جمعه, ۱۲ بهمن, ۱۴۰۳ / 31 January, 2025
مجله ویستا

روسیه باید ضرر ایران را جبران می کرد


روسیه باید ضرر ایران را جبران می کرد

گفت وگو با الکساندر ناوانف, بازیگر روس فیلم «استرداد»

در طول مدت مصاحبه سعی داشت با انتخاب واژه‌های خاص، علاقه و توجه‌ خود به نخستین همکاری‌اش با سینمای ایران را نشان دهد هرچند که با ذکر خاطره‌یی از دوران نوجوانی‌اش مبنی بر تماشای فیلم‌‌های ایرانی در تلویزیون دولتی شوروی سابق معلوم شد از دیرباز با سینمای ایران آشنایی دارد. الکساندر ناوانف که بازی در نقش یک نظامی روس را در «استرداد» برعهده دارد یکی از دو بازیگر غیرایرانی این پروژه است که از سکانس‌های فیلمبرداری شده در مسکو به گروه پیوسته و در بخش اعظمی از داستان حضور دارد. این حضور بهانه‌یی شد تا با او درباره تجربه بازیگری در فیلمی ایرانی و همکاری با گروه سازنده «استرداد» گپی کوتاه داشته باشیم.

شما به عنوان یکی از بازیگران سینمای روسیه تا قبل از حضور در پروژه «استرداد» تا چه حد از سینمای ایران آشنایی داشتید؟ آیا این انتخاب بر اساس نوعی پیش آگاهی قبلی بود یا صرفا آن را در حد و اندازه یک تجربه جدید می‌بینید؟

من زمانی به دنیا آمدم که اتحاد جماهیر شوروی هنوز پابرجا بود و خوب یادم هست که آن زمان تلویزیون شوروی فیلم‌های ایرانی هم پخش می‌کرد. یادم هست فیلمی از سینمای ایران دیدم با نام «ببر مازندران» - فقط امیدوارم اسم فیلم درست در خاطرم مانده باشد – که سیاه و سفید بود. اما بعد از آن و خصوصا پس از فروپاشی شوروی دیگر هیچ فیلم ایرانی از تلویزیون‌های ما پخش نشد، یا حداقل من چیزی ندیدم. در واقع امروز اگر بخواهیم فیلم ایرانی ببینیم فقط در فستیوال‌ها موفق به دیدنش می‌شویم. سینمای ایران را می‌شناسم و می‌دانم که پس از پیروزی انقلاب‌تان در این عرصه پیشرفت‌های بسیار خوبی داشته‌اید. فیلم‌هایتان در جشنواره‌های جهانی موفقیت‌های خوبی به دست آورده‌اند و برخی کارگردان‌‌هایتان چون عباس کیارستمی و اصغر فرهادی در دنیای سینما کاملا شناخته شده‌ هستند.

با توجه به خاطرات‌تان از سینمای ایران و فیلم‌هایی که در نوجوانی از تلویزیون شوروی سابق دیده‌اید، حال که به عنوان یک بازیگر روس در کنار یک گروه ایرانی مشغول بازی در فیلمی از سینمای ایران هستید چه احساسی دارید؟

از دید من گروه‌های فیلمبرداری در همه کشورها و فرهنگ‌ها شبیه هم هستند. اینکه چرا از واژه شبیه استفاده کردم به این برمی‌گردد که همه دست‌اندرکاران و فعالان صنعت سینما از نظر من دیوانه‌هایی هستند که اتفاقا کارشان را به درستی و خوب انجام می‌دهند. دیوانه‌هایی که کار سخت‌شان را دوست دارند و در هر شرایطی از گرمای وحشتناک کویر گرفته تا سرمای سوزنده سیبری عاشقانه وظیفه‌شان را انجام می‌دهند. ما در پروژه «استرداد» و هنگام فیلمبرداری سکانس‌های مربوط به مسکو در هوای ۳۰ درجه زیر صفر کار می‌کردیم. سرما به حدی شدید بود که حتی ما هم چیزی نمانده یخ بزنیم در صورتی که طبیعتا باید به چنین شرایطی عادت داشته باشیم. من می‌دیدم که همکاران ایرانی در آن سرما یک لیوان چای می‌خوردند و بعد کار خود را انجام می‌دادند. در روسیه هم داستان به همین منوال است و همه با وجود مشکلاتی که وجود دارد کار خود را انجام می‌دهند. اما درباره «استرداد» باید بگویم برای شخص من تجربه‌یی بسیار گرانبها و عالی بود. به نظرم تعامل خوبی بین ما با بچه‌های ایرانی برقرار بود که «استرداد» را به خاطره‌یی خوب و فراموش نشدنی برای من تبدیل کرد.

داستان «استرداد» برگرفته از یک واقعه مستند تاریخی است که در آن متفقین و طبیعتا روسیه به دلیل اشغال ایران در جریان جنگ جهانی دوم ملزم به پرداخت غرامت به ایران می‌شوند. در این واقعه تاریخی ایران در جایگاه متضرر و روسیه به نوعی در جایگاه ضرر رسان قرار دارد. شما به عنوان یک بازیگر روس چه نگاهی به این داستان دارید؟

من تا حدودی تاریخ خوانده‌ام و البته از جریان تاریخی داستان «استرداد» هم باخبرم. روسیه در خلأ جنگ جهانی دوم به دلایلی همراه با انگلستان کشور ایران را که در جنگ اعلام بی‌طرفی کرده بود برای مدت چند سال اشغال می‌کند. طی کنفرانسی سران متفقین تصمیم می‌گیرند در ازای استفاده از امکانات ایران در جنگ جهانی به این کشور غرامت پرداخت کنند. وقتی قضیه اشغال را به تنهایی در نظر می‌گیریم تنها نتیجه ممکن این است که ایران مظلوم واقع شده چون در عین اعلام بی‌طرفی اشغال می‌شود. اما باز همین متفقین تصمیم می‌گیرند که بخشی از ضرر و زیان ایران در جریان این اشغال را جبران کنند اتفاق خوبی است. در کل نگاه منفی و جانبدارانه به این داستان نداشتم و فکر می‌کنم روسیه باید ضررها و زیان‌های وارده به ایران را جبران می‌کرد.

رودررویی با بازیگران ایرانی و خصوصا یک بازیگر حرفه‌یی مثل حمید فرخ‌نژاد که نقش تکین را در «استرداد» بازی می‌کند ، چطور دیدید؟

می‌توانم بگویم در همان برخورد اول ارتباط بسیار خوبی بین ما شکل گرفت. روز اول فیلمبرداری در مسکو اول یک پلان کلی از من گرفته شد و بعد نوبت به پلان‌های بسته رسید. یادم است حمید فرخ نژاد خیلی در آن پلان‌ها به من کمک کرد در حالی که می‌توانست اهمیت ندهد. فرخ‌نژاد در پلان‌های بسته من که تصویر او دیده نمی‌شد و فقط من در کادر بودم کنار دوربین قرار می‌گرفت تا حس من درست باشد. این باعث شد تا من در پلان‌های بعدی همین کار را برای او انجام دهم و همین موجب به وجود آمدن رابطه‌یی دوستانه بین ما شد.

الهام انصاری