یکشنبه, ۱۶ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 5 May, 2024
مجله ویستا

خشونت علیه زنان


خشونت علیه زنان

نوشتار حاضر كه حاصل چهارمین كنفرانس بین المللی در مورد خشونت علیه زنان است, وضعیت زنان قربانی خشونت را اسفناك و روز به روز آن را در حال بغرنج تر شدن می داند, به همین دلیل, بعد از بررسی موضوع, به ارائه پلات فرم پیشنهادی می پردازد تا در صورت امكان از این مصائب بكاهد

دنیای جدید، با همه آب و رنگ‌هایی كه دارد، ماهیتاً انسان را خسته و ناامید از آینده پاك، سالم و بدون جنگ و خشونت كرده است. این یأس‌ها و ناامیدی‌ها واكنش‌های مختلفی را برانگیخته است و نمودار این واكنش‌ها، كنگره‌ها و اجلاس‌های جهانی در مورد مسائلی چون خشونت علیه زنان و كودكان، فقر و گرسنگی، جنگ و آوارگی و مباحث متكثری از این دست است. نوشتار حاضر كه حاصل چهارمین كنفرانس بین‌المللی در مورد خشونت علیه زنان است، وضعیت زنان قربانی خشونت را اسفناك و روز به روز آن را در حال بغرنج‌تر شدن می‌داند، به همین دلیل، بعد از بررسی موضوع، به ارائه پلات فرم پیشنهادی می‌پردازد تا در صورت امكان از این مصائب بكاهد.

● خشونت علیه زنان

«یك جهان با چهار میلیون نفر را فرض كنید كه به طور اتفاقی دچار بیماری‌های حاد و مزمن شده‌اند. بیماری‌ای كه عامل دردهای مستمر و دائمی است و زخم و رنج‌های بسیاری را به دنبال دارد، اما قدر‌ت‌ها هیچ امكانی را برای مبارزه افراد با بیماری و تهدید ایجاد نمی‌كنند، مسأله‌ای كه سنگینی‌اش را بر جامعه تحمیل كرده است و بسیاری، كه در سكوت، درد می‌كشند.»

جوزف بیدن، رئیس سابق كمیسون قضایی سنای آمریكا، مطالب فوق را در اجلاس به طور خاص در مورد ایالات متحده آمریكا بیان می‌كند. وی معتقد است كه در آمریكا مهم‌ترین معضل، خشوت در خانواده است كه اكثر قربانیان آن زنان هستند. در ایالات متحده آمریكا، در هر ۸ ثانیه با یك زن بدرفتاری می‌شود و در هر ۱۰ ثانیه، یك زن مورد تجاوز قرار می‌گیرد.

طبق گزارش تهیه شده در ۱۹۹۲، كه به وسیلهٔ كمیسیون قضایی سنای آمریكا تهیه شده است، قربانیان خشونت زناشویی بسیار بیشتر از تصادفات رانندگی هستند.

«علی‌رغم این مسئله، ما از گستردگی و وخامت مشكل غافل هستیم، اگر فردا، روزنامه‌ها با یك تیتر بزرگ بنویسند كه یك بیماری جدید، در طول سال گذشته چهار میلیون نفر از شهروندان را به شدت بیمار كرده است، وخامت وضعیت از نظر هیچ‌كس دور نخواهد ماند؛ به علاوه هنگامی كه اعلام شود، سه چهارم قربانیان خشونت، زنان هستند، مسئله هشدارها برای همگان روشن می­شود.»

● یك مشكل جهانی

همه جا و در همهٔ زمان‌ها زنان قربانیان تجاوز بوده‌اند. هنوز هم آن‌ها مورد رفتار خشونت‌آمیز قرار گرفته یا مورد ضرب و شتم و آزار جنسی قرار می‌گیرند و یا از سوء قصدها در امان نیستند.

در اكثر جوامع، خشونت مبتنی بر مالكیت است كه نسبت به جنس زن از سوی شوهر تصور می­شود و مجرمین و تبهكاران از مجازات مصون می‌مانند و حداكثر با عذرخواهی آن‌ها مسئله فیصله می‌یابد.

در بعضی از كشورها، برای مرد حق تأدیب زنشان را حتی تا مرحله «حق كشتن زن» در نظر گرفته­اند.

