شنبه, ۲۲ دی, ۱۴۰۳ / 11 January, 2025
بوقچی ها چگونه به لیدر حقوق بگیر تبدیل شدند
بوقچی، شیپورچی، لیدر یا مشوق اصطلاحی است ویژه فوتبال ایران و به افرادی اطلاق میشود که به بخش عمدهای از هواداران حاضر در ورزشگاه جهت میدهند.
به طور سنتی، بوقچیهای ایرانی هوادارانی بودند که به دلیل علاقه وافرشان به یک تیم در میان دیگر هواداران متمایز بودند و به رهبری تشویقها میپرداختند و به نوعی «نماد» هواداران آن تیم محسوب میشدند. اما از آغاز دهه ۱۳۸۰ و همزمان با تغییر نام بوقچی به لیدر، این کار به یک شغل تبدیل شد و برخی لیدرها در ازای دریافت پول به عنوان حقوق و مزایا، جو ورزشگاه و شعارهای تماشاگران را به سود یا ضرر عدهای تغییر دادهاند.
در دهه ۵۰، ۶۰ و ۷۰ افرادی بودند که به دلیل علاقه وافرشان به یک تیم خاص بوقچی شده و به صورت خودجوش و بدون چشمداشت مالی هماهنگی هواداران را عهدهدار میشدند.
مشهورترین بوقچی آن زمان، محمد نایب عباسی، معروف به «ممد بوقی»، بوقچی پرسپولیس بود که در بازیهای تیم ملی ایران نیز حضوری فعال داشت.
او به عشق پرسپولیس و فوتبال ایران، لیدر تماشاگران بود و فضای ورزشگاه را با حضور خودش گرمتر می کرد. پاتوق محمد بوقی و دوستانش قهوهخانهای بود در میدان بهارستان که دور هم جمع میشدند و شعارهای بازی را آماده میکردند.
خود محمد بوقی دکه سیگارفروشی داشت که از آن امرار معاش میکرد و مثل حالا حقوقی دریافت نمیکرد و فقط و فقط عاشق فوتبال بود و پرسپولیس!
او از سمبلهای فوتبال داغ آن روزها بود که با تعدادی بوق در جایگاه پرسپولیسیها مینشست و به همراه دیگر هواداران با نواختن بوقهای ممتد و توأم با دستافشانی هواداران تیمش به تشویق بازیکنان میپرداخت. در بازیهای تیم ملی هم سنگ تمام میگذاشت و با بوقهایش ولولهای در ورزشگاه امجدیه و بعدها ورزشگاه آزادی برپا میکرد.
لقبهایی چون همایون سرطلایی و شیری پاطلایی برای همایون بهزادی و حمید شیرزادگان، زوج خط حمله آن روزهای تیم ملی از ماندگارترین یادگارهای این بوقچی قدیمی است.
محمد بوقی که با تهییج سکوها نقش غیرقابلانکاری در نخستین صعود تیم ملی ایران به جام جهانی فوتبال ایفا کرد، در تابستان سال ۱۹۷۸ به این خاطر که وضع مالیاش، به او اجازه نمیداد بتواند بلیت هواپیمای تهران ـ بوئنوس آیرس را خریداری کند و همراه تیم ملی به آرژانتین برود، بسیار ناراحت بود.
این ناراحتی زمانی دوچندان شد که فدراسیون فوتبال نیز نتوانست مجوزی برای دعوت از او به جام جهانی فوتبال صادر کند، اما سرانجام مردم فوتبالدوستی که محمد بوقی را میشناختند، پول جمع کردند و یک بلیت رفت و برگشت برای او خریدند تا بتواند همراه تیم ملی فوتبال رهسپار آرژانتین شود.
سهراب بوقی و حسن نیکبخت ملقب به حسن تارزان (هر دو از بوقچیهای مشهور استقلال)، فتحالله غریبنواز، علی کشکبادمجان و رضا صفاریان، ملقب به رضا چاچا، بوقچی خوزستانی تیم ملی ایران نیز به همراه محمد بوقی یکی از همراهان تیم ملی در جام جهانی ۱۹۷۸ آرژانتین بود.
تشویق های این آخری در جامجهانی آرژانتین از دید مجله معروف فرانسوی موندیال دور نماند و این مجله پس از دیدار ایران و هلند نوشت؛ «ایران فقط یک دروازهبان (مرحوم ناصر حجازی) و یک تشویقکننده با خود آورده است» و آن تشویقکننده کسی نبود جز؛ رضا چاچا.
● گسترش فعالیت لیدرها
قدرت یافتن لیدرها در اواخر سال ۱۳۸۹ با ماجرای کتک خوردن علی دایی از یکی از لیدرهای پرسپولیس توجه رسانههای ایران را بیش از پیش به خود جلب کرد و بسیاری درباره آن به عنوان پدیدهای مضر برای فوتبال ایران هشدار دادند.
فعالیت لیدرها در پرسپولیس هیچگاه به اندازه دوران حضور حبیب کاشانی در این باشگاه، پررنگ و قابل توجه نبوده است.
اوج فعالیت این لیدرها در لیگ برتر ۹۰۸۹ و در بازی پرسپولیس برابر صبای قم بود که با وجود نتیجه ۳ برصفر به سود حریف، تا پایان نیمه اول هیچ شعاری بر ضد دایی شنیده نشد، اما با شروع نیمه دوم، لیدرها بلافاصله شروع به خواندن بیانیهای از طرف هواداران علیه دایی کردند.
علی دایی بعدها در برنامه نود مدعی شد لیدرها به دستور کاشانی در رختکن بازیکنان تیم را کتک زدهاند. افشین قطبی، مربی سابق پرسپولیس نیز در وبلاگ شخصی خود مینویسد که یک «لیدر هتاک چاق» در رختکن عربدهکشی کرده و لپتاپ او را شکسته است.
لیدرهای پرسپولیس در همان فصل اقدام به هو کردن علی کریمی نیز کردند که با واکنش منفی و همراهی نکردن هواداران روبهرو شد. برخی از لیدرها وبلاگ اینترنتی هم دارند و در آن خطمشی حمایتی یا مخالفتی خاصی را با افراد مختلف دنبال میکنند.
به عنوان مثال پس از استعفای کاشانی، لیدرهای پرسپولیس در سایت خود به تمجید از کاشانی پرداختند و وی را «فرشته نجات پرسپولیس» نامیدند، همین موضوع باعث شد رویانیان به محض مدیرعاملی در این تیم، سازمان لیدرهای این باشگاه را منحل کند.
خلاصه این روزها لیدرها آنقدر قدرت گرفتهاند که سیاست تنظیم میکنند، برنامه میدهند و بعضا حتی برای مدیرعامل و سرمربی تعیینتکلیف میکنند.
طبیعی هم هست؛ وقتی پول و روابط مخفی سازمانی، جای عشق را گرفت، آن وقت لیدر به خودش اجازه میدهد که فقط یک مشوق برای سکوها نباشد.
رضا پورعالی
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست