جمعه, ۱۴ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 3 May, 2024
مجله ویستا

داستان نویسان آلمانی وارد پهنه زندگی شده اند


داستان نویسان آلمانی وارد پهنه زندگی شده اند

گفتگو با محمد حسینی زاد درباره ترجمه و ادبیات نوی آلمان

وقتی دو مجموعه «گذران روز» و «و این سوی رودخانه ادر» به بازار کتاب آمد، عده ای از منتقدان بر این عقیده شدند که در ادبیات آلمان تحولی به وجود آمده است. در آثار این نویسندگان از ادبیات آشنا و آلمانی نویسندگان کلاسیک خبری نیست، بلکه نوع جدیدی از ادبیات، به خصوص در حوزه داستان کوتاه به وجود آمده که تحولات جهانی را در پی داشته است.اتحاد دو آلمان و برچیده شدن دیوار برلین با پیامدهای اجتماعی، سیاسی، فرهنگی و اقتصادی همراه بود که دستمایه بسیاری از آثار نسل جوان نویسنده شد.

«این سوی رودخانه ادر» اثر یودیت هرمان مجموعه پنج داستان کوتاه است که به تازگی توسط نشر افق منتشر شده و «گذران روز» مجموعه داستانی از چهار نویسنده برتر آلمان است که سال گذشته توسط نشر ماهی به چاپ رسید.

درخصوص تحول در زبان و ادبیات آلمان و ویژگیهای جدید این ادبیات با مترجم این آثار به گفتگو نشسته ایم.

محمود حسینی زاد متولد ۱۳۲۵ است. تحصیلاتش را در زمینه جامعه شناسی و علوم سیاسی در آلمان گذرانده است و به همین دلیل به زبان آلمانی تسلط کافی دارد.او ۳۵ سال است که به کار ترجمه مشغول است. ترجمه نمایشنامه کوتاهی از برتولت برشت در دوران دانشجویی اولین کار وی بوده است.

نمایشنامه «نهاده سرغریبانه به دیوار»، مجموعه داستان «حمایت از هیچ» «این سوی رودخانه ادر»، «گذران روز» و... آثاری است که وی از زبان آلمانی ترجمه کرده است.

▪ در داستانهای آلمانی چه جذابیتی وجود داشت که به ترجمه این داستانها رو آوردید؟

ـ مهمترین علت، تسلط من بر زبان آلمانی بود. از طرفی می دانستم ادبیات آلمان هیچ وقت در کشور ما رشد نکرده و شناخته نشده است، اما با این ترجمه ها داستانهای جدیدی از ادبیات آلمانی معرفی شد. زمانی که من ترجمه را شروع کردم آثار برشت بیشتر مورد توجه مترجمان بود و ترجمه آثار این نویسنده مورد توجه بود، من هم با توجه به علاقه ای که به برشت داشتم به ترجمه آثار او و نویسندگان دیگر آلمانی رو آوردم.

▪ مخاطبان امروز از نویسندگان آلمان، فقط گونترگراس، هرمان هسه، هانریش بل و کافکا را می شناسند. فکر می کردید مخاطب از نویسندگان ناشناسی مثل یودیت هرمان، شولتسه، یولیافرانک و... استقبال کند؟

ـ بله درست است، همه ما از آلمان همین نویسندگان را می شناسیم، در حالی که در آلمان نویسندگان مشهور و معروفی وجود دارد که برای ما ناشناخته مانده اند. آلمان جزو کشورهای کتابخوان دنیاست و سالی ۸۰ هزار عنوان کتاب منتشر می کند که از میان آنها هشت هزار عنوان متعلق به ادبیات هستند. در این بین حتماً نویسندگان خوبی وجود دارند که آثارشان باید ترجمه و معرفی شود، اما به دلایلی مثل آشنا نبودن مترجمان با نویسندگان جدید آلمانی و اصرار ناشران بر ترجمه آثار نویسندگان کلاسیک، مترجمان هم برای ترجمه آثار نویسندگان جدید دچار محدودیت شده اند، در حالی که ادبیات جدید آلمان، ادبیات غنی است که در سطح جهانی مطرح است.از طرفی در ایران، مترجمان به دنبال ترجمه نویسندگانی مثل برتولت برشت، گونترگراس، هرمان هسه، هانریش بل، توماس مان و... می رفتند.

▪ شاخصه اصلی ادبیات جدید آلمان چیست؟

ـ مجموعه داستان «گذران روز»، «این سوی رودخانه ادر» و «حمایت از هیچ» سه ترجمه ای است که من از نویسندگان موج نوی آلمان داشته ام.

همه این نویسندگان متعلق به قرن۲۱هستند،این نویسندگان توانسته اند در آثارشان دیوارهای ادبیات کلاسیک آلمان را که مبتنی بود بر فلسفه، جغرافیا، سیاست و به طور کلی انعکاس خلق و خوی آلمانی، بشکنند و داستان را به پهنه زندگی بیاورند.

مخاطب وقتی این ادبیات را می خواند، احساس می کند داستان زندگی خودش را می خواند، این ادبیات از مرزهای آلمان عبور کرده و کاملاً جهانی است، به طوری که وقتی اسم شخصیتهای آلمانی را از داستان حذف کنیم، ماجرای داستان می تواند در همه جا اتفاق بیفتد، نویسندگان این نوع ادبیات به دردها، غم ها و شادیهای انسان پرداخته اند و همین مسأله باعث ساده شدن زبان پیچیده نویسندگان کلاسیک آلمان مثل توماس مان و گونترگراس بوده است و مخاطب در حال حاضر با نوعی ادبیات ساده، ناب و روان آلمانی مواجه است.

▪ اتحاد آلمان شرقی و غربی چقدر در به وجود آمدن این ادبیات نقش داشت؟

ـ این ادبیات بعد از برداشته شدن دیوار برلین و اتحاد دو آلمان به وجود آمد. این اتحاد باعث شد نویسندگان آلمان شرقی که تجربه های زیادی تحت سیستم کمونیستی داشتند به آلمان غربی فرار کنند و تأثیر زیادی بر نویسندگان آلمان غربی بگذارند و تلفیق تجربه های نویسندگان آلمان غربی و شرقی، ادبیات جدید آلمان را به وجود آورد.

▪ با اینکه این ادبیات بعد از اتحاد مجدد آلمان به وجود آمده است، اما نویسندگان جدید آلمان از زندگی روز مره آدمها می نویسند و به سیاست توجه چندانی ندارند، در حالی که داستانهای نویسندگان کلاسیک آلمان به شدت تحت تأثیر سیاست است؟

ـ ادبیات آلمان که از اواسط قرن ۱۹ شروع شد، ادبیات سیاسی بود، این ادبیات بین جنگ جهانی اول و دوم به وجود آمد و اسمهای مختلفی مثل واقع گرایی، رئالیسم و نئورئالیسم داشت، این ادبیات که برتولت برشت، سردمدارش است به شدت سیاسی و اجتماعی است و بر مبنای زندگی کارگری، خرده پاها و بورژواها شکل گرفته، نویسندگان این نوع ادبیات همیشه از منظر منفی به زندگی نگاه می کردند، این ادبیات تا سال ۱۹۷۰ در میان نویسندگان آلمانی حاکم بود، اما سپس رکورد مشهودی بر این ادبیات دیده می شود، چون نویسندگان از این نوع نوشتن خسته شده بودند و به مدت ۱۵ سال از این ادبیات فاصله می گیرند تا اینکه در سال ۱۹۹۰ ادبیات پاپ در بین نویسندگان رایج می شود، این ادبیات که به مسایل ساده زندگی انسانها می پردازد سیاسی هم هست، چون به هر حال یکی از محورهای شکل گیری اش از بین رفتن دیوار برلین و زندگی در آلمان شرقی و غربی است، اما نویسندگان این نوع ادبیات از منظر تازه ای به مسایل سیاسی نگاه می کنند.

▪ نه فقط ادبیات آلمان که ادبیات جهان به سمت ساده نویی پیش می رود...

ـ بله و امیدوارم مترجمانی که آثار فرانسه و انگلیس را ترجمه می کنند از ترجمه آثار کلاسیک دست بردارند و به سمت ترجمه آثار نویسندگانی با سبکهای جدید و نو بروند، چون در انگلیس، فرانسه، آمریکا و... نویسندگان جدیدی ظهور کرده اند که آثار آنها باید معرفی شود.

▪ فکر می کنید ترجمه آثار جدید چقدر در روند نوشتن داستان نویسان ما مؤثر است؟

ـ نویسندگان امروز جهان با جمله و لغت بازی نمی کنند، چون ادبیات جدید ادبیات روایی است که در آن، نویسنده با سبکهای مختلف برای مخاطبش قصه تعریف می کند. مترجمان در معرفی این نوع ادبیات به کشور بسیار مؤثرند. البته منتقدان هم در معرفی ادبیات جهان بسیار مؤثرند و نقش دارند. هنوز هم بالزاک، داستایوفسکی، تولستوی و .. مورد ستایش منتقدان هستند، با توجه به جوان بودن منتقدان، آنها با ادبیات جهان آشنایی زیادی ندارند.

من اطمینان دارم معرفی نویسندگان جدید مثل یودیت هرمان تأثیربسیار برگروه خاصی از نویسندگان ما خواهد گذاشت و مترجم با ترجمه آثار این نویسندگان،نوعی روایت و نوشتن را به نویسندگان نشان می دهد.

▪ استقبال مخاطب از آثار نویسندگان جدید در مقایسه با نویسندگان کلاسیک چه طور بوده است؟

ـ مجموعه داستان «گذران روز» به چاپ دوم رسیده است. منتقدان زیادی در مورد این مجموعه نقد نوشته اند.

دولت آبادی بر این مجموعه مقالاتی نوشته و آنها را منتشر کرده است. در بعضی سایتها «یودیت هرمان» و نویسندگان جدید آلمان را در کنار نویسندگان مشهور آورده اند و این نشان می دهد که نویسندگان جدید آلمانی توانسته اند تأثیرگذار باشند و شناخته شوند.

▪ با نویسندگانی که آثارشان را ترجمه می کنید، در ارتباط هستید؟

ـ کتاب «این سوی رودخانه ادر» کپی رایت گرفته و ناشر ایران ترجمه کتاب را برای نویسنده فرستاده است.ناشر «یودیت هرمان» هم قبل از ترجمه، قول همکاری برای چاپ و ترجمه این اثر را به ناشران ایرانی داده بود، اما کتابی از «اووه تیم» در دست ترجمه دارم که نویسنده، ترجمه کتاب را مطالعه کرده و قرار است بر این کتاب مقدمه ای بنویسد. به هر حال نویسندگان آلمانی خوشحالند که کتابهایشان به زبان فارسی ترجمه شده است.

خدیجه زمانیان