در اجلاسی كه در مورد زنان مورد ضرب و جرح قرار گرفته در گینه نو برگزار شد، مطالبی بیان شد كه مضمون آن این است. «زدن زن توسط شوهر، یك امر پذیرفته است و بحث در این مورد، تلف كردن وقت محسوب می­شود.»

این­گونه اشكال خشونت، اغلب سرّی و بی­سر و صدا و البته همراه با انكار هستند. موارد بدرفتاری­های ناشی از مالكیت نسبت به جنسی مؤنث، به ندرت اعلام می­شوند و ثبت می­گردند. یك مطالعه دولتی به وسیله نشریه «روان­شناسی آمریكا» بیان می­كند كه در ایالات متحده، تنها ۲% آزارهای جنس در خارج خانواده صورت می­گیرد و ۶% خشونت­ها به وسیله افراد بیگانه صورت گرفته است. جالب است بدانیم كه تنها ۵ تا ۸% تجاورات جنسی نسبت به زنان بزرگسال، به پلیس اعلام شده است. به علاوه نشریه مزبور اعلام داشته است كه اغلب اطلاعات حاصله بیانگر وخامت مشكل است كه می­تواند به سرعت گسترش و تنوع یابد. وضعیتی كه ایجاد شده است (مخصوصاً به كمك مطالعات اخیر) اطلاعات و تحلیل­های مناسبی را در مورد خشونت علیه زنان نشان می­دهد، موضوعی كه در سال ۱۹۹۴ هم در «بانك­های اطلاعاتی» ثبت شده است.

تحقیقات در چندین كشور بیانگر ۲۵ تا ۵۰% زنانی است كه توسط شركای جنس­شان مورد بدرفتاری قرار گرفته­اند و اكثراً هم دچار فشارهای روحی و روانی شده­اند.

در اكثر كشورها، آزار جنسی به طور وسیعی دامنه­دار است. در كانادا، مطالعه روی یك نمونه ۴۲۰ نفری زنان نشان داد كه ۵۴% آن­ها حداقل یك تجربهٔ ناخواسته، قبل از ۱۶ سال داشته­اند و ۵۱% هم بیان كرده­اند كه قربانی آدم­ربایی شده­اند. در ۲۵% موارد، زنان قربانی كه دچار بدرفتاری شده­اند، از سوی شركای خود به مرگ هم تهدید شده­اند.

● تعریف خشونت علیه زنان

در دسامبر سال ۱۹۹۳، مجمع عمومی سازمان ملل برای تعریف خشونت­های مبتنی بر مالكیت نسبت به جنس مؤنث، به توافق رسید و با عنوان «بیانیه طرد خشونت علیه زنان» به تعریف خشونت پرداخت. در این بیانیه، خشونت علیه زنان چنین تعریف شده است: هر عمل خشونت­آمیز نسبت به جنس مؤنث و هر فعلی كه منجر به ضرر نسبت به زنان یا دردهای جسمانی، جنسی، روانی شود و همچنین تهدید به چنین افعالی، خشونت علیه زنان محسوب می­شود. در ادامه اعلامیه، با احصای اعمال و اشكالی از خشونت می­پردازد كه منجر به خشونت علیه زنان می­شود:

۱- خشونت فیزیكی، جنسی یا روانی، چه در داخل خانواده­ها و چه در جامعه كه شامل ضربات منجر به جرح؟ بدرفتاری­های جنسی نسبت به كودكان و جنس مؤنث، خشونت نسبت به اموال زن، خشونت­های زناشویی، ایجاد نقص­های ژنتیكی و سایر رفتارهای مضر به حال زن؛

۲- خشونت­های غیر زناشویی؛

۳- خشونت­های مربوط به بهره­كشی؛

۴- آزار جنسی، منزوی ساختن درمحل كار و مراكز و سازمان­های دولتی یا غیر دولتی و هر جای دیگر؛

۵- قوادی؛

۶- روسپیگری؛

۷- خشونت­های ناشی از اعمال حاكمیت دولت؛

طبق نظر بعضی از متخصصان و مدافعان حقوق زنان، این حمایت­ها شكل كلی و فراگیر دارد و تنها شامل اعمال افراد و حكومت­ها نمی­شود بلكه عدم قانون و فقدان سیاست­ها و نابرابری­های اجتماعی را كه می­تواند خشونت محسوب شود نیز شامل می­گردد.

در تحقیقی كه برای بانك جهانی با كمك جك لین پیتانی و آدریال ژرمن و لری هیز و یك­نیم از انستیتوی باسینیك در مورد «سلامتی زنان واشتنگتن» صورت گرفت، اعلام گشت كه تعریف بیان شده توسط مجمع عمومی اجازه نمی­دهد كه فراتر از آن تعریف و موارد احصا شده، موارد دیگر را خشونت بدانیم، در حالی كه خشونت­های نسبت به زنان، فراتر از موارد مذكور در بیانیه است. طبق نظر خانم هیز، تعریف خشونت باید حول ۲ محور اساسی «اجبار» و «زور» بیان گردد؛ مسئله­ای كه مبیّن یك رفتار خشونت­آمیز از یك رفتار ساده تحمیلی است. هیز و همكارانش به بیان تعریفی دیگر از خشونت علیه زنان می­پردازند:

«تمام به كارگیری­های اجباری، چه به صورت معنوی و چه مادی، تمام الزامات و محرومیت­های خطرزا برای سلامتی زنان یا دختران كه منجر به خسارت مادی و روانی می­شود، تحقیر كردن شخصیت و رفتارهایی كه موجب محدودیت آزادی و منجر به استعمار زن می­شود.»

خشونت­هایی كه در جریان جنگ­ها رخ می­دهد، بسیار شایع است. طبق بررسی­ای كه توسط اتحادیه اروپا صورت گرفته است، ۰۰۰/۲۰ زن در بوسنی در یك ماه اول، مورد خشونت صرب­ها قرار گرفتند؛ علاوه بر این، چندی بعد، در یكی از درگیری­های كامبوج، تنها در یك شهر، به اكثر زنان شهر تجاوز شد. این­گونه خشونت­ها در لیبریا، اوگاندا، پرو و سومالی هم سابقه دارد.

در كشورهای متعددی، هنوز هم خشونت علیه دختران نابالغ و بالغ، بسیار شایع است. در بارید از هر۳ زن، یك زن و حدود ۲% مردان، چه در كودكی یا بزرگسالی، دچار بدرفتاری­های شدید شده­اند. در پرو (براساس گزارشی) ۹۰% مادران جوان ۱۶- ۱۲ سال، به وسیلهٔ مردان و مخصوصاً پدر یا پدرشوهرشان مورد خشونت قرار گرفته­اند. در كاستاریكا، ۹۵% زنان بیمار بالغ كمتر از ۱۵ سال كه به بیمارستان منتقل شده­اند، دچار زنای محارم گشته­اند.

در بعضی از كشورها، بدرفتاری با اموال زن بسیار رایج است. در هند یك رسم بسیار غالب این است كه شوهر یا خانوادهٔ او، اموال زن را آتش می­زند. طبق اطلاعات پلیس هند، در سال ۱۹۹۰، ۴۸۳۵ زن دچار چنین وضعیتی شده­اند، تنها به این دلیل كه خانواده آن­ها، جهاز و اموالی را كه قول داده بوده­اند، فراهم نكرده­اند. در شهر بمبئی، ۲۰% زنان متوفی ۴۴- ۱۵ ساله، دچار آتش­سوزی شده­اند.

بیشتر اعمال خشوت­آمیز نسبت به زنان از سوی خانواده و اطرافیان آن­ها صورت می­گیرد. ۷۰% موارد بدرفتاری نسبت به زنان كه در كلانتری­های ساتو یاتولو به ثبت رسیده است در خانه صورت گرفته و همچنین در سانتیاگو، حدود ۷۵% ضربات منجر به جرح نسبت به زنان، در خانه بوده است. در كانادا، ۶۲% زنان، از سوی شوهرانشان مورد بدترین رفتارها قرار گرفته­اند.

