پنجشنبه, ۴ بهمن, ۱۴۰۳ / 23 January, 2025
صفحه آرایی, به مثابه مدیریت قرائت متن
چشمان ما به هنگام نگاه کردن به یک صفحه نشریه یا کتاب یا به یک صفحه طراحی، به همان روش معمول که به آن «خواندن» میگوییم عمل میکند.
چشم، در هنگام مطالعه یک متن به زبان فارسی، از بالا و سمت راست شروع و به سمت پایین حرکت کرده و از سمت چپ خارج میشود. آیا دقت کردهاید که لبه سمت راست صفحه، نقطه آغاز طراحی یا ترسیم است؟ اگر زبان فارسی و نظایر آن که از سمت راست خوانده میشود، زبان اصلی شماست، با این روش در طراحی صفحه راحتتر هستید.
در این شیوه، فضای خالی در سمت چپ دیده میشود اما اگر زبان اصلی شما، یک زبان اروپایی باشد، متوجه میشوید که چشمان شما از سمت بالا و چپ شروع به دیدن میکنند و در نهایت از سمت راست و پایین خارج میشوند. در این شیوه، فضای خالی در سمت راست دیده میشود.
آیا با نگاه کردن به یک صفحه خالی و سفید، چشم به بخش ویژهای از آن جلب میشود؟
● عناصر طراحی
دید عمومی و نگاه عامه، مفهوم زبان تصویری را صرفا در چیزهایی باز میشناسد که رویتپذیر، ملموس و آشنا باشند، مثل تصویر ساختمان، درخت، آدم، حیوانات، مناظر و اشیا. اما دید کمی آشناتر و تخصصیتر، مفهوم زبان تصویری را در سطحی فراتر از تصاویر ملموس و طبیعی، یعنی از طریق درک «عناصر ذهنی» (conceptual elements) مورد ارزیابی قرار میدهد. این عناصر ذهنیاند چرا که در واقع وجود ندارند.
اگر وجود داشته باشند، دیگر ذهنی نیستند: بیننده یک «سطح» را در آن قسمت از صفحه، یا یک «نقطه» را در مرکز صفحه، احساس میکند (نمیبیند). طراح گرافیک، با تمهیدات فنی و خلاق، زمینه چنین ارتباطی را فراهم میسازد. عناصر ذهنی (کانسپچوال المنت) عبارتند از: نقطه، خط، سطح و حجم که با مرئی شدن آنها، تبدیل به «عناصر بصری»
(visual elements) میشوند. عناصر بصری عبارتند از: شکل، اندازه، رنگ و بافت.
عناصر بصری، مهمترین قسمت هر طرح به حساب میآیند، زیرا آنچه که در واقعیت میبینیم، هستند.
اما، آنچه میتواند عناصر ذهنی، عناصر بصری و در مجموع کلیت زبان تصویری را به یک نظام ارتباطی تاثیرگذار در مجاورت نظام ارتباطی کلامی، تبدیل کند، «عناصر ارتباطی» (Relational elements) است. عناصر ارتباطی، موقعیت شکلها را در طرح و ارتباط آنها را با یکدیگر مشخص میکنند. بعضی از عناصر ارتباطی مثل «جهت» و «موقعیت» را باید درک و بعضی دیگر را مانند «فضا» و «جاذبه» باید حس کرد.
عناصر ارتباطی عبارتند از:
۱) جهت
۲) موقعیت
۳) فضا
۴) جاذبه.
▪ جهت: جهت هر شکلی به چگونگی ارتباط آن با بیننده، چارچوب شکل یا سایر شکلهای مجاور بستگی دارد.
▪ موقعیت: موقعیت شکل به ارتباط آن با چارچوب یا ساختار طرح وابسته است. ساختار نیز، محل قرار گرفتن فرمها را در طرح مشخص میکند. ساختار، عموما نظم و ارتباط بین فرمها را در طرح برقرار میسازد. شاید بدون توجه آگاهانه به ساختار بتوان طراحی کرد اما بیتردید هر جا نظم و ترتیب باشد، ساختار هم وجود دارد.
▪ ساختارها چند نوعند: مقید، نیمه مقید، غیرمقید، فعال، غیرفعال، مرئی و نامرئی.
▪ فضا: شکل، هر اندازه کوچک باشد، حتی بسیار هم که کوچک باشد، فضا را اشغال میکند. پس، فضا یا خالی است یا اشغال شده است. همچنین فضا میتواند مسطح باشد و به صورت مجازی عمق را نشان دهد.
▪ جاذبه: جاذبه احساسی روانی است، نه بصری. از آنجا که جاذبه زمین مارا به سمت خود میکشد، ما نیز صفتهای سنگینی یا سبکی، پایداری یا ناپایداری را به شکلها و تصاویر نسبت میدهیم.
▪ کادر: در بررسی زبان تصویر در رسانههای چاپی، نمیتوان مسئله مهم «کادر» (cadrde) یا «چارچوب مرجع» (Frame of Reference) را نادیده گرفت.
در یک رسانه چاپی، معمولا همه عناصر بصری و نوشتاری در محدودهای قرار میگیرند که آن را «کادر» یا «چارچوب مرجع» مینامیم. این چارچوب، مرزهای بیرونی طرح، محدوده دربرگیرنده عناصر بصری، ستون نوشتهها و در صورت وجود فضایی خالی مانده را مشخص میکند.
لزومی ندارد که چارچوب حتما به شکل یک چارچوب باشد. اگر واقعا چارچوبی وجود داشته باشد باید آن را جزئی از طرح دانست. در صورت عدم وجود، کادر یا «قاب مرئی»، لبههای صفحه روزنامه، مجله، طرح روی جلد، پوستر و ... همه چارچوبهایی برای طرح مربوط به خود به حساب میآیند.
چارچوب طرح معمولا مستطیل است اما به هر شکلی میتواند باشد. خط برش صفحه چاپی، چارچوبی برای طراحی صفحه یا جلد محسوب میشود.
«کادر» یک عامل بصری نیرومند در انتقال پیام به حساب میآید. کادرهای عمودی، صرفنظر از محتویات آنها، معمولا با مفاهیمی چون سقوط، حرکت و عروج سر و کار دارند. کادرهای افقی، به نوبه خود سکون و آرامش را القا میکنند و کادرهای مربع، حالتی خنثی را به ذهن تداعی میکنند.
«کادر» میتواند پیام را رساتر جلوه دهد و فضایی بیافریند که احساس قویتر و جذابیت بیشتری را فراهم سازد.
این تصور که کادر فقط برای محصور و محدود کردن طرح یا عکس مورد استفاده قرار میگیرد، بسیار ناکافی و از ابتداییترین مصارف کادر به شمار میآید.
آنچه «کادر» به ما میدهد، جهت و فضایی برای چگونه اندیشیدن است.
کادر، گاهی آنچنان میتواند حالت عاطفی بیننده را برانگیزد که بدون ایجاد این حالت، طرح تا پایینترین سطح ارزش هنری خود نزول میکند.
«کادر» و «تصویر» دو مقوله جدا از یکدیگر نیستند. تصویر همواره ناچار به پیروی از کادر است، حتی تصاویر بدون کادر نیز، یادآور و تداعی کننده نوعی کادر هستند: کادری که نمیبینیم ولی احساساش میکنیم!
● گرید و صفحهآرایی
هرگاه پیام یا خبر یا معنایی صرفا توسط حافظه ضبط و ثبت و منتقل نشود، به ناگزیر بایستی بر صفحهای نقش شود. به محض انتقال کلام و تصاویر از ذهن و حافظه به یک «صفحه»، عملیات «صفحهآرایی» آغاز میشود.
در واقع، از زمانی که بشر در ثبت ایده، پیام، آوا و کلام به غیر از حافظه به حوزههای تصویری و نوشتاری متمایل گردید، «صفحهآرایی»، یا به عبارتی زبان تصویری کاربردی در خدمت رسانه نیز موضوعیت یافت.
اهمیت صفحهآرایی از نظر ارتباط پیچیده آن با مخاطب جای بررسی فراوان دارد. استقرار عناصر صفحه، مانند متن، تیتر، سوتیتر، روتیتر، زیرنویسها، تصاویر، جداول و ... به نحوی که این عناصر در ارتباطی مناسب از لحاظ بصری و روابطی متناسب با موضوع مطلب داشته باشند و از لحاظ زیباییشناسی نیز بتوانند مخاطب را جذب کنند، از قواعدی تبعیت میکنند که بخش عمده آن قواعد را آشکار نمیتوان رویت کرد.
