یکشنبه, ۱۴ بهمن, ۱۴۰۳ / 2 February, 2025
چرایی و چگونگی شکلگیری رفتارگرایی
جان بی. واتسون (john B.watson) با طرح نظریه رفتارگرایی (behaviorism) اصلاحات کارکردگرایان را به انقلابی عظیم در روانشناسی نوین مبدل کرد. نخستین گام واتسون در ایجاد چنین جنبشی حذف مفاهیم ذهنگرایانه و شیوه درونگرایانه از ساحت روانشناسی نوین و جایگزین کردن رفتار به عنوان موضوع مورد مطالعه روانشناسی بود. در دیدگاه واتسون، تحقق روانشناسی علمی تنها از طریق بررسی و مطالعه امری قابل مشاهده و سنجشپذیر امکانپذیر است و بدون شک رفتار حاوی چنین ویژگیها و مشخصاتی است.
زمینههای پیدایش
در سال ۱۹۱۳ جنبشی انقلابی با نام رفتارگرایی در مقابل ساختگرایی پدید آمد. بنیانگذار این جنبش جان بی. واتسون بود که فارغالتحصیل دانشگاه شیکاگو مرکز روانشناسی کارکردگرا بود. واتسون در نخستین گام به طرد مفاهیم ذهنگرایانه از روانشناسی پرداخت و مفاهیمی عینی همچون محرک و پاسخ را وارد عرصه روانشناسی کرد. همچنین او بیش از همه بر طرد مفهوم هشیاری از روانشناسی تاکید میکرد و معتقد بود امکان تجربه عینی این مفهوم در روانشناسی وجود ندارد. مسلماً حذف مفهوم هشیاری به معنای نادیده گرفتن فن دروننگری است. بدون شک نهضتی را که واتسون آغاز کرد برگرفته از روح زمان و متاثر از سنتهای پیش از خود بود که مهمترین آنها عبارت بودند از:
۱) سنت فلسفی عینیتگرایی (objectivism) و ماشینگرایی
۲) روانشناسی حیوانی که نوعی پژوهش روانشناختی است که موضوع مطالعه آن حیوانات است.
۳) روانشناسی کارکردی (psychology functional) که بر تحلیل روان و رفتار با توجه به کارکرد آنها تاکید میکند.
در این میان نباید نقش بسیار مهم اثباتگراییآگوست کنت را نادیده گرفت.
آرمان اصلی واتسون
آنچه واتسون به دنبالش بود تبدیل روانشناسی به عنوان علم رفتار و حذف مطالعه دروننگری هشیاری از ساحت روانشناسی بود. تحقق چنین آرمانی موجب شد روانشناسی از حوزه فلسفه خارج و به شاخهای از شاخههای علوم طبیعی تبدیل شود.
بدون شک فضای حاکم بر جامعه علمی آمریکای آن زمان پذیرای این مساله بود زیرا فضای علمی بشدت عینیگرا بود و جنبش واتسون در واقع حرکت در مسیری بود که روح زمان اقتضا میکرد. در توصیف فضای آن زمان در تاریخ روانشناسی نوین چنین آمده است:
«این تصور که روانشناسی باید علم رفتار باشد عمومیت پیدا میکرد. اهمیت واتسون به این سبب نبود که نخستین بار این اندیشه را مطرح کرد بلکه او به این دلیل مهم تلقی میشود که شاید روشنتر از هر کس دیگر آنچه را که زمان طلب میکرد درک نمود.
او با قدرت و مهارت به عنوان عامل انقلابی که اجتنابناپذیری و موفقیتش قبلاً تضمین شده بود به این درخواست پاسخ گفت.» (شولتر، ۱۳۸۶، ص۳۱۲)
محمدمهدی میرلو
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست