دوشنبه, ۲۰ اسفند, ۱۴۰۳ / 10 March, 2025
اثرات بلایا و صدمات وارده به کودکان و نوجوانان با آموزش کاهش می یابد

سند انتشار یافته از سوی سازمان ملل متحد در کنفرانس هیوگو۲۰۰۵، شکافها و چالش های موجود در زمینه کاهش اثرات بلایا را در پنج زمینه اساسی زیر مطرح کرده:
- ساختاری، قانون گذاری و سیاست گذاری.
- شناسایی خطرات، ارزیابی، پایش و اعلام خطر و هشدار زود هنگام.
- مدیریت دانش و آموزش.
- کاهش عوامل خطر اصلی.
- آمادگی جهت واکنش مؤثر و بازسازی.
و به منظور مقابله با چالشهای فوق الذکر، کنفرانس مذکور اهداف استراتژیک زیر را انتخاب نموده است:
- یکپارچه سازی کارآمدتر اقدامات کاهش دهنده اثرات بلایا با سیاستهای مربوط به توسعه پایدار.
- تقویت ساختارها، ساز و کارها و ظرفیت های مرتبط با ترمیم و جبران خسارات ناشی از فجایع بطور سازماندهی شده.
- اجرای نظام مند برنامه آماده باش ویژه حالت اضطراب، واکنش و ترمیم خسارات در جامعه در معرض خطر
در سند مذکور با رویکردی مبتنی بر گوناگونی جنسیت، فرهنگ، و سن افراد و گروههای دارای قابلیت خطرپذیری بیشتر و نیز تفویض اختیارات به مقامات محلی و ارتقاء همکاریهای بین المللی و مقامات محلی و ارتقاء فرهنگ پیشگیری پنج راهبرد زیر اتخاذ و توصیه شده است:
- حصول اطمینان از قرار گرفتن موضوع کاهش خطرات فجایع به عنوان یک ارجحیت ملی و محلی.
- شناسایی، ارزیابی و بررسی خطرات ناشی از فجایع و همچنین اعلان زود هنگام خطر به صورتی پیشرفته.
- استفاده از دانش، انگیزه و تحصیلات افراد برای ایجاد فرهنگ امنیت، سلامت و جبران خطر.
- کاهش عوامل خطر اصلی.
- تقویت میزان آمادگی در برابر وقوع فجایع
توجه هر دو سند به موضوعات مهمی مثل گسترش آموزش و آگاهی و فرهنگ ایمنی در جامعه، تقویت و گسترش مطالعات علمی و پژوهشی، ایجاد نظام مدیریت جامع اطلاعات به منظور هشدار به موقع و اطلاع رسانی دقیق، آمادگی برای انجام سریع و موثر برای عملیات نجات و اسکان موقت آسیب دیدگان، از یک سو نشان می دهد اسناد بالادستی و سیاستهای ملی کاهش اثرات بلایای طبیعی با شناخت نسبتا خوبی از رویکردهای جهانی در این خصوص تهیه و تدوین شده است و از دیگر سو اهمیت نیاز جامعه مدیریت بحران کشور به فرهنگ سازی، لحاظ نمودن مسائل فرهنگی و انسانی به عنوان حلقه مفقوده برنامه ریزی ها و اقدامات اجرایی را به تصمیم سازان این حوزه گوشزد می نماید.
از این جهت شایسته است که مسئله آموزش، فرهنگ سازی و اقدامات پیشگیرانه با رویکرد فرهنگی (و نه صرفا فیزیکی) بیش از پیش مورد توجه قرار گیرد. در همین راستا، مقاله ذیل به بررسی «نقش آموزش و راهکارهای آن در کاهش اثرات بلایای طبیعی با رویکرد خاص به کوکان و نوجوانان» می پردازد.
آموزش همگانی مردم در کاهش اثرات بلایای طبیعی نقش بسزایی دارد و بهترین راه در امر آموزش به مردم مخصوصا دانش آموزان است و ارتقای سطح آگاهی مردم نسبت به خطرات ناشی از وقوع حوادث یکی از اقدامات مهم در امر آموزش و پرورش عمومی است.