به عبارت روشنتر، قواعدی در زبان تصویری رسانهای درکارند که بیشتر «احساس» میشوند تا «رویت».
از آنجا که در «گرافیک مطبوعاتی» یا «زبان تصویری رسانهای»، طراح ناگزیر است اطلاعات نوشتاری و تصویری را بر پایه ابعاد و اندازههای بسیار دقیق استوار سازد تا بتواند در «سطح مفید» یا «محدوده چاپی» مستقر کند، استفاده از «گرید» (Grid) اجتنابناپذیر مینماید. گرید، ازجمله عناصر غیرقابل رویت است که اجزای ساختاری یک صفحه را تشکیل میدهد. آنچنانکه طرحریزی گرید یا «ماکت» بسیار الزامی است.
در گرافیک سنتی ایران و در گذشتههای دور (قبل از صنعت چاپ) به چیزی که امروزه به گرید مشهور است، «مسطر» به معنای «سطرآرا» و «کاغذ خطکشی شده» میگفتند.
گرید، مطلقا به هنگام چاپ دیده نمیشود اما در اسکلتبندی ساختار تصویری صفحه چاپی، احساس میشود. به عبارتی، «ساختار نامرئی» (invisible structure) صفحات چاپی با عنصر گرید، پدید میآید.
گرید، شبکه منظمی از خطوط است که صفحه چاپی را دارای یک ساختار قانونمند میسازد. کارایی گرید، همچنین به منظور ستونبندی، ایجاد فواصل میان ستونها و تنظیم حاشیهها، غیرقابل انکار است.
گرید، همچون داربستی پنهان، صفحه چاپی را به شبکهای مستحکم (اما ناپیدا) مجهز میسازد، گرید، علیالظاهر پس از چاپ به چشم نمیآید اما قبل از چاپ، درست مثل یک نقشه معماری، سطوح و فضاهای آکنده از متن و تصویر را مشخص میسازد.
با استناد به گرید، میتوان سطح مفید صفحه (محدوده قابل چاپ) را از حاشیههای (margin) بالا، پایین، عطف و برش، مورد شناسایی و تفکیک قرار داد.
شبکه گستردهای از محاسبات فنی در صنایع مرتبط با نشر، اعم از صنایع کاغذسازی، لیتوگرافی و چاپ وجود دارد که هسته اولیه آنها را میتوان با استناد به «گرید» مورد مطالعه قرار داد. از جمله «نظام استاندارد اندازه کاغذ A، B و C» یا (A,B,C: system of standard paper size)، نظامهای استاندارد مربوط به اندازه زینک لیتوگرافی، مثلا زینکهای مختلف متناسب با اندازه ماشین چاپ در بازار موجود است اما لبه کار ماشینهای مختلف چاپ با هم متفاوت است و این نکتهای است که قبل از متخصصان لیتوگرافی، باید مورد توجه طراحان گرافیک باشد، یعنی افرادی که در اصل، کنترل صفحه طراحی و محاسبات گرید برعهده آنان است.
ابعاد زینکها، همواره متناسب با لبه کار ماشینهای چاپ نیست. مثلا برای قرارگیری زینک در سیلندر ماشینهای دو ورقی یا ماشینهای ۷۰×۵۰ سانتیمتری، زینکهایی با ابعاد حدود ۷۴×۶۰ سانتیمتری در بازار موجود است که طراحان و لیتوگرافها بایستی قبل از تهیه طرح و زینک به آن توجه داشته باشند تا در محاسبه «محدوده چاپی» پیشبینیهای لازم را به عمل آورند.
معمولا لبه کار ماشین چاپ GTO، د۴ سانتیمتر، ماشین یک و نیم ورقی، ۵/۵ سانتیمتر و ماشین دو ورقی، معادل ۵/۶ سانتیمتر است اما این اندازهها میتواند نسبت به نوع ماشین چاپ و اندازه زینک متفاوت باشد.
تعیین دقیق ابعاد، اندازهها، فواصل، سطوح قابل چاپ و لبههای کار برعهده «گرید» است. هر میلیمتر خطای احتمالی در ماکت صفحه، منجر به زیانهای فراوان در وقت و هزینه خواهد شد.
در گرافیک معاصر جهان، گرید مترادف رویکرد نظاممند و منطقی طراحی گرافیک سبک سوئیسی پس از جنگ جهانی دوم است. قبل از رواج یافتن نرمافزارهای کامپیوتری در صفحهآرایی رسانهها، ورقههای گرید چاپی (ماکت) که عرض ستونها، ارتفاع ستونها، فواصل میان ستونها و اندازه دقیق حاشیههای بالا، پایین، چپ و راست در آن مشخص شده بود، چارچوب نظاممندی برای چیدن و آرایش عناصر تصویری و نوشتاری را فراهم میساخت.
زبان تصویری در گرافیک مطبوعاتی بر پایه تفکر اصولی است و با احساس و الهام چندان سر و کار ندارد. علت آن است که در یک تولید رسانهای باید بتوان با اصطلاحاتی دقیق و مشخص و با حداکثر عینیتگرایی ممکن و حداقل ابهام، کار را سر و سامان داد.
در این میان، نباید فراموش کرد که طراح حلال مشکلات است. او همیشه با یک صورت مسئله روبهرو است که نمیتواند آن را تغییر دهد. بلکه باید برایش راهحل مناسبی پیدا کند. بیشک، راهحل میتواند به صورت دریافت حسی به طراح الهام شود اما در یک تولید رسانهای، نمیتوان به الهام و ابهام و شهود که اموری تفسیرپذیر و نسبیاند تکیه کرد. در واقع، در غلتیدن به وسوسههای تفننی در پردازش گرافیکی صفحات یک نشریه، درست مثل وقتی است که یک نویسنده باعرضه پیچشهای زائد زبانی ترکیبهای احساساتی و صفات غیرضروری دچار نثری جعلی و مغلق میشود.
● صفحهآرایی به مثابه یک نظام ارتباطی
در دنیای امروز، نظام ارتباط تصویری حاکم بر صفحات کاغذی روزنامهها و مجلات در همه فرهنگها، اشتراکات فراوانی دارد. قوانین مشترک زیباییشناسی در صفحهآرایی، مبتنی بر اصولی چون توازن، تعادل، تقارن و تحرک است که این اصول با سرشت و طبیعت انسان هماهنگ است. بهرهگیری از این اصول انسان شمول، از ایجاد اختلال معنایی و طرز تلقیهای متعدد و دلخواه جلوگیری میکند. حتی سلایق فرهنگی ملتها قادر به نفی چنین نظام ارتباطی جهانشمولی نیست چرا که نظام ارتباط تصویری، در دنیای امروز تبدیل به یک نظام فراملیتی یا به عبارتی، تبدیل به ذهن معاصر شده است.
نکته حائز اهمیت که باید با هوشیاری مورد توجه قرار گیرد، در تفاوت ماهوی مفهوم صفحهآرایی در قبل از صنعت چاپ و پس از آن است. رویکرد صفحهآرایی قبل از اختراع صنعت چاپ، رویکردی صرفا زیباییشناسانه بود و برای حرمتگذاری به کلام مورد استفاده قرار میگرفت ولی رویکرد مدرن رسانهای در زمانه ما ایجاب میکند که صفحهآرایی به قصد برقراری ارتباط صحیحتر و سریعتر با مخاطبان انبوه مورد استفاده قرار گیرد.
به عبارت روشنتر، صفحهآرایی مدرن بیشتر رویکردی کاربردی دارد و به منظور تفکیک اطلاعات متنوع کلامی و تصویری مورد بهرهبرداری قرار میگیرد. بالطبع، بهرهگیری از عنصر زیبایی هم صرفا در راستای تقویت چنین هدفی است، یعنی زیبایی هم در استخدام خوانایی و صراحت قرار میگیرد، نه صرفا به خاطر خوشایند نگاه مخاطب و بیتوجه به کارکرد اطلاعرسانی چرا که اطلاعات باید به شکل واضح طراحی شوند، در غیر این صورت مورد توجه قرار نخواهند گرفت (دیده نخواهند شد).
در چنین نگرشی، طراحی، عامل اصلی انتقال پیام در رسانههای چاپی است. با جذابیت طراحی است که پیام با همه محتوا و نفوذ درونیاش مجاری فهم مخاطب را هدف قرار میدهد. در واقع، طراحی سپر بلای محصول تولید شدهای است که با زحمت و مشقت گروه خبرنگاران، عکاسان، نویسندگان و مترجمان به دست میآید.
صفحهآرایی روزنامه و مجله متکی به یک روش نیست، بلکه ترکیبی است از روشهای گوناگون برای دستیابی تعادل.
سهم عنصر گرافیک در صفحهآرایی مجلات و روزنامهها، درصد حساب شدهای از زبان هنری است و نه میتوان و نه مجاز هستیم که هنر را بیرویه به درون صفحات تزریق کنیم زیرا زبان خالص و ناب هنر، زبانی است مجرد و کریستالیزه، چنانچه بر نظم ستونهای متن، تیترها و سوتیترها سوار شود، خاصیت رسانهای مجله و روزنامه را از آن میگیرد و مناسباتی دیگر را بر صفحه حاکم میکند.
دانستن این نکته که چند قطره از دریای زیباییشناسی لازم است تا صفحهای متعادل، زیبا و تاثیرگذار داشته باشیم، همه راز یک صفحهآرایی موثر و دلپذیر را تشکیل میدهد. شرط نخست در شکلگیری یک صفحهآرایی اصولی، دلربا و نافذ، رعایت «دستور کار» است. شاید به نظر عجیب بیاید که چرا از عامل «زیبایی» به عنوان شرط نخست یاد نمیکنیم. میتوان چنین گفت: صفحهآرایی، یعنی تعدادی صفحه که پس از صحافی، بتوان آنها را ورق زد، دید و مطالعه کرد.
اگر شرط نخست در صفحهآرایی بر زیبایی باشد تنها یک یا دو رکن از کارکرد صفحهآرایی به فعل درمیآید: ورق زدن، دیدن ... یا هر دو اما رکن مهم کارکرد صفحهآرایی که تسهیل در امر خواندن یا به تعبیری «مدیریت قرائت متن» باشد، به فعل درنمیآید. زیبایی صرف، بیشتر به کار «دیدن» میآید و صفحات صرفا زیبا (بیاعتنا به انقال محتوا و متظاهرانه)، هرچند هم که بسیار چشمنواز باشند اما بیتردید فعل «خواندن» را به عقب رانده و بیشتر میل «دیدن» را برمیانگیزند. این نوع از صفحهآرایی برای مجلات تخصصی مد، آرایش و گاهی مجلات عکس، کاربرد دارد.
در چنین نشریاتی عنصر عکس بر عنصر کلمه غلبه دارد اما فراموش نکنیم که بسیاری از جلوههای هنر گرافیک از ترکیب و تلفیق دو عامل «نقش» و «نوشته» حاصل میشود. برای نمونه می توان به پوستر، طرح روی جلد، طراحی تمبر پستی، طراحی اسکناس، طراحی آگهی، بیلبورد و صفحهآرایی اشاره کرد اما جز در مورد صفحهآرایی، اغلب گونههای هنر گرافیک تنها بر روی یک صفحه یا یک سطح عرضه میشوند. یعنی تعامل خلاق میان «نقش» و «نوشته» چه در پوستر، چه در ابعاد متریک یک بیلبورد و چه اندازههای کوچک یک تمبر پستی، الزاما بر روی یک صفحه یا سطح پدید میآید اما در صفحهآرایی، اعم از صفحهآرایی بروشور، کاتالوگ، کتاب، انواع جزوات، مجلات و روزنامهها، تعامل خلاق میان نقش و نوشته روی دهها صفحه پیدرپی باید تنظیم شود و به همین منظور رعایت «دستور کار» غیرقابل اجتناب است چرا که اصولا روند کار صفحهآرایی باید تحت قاعدهای ثابت و مشخص باشد تا نظمی کلی و روالی ثابت در صفحات شکل بگیرد تا خواننده بتواند طبق این نظم، بهصورت هدفدار مطلب یا مطالب دلخواهش را بیابد و مطالعه کند و این میسر نمیشود مگر با اعمال «دستور کار».
دستور کار، در واقع یک ارزیابی همهجانبه است که عوامل موثر در صفحهآرایی را انتظام می بخشد. مدیریت قرائت متن، تنها با مراعات دستور کار حاصل میشود. صفحهآرایی مدرن، در واقع نوعی مدیریت قرائت متن است، بهطوری که با تمهیدات فنی و هنری میتوان چشم مخاطب را بهگونهای مدیریت کرد تا مفاهیم موردنظر رسانه را آنچنان که ارباب جراید میخواهد، قرائت کند.
عوامل موثر در صفحهآرایی عبارتند از: وحدت، تعادل، ضرب و تناسب که هر یک از این عوامل در ترکیببندی صفحات با قواعدی همچون: «تقدم و تاخر»، «تقارن»، «نامتقارن»، «تعادل وزنی»، «تعادل برپایه توجه»، «ضرب یا ریتم» و ... تحقق پیدا میکند.
دستور کار، تواتر مطلب ادامهدار را به صورتی منطقی در صفحات تنظیم و توزیع میکند، تا در پی آن حس همبستگی و تداوم در مخاطبان ایجاد گردد.
با چنین تمهیداتی مخاطب میتواند بدون رویت نام نشریه و صرفا از طریق شکل خاص آن، یک نشریه را از سایر نشریات بازشناسد.
از چنین منظری میتوان گفت «دستور کار» موجب میشود که عناصر موثر در صفحهآرایی، به مثابه یک نظام ارتباطی، چشم مخاطب را به طرز موثری بر تصویر یا متن متوقف و یا به حرکت وادارد. بدینوسیله، هنر گرافیک نیاز مخاطبان به نظم را از طریق رویکردش به «انتظام فضا» پاسخ میدهد. انتظام فضا، از راه ایجاد «ترکیببندی» به دست میآید. ترکیببندی (کمپوزیسیون)، ابزار کار اصلی هنرمند است برای نظارت کردن بر اینکه مخاطبان چه را ببینند و چگونه ببینند.
● عکسها و تصاویر
تصاویر در ترکیب با متن، به صفحه قدرت و استحکام میبخشند و شامل: عکسها، طرحهای گرافیکی (نمودارها، گرافها، نقشهها و ...) و تصاویرسازی (illustration) میشوند.
تصاویر یا جنبه خبررسانی دارند، مثل عکسهای خبری، نمودارها و نقشهها ... یا دارای جنبه توصیفکننده متن هستند، مثل: تصویرسازی، کاریکاتور و عکسهای غیرخبری.
اغلب تصاویر به کار رفته در نشریات یا مستطیل شکلاند و یا مربعاند و به ندرت پیش میآید که تصویری دایره، مثلث یا بیضی شکل باشد.
اما، تصاویر بدون شکل هندسی نیز در نشریات به کار میروند، مثل تصویر یک دایناسور یا یک آدم که زمینه پشت تصویر خالی شده باشد، چنین تصویری مستقل ازکادر مستطیلی روی صفحه قرار میگیرد: یعنی سوژه اصلی عکس حفظ و زمینه اطراف آن حذف شده است.
چنین تصاویری روی سطح صفحه چاپی، ایجاد تحرک کرده و با نفوذ به نظم ستونهای متن، باعث پویایی در صفحه میشوند. از چنین تصاویری بیشتر در نشریات ورزشی، کودکان و نشریات متعلق به نسل جوان استفاده میشود.
در یکصد سال گذشته که جوامع مختلف به سرعت دگرگونیهای وسیعی را سپری کردهاند، پیوستگی و آمیختگی «عکاسی»، «گرافیک» و «مطبوعات» در قالب «ارتباطات جمعی» روز به روز بیشتر شده است.
ویلیام ایوینز (William ivins) در کتاب مشهور خود به نام «چاپ و ارتباطات بصری» مینویسد: «کشورهای عقب مانده جهان، کشورهایی بوده و هستند که نحوه استفاده از امکانات بیان تصویری و ارتباطات تصویری را نیاموختهاند و نمیدانند که بسیاری از تواناییهای تمدن ما غربیها بهطور تفکیکناپذیری به مهارتهای ما در ارتباط تصویری بستگی داشته است.»
احمدرضا دالوند
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست