی آخرالزمانی است تا یک بار دیگر حق برجای حق و باطل برجای باطل نشیند. لرزش آخرالزمانی مهر ابطالی است بر آخرین معامله شیطانی تا انسان بار دیگر ارزش ذاتی و حقیقی و جایگاه خود را بیابد و به خودفروشی پایان بخشد. از پی چنین لرزشی است که خیل شیطان دست به مقاومتی تمام عیار می زند و شوکت هیولایی خود را به رخ می کشد؛ شوکتی که تنها به دست رهبر آخرالزمانی می شکند.

● رهبر آخرالزمانی

انقلاب های آخرالزمانی این روزها، رنج بی رهبری دارد. رنج بی رهبری، تقدیری تاریخی برای مردمانی است که دست رد بر امر هدایت الهی خود زده اند تا عطشی مضاعف برای آن بیابند و در بن بست بیچارگی و گمراهی، سر به طاعت سپارند. شوکت هیولایی خیل شیطان تنها به دست او خواهد شکست و انقلاب های آخرالزمانی تنها با دست هدایت او سامان خواهد یافت. رهبر آخرالزمانی تنها به واسطه خواست جهانی و حقیقی مستضعفان و پابرهنگان و ستم دیدگان اذن حضور خواهد یافت و این در گرو دل و دست هایی است که به حقیقت متصل می شود: کجاست درهم شکننده شوکت بیدادگران!

منبع: هفته نامه - پنجره - ۱۳۸۹ - شماره ۸۴ - تاریخ شمسی نشر ۰۰/۰۰/۱۳۸۹