چهارشنبه, ۱۲ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 1 May, 2024
مجله ویستا

وصیت نبی ص و حقانیت علی ع


وصیت نبی ص و حقانیت علی ع

صفحات تاریخ هماره چشم انتظار آنند که باز شوند تا شاید چشمی فراسوی آنچه را که باید بنگرد و آنچه را که باید دریابد

صفحات تاریخ هماره چشم انتظار آنند که باز شوند تا شاید چشمی فراسوی آنچه را که باید بنگرد و آنچه را که باید دریابد. آنچه که با علم روز تطبیق داده شود و به عنوان بزرگترین پندآموز، انسان را از آنچه که بر حال پیشینیان گذشته آگاه سازد تا شاید عبرتی آموخته گردد و انسانها آنچه را که به عنوان یک خطا در گذشته توسط پدرانشان تکرار شده، تکرار کنند. شاید که حکومت قسط توحیدی و نوید خداوندی به خود جامه عمل بپوشد.

تاریخ شیعه از آغاز یکی از دردناکترین تاریخهاست. امروزه می بینیم که آنانی که نمی دانستند، چگونه مسیریک نهضت عظیم الهی را دگرگون ساختند تا بار دیگر جباران و ستم پیشه گان بر اریکه قدرت بنشینند و همچنان از گروه مستعضفان بهره جویند. شاید این درد بزرگ برخی از ما باشد که به دلیل محیط خاص جغرافیایی خویش، خیلی سریع هیجان زده می شویم.

بی آنکه بیندیشیم، تصمیم می گیریم و سرانجام پس از رخدادهای نامیمون معنای واقعی سیاست ها را در می یابیم. با خضوع و خشوعی در خود احساس استغنا می نماییم و درس ناموخته مدرس می شویم. این حالت نه تنها بد است که بدترین است و هیهات برما... «افلم- سیرو فی الا رض فینظرواکیف کان- عاقبه الذین من قبلهم» (سوره یوسف آیه۱۰۹).

درد بزرگ ما این است که هر چه را با علم خویش می سنجیم و در ترازوی ذهن خویش به آثار و تبعات آن می پردازیم.

امروزه هر چه علم بیشتر و بیشتر شکوفا می شود، آثار شگفتی علوم الهی و رجحان آن بر علوم رایج بیشتر و بیشتر عیان می گردد و به راحتی می توان گفت آنچه را که نبی مکرم اسلا م می دانست و در پایان عمر پربرکت خویش به خاطر آن اندوهگین بود، آنچه بود که تازه مسلمانان به دلیل تازه مسلمان بودن خویش نمی دانستند و به آن اندازه علوم اسلا می را در نیافته بودند تا از آثار و تبعات باقی ماندن بر اصول قبیلگی خویش آگاه باشند.

حیات و ادامه هر نهضتی به چگونگی اداره و رهبری پیروان آن بستگی دارد و آنچه که یکی از بدیهی ترین نگرانی های رهبران نهضت های عظیم تاریخ را فراهم می آورد، وجود یک مدیر مدبر و رهبری است که پس از او بتواند با پیروی از اصول راستین مکتب از دستاوردهای آن محافظت نموده و تمامی تلا ش خود را بکار بندد تا مبادا خدای ناکرده جامعه متشکله از راه خویش منحرف گردد. (همانگونه که امام راحل نیز چنین نگرانی داشتند). افلا طون درکتاب جمهوری که موضوع آن شامل کلیه مظاهر زندگی انسان است درباب آدم نیک و حیات نیک که در نظر افلا طون عبارت از زندگی کشور نیکو است سخن رانده. ایده سیاسی کتاب جمهوری در نظر افلا طون به شکل آیین مرکزی اصلی تقوی در علم است و افلا طون سعادتمندی نوع بشر را درحکومت فضلا و اندیشمندان بر آنان می دانست. پس از پایان این مقوله به راستی درخواهیم یافت که چه کسی اعلم تر و افضل تر از علی(ع)؟

پیامبر گرامی اسلام ۲۳ سال با این قوم برای برافراشتن پرچم توحید و یگانگی مبارزه کرد تا توانست آنان را متحد سازد، اما اینک...! اینک که شرک از سراسر شبه جزیره عربستان ریشه کن شده و خانه مردم را که بنیانگذار توحید معمار آن است از ننگ بتان زدوده و حکومت خدا و مردم بر اجتماع برادران استقرار یافته باید اسلام جوان و امت جوان را به امر الهی ترک گوید.

محمد هوشیار تر از آن است که برق پیروزی ها نگاه ژرف بین او را از واقعیت های پنهانی باز دارد، او بیش از هر کسی اجتماع خویش را خوب می شناسد و آتش های نفاق، کینه توزی های قبایلی، تفاخرات قومی و نژادی، جهل عمومی توده قبایل، اشرافیت، خشونت و پلیدی های جاهلیت را در زیر پوشش اتحادی که به دست ایمان، شمشیر و سیاست پدید آمده است، به روشنی می بیند. وی می داند که گرچه قدرت رهبری و نفوذ معنوی او در پناه وحی توانسته است همه سران قبایل و اشراف قریش را به زیر لوای اسلام کشاند، اما بی شک، پرورش روح ها و رسوخ ایمان تازه در اعماق مغز و دل یک ملت و بارور شدن وجدان دینی در نفوسی که از جاهلیت ۱۰ سال بیشتر دور نشده اند به زمانی طولانی نیاز دارد و باید نسل هایی بر آن بگذرند.

پیامبر احساس خطر می کند. هر چه به مرگ نزدیکتر می شود، آینده این امت جوانی که اکنون جامه برادری اعتقادی بر تن دارد در نظرش نگران کننده تر می آید. پدر به زودی باید جهان را ترک گوید، اما سرنوشت این کودک ۱۰ ساله ای که اکنون جرثومه صدها بیماری در درونش خانه دارد و پس از وی باید بر روی پاهای خودش بایستد و در رهگذر تندباد های وحشی حوادث شومی که بی درنگ از همه سو بر خواهد خاست ایستادگی کند، چه خواهد شد؟

آنچه روح پیامبر را سخت پریشان نموده، خطر داخلی است. نفاق و اختلاف، احیای روح جاهلی در متن جامعه اسلامی و غرض ورزی های شخصی، آنچه را که ابن خلدون ۶۰۰ سال پس از مرگ پیامبر بیان داشت، همه را نبی مکرم می دانست. پیامبر نگران بود که زمام این کاروان بزرگ را پس از وی چه کسی به دست خواهد گرفت؟ آیا او در اینجا هیچ مسوولیتی ندارد؟ آیا توده عرب آن روز به مرحله ای از رشد سیاسی رسیده که چنین مسوولیتی را از پیشوای جامعه، از پیامبر خویش، پیشوایی که در عین حال متفکر و صاحب مکتب این جامعه نیز هست، کاملا سلب کند؟

پیامبر یکایک چهره های برجسته امت خویش را که احتمالا پس از وی زمام حکومت را به دست خواهند آورد بررسی می کند. او خوب می داند که فکر برابری انسانی و برادری اسلامی و اصالت تقوی و علم و فداکاری، گرچه در مغزهای مسلمانان وحتی اصحاب بزرگ وی رسوخ کرده و بدان سخت اعتقاد یافته اند اما هنوز در احساس و وجدان اخلاقی آنان راه ندارد و با سرشت روحی آنان عجین نگشته، چه هماره احساس دیرتر از اعتقاد تغییر می یابد.

از این رو شک نیست که برای زمامداری آینده طبیعتا چهره هایی در اذهان مردم مطرح خواهند شد که در رگ های آنها خون شرف و نجابت جاهلی و در خاندانشان حیثیت قومی و اجتماعی را شناخته باشند، چهره هایی که تشخص و جاذبیت خویش را تنها از خدا و ایمان و جهاد و تقوی و سابقه اسلام نگرفته باشند، چه بی شک هنوز مردمی که شخصیت روحی و عاطفی و وجدان پنهانیشان در جاهلیت شکل گرفته است، در اسلام نیز ناخودآگاه چنین خواهد بود. دقیقا این همان تفکری است که امروزه روانشناسان به عنوان وراثت و محیط از آن یاد می کند. وراثت را همه می دانیم، اما تاثیر محیط، آن هم در کدام مرحله سنی؟ روانشناسان رشد، چگونگی تکوین ساختار شخصیت را در دوران کودکی و نوجوانی مهمترین مرحله رشد یک انسان می دانند.

علی الخصوص در دوران نوجوانی که استانلی هال آن را دوران طوفان و فشار و اریکسون ژران بحران هویت می نامد. در این مرحله سنی به دلیل ترشح هورمون های جسمی و جنسی تغییرات بدنی و فکری در فرد صورت پذیرفته و بلوغ رخ می دهد. دقیقا در این سن است که عدالت و عدالت طلبی، مهرورزی، احساس و تفکر انتزاعی در فرد روی می دهد. در این سن است که فرد در خود احساس ارزش نموده و عزت نفس خویش را بارور می سازد و این دقیقا همان تفاوت عظیمی است که علی(ع) با سایر یاران پیامبر داشت.

علی(ع) او برجستگی خاصی دارد. وی تنها صحابی نامی پیامبر است که با جاهلیت پیوندی نداشته است. نسلی است که با ا سلا م متولد شده و روحش در کنار حامل وحی شکل گرفته. ویژگی دیگر او آن است که دست فقر او را از خانواده خویش در آن دوره خاص سنی که نخستین ابعاد روح و فکر انسان ساخته می شود به خانه پیامبر می برد و تصادفی بزرگ کودک را با داشتن پدر به دست عموزاده می سپارد تا روح شگفت مردی که باید نمونه یک انسان ایده آل گردد در مدرسه ای پرورش یابد که در آن محمد آموزگار است و با درس کتاب قرآن، از همان آغاز با نخستین پیامی که می رسد آشنا می گردد و بر لوح سپیدش خطی از جاهلیت نقش نمی بندد. مرد شمشیر سخن و سیاست، او که احساسی به رقت یک عارف و اندیشه ای به استحکام یک حکیم دارد.

در تقوی و عدل چندان شدید است که او را در جمع یارانش تحمل ناپذیر ساخته و آشنایی دقیق و کاملش با قرآن قولی است که جملگی برآنند. شرایط خاص زندگی خصوصی اش زندگی اجتماعی و سیاسی اش و پیوندی که با پیامبر دارد به ویژه سرشت روح و اندیشه اش هه عواملی است که او را با روح حقیقی اسلا م، با معنای عمیقی که در زیر احکام و عقاید و شعائر یک دین نهفته است و غالبا از چشم های ظاهر بین پنهان می ماند از نزدیک آشنا کرده است. احساسش و بینشش با آن عجین شده است. وی یک وجدان اسلا می دارد و این جزو اعتقاد به اسلا م است.

و اینجاست که پیامبر به حکم الهی علی را جانشین خود اعلا م می کند اما خصوصیات ویژه اعراب که در ابتدای مقاله از قول ابن خلدون آوردم و آن چه که پیامبر والا مقام اسلا م با توجه به چگونگی تکوین ابعاد فکری انسان در شرایط مختلف رشد می دانست و نیز آشنایی با روح حاکم بر جامعه خویش که ساخته بود سرانجام دست به دست هم دادند تا از امتی واحد و دینی کامل اقوامی متفرق پدیدار آورد. به امید آن که علمای اسلا م معنا و مفهوم وحدت و معنای واقعی و درست را دریابند.

نویسنده : عباس سیدکریمی



همچنین مشاهده کنید