سه شنبه, ۱۲ تیر, ۱۴۰۳ / 2 July, 2024
مجله ویستا

تحقیر و سرزنش دیگران یعنی سمپاشی از طریق زبان


تحقیر و سرزنش دیگران یعنی سمپاشی از طریق زبان

قدیمی ترین روش سمپاشی از طریق دهان صورت می گرفته است. البته این سمپاشی با سمپاشی های مراتع، جنگل ها و خانه ها متفاوت است. سال‌ها است که این سمپاشی از طریق زبان انسان های بیمار …

قدیمی ترین روش سمپاشی از طریق دهان صورت می گرفته است. البته این سمپاشی با سمپاشی های مراتع، جنگل ها و خانه ها متفاوت است. سال‌ها است که این سمپاشی از طریق زبان انسان های بیمار و برای از بین بردن هرچیزی که منیت آنها را تحت تاثیر قرار می دهد، صورت می پذیرد.

افراد بسیاری هستند که در هر کلامی و با هر حرکت و رفتاری، قصد تحقیر کردن، سرزنش و اعمال قدرت دارند. این افراد مانند سمپاشی هستند که به صورت گسترده قصد از بین بردن دیگران را دارند.

این افراد اصولاً مورد تنفر عمومی قرار می گیرند. همه قصد دارند که از آنها اجتناب کنند و یا جلوی تحقیر آنها را بگیرند؛ اما چون این افراد در سرزنش و تحقیر بسیار مهارت پیدا کرده اند، اصولاً ناتوان می مانند.

اما بیماری سمپاشی چگونه ایجاد می شود؟

افرادی که مدام دیگران را سرزنش و یا تحقیر می کنند، افرادی هستند که خود به شدت احساس حقارت می کنند و یا تحقیر را یاد گرفته اند. اما این افراد چگونه تحقیر کردن را یاد می گیرند؟

بسیاری از این افراد تحقیر کردن را از والدین خود یاد گرفته اند؛ گاهی به شکل الگوهای رفتاری و گاهی از طریق تقویقت نابه‌جا؛ و گاهی به دلیل حقارت شخصی.

الگوهای رفتاری

پدر و مادر این افراد نشانه هایی از رفتارهای تحقیرآمیز و سرزنش را از خود نشان می دهند. این الگو به عنوان شیوه های رفتاری به فرزندان انتقال پیدا می کند.

تقویت نابه‌جا

بسیاری از والدین رفتارهای نابه‌جا و غلط فرزندان خود را تقویت می کنند. برای مثال تسلط فرزندان بر دیگران بر اساس تحقیر و یا دعوا را تشویق و تقویت می کنند.

احساس حقارت

این افراد از درون احساس حقارت می کنند و با حقیر کردن دیگران دوست دارند دیگران را با خود هم سطح کنند. احساس حقارت در افراد به روابط بین فردی و نقص های بدنی و به جایگاه اجتماعی مربوط می شود. در واقع محیط با رفتار ناپسند خود، مانند تحقیر و سرزنش به این گونه افراد یاد می دهند که حقیر هستند. اصولاً این افراد از درون احساس پوچی و خلاً می کنند و در واقع رفتار ناپسند آنها نشانه ای از این کمبود است چرا که قلب های حقیر احساس حقارت را به دیگران انتقال می دهد.

توجه نابه‌جا

به این افراد تنها در صورتی توجه می شود که دیگران را ناراحت می کنند. این افراد مانند کودکانی می مانند که با لجبازی توجه والدین خود را جلب می کنند. در واقع این افراد دچار کمبود توجه هستند و رفتارهای ناپسند آنان فریادی است مبنی بر این که مرا ببینید.

با این گونه افراد چگونه رفتار می کنیم؟

برای رویارویی با این چنین رفتاری بایستی قواعدی را در نظر بگیرید

با این چنین افرادی محکم رفتار کنید

به این افراد توهین نکید و جواب رفتار ناپسند او را با جواب ناپسند پاسخ ندهید

رفتار ناپسند فرد مقابل را به او انعکاس دهید

در صورت ادامه توهین و تحقیر به او بگویید که هم کلامی با او را قطع خواهید کرد

در روابط با این افراد سعی کنید نه بسیار نزدیک و نه بسیار دور باشید

در روابط خود با چنین افرادی مرزهایی قائل شوید و مرزها را برای آنان روشن کنید. برای مثال ما در مورد زندگی خصوصی دیگران صحبت نمی کنیم، شما اجازه دخالت در این امور را ندارید و این موضوع امری خصوصی است و غیره .

قواعدی که در بالا نام بردیم بسیار خشک و به نظر برای روابط پیچیده ما ناصحیح به نظر می آید اما پیچیدگی های زبان به ما اجازه می دهد از توانایی های زبان برای اجرای منعطف تر قواعد بالا در شرایط مختلف استفاده کنیم.

بهترین راه برای روابط با این گونه افراد حفظ مرزهای ارتباطی است.