دنیای مدیوم ها

براساس قوانین آن جهان ها ساكنان آنها امكاناتی به دست می آورند كه برای انسان های زنده مادی وسوسه برانگیز است و موجب كشش آنها به سوی موجودات نامرئی ساكنین جهان های دیگر می شود

‌برخلاف حدودی كه در جهان مادی، انسان‌ها را محدود می‌كند، در جهان ماورای دنیای ما كه حیطه موجودات نامرئی است، هیچ چیز نشدنی نیست. براساس قوانین آن جهان‌ها ساكنان آنها امكاناتی به دست می‌آورند كه برای انسان‌های زنده مادی وسوسه‌‌برانگیز است و موجب كشش آنها به سوی موجودات نامرئی (ساكنین جهان‌های دیگر) می‌شود. البته این كشش یك جاذبه نیست همان‌طور كه این‌گونه ارتباطات برای انسان‌ها ثمربخش است برای موجودات روحی نیز این ارتباط دارای اثرات و منافعی است.

پدیده‌های ناشی از ارتباط و تعامل میان ارواح و انسان بسیار متنوع‌اند. برخی از این پدیده‌ها، رویدادهایی هستند كه توسط اشخاص دیگر به غیر از < مدیوم>مدیوم: كسانی كه قادر باشند خود را با ارتعاش سریع‌تر و بالاتری با قلمروی عرفانی و كالبدهایی كه در عالم پس از مرگ زندگی می‌كنند، تطبیق و تنظیم نمایند، آنها را واسطه نیز می‌نامند) قابل مشاهده یا شنیدن و یا لمس كردن است. برخی از انواع این پدیده‌ها، (آورش)، (آورش: غیب كردن شی در جایی و ظاهر كردن آن در جای دیگر) تجسد، تغییر چهره مدیوم، ساختن اجسام به صورت موقت یا دائمی، نوشتن بدون جوهر و... است.

از آنجا كه پدیده آورش یكی از جالب‌ترین و هیجان‌انگیزترین پدیده‌های روحی به‌شمار می‌آید به معرفی این پدیده می‌پردازیم.

پدیده آورش چیست؟ این واژه از لغت فرانسوی ( Apporterآوردن) گرفته شده است. در این پدیده اشیایی از مكانی دیگر خارج از جلسه توسط ارواح برداشته می‌شوند به‌عبارتی غیب می‌گردند و از موانع مادی چون دیوار و در و پنجره بسته عبور كرده و در داخل جلسه احضار ارواح ظاهر می‌شوند. ‌اغلب، گزارش شده كه این اشیای منتقل شده در موقع ورود داغ هستند.

به اشیایی كه از جایی غیب می‌گردند apportو به اشیایی كه ظاهر می‌گردند asport گفته می‌شود. انواع اشیایی كه قابل حمل هستند شامل بسیاری از چیزها می‌باشند از جمله بدن مدیوم، موجودات زنده و جامدات. بعضی از ‌ارواحی كه تا به حال عمل آورش توسط آنها صورت گرفته اظهار كرده‌اند كه تنها قادرند اشیاء را در روی كره زمین جابه‌جا كنند والبته بعد مسافت و دوری، اهمیتی در عمل آورش ندارد.

صاحبنظران و محققان در زمینه وجود ارواح و اتفاقات مربوط به آن، روند انجام عمل آورش را این‌گونه توصیف می‌كنند: ‌این امر از طریق تجزیه اجسام و دوباره شكل گرفتن آنها در مكانی دیگر انجام می‌شود. نحوه عمل به این صورت است كه عامل به‌وسیله قدرت فكر خود ماده را كه از اتم‌ها تشكیل شده است، در سطحی وسیع‌تر به نوعی منتشر می‌كند و آن را به امواج تبدیل می نماید، در این حالت شیء مورد نظر می‌تواند از میان هر نوع مانع فیزیكی متراكم عبور كند و دوباره با متوقف شدن تمركز فكر، عامل كه اتم‌ها را جدا از هم نگهداشته بود، به شكل اولیه خود، یعنی ماده فیزیكی، درمی‌آورد.

‌شرح یكی از پدیده‌های آورش كه در حضور یكی از محققان مكتب روحگرایی به‌نام <شودزموند> صورت گرفته بدین قرار است:

در این جلسه، ۱۴ نفر به‌عنوان شاهد حضور داشتند. <شودزموند> از روح مصری به نام (ردكلارد) می‌خواهد كه یكی از گنجشك‌های داخل قفس كه در باغ قرار داشت را در جلسه حاضر كند. درب اتاق كاملا بسته بود و عمل آورش گنجشك به‌سرعت انجام شد. اتاق كاملا روشن بود و گنجشك توسط افراد حاضر لمس گردید. گنجشك، زنده ولی در حال بیهوشی بود. شودزموند اظهار می‌كند كه بعضی از پرهای گنجشك را برای اطمینان می‌كند و بعد از آن گنجشك دوباره به قفس برگردانده می‌شود در حالی‌كه پرها هنوز در اتاق باقی مانده بود.

دانشمند ایتالیایی (بوزانو) تعریف می‌كند: در ماه مارس ۱۹۰۴ در منزل دوستی جلسه ارتباط روحی داشتیم. از روحی كه با او ارتباط داشتیم خواهش كردم كه برای من چند سنگ آتشفشانی را كه من در خانه‌ام روی میز تحریرم گذاشته‌ام در این‌جا حاضر كند. در آن هنگام از دهان مدیوم كه بیهوش بود گفت: اگر چه نیروی من نزدیك به پایان است با اینهمه این كار را می‌كنم.

آن‌وقت ما دیدیم مدیوم شروع به انجام حركاتی نمود كه دلالت بر این بود كه شیء خواسته شده حاضر شده است. ولی ما صدای افتادن آن سنگ‌ها را بر روی زمین نشنیدیم. لذا از روح ناظری كه به ما گفته بود آن سنگ را حاضر خواهد كرد، جریان را پرسیدیم او گفت: برای آوردن مقداری از آن سنگ‌ها، اقدام كرده و آن را تا همین اطاق هم آورده است. منتها نیروی مدیوم و او به قدری ضعیف شده كه حالا قادر به تجسد دادن آن سنگ نیستند.

بعد هم گفت نور اطاق را زیادتر كنیم وقتی كه ما نور اطاق را زیادتر كردیم دیدیم روی میز لباس‌ها و موی حاضران و فرش اطاق پوشیده از یك لایه غبار آن سنگهای آتشفشانی است. مثل اینكه آن سنگ‌ها را كوبیده و تبدیل به گرد كرده بودند. وقتی كه به خانه‌ام برگشتم دیدم آن توده سنگ آتشفشانی دست خورده و مقدار زیادی را از آن جدا كرده‌اند. یعنی به اندازه یك سوم حجم آن را كنده بودند.