اینکه چرا در موضوع مقاله «رویکرد خاص کوکان و نوجوانان» در نظر گرفته شده است دلایل مهمی و قابل تاملی دارد که به چند مورد از مهم ترین دلایل آن اشاره می شود:
کودکان و نوجوانان در کنار سالخوردگان درحوادث غیر مترقبه و بلایای طبیعی آسیب پذیرترین اقشار هستند و لزوم فعالیت های جدی آموزشی و فرهنگی و ... در مورد این قشر، بیش از دیگران است.
برای تغییر فرهنگ جوامع زیربنایی ترین کار، شروع آموزش و پرورش در سنین طفولیت و کودکی است و این موضوع در نظام های رشد یافته و موفق امری پذیرفته و بدیهی است. مسلما آموزش هایی که در این سنین با روش های صحیح و موثر برای این مخاطب ارایه می شود هم بهتر از سوی وی پذیرش می شود و هم در خاطره او ماندگار خواهد شد و این دو مولفه در مخاطب های دیگر کمتر وجود دارد. تجربه «همیار پلیس» یک تجربه موفق و کارآمد بود. بسیاری از کودکانی که در این طرح شرکت کرده بودند و آموزش دیده بودند در بسیاری از موارد از نیروهای انتظامی و پلیس موثرتر عمل کردند و نقش موثری در رعایت قوانین از سوی اولیاء خود داشتند.
کودکان، آینده سازان فردای جامعه هستند و آنچه که دغدغه فرد ایشان را تشکیل می دهد و برای آن تدبیر خواهند کرد و به آن می پردازند همان چیزی است که امروز ما به آنها می آموزیم.
اما این آموزش و فرهنگ سازی چگونه صورت می گیرد و اقتضائات آن چیست؟ آیا می توان پذیرفت که بگوئیم چون مخاطب کودک است هرچه و هرگونه که ما سخن بگوییم خواهند پذیرفت و کیفیت و نحوه ارائه چندان مهم نیست؟
واقعیت این است که اگر این گونه فکر کنیم دچار انحراف بزرگی شده ایم و موفق به تحول در فرهنگ آن گونه که در پی آن هستیم و مطلوبمان هست نخواهیم شد. آموزش و فرهنگ سازی بسیار دقیق است و متاسفانه بسیاری از ما این موضوع را منحصر کرده ایم در نصب چند بنر و پلاکارد، جلسات سخنرانی و همایش های تکراری و یا مکتوبات بی روح و بدون خلاقیت آموزشی آنهم تکراری.
به نظر می رسد برای بهره وری بیشتر و رسیدن به استاندارهای مطلوب آموزش و نیز فرهنگ سازی، برخی امور دارای اولویت بیشتر است. در همین راستا پیشنهاداتی ارایه می شود.
۱- فعالیت هایی که تاکنون به عنوان آموزش های کمک های اولیه و یا مانورهای زلزله و امداد و نجات و موارد دیگر از این دست صورت گرفته است بایستی آسیب شناسی و مورد نقادی قرار گیرند. آیا فعالیت های آموزشی ماحاصل یک کار مطالعاتی و محققانه و دقیق و با در نظر گرفتن اقتضائات مخاطب است یا اینکه بدون توجه به این مسائل وارد گود می شویم؟ آیا با وجود حجم زیادی از فعالیت های آموزشی در مدارس و پایگاه های دیگر به نتایج مطلوب دست پیدا کرده ایم و یا خیر و اگر دست پیدا نکرده ایم علت آن چه بوده است و آیا تا بحال به این علل پرداخته ایم؟
آسیب شناسی یک امر صرفا نفی کننده نیست و بالعکس از دل یک آسیب شناسی دقیق دهها راهکار موثر و کارآمد بیرون خواهد آمد.
۲-شناخت فعالیت های موفق و اثربخش برای تحلیل علل موفقیت آن و معرفی و الگو گیری از آن و تبلیغ آن می تواند یکی از استراتژی های میان مدت در موضوع آموزش باشد. چه بسیار فعالیت های قوی و موثری که با ایده و تلاش افراد با دغدغه و نخبه در گوشه وکنار انجام می شود ولی حتی ما از آن با خبر هم نمی شویم!
۳- به نظر می رسد که در موضوع آموزش و فرهنگ سازی معطوف به کاهش اثرات بلایا برای مخاطب کودک و نوجوان، باید تامل بسیار صورت گیرد و نخبگان و افراد صاحب نظر و تجربه در این موضوع ورود بیش از پیش داشته باشند و آن را کاملا حلاجی کنند. از آنجا که تابحال به این مسئله به عنوان یک موضوع مجزا کمتر پرداخته شده است مسلما حرف های تازه و مفید بسیاری مطرح خواهد شد و نتایج خوبی هم در رشد فکری و توانمندی کودکان و نیز در کاهش اثرات بلایا و حوادث خواهد داشت.
۴- تحول بخش گریزناپذیر زندگی بشر است. اگر از تحول گریزان باشیم از زمان خود عقب خواهیم ماند و تبعات جبران ناپذیری دامنگیرمان خواهد شد. آیا شیو ه هایی که ما در آموزش و فرهنگ سازی استفاده می کنیم بهترین شیوه های موجود هستند؟ آیا شیوه های بهتری هم وجود دارد؟ آیا ما همه شیوه ها را شناخته ایم و سپس بهترین را انتخاب کرده ایم؟ کشورهایی که در موضوع آموزش و فرهنگ سازی به نتایج موفق دست پیدا کرده اند از چه شیوه هایی استفاده کرده اند؟ آیا همین الان قادر هستیم این شیوه ها را معرفی کنیم و جوانب آن را تحلیل کنیم؟
پاسخ به این سؤالات می تواند توجیه گر این ضرورت بدیهی باشد. تحول نفی هر آنچه که تابحال انجام شده نیست و همچنین منظور از تحول این نیست که همه چیز از اول زیر و رو شود. گاهی تحول به معنای تغییر مثلا ده درصد یک شیوه است و در مواردی تحولات ریز و جزئی هم منتج به فواید مهم و تاثیرگذار خواهد شد.
باز هم می توان در این موضوع به تجربه طرح «همیار پلیس» اشاره کرد. این طرح یک طرح جدید و یک تحول بزرگ و اثرگذار بود. آیا نمی توان ده ها طرح جدید و موثر و حتی قوی تر از این تجربه برنامه ریزی کرد؟ مسلما می توان ولی با فکر و تامل و البته پذیرش ضرورت تحول در درون خودمان.
چشم انداز آموزشی ما باید مشخص شود. این به این معناست که ما وقتی به عنوان مدیر یا طراح یا مجری یا... مشغول فعالیت آموزشی هستیم باید بدانیم هدفمان از این کار چیست و به کجا قرار است برسیم؟ مثلا بدانیم که نتایج کار ما در پنج سال آینده چه چیزی باید باشد و ما اکنون در کدام مرحله از طرح قرار داریم؟ البته یکی از آفت های این موضوع، تصویب آن در بین مدیران کلان و عدم اطلاع یا بی توجهی مسئولان خرد و مجریان نسبت به آن است. و لذا صرف ترسیم چشم انداز چاره ساز و همه موضوع نیست و پیگیری اهداف چشم انداز و جا انداختن آن به عنوان یک اولویت اهمیت بسیار دارد.
۵- متأسفانه بسیاری از برنامه های آموزشی ای که برای کودکان و نوجوانان در موضوع امداد و نجات و مانورها و برنامه های این چنینی برگزار می شود، به عنوان یک موضوع ایام فراغتی و سرگرمی تلقی می شود و به همین دلیل استانداردهایی که قبل و بعد از برنامه باید به آن پرداخته شود کاملا رها می شود.
در یک برنامه آموزشی استاندارد که در هر موضوعی طراحی می شود قبل از شروع برنامه مخاطب کاملا تحلیل و شناخته می شود، ضرورت ها و اقتضائات شناسایی می شود، فضاسازی معنوی و فیزیکی لازم صورت می گیرد، مخاطبان به تناسب های موجود تفکیک می شوند، بعد از برنامه آزمون های لازم اخذ می شود، نتایج آزمون تحلیل می شود، مخاطب ارزیابی می شود، نواقص و ضعف ها شناخته و مورد دقت و برنامه ریزی بعدی قرار می گیرند و مطالب بسیار دیگری از این قبیل مورد توجه قرار می گیرند.
متاسفانه ما در موضوع مورد نظر خودمان اصلا به این استانداردها پایبند نیستیم و آنها را رعایت نمی کنیم. به عنوان مثال برنامه ای که برای آموزش های هنگام زلزله برای مخاب دانشگاهی و دبیرستانی داریم عینا همان را برای مخاطب دبستان و مهدکودک اجرا می کنیم!! شاید کاری که این دو باید بکنند یکی است ولی برنامه آموزش ما نباید یکی باشد. زبان فهم این دو طیف زمین تا آسمان با هم تفاوت دارد.
هر آموزشی تا استمرار نیابد تاثیر بسزایی نخواهد داشت. منظور از استمرار تکرار یک اتفاق نیست بلکه همانطور که آموزش علوم مختلف در مدارس در هر جلسه و هر سال تغییر می کند برنامه های آموزشی ای که با هدف کاهش اثرات بلایا طراحی و اجرا می شوند بایستی مستمرا برای مخاطب وجود داشته باشند و در هر مقطع و زمان برنامه ریزی مجزا و هدفمند طراحی و پیاده شوند.
البته تکرار برخی برنامه ها در مواردی لازم است. مثلا تکرار مانور زلزله می تواند باعث ریختن ترس مخاطب که ناشی از ناگهانی بودن زلزله است بشود و اضطراب و دلهره و شوک او از بین برود و باعث آمادگی بیشتر و خونسردی وی شود. و نهایتا مخاطب در هنگام زلزله عکس العمل بهتری خواهد داشت.
۶- چند دهه ای بیش نیست که اصطلاح تکنولوژی آموزشی جایی برای خود در فرهنگ تعلیم و تربیت جهان اختصاص داده است. قبل از آن که کاربرد تکنولوژی آموزشی با مفهوم جدید و مترقی آن مطرح شود، برنامه ریزان و معلمان در راه بهبود امر تدریس و محصول نتایج بهتر آموزش از مواد و وسایل آموزشی با مفهوم «سمعی و بصری» آن کمک می گرفتند. ولی امروزه اصطلاح «تکنولوژی آموزشی» مفهومی مترقی و تکامل یافته را به همراه دارد و زمینه بهره گیری از آن صرفا به کاربرد مواد و وسایل آموزشی خلاصه نمی شود؛ بلکه مفهومی وسیع تر و جدیدتر به همراه دارد.
تکنولوژی آموزشی را چنین تعریف می کنند:
تکنولوژی آموزشی فراتر از کاربرد و ابزار وسایل است. بدین ترتیب تکنولوژی آموزشی بیشتر از مجموعه قسمت های مختلف تشکیل دهنده آن است و آن عبارت است از روش منظم طراحی، اجرا و ارزیابی کل فرایند تدریس و یادگیری با استفاده از هدف های بخصوص و بهره گیری از یافته های پژوهشی در روان شناسی و ارتباط انسانی و غیرانسانی به منظور ایجاد یادگیری موثرتر، عمیق تر و پایدارتر.
بنابراین آموزش و تکنولوژی آموزشی به سمت تغییر الگو و گرایشات زیر پیش می رود:
۱- آموزش فراگیر محور به جای آموزش معلم یا محتوا محور
۲- استفاده از تجربیات یادگیری انفرادی به جای تجربیات سنتی
۳- تاکید بر آموزش فرایندهای یادگیری به جای انتقال محتوای درس
۴- تاکید بر آموزش درون گروهی در گروه های کوچک
۵- گرایش به کاربرد تکنولوژی رایانه ای
۶- تاکید بر روابط بین فراگیر و گروه فراگیران و معلم
۷- تاکید بر تعامل بین فراگیران و محتوا
۸- تاکید بر مشارکت
محمدرضا بهرامی

ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست