دوشنبه, ۱ مرداد, ۱۴۰۳ / 22 July, 2024
مجله ویستا

مسافرت از منظر جیب بابام


مسافرت از منظر جیب بابام

کارشناسان سفر را به چند دسته تقسیم کرده اند سفر زمینی, سفر هوایی, سفر دریایی اما من این تقسیم بندی را قبول ندارم و خودم به گونه ای دیگر سفر را تقسیم بندی می کنم مسافرت رفتن ما و مسافرت رفتن بقیه

کارشناسان سفر را به چند دسته تقسیم کرده‌اند. سفر زمینی، سفر هوایی، سفر دریایی؛ اما من این تقسیم‌بندی را قبول ندارم و خودم به گونه‌ای دیگر سفر را تقسیم‌بندی می‌کنم. مسافرت رفتن ما و مسافرت رفتن بقیه!

این تقسیم‌بندی درست‌ترین تقسیم‌بندی مسافرت است که دانشمندان بعدها به آن پی‌خواهند برد. مسافرت برای ما تعریفی کاملا جداگانه دارد که برای خودمان مشخص است و معلوم! اما شاید بقیه در صحت آن شک کنند.

البته شک و تردید بقیه اهمیت چندانی در تصمیمات ما ندارد، چرا که تعریف مسافرت در خانواده ما همان است که بابا می‌گوید.

این تعریف با کیفیت حقوق، مزایا، عایدی، اقساط، بدهی‌ها، عایله‌مندی، سنوات، حقوق، مزایا، حقوق معوقه و سایر مسائل از این دست قابل تغییر است. به عنوان مثال چنانچه پول آب و برق و هزینه‌های جاری و اقساط ماهانه، افزایش اضافه‌کاری، کاهش یابد، مسافرت اینگونه تعریف می‌شود: حضور در خانه و تماشای تلویزیون!

در این نوع از مسافرت ما با دیدن تصاویر زیبا از جنگل و آبشار و دریا از تلویزیون خود را در آنجا تصور کرده و از مزایای سفر بهره‌مند می‌شویم.

تعریف دیگر سفر از منظر جیب بابام زمانی است که قسط عقب افتاده و خرج‌های اضافی نداشته باشیم، شهریه دانشگاه برادرم عقب نیفتاده باشد و این اواخر مهمان به خانه نیامده باشد و موجودی گوشت و مرغ فریزر به اتمام نرسیده باشد. در چنین شرایطی مسافرت چهره واقعی‌تری به خود می‌گیرد، چون اینبار از خانه خارج می‌شویم و تلویزیون را با آرزوهایش تنها می‌گذاریم.

در این نوع از مسافرت همگی آماده می‌شویم و وسایل مورد نیاز را برمی‌داریم و به منزل عمو می‌رویم. منزل عمو در خیابان پایین‌تر از خانه ما واقع شده و پیاده هم می‌توان به آنجا عزیمت کرد.

البته این مسافرت هم تبصره دارد. چرا که ما موظفیم قانون «هر رفتی آمدی داره» را رعایت کنیم و به صرف ناهار و شام در منزل عمو حضور پیدا نکنیم و یکی دو ساعت بعد از شام به قصد شب‌نشینی عازم خانه عمو شویم. مزایای این سفر این است که خانه برای چند ساعتی از دست ما راحت می‌شود.

البته این تمام خوشبختی ما نیست و خوشبختی‌های بزرگتری هم در زندگی ما اتفاق می‌افتد اگر جیب بابام یاری کند. چنانچه پاداش و اضافه حقوق به بابا تعلق بگیرد و اجاره خانه پرداخت شود و زندگی روی خوش به ما نشان دهد، اتفاقات خارق‌العاده‌تری می‌افتد و ما به یک مسافرت واقعی می‌رویم.

یعنی سوار اتوبوس شده و از شهر خارج می‌شویم در این نوع از سفر که پیش‌شرط‌های بسیار سنگینی دارد ما به منزل نوه دختر عموی پدر بزرگم می‌رویم که در شهرستان زندگی می‌کند و یک خانه قدیمی بزرگ با حیاط و کلی تشکیلات دارد. نوه دختر عموی پدر بزرگ اما فقط یک روز تحمل پذیرایی از مهمان را دارد و از روز دوم اخمهایش تا دم زانوهایش آویزان می‌شود. آن وقت است که می‌فهمیم عمر سفر کوتاه است و ما باید هرچه سریعتر محل را ترک کرده و به خانه خود باز گردیم و با کمک تلویزیون سفر را دنبال کنیم.

این نوع مسافرت اگرچه عمر کوتاهی دارد و خستگی راه به تن آدم می‌ماند اما یک مسافرت واقعی‌ است و جای بسی تقدیر و تشکر دارد.

اما ماجرا به همینجا ختم نمی‌شود و مسافرت‌های ما می‌تواند طولانی‌تر از این هم باشد به شرط اینکه قیمت دلار ارزان تر شود. در این صورت اتفاقات غیر منتظره‌تری در زندگی سفری ما می‌افتد. البته معنی این حرف این نیست که قرار است ما به مسافرت خارج برویم.نه! این بدین معنی است که ما می‌توانیم به صورت مستقل و بدون اتکا به عمو و نوه دختر عموی پدر بزرگ به یک مسافرت خانوادگی برویم. در این نوع از مسافرت که ارتباط مستقیم به قیمت دلار دارد و تا شرایط حاصل نشود به هیچ عنوان اتفاق نخواهد افتاد ما با پیکان شخصی پدر که هنوز به موزه نپیوسته عازم سفر می‌شویم. البته آخرین تجربه من از انواع سفر مربوط به دوران دلار زیر هزار تومان است که خاطره محوی از آن در ذهنم مانده اما از آنجا که آرزو برجوانان عیب نیست در انتظارم که باز هم این اتفاق فرخنده تکرار شود و خاطره این نوع سفر هم برایم زنده شود.

این نوع سفر هم در زمره سفرهایی است که در آن از هتل و مسافرخانه و رستوران بین راهی و کباب و جوجه خبری نیست. در این نوع سفر ما یک باربند به قسمت فوقانی پیکان نصب می‌کنیم، سپس به اندازه یک آپارتمان ۳ طبقه رختخواب و ساک و قابلمه و ظرف و ظرف را به صورت حرفه‌ای دربار بند جا می‌دهیم. سپس عازم سفر شده و شب هنگام در پارک‌های شهر مورد نظر به دنبال جای مناسب می‌گردیم تا چادرمان را علم کنیم. در این نوع سفر غذا روی گاز پیک‌نیک پخته می‌شود و ظروف در پارک شسته می‌شود و شب‌ها در پارک و داخل چادر سپری می‌شود. با این وجود این نوع سفر هم که آخرین نوع سفر در تعریف خانوادگی ما از منظر جیب بابام می‌باشد لذت‌های خاص خود را دارد که با تمام مشقت‌هایش همچنان برایم دوست داشتنی است چرا که یک سفر واقعی است.

نویسنده : سمیرا شاکری