جمعه, ۲۸ دی, ۱۴۰۳ / 17 January, 2025
درباره شریعت ، طریقت و حقیقت
درباره شریعت ، طریقت و حقیقت و ارتباط این سه با هم مباحث مختلفی در کتب عرفانی مطرح شده است. تقریبا از همان ابتدای شکل گیری مباحث عرفانی و صحبت پیرامون مسائل آن، این سه اصطلاح شریعت ، طریقت و حقیقت هم مطرح شد. شاید بتوان ریشه بحث را در حدیثی جستجو کرد که عرفا از پیامبر (ص) نقل می کنند که فرموده : الشریعه اقوالی و الطریقه افعالی و الحقیقه احوالی .
بر مبنای این حدیث ، مباحث متعددی پیرامون شریعت و طریقت و حقیقت شکل گرفت . نسفی از عارفان قرن هفتم در کتاب انسان کامل می گوید : “ شریعت گفت انبیاء است و طریقت کردار انبیاء است و حقیقت دید آنهاست ، سالک باید که اول از علم شریعت بیاموزد و یاد بگیرد و آنگاه از عمل طریقت آنچه نیاز است، انجام دهد تا انوار حقیقت به قدر سعی و کوشش وی روی نماید .”
شبلی می گوید: “ شریعت آن است که او را پرستی و حقیقت آن است که او را ببینی . “ مولوی می گوید : شریعت شمع است ، طریقت راه و حقیقت مقصد و منزل . البته این مثال شاید این معنا را به ذهن متبادر سازد که هرکس به مقصد رسیده با شمع و چراغ کاری ندارد. همین برداشت ها سبب شد مخالفان عرفان به این اصطلاحات اعتراض کرده و نسبت به آنها بد بین شوند.
این در حالی بود که منظور عرفا هیچگاه چنین چیزی نبود. عرفا هیچگاه به جدایی شریعت، طریقت و حقیقت قائل نبودند و اساسا شریعت و طریقت آنچنان که سید حیدر آملی می گوید نام های مترادفی هستند که هر یک بر حقیقت به اعتبارات مختلف دلالت دارند و در نفس الامر اختلافی بین آنها نیست .
قشیری دراین باره می گوید :” شریعت امر بود به التزام بندگی و حقیقت مشاهدت ربوبیت بود. هر شریعت که موید نباشد به حقیقت، پذیرفته نبود و هر حقیقت که بسته نبود به شریعت با هیچ حاصل نیاید .”
مولوی نیز به جمع شریعت ، طریقت و حقیقت قائل بود. از نظر او شریعت مانند چراغی است که راه را به طالبان حقیقت نشان می دهد و بدون آن امکان شناخت راه و بیراه وجود ندارد. جالب اینجاست که مولوی هیچگاه انسان را بی نیاز از شریعت نمی داند و عقیده دارد انسان تا زمانی که در این دنیاست نیازمند احکام شریعت است. عمل به همین احکام شریعت است که می تواند روح او را صیقل داده و به حقیقت رهنمون شود. از نظر او تنها نشئه ای که انسان از شریعت و طریقت بی نیاز می شود نشئه آخرت است. او می گوید چون آدمی از این حیات بمیرد شریعت و طریقت از او منقطع شود و تنها حقیقت بماند. پس تا زمانی که در این دنیاست از شریعت و طریقت بی نیاز نمی شود .
هم چنین نجم الدین رازی در این باره می گوید : “ در دبیرستان شرایع انبیاء ، اول الف و باء شریعت بباید آموخت که هر امری از اوامر شریعت کلید بندی از بندهای آن طلسم اعظم است . چون به حق هر یک در مقام خویش قیام نمودی ، بندی از طلسم گشاده شود و نسیمی از نفحات الطاف الهی از آن راه به مشام جانت رسد ... چون بدین جاده (شریعت ) قدم به صدق نهی ، الطاف ربوبیت در صورت استقبال ، به حقیقت دستگیری قیام نماید .”
منابع :
زرین کوب، سرنی، تهران انتشارات علمی ۱۳۷۴.
قشیری ، رساله قشیریه ، تصحیح بدیع الزمان فروزانفر، تهران، انتشارات علمی و فرهنگی ۱۳۸۵.
نجم الدین رازی، مرصاد العباد، به اهتمام محمد امین ریاحی، تهران انتشارات علمی و فرهنگی ۱۳۸۶.
نسفی، انسان کامل، انتشارات انستیتو فرانسه و ایران۱۳۵۰ .
س. مرتجائی
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست