چهارشنبه, ۲۶ دی, ۱۴۰۳ / 15 January, 2025
مجله ویستا

تهران همه ایران نیست


تهران همه ایران نیست

مهاجرت از تهران کی, کجا, چگونه

کودکی ده ساله بودم، چست و چابک، شاد و خرم، توی جنگلهای گیلان، می دویدم لب دریا، کنار ساحل در شالیزار، در مزارع چای، عمر می گذشت و شکوه ای از روزگار نداشتم، تا اینکه به گفته دیگران دست تقدیر برایم اینطور رقم خورد و مرا از آن همه موهبت و زیبایی خدادادی محروم ساخت و به این شهر پر دود و دم و آلودگی و ترافیک کشاند؛ زندگانی در شهر پر دود و ماشین در تقار عذاب چلانده می شود و ما آن عذاب را نوش جان می کنیم، اما این دست تقدیر نیست، کار و اشتغال، درس و دانشگاه، دارو و درمان و هزار زرق و برق فریبنده دیگر است که وقتی همه تنها در یک شهر جمع شود، طبیعی است عده کثیری بی خیال دریا و جنگل می شوند و به اصطلاح خود همراه با قافله تمدن به سوی جاده های پیشرفت یکه تازی می کنند. اما این فقط یک روی سکه است و چون آواز دهل از دورشنیدن خوش است، تهران کعبه آمال نیست.! پیشرفت و توسعه را می توان در شهرهایی با برج و باروهای بلند، در شهری با خانه های آجری، دارهای چوبی قالی و با نقشه های خوش نقش و نگار بته جقه ای در خطه ، شمال، جنوب، شرق یا غرب ایران جستجو کرد فقط عزمی جزم، همتی مضاعف و اراده ای قوی می خواهد.

وقتی سخن از مهاجرت و یا انتقال به میان می آید، آنچه در اذهان تداعی می گردد، بحث تجمع امکانات رفاهی، تحصیلی، پزشکی، اقتصادی و سیاسی و... در یک منطقه است که باعث می شود، شهری و روستایی، پیر و جوان و زن و مرد، همه از دل بستگی های بومی و محلی خود علی رغم میل باطنی دل بکنند و آواره و خانه به دوش شهرهای بزرگ و کلان شهرها از جمله تهران شوند، که اگر چنانچه این امکانات به صورت تقریبا یکنواخت در همه جا گسترده باشد، همه می توانند در گوشه و کنار ایران، عمر را با خاطری آسوده تر و به دور از هیاهو و شلوغی و جاذبه های کاذب پایتخت سپری کنند و پله های ترقی را خیلی سریع طی نمایند.

دلایل مهاجرت از روستاها و شهرها به کلان شهرها، راهکارهای پیش رو جهت جلوگیری از افزایش بی رویه جمعیت در پایتخت و طرحهای تشویقی ارائه شده برای مهاجرت معکوس از سوی مسئولان مهمترین محور بحث و بررسی ما در این دو شماره گزارش پیش روست. با ما باشید.

● مهاجرت معکوس ضرورتی اجتناب ناپذیر

به همراه سیدحسین هاشمی عکاس روزنامه به میان مردم رفتیم تا نظر آنها را در مورد مهاجرت معکوس از تهران و سوژه گزارش جویا شویم.

بهرام محمدی ۴۴ ساله اهل میانه و صاحب دکه «پوشاک ارزان» در خیابان ولیعصر است.او که از بچگی شهر و دیار خود را رها کرده و به قصد کار و زندگی به تهران آمده است و شوق بازگشت به وطن در لابه لای حرفهای شیرینش موج می زند، نظرش را این طور بیان می کند: «من بچه زمین و کار و کشاورزی هستم، روحیه ام اصلا با این فضای پر از دود و دم سازگاری ندارد، اما چه کنم که تأمین معاش مرا مجبور به مهاجرت به تهران کرد، اما اگر دولت امکانات در اختیارم قرار دهد، همین فردا به شهرم برمی گردم.»

سیدمجتبی شویری شاگرد دکه آقای محمدی در حالیکه دفترچه های اقساط و برگه های بدهی خود را از جیبش درمی آورد و با تلاش بسیار سعی می کند برای غم و غصه هایش سند و مدرک ارائه دهد، در مورد خروج از تهران در تأیید صحبتهای صاحب کارش، چنین می گوید: اهل ملایر هستم، دلم برای آب و هوای خنک، کوهها و چشمه های آب معدنی شهرم لک می زند اما می بینید که وقتی هم تسهیلات رفاهی برای زندگی در پایتخت وجود دارد، ما هم انسان هستیم و به تمام این امکانات احتیاج داریم، نمی توانیم در برابر این همه زرق و برق و نور و تنوع بی تفاوت باشیم.»

وقتی به او می گویم چطور علی رغم این همه قسط و بدهی و مشکلات باز هم در تهران زندگی می کنی و چرا به شهر خودت بازنمی گردی، قیافه ای حق به جانب می گیرد و دستی بر لباسهای چیده شده جلوی دکه می کشد و می گوید: «والا همه اش از سراجبار است با ۴سر عائله در یک شهرستان بدون کار چطور می توانم شکم زن و بچه را سیر کنم و خرجهای دیگر به کنار، به نظرم طرح رئیس جمهور برای مهاجرت از تهران خیلی خوب است به شرط آنکه مسکن و کار مناسب در اختیار ما قرار دهند، آن وقت می بینید که چطور همه به سوی شهر و دیار خود می روند.» «حجت محمد حسینی» در دکه ای تاریک و زیر پله شال و روسری می فروشد، او که مجرد است و ۲۶ سال سن دارد نظرش را در مورد مهاجرت از تهران و بازگشت به شهر و دیار خودش اینطور بیان می کند. «درآمدم زیاد نیست، مستأجر هم هستم، اما باز بخاطر بازار کار مجبور شدم به تهران بیایم.» او که ۴سال پیش به تهران آمده و با لهجه غلیظ ترکی شال های رنگ و وارنگش را تبلیغ می کند، ادامه می دهد: «اگر هر بلایی سر ما بیاید باز هم حاضریم در تهران زندگی کنیم.

چون واقعا از سر اجبار است، وقتی در شهر خودم همین یک لقمه نان هم گیرم نمی آید تا حداقل بتوانم شکمم را سیر کنم، مجبورم به جایی بیایم که کار باشد ولی مطمئنا اگر طرح دولت اجرا شود و برای ما جوانها در شهرستانها کار مناسب باشد، هیچ هوس زندگی در تهران را نمی کنیم.» صحبت هایم با این جوان تمام نشده است که «ناهید چوپانی» با کیسه نایلونی آبی رنگ که وسایل کارش یعنی تعمیرات لوازم منزل در آن قرار دارد، از راه می رسد. او که صحبت های ما را شنیده بود، خطاب به مسئولان می گوید: «مهمترین دلیل زندگی ما بچه شهرستانی ها در تهران و شهرهای اطراف و حاشیه تهران، آن هم در خانه های ۴۰و ۵۰متری مستاجری فقط امکانات بهداشتی و درمانی و تحصیلی است که اگر مسئولان به فکر ما باشند و مراکز درمانی با تخصص های خوب در شهرستانها ایجاد کنند، من شخصا حاضر نیستم شهرم یعنی بروجرد را با این هوای پر از دود و ترافیک تهران عوض کنم، شهری که حتی شبهای مهتابی اش هیچ ستاره ای در آسمانش برایت چشمک نمی زند.» محمدرضا تیموریان فردهم که سالهاست در تهران زندگی می کند با ذکر خاطره تلخ از دست دادن مادر و خواهرزاده اش در شهرستان به علت عدم امکانات پزشکی در مورد سوژه گزارش، چنین می گوید: «اگر امکاناتی که در تهران وجود دارد را به شهرستان ها منتقل کنند، من و خانواده ام جزو اولین کسانی هستیم که تهران را به قصد شهر و دیار خود، خطه کویر ایران ترک می کنیم.»

«مزینانی» مرد میانسالی که شیارهای پیشانی اش حکایت گذر عمرش را دارد و سرد و گرم روزگار چشیده است، می گوید مدرس مراکز آموزش عالی در رشته علوم انسانی است، و وضع ظاهری اش هم این را تأیید می کند، ابتکار رئیس جمهور در «مهاجرت معکوس» از تهران را بی نظیر قلمداد می کند و می گوید: «مهاجرت از تهران به این ترتیب که دکتر احمدی نژاد مطرح کردند، ایده بسیار جذابی است که بی سابقه هم هست و فکر می کنم دیگر زمان آن رسیده که مهاجرت به تهران معکوس شود.»

وی که کت و شلوار اتو خورده و کفش واکس زده و کتابهای زیر بغلش، پرستیژ استادیش را کامل کرده است. در ادامه می گوید؛ «سالهای سال بود که مسئولان می خواستند جلوی مهاجرت به تهران را بگیرند و موفق نبودند، اما دکتر احمدی نژاد، مثل همیشه طرحی داد که همه را غافلگیر کرد، طرحی که به نظر من کاملا اجرایی هم هست.»

مزینانی، شم معلمی اش را در حین گفت وگو بکار می گیرد و در حالیکه رهگذری در حال صحبت با لهجه غلیظ گیلکی با تلفن همراه از کنارمان رد می شود، اشاره ای به او می کند و می گوید؛ «بسیاری از کسانیکه امروز ساکن تهران هستند، از شهرستانهای مختلف آمده اند و اتفاقا دل خوشی از آلودگی هوا، شلوغی، مشکلات فرهنگی و اجتماعی و آسیبهای موجود در این ابرشهر ندارند. خیلی از این افراد، که شاید به شما هم گفته باشند، اگر امکانات و شرایط مناسب برایشان فراهم شود، به بازگشت به شهر و دیارشان فکر خواهند کرد. دلیل این مدعا هم این است که زندگی در تهران حتی در درازمدت هم باعث نشده بسیاری از شهرستانی ها از اصالت هایشان جدا شوند و خیلی ها تعمداً با لهجه شیرین خودشان صحبت می کنند تا این وابستگی را به رخ بکشند.»

● تسهیلات ویژه دولت برای انتقال جمعیت از تهران

تهران همه ایران نیست، تهران شهری زیباست، اما مشکلاتی که در این شهر بر اثر ازدیاد جمعیت بوجود آمده، عرصه را بر همه تنگ کرده است طوری که به گفته کارشناسان در مواقع بحرانی امکان کمک رسانی را تا حدودی غیرممکن می سازد. اما در این بین دولت نیز تلاش خود را آغاز کرده تا بزودی تسهیلاتی را فراهم نماید و زمینه مهاجرت معکوس آغاز شود.

لطف الله فروزنده معاون توسعه مدیریت و سرمایه انسانی رئیس جمهور نیز در گفت وگو با گزارشگر کیهان با اشاره به اینکه مصوبه ای در دولت گذرانده و جدول امتیازی برای کارمندانی که به شهرهای دیگر مهاجرت می کنند درنظر گرفته شده است، می گوید: «براساس آن هرچه منطقه موردنظر کارمند به مناطق محروم نزدیکتر باشد از خدمات بیشتری بهره می برند.»

وی می گوید: «بخش نخست به حقوق مربوط می شود، مهاجران به شهرهای دیگر فوق العاده های بیشتری بدست می آورند وبین ۲۵ تا ۵۰ درصد حقوقشان افزایش می یابد.»

فروزنده بخش دوم مصوبه انتقال کارمندان و مدیران دولتی را به امنیت شغلی مربوط می داند و اضافه می کند: «رتبه کسانی که از تهران مهاجرت کنند، ارتقا می یابد. ضمن اینکه بخش دیگر مصوبه این است که تصدی این افراد برای پست های بلاتصدی با اولویت خواهد بود.»

معاون توسعه مدیریت و سرمایه انسانی رئیس جمهور بخش دیگری از این مصوبه را هم مربوط به تسهیلات مسکن و وام می داند و اضافه می کند: «تسهیلاتی هم برای فرزندان کارکنان مهاجر درنظر گرفته شده است که این مسئله با همکاری وزارتخانه های آموزش عالی و آموزش وپرورش میسر می گردد.»

فروزنده خاطرنشان می کند: «در عین حال هم اکنون کار گروهی به ریاست معاون اول رئیس جمهور تشکیل شده است که برای تسهیل انتقال کارمندان و غیرکارمندان به خارج از تهران برنامه ریزی کند تا با ارائه تسهیلات به راحتی منتقل شوند.»

وی می گوید: «همچنین مقرر شده است وزارت مسکن و شهرسازی رقم تسهیلات مسکن برای مهاجران را متناسب با منطقه و شرایط آن منطقه اعلام کند.»

● تعدیل جمعیت تهران اقدامی زمان بر

به اعتقاد کارشناسان مسائل شهری، خروج ۵میلیون نفر از تهران و به طورکلی مهاجرت را در برنامه های کوتاه مدت نمی توان پیش بینی کرد. باتوجه به اینکه یکی از زمینه های لازم برای مهاجرت، اشتغال می باشد، مسئولان باید راهکارهای جدی تری برای حل این مشکل در شهرستان ها بیاندیشند، چون بیشترین دلایل مهاجرت همین مسئله ذکر شده است. در این مورد که آیا طرح پیشنهادی و مصوبه دولت برای انتقال از پایتخت به شهرهای دیگر در چه صورتی عملی تر و موفقیت آمیز خواهد بود، «حسن بیادی» نایب رئیس شورای شهر تهران این طور می گوید: «بی تردید تهران دارای بحران است و به ویژه به دلیل بافت های فرسوده، در حاشیه خطر قرار دارد، ولی مردمی که در تهران زندگی می کنند، ریشه دار هستند و نباید هر خانواده ای که در تهران زندگی می کند را به تنهایی دید، چراکه هرکدام دارای خانواده های وابسته دیگری هستند.»

بیادی در ادامه می گوید: «مهاجرت شهروندان تهرانی نیاز به ایجاد بسترهای فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی و سیاسی دارد.»

دکتر حمزه شکیب، استاد دانشگاه و رئیس کمیسیون عمران شورای شهر تهران نیز در این خصوص به خبرنگار کیهان می گوید: «جمعیت بالا برای شهرهای بزرگ و پایتخت یک مسئله اجتناب ناپذیر بوده و این تنها مشکل تهران نیست و اغلب شهرهای بزرگ دنیا مانند توکیو نیز با این مسئله مواجه اند، و ما در شرایط فعلی فقط می توانیم با برنامه ریزی دقیق جمعیت فعلی را ثابت نگه داریم و یا درصد کمی از آن را کاهش دهیم.»

وی با اشاره به اینکه شهرها یک بخش محدوده و یک حریم دارند، خاطرنشان می کند: «واقعیت تهران به گونه ای است که محدوده فعلی تهران حداکثر محدوده ای است که می تواند داشته باشد و براساس محدوده ضوابط شهرسازی نیز شعاع حریم باید ۳برابر شعاع محدوده باشد، این درحالی است که حریم شهر تهران تقریباً ازبین رفته و چیزی به عنوان حریم نداریم.»

رئیس کمیسیون عمران شورای شهر تهران نیز در ادامه با اشاره به اینکه تهران جذابیت هایی پیدا کرده که برخی از آنها کاذب است و باعث شده تا قشرهای مختلف کشور جذب این شهر شوند و از قشر کارگر تا قشر دانشگاهی و تحصیل کرده به این شهر مهاجرت کنند تصریح می کند: «شرایط تهران به گونه ای است که همه به مشکلات زندگی در آن واقف هستند، اما همه مشکلات را تحمل کرده و معمولاً این مهاجرت را انجام می دهند و حضور خود در تهران را نقطه عطفی می دانند.»

وی با تأکید بر اینکه باید طرحی تهیه شود تا براساس آن توزیع نرمال جمعیتی در کشور داشته باشیم، می گوید: «فرایند توزیع ثروت و دانش، مراکز سیاسی و فرهنگی، مراکز دانشگاهی و پزشکی حتی مدارس آموزش و پرورش و کارهای نرم افزاری و سخت افزاری باید به گونه ای باشد که جمعیت به صورت یکنواخت توزیع شود.»

شکیب با بیان اینکه تعدیل جمعیتی تهران اقدامی زمان براست می گوید: «باید برنامه ریزی و تدابیر دقیقی اندیشیده شود و همه زوایا را در نظر گرفت تا در یک افق به این هدف برسیم و در مرحله اول سعی کنیم جمعیت تهران را ثابت نگه داریم و بعد از مدتی یک درصد قابل قبولی از جمعیت را متعادل کنیم تا شوک منفی نیز به جامعه وارد نشود.»

● جلوگیری از مهاجرت به تهران دیرهنگام، اما ضروری

«آمار نشان می دهد هر ساله حدود ۲۴۰ هزار نفر به تهران بزرگ وارد می شوند که در اثر آن شهرکهای اقماری نیز تحت تاثیر وضعیت اقتصادی روز به روز بزرگتر می گردند و از طرف دیگر نیز حدود ۱۰۰ هزار نفر از تهران خارج می شوند، به عبارت دیگر هر ساله ۱۴۰ هزار نفر مهاجر به جمعیت تهران بزرگ اضافه می شود.»

دکتر محمد علیزاده جامعه شناس در گفت وگو با گزارشگر کیهان ضمن بیان مطلب فوق و با اشاره به اینکه سیاست اتخاذ شده فعلی برای جلوگیری از مهاجرت به تهران دیرهنگام، اما ضروری است و پیش بینی رقم ۵ میلیون برای خروج از تهران نیز بسیار سنگین است می گوید: ایده خروج مردم از تهران زمانی می تواند کارآمد باشد که ساز و کارهای مناسب و زمینه های انگیزشی برای حرکت این جمعیت از تهران فراهم شود و این انگیزش نباید در شهرهای مرکزی باشد که آنها هم در حال حاضر با مشکلاتی شبیه تهران مواجه هستند و باید تمرکز بر شهرهای میانی و کوچک باشد.»

این جمعیت شناس با اشاره به اینکه برخی از این سازوکارها تامین مسکن و اشتغال است بر مصوبه دولت و تشویق های صورت گرفته در این زمینه تاکید می کند و می گوید: «برای اشتغال فعال بدنه کارگری، نیاز به این است که در شهرها سرمایه گذاری انجام شود و فعالیتهای عمرانی و اقتصادی رونق بگیرد تا این قشر به صورت فعال به کار گرفته شوند و این کار نیاز به یک برنامه بلندمدت دارد.»

وی در ادامه می گوید: «برای متعادل کردن جمعیت تهران حدود ۲ میلیون نفر به عبارت دیگر ۵۰۰ هزار خانوار از تهران باید خارج شوند و در دیگر نقاط کشور ظرفیتهای اقتصادی برای مهاجرت این تعداد به وجود آید و برای قدم اول، دستگاه هایی که نیازی برای بودن آنها در تهران نیست باید از پایتخت خارج شود. مثل وزارت جهاد کشاورزی یا سازمان حفاظت از جنگلها و مراتع کشور.»

وی با اشاره به اینکه مهاجرت معکوس حاصل دو اتفاق تجمع و تمرکز امکانات در پایتخت و مشکلات زیرساختی در استانهای مهاجر فرست (مناطق محروم) است می گوید: «از این رو دولت باید در این استانها تسهیلات بیشتری همچون افزایش سهم این استانها در محل تولید ناخالص داخلی، افزایش سهم بودجه های عمرانی، اعمال سیاستهای تشویقی و ارائه معافیت های مالیاتی برای استقرار صنایع و بخش های اشتغالزا در این استانها اختصاص دهد.»

وی می گوید: «این باید و نبایدها در حالی برای استانهای مختلف مطرح می شود که سهم استان تهران از تولید ناخالص ملی ۲۷ درصد و اعتبار استان از محل بودجه عمرانی دولت ۷۰ درصد اعلام می شود به همین خاطر اعمال سیاست های تشویقی از سوی دولت در استانهای مهاجر فرست می تواند زمینه حضور بیشتر سرمایه گذاران در این استانها را فراهم آورد.»

● افزایش جمعیت تهران و سیاستهای غلط دولتهای گذشته

دکتر طیبه صفایی نماینده مردم تهران و نایب رئیس کمیسیون آموزش و تحقیقات مجلس در گفت وگو با خبرنگار کیهان با اشاره به اینکه افزایش جمعیت در تهران بزرگ ناشی از سیاستهای غلطی است که در گذشته صورت گرفته است، می گوید: «توزیع نابرابر توسعه در سطح استانها، نادیده گرفتن آمایش سرزمین و تمرکز و اجتماع تمام امکانات در سطح شهر و استان تهران همچنین توزیع نامتناسب بودجه در کشور مهمترین دلایل مهاجرت بی رویه به تهران است ضمن اینکه نقش رسانه ملی و تبلیغات صورت گرفته در مورد جاذبه های کاذب تهران را هم نمی توان نادیده گرفت.»

وی با اشاره به اینکه مخاطبان صدا و سیما تمام کشور می باشند می گوید: «عملا در فیلمها، سریال ها و برنامه های تلویزیونی شاهد این مسئله هستیم که تمام لذتها، مواهب و امکانات در تهران ترسیم می شود، رسانه ملی در این پیام رسانی به مردم راه خطا رفته است چون ایده آل ها را در کشور به حضور در تهران منوط می کند، از این رو برخی از مردم فکر می کنند تهران مدینه فاضله و شهر آمال و آرزوهاست، لذا علی رغم تمام سختی ها باز زندگی در تهران را ترجیح می دهند.» دکتر صفایی با اشاره به سیاست رئیس جمهور در خصوص برنامه ریزی برای خروج جمعیت ۵ میلیونی از تهران به مناطق مختلف می گوید: «تشویق و انگیزه و فراهم نمودن امکانات در استانها و شهرهای دیگر کشور از مهمترین راهکارهای مؤثر در مهاجرت معکوس به شمار می آید، ضمن اینکه نباید از این مسئله غافل شد که برای محقق شدن این امر باید دست به دست هم دهیم و به مهاجران این اطمینان و اعتماد را بدهیم که حمایتهای مسئولان در تمام شرایط است و مقطعی نمی باشد.»

براساس نتایج مطالعات طرح سند مهاجرت معکوس، بیش از ۷۰درصد مهاجرتها به استان تهران ناشی از مشکلات اقتصادی است.

این ساده ترین و درعین حال بهترین نتیجه حاصل از بررسی ها در این زمینه است. نگاهی به حاشیه های پایتخت- که غالباً مهاجران و اقشار کم درآمد جامعه در آن ساکن هستند نشان می دهد، مشکلات اقتصادی، بیکاری و فقدان درآمد و مسکن مهمترین شاخص های مؤثر در مهاجرت به استان تهران است. براساس نتایج این طرح، استانهای آذربایجان شرقی، همدان، اردبیل و زنجان به ترتیب بیشترین مهاجرین را به استان تهران دارند.

تهران با جذب ۳۱درصد از کل مهاجران کشور در صدر شهرهای مهاجرپذیر است. با این حال ایجاد جاذبه های لازم برای شهرهای مبدأ سیاستی است که می تواند در جلوگیری از ورود مهاجر به تهران نتیجه بخش باشد. همچنین تهران به لحاظ جابه جایی درون استانی نیز حائز اهمیت است و ۱۰درصد جمعیت آن مربوط به جابه جایی های درون استانی است.

براساس آخرین آمار، ۲۲درصد جمعیت استان تهران مهاجران هستند که در مدت سالهای ۷۵ تا ۸۵ به تهران وارد شده اند و البته این استان به میزان ۶درصد جمعیت خود، مهاجر به سایر شهرهای کشور فرستاده است.

● مهاجرت سال های ۷۵ تا ۸۵

دکتر شهلا کاظمی پور معاون پژوهشی مرکز مطالعات جمعیتی آسیا و اقیانوسیه در گفت وگو با گزارشگر کیهان کمترین درصد میزان مهاجر به نسبت جمعیت خود استان را در دهه های ۷۵ تا ۸۵ مربوط به استان سیستان وبلوچستان با حدود ۵/۳درصد و بیشترین آن را مربوط به استان قم با ۵/۱۳ درصد اعلام می کند و می گوید: «نسبت جمعیت مهاجر به کل جمعیت در استان تهران، ۱۲درصد می باشد.»

دکتر کاظمی پور نظرش را درمورد میزان ظرفیت تهران برای پذیرش جمعیت این طور بیان می کند: «حد متناسب جمعیت برای یک شهر و حداکثر میزان پذیرش جمعیت در یک فضای قابل زیست، از مسائل مطرح در محافل علمی است و یک شهر با دارا بودن زیربنای قوی به دلیل آلودگی محیط زیست، برای پذیرش جمعیت، محدودیت دارد و این نکته که نباید شهرها این قدر متورم شوند، سالهاست از سوی کارشناسان به مسئو لان تذکر داده شده است.» وی با اشاره به اینکه در دهه مذکور ۱۲میلیون نفر جابه جایی جمعیت در سطح کشور صورت گرفته و ۳۰درصد آن به سمت استان تهران بوده است، چنین می گوید: «در همین سالها ۱۷درصد مهاجر هم از تهران خارج شده اند، در صورتی که جمعیت استان تهران ۱۹درصد جمعیت کل کشور را تشکیل می دهد و این آمار به نسبت جمعیت خارج شده کمتر و وارد شده ها نیز ۵/۱برابر بیشتر بودند.»

● طرح آمایش سرزمین

معاون پژوهشی مرکز مطالعات جمعیتی آسیا و اقیانوسیه نیز در ادامه به طرح «آمایش سرزمین» به عنوان یکی از راهکارهای مؤثر برای مهاجرت معکوس و جلوگیری از ورود مهاجر به تهران اشاره می کند و در توضیحات بیشتری می گوید: «طرح آمایش سرزمین یعنی توزیع متناسب جمعیت با امکانات میزان جمعیت مناسب در هر منطقه ای که پیش بینی شده است و ما در این طرح به برنامه ریزی یکپارچه و همه جانبه در سراسر کشور نیاز داریم، لذا تا زمانیکه طرح آمایش سرزمین به صورت منسجم و دقیق مورد برنامه ریزی قرار نگیرد، هر نوع سیاستی که برای توزیع و پراکندگی جمعیت اتخاذ شود، بی حاصل است.»

دکتر کاظمی پور برای اجرای موفقیت آمیز این طرح پیشنهاد می کند: «طرح آمایش سرزمین باید در مقطع کوتاه تهیه گردد و همه مسئولان برای تحقق این امر عزم را جزم نمایند و بصورت عادلانه و یکنواخت در تمام استانها توزیع امکانات کنند البته شاید در طول اجرای طرح بازخورد منفی هم دیده شود، اما با بررسی نکات مثبت و بازنگری در نقاط ضعف و منفی نیز می توان بهترین نتیجه را از طرح مذکور دریافت کرد.»

وی اضافه می کند: «مهاجرت معکوس و جلوگیری از ورود مهاجر به تهران مقوله ای است که باید همزمان مورد دقت نظر مسئولان قرار گیرد، چون در غیر اینصورت شاید عده ای از تهران با سیاستهای تشویقی خارج شوند، اما از سوی دیگر عده ای بنا به دلایل اقتصادی و تأمین درآمد، روانه تهران و شهرکهای اقماری گردند، بنابراین باید در مبدأ آنقدر جاذبه های توسعه وتشویق ایجاد شود تا اصلا مهاجرتی به تهران صورت نگیرد.»

معاون پژوهشی مرکز مطالعات جمعیتی آسیا و اقیانوسیه با تأکید بر اینکه شهری مانند تهران نباید ۵۰ سال رها می شد، خاطرنشان می کند: «تهران در بدو تأسیس شهری با ۱۵۰ هزار نفر جمعیت بود، ولی بتدریج بزرگ شد و در اولین سرشماری کشور در سال ۱۳۳۵ جمعیت آن به ۵/۱ میلیون نفر رسید و این نشان می دهد که از گذشته گرایشی به سمت تهران به دلایلی مانند پایتخت شدن و تخصیص اعتبارات و تمرکز واحدهای سیاسی و اداری وجود داشته است.»

وی با تأکید بر اینکه جابه جایی جمعیتی یک مسئله اجتماعی است که نباید بدون برنامه ریزی رها شود، می گوید: «اجرای روشهای کنترل بر روی این جابه جایی مستلزم بررسی جامعی است و در ابتدا باید جلوی رشد مهاجرت را به تهران بگیریم. و کند کردن روند مهاجرت به سمت تهران، خود به مرور مشکل جمعیت تهران را برطرف می کند»

● مهاجرت معکوس، نیازمند تمرکززدایی

در طول تاریخ همیشه مجموعه عواملی دست به دست می دهند تا یک جمعیت انبوهی از روستاهای کشور به سمت شهرستانها و از شهرستانها به سوی کلان شهرها و از آنجا به سمت پایتخت گسیل شوند. چنانچه مجموعه عوامل دافعه روستاها و شهرستانها به سوی پایتخت شناسایی و برطرف نشود و همزمان جاذبه های پایتخت هم مورد دقت نظر قرار نگیرد، روند مهاجرت از شهرهای کوچک به سوی پایتخت ادامه دارد.

جواد آرین منش نماینده مردم مشهد و نایب رئیس کمیسیون فرهنگی مجلس در گفت وگو با گزارشگر کیهان با اشاره به اینکه با اقدامات مقطعی و تصمیمات موردی در یک زمان خاص، امکان تخلیه جمعیت شهر تهران و مهاجرت معکوس به سمت شهرهای کوچک و روستاها وجود ندارد، می گوید: «حجم زیادی از مراکز علمی، آموزشی، مراکز تصمیم گیری اداری، وزارتخانه ها و امکانات بهداشتی- درمانی و خدماتی در تهران و کلان شهرها متمرکز هستند که در کنار آن صدها عامل و جاذبه دیگر هم وجود دارد که تمام آنها باعث شده جمعیت میلیونی را به سوی خود جذب نماید، لذا برای ایجاد بستر مناسب جهت مهاجرت معکوس، باید برنامه ریزی همه جانبه ای از سوی تمام دستگاههای دولتی، مراکز علمی و آموزشی و حتی بخش غیردولتی صورت گیرد و امکانات در شهرها و روستاها متمرکز شود تا شاهد روند معکوس مهاجرت باشیم.»

دکتر منصور مظهری عضو هیئت علمی دانشگاه علوم پزشکی در گفت وگو با کیهان نقطه نظرات خود را در خصوص مهاجرت معکوس با اشاره به اینکه این مهاجرت در تهران نیازمند تمرکززدایی می باشد، این طور بیان می کند: «این بهترین راهکاری است که برای رخ دادن پدیده مهاجرت معکوس می توان به آن اشاره کرد. در طراحی تهران تمرکز سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی یک جا پیش بینی شده است که باید این فشار از پایتخت برداشته و به شهرهای نزدیک منتقل شود و در نهایت روستاها و شهرهای کوچک از نیازهایی که این سبدها جزو محاسن یک زندگی محسوب می شود، فراهم گردد.»

دکتر مظهری می گوید: «تمرکززدایی در کنار از بین بردن دلایل مهاجرت در استانهای مهاجر فرست (مناطق محروم) از راهکارهای مناسب برای روی دادن مهاجرت معکوس است.»

دکتر مظهری در این زمینه به کشور ترکیه اشاره می کند و می گوید: «در بیشتر کشورهای دنیا، تعبیری با عنوان دو پایتخت اتفاق می افتد. مثلا در ترکیه، آنکارا به عنوان بنیان سیاسی و استانبول جایی برای مسائل اقتصادی و اجتماعی به حساب می آید. و البته این اتفاق باید اتفاقی جامع باشد، نه اینکه هر سازمان و ارگانی برای خود عمل کند. در واقع وزارتخانه ها و سازمانهای درگیر نباید به صورت جزیره ای عمل کنند.»

● فربه شدن پایتخت ها، عارضه کشورهای در حال توسعه

فربه شدن بیش از حد پایتخت صرفاً یک معضل داخلی نیست، بلکه عارضه ای است که تقریبا قریب به اتفاق کشورهای در حال رشد به آن مبتلا هستند. ضمن اینکه جریان مهاجرت از مناطق روستایی به مراکز کشور در جهان سوم یک معضل مشترک است.

سبحان محقق کارشناس و پژوهشگر مسائل توسعه در گفت وگو با گزارشگر کیهان با ذکر مثالی در خصوص مطلب فوق می گوید: «اکنون همه کشور مصر در قاهره خلاصه می شود و ما کشور السالوادور را در آمریکای مرکزی تنها در سانسالوادور می شناسیم و همین عارضه را در کشورهایی مثل سوریه، گرجستان، قرقیزستان و الجزایر نیز می توانیم مشاهده کنیم، اما اگر کشور از لحاظ اقتصادی شاخص توسعه یافتگی را در نظر بگیریم مثل شیکاگو، لس آنجلس سیاتل تقریبا وزن همسانی دارند و به یک میزان ایجاد اشتغال می کنند.»

وی در توضیح بیشتری برای علل چنین عارضه ای، عوامل متعددی را برمی شمارد و می گوید: «به اعتقاد برخی از کارشناسان توسعه جهان سوم، کشورهای صنعتی نوعاً با پایتختهای کشورهای در حال توسعه مراوده می کنند و یا کشورهای در حال توسعه نیز منابع اقتصادی و درآمدهای نفتی و غیرنفتی خود را در مراکز و پایتختها توزیع می نمایند.»

وی با اشاره به اینکه گروه دیگری از اندیشمندان به توسعه ناهمگون در کشورهای جهان سوم اشاره می کنند می گوید: «به اعتقاد این دسته از کارشناسان، زیرساختهای پایتختها مدرن تر از زیر ساختهای سایر مناطق می باشد و همین مسئله باعث می شود، کشاورزان، روستائیان و مردم شهرهای کوچک به پایتختهاسرازیر شوند. ضمن اینکه برخی از اقتصاددانان هم معتقدند نگاه مقامات کشورهای جهان سوم صرفا به مسائل صنعتی و خدماتی است و توسعه کشاورزی در این گونه کشورها نادیده انگاشته می شود و لذا عقب ماندگی در بخش کشاورزی خود بخود زمینه مهاجرت فرزندان کشاورز و روستایی را به سمت شهرها فراهم می آورد.»

وی می گوید: «تک مرکزی» بودن یک کشور به مثابه عارضه ای برای توسعه محسوب می شود و کشورهای توسعه یافته تنهادر پایتخت هایشان خلاصه نمی شود، بلکه شهرها و بنادر مختلفی در این کشور ها وجود دارند که از لحاظ اقتصادی هم وزن هستند.»

این کارشناس با اشاره به اینکه بزرگترین معضل ایران پس از روی کارآمدن رژیم منحوس پهلوی، وابستگی درآمد مالی آن به نفت بوده است می گوید: «البته پس از پیروزی انقلاب اسلامی تلاشهای زیادی برای تنوع دادن به درآمدهای اقتصادی کشور صورت گرفته است، اما نفت همچنان بخش اعظم درآمد ملی کشورمان را تشکیل می دهد و از آنجا که به لحاظ ساختار سیاسی نظام جمهوری اسلامی «یونی تری» (تک مرکزی) است، تصمیم گیریهای اساسی در مرکز کشور یعنی تهران صورت می گیرد و همین مسئله باعث می شود که رسانه ها در تهران متمرکز شوند و بیشتر زیرساختهای اقتصادی، بهداشتی و تحصیلی هم در تهران متمرکز گردند و لذا مردم برای اینکه بتوانند از مواهب زیرساختی تهران نیز بهره مند گردند، اقدام به مهاجرت می کنند.»

وی نظرش را در مورد مصوبه دولت برای مهاجرت معکوس از تهران این طور بیان می کند: «گرایش رئیس جمهور محترم به سمت حاشیه های شهری استانهای دورافتاده، روستاها و مناطق محروم است، هرچند این نوع مدیریت و گرایش باید تقویت شود، ولی برخورد نهادینه با پدیده حاشیه ای شدن روستاها و استانهای دورافتاده نیازمند اتاق فکری است که در آن متخصصان رشته های مرتبط با توسعه همفکری نمایند و توسعه همزمان مناطق روستایی و پایتخت را سازمان دهی کنند.»

محقق در ادامه ضمن مثبت خواندن تصمیم رئیس جمهور به موانع موجود در اجرای این مصوبه اشاره می کند و می گوید: «اقدامات ناتمام مشابه در دهه های قبل نشان می دهد که بروکراسی موجود مانع بزرگی در مسیر اجرای طرح مذکور است، که برای رفع این مشکل و به عنوان نخستین قدم، ایجاد یک نظام اداری کارآمد ضروری به نظر می رسد که در این نظام اداری هر فرد با توجه به تخصص، علاقه و تامین معاش در جایگاهی مشغول به کارشود. ضمن اینکه در این مسیر کوچک کردن دولت و وزارتخانه های تابعه و نهادهای عمومی را هم نباید نادیده گرفت.»

● انتقال پایتخت از تهران، ضرورتی اجتناب ناپذیر

به گفته کارشناسان، انتقال پایتخت کشورمان به نقطه ای دیگر امری اجتناب ناپذیر و لازم و ضروری است. دکتر امان الله قرائی مقدم جامعه شناس و استاد دانشگاه هم در گفت وگو با گزارشگر کیهان در تأیید صحبتهای این کارشناس بر توجه بیشتر مسئولان به بخش کشاورزی تاکید می کند و می گوید: «نیروی مکانیزه ای که وارد روستاها شد، بیکاری را در جوامع روستایی بیشتر کرد و همین عامل باعث شد فرزندان کشاورزان به شهرهایی بزرگ مهاجرت نمایند و شهرها بدون خونریزی به تصرف روستائیان درآمد.»

دکتر قرائی مقدم می گوید: «دولت اگر بتواند کارخانه ها را از تهران به بیرون و شهرهای دیگر منتقل کند، براحتی مشکل مهاجرت برطرف می گردد. ضمن اینکه انتقال پایتخت از تهران به یکی از استانهای خوش آب و هوای کشور هم باید در دستور کار جدی مسئولان قرار گیرد، تا در صورت وقوع هر نوع بحرانی حداقل پایتخت کشور از خطر درامان بماند.»

مهندس حسن باقری رئیس سازمان مدیریت بحران کشور در گفت وگو با گزارشگر کیهان با اشاره به اینکه در این سازمان استان اصفهان، استان جایگزین پایتخت در صورت وقوع بحران در نظر گرفته شده است، خاطرنشان می کند: «سازمان مدیریت بحران کشور آمادگی لازم را در صورت مواجهه با هر نوع بحران احتمالی پیدا کرده است تا جائیکه در استان اصفهان اتاق ماهواره رادار برای پخش برنامه های صدا و سیما در صورت قطع برنامه از تهران در نظر گرفته شده است که به این ترتیب هیچ برنامه ای قطع نخواهد شد و اطلاع رسانی کامل صورت می گیرد و در مجموع در سازمان مدیریت بحران کشور، تمام تصمیم گیریهای لازم جهت جایگزینی پایتخت صورت گرفته است و در این مورد جای هیچ نگرانی نیست.»

صدیقه توانا