به خوبی می­دانیم كه خشونت در هنگام حاملگی، یكی از مهم­ترین دلایل سقط جنین یا وزن ناكافی كودك متولد شده است. در مكزیكو، تحقیقی كه روی ۳۴۲ نفر از زنان صورت گرفت، ۲۰% زنان كتك خورده از ضربه به ناحیهٔ شكم، دچار سقط جنین یا دردهای مزمن شده­اند. در كاستاریكا، ۴۹% از ۸۰% از زنان كتك خورده، بیان می­كنند كه هنگامی كتك خورده­اند كه باردار هم بوده­اند و در ۵/۷ درصد آن­ها، نتیجهٔ سقط جنین بوده است. مطالعه بر روی سلامتی زنان دچار خشونت در بعضی از كشورهای دیگر به شرح زیر است:

- در ایالات متحده آمریكا، ۲۰% زنان بزرگسال قربانی خشونت و تجاوز شده­اند.

- در پرو، ۷۰% جرائمی كه به پلیس اعلام شده است، مربوط به زنانی است كه توسط شوهرانشان به شدت كتك خورده­اند.

- در نروژ ۲۵% زنانی كه دچار امراض زنان شده­اند، متحمل آزار و خشونت­های شریك جنسی­شان شده­اند.

- تایلند، در قسمت­های حاشیه­نشین شهر بانكوك، ۵۰% زنان متأهل، به طور متناوب و كاملاً عادی كتك می­خورند.

● چرا زنان موضوع بحث هستند؟

«زن همچون یك مادیان است كه من آن را می­خرم و حق سواركاری با آن را دارم و اگر هم دلم خواست، می­توانم آن را بزنم.» این ضرب­المثل اگرچه بسیار قدیمی است ولی هنوز هم به كار می­رود. بسیاری از مردان، چون روز سخت یا ناهنجاری دارند یا علت دوندگی­ها و زندگی سخت را متوجه زنشان می­بینند، زنشان را می­زنند. استفاده از الكل و مواد مخدر یكی از دلایل مهم در اعمال خشونت علیه زنان است؛ همچنین فاكتورهای اقتصادی و اجتماعی همچون بی­كاری، مشكلات مالی، بی­نظمی و شرایط نامطلوب كار، نقش مؤثری را در ایجاد این خشونت­ها ایفا می­كند. بعضی از محققین ابراز داشته­اند كه خشونت، نتیجهٔ رفتارهای ناشی از دوران كودكی است؛ شوهران خشن، غالباً والدین خشن و ناراحتی داشته­اند. در واقع، بنا بر یك مطالعهٔ آمریكایی، مردانی كه در كودكی از سوی والدینشان مورد ضرب و شتم قرار گرفته­اند، سه برابر بیش از سایرین، زنانشان را می­زنند و ده برابر بیشتر، زنانشان را مورد ضرب و شتم قرار می­دهند. مردانی كه متهم به آتش زدن زنانشان هستند. بارها می­كوشند تا مسئولیت خودشان را ناشی از رفتار تحریك­آمیز زنشان بیان كنند و جالب این­كه بیش از ۴۰% آن­ها حداقل یك ­بار شاهد آتش زدن یك انسان، به خصوص یك زن بوده­اند.

در مطالعه­ای دقیق روی وضعیت­های مختلف، محققین دریافتند كه خشونت­ها اغلب مربوط به عدم امكان انجام دادن كاری یا قبول نكردن خواسته­ای از خواسته­های شوهر است. براساس این تحقیق كه توسط نشریهٔ انگلیسی «مجلهٔ جنایت» چاپ شد، شوهر یا شریك جنسی، زن را به دلیل احساساتی كه آن­ها را تحریك می­كند، مورد خشونت قرار می­دهند: «این زن بسیار پر حرف است یا بسیار ساكت است؛ خیلی جذاب است یا اصلا ً جذابیتی ندارد؛ خیلی قانع است یا تمامیت خواه است؛ خیلی حامله می­شود یا چرا حامله نمی­شود و ....»

در برخی كشورها، مستی ضارب به عنوان یك عامل مخففه مجازات خشونت با تجاوز علیه زنان محسوب می­شود. در سپتامبر ۱۹۹۴، دادگاه عالی كانادا، محكومیت مردی را لغو كرد كه بعد از مصرف مقدار متنابهی الكل، یك زن ۶۵ ساله را از روی صندلی چرخ­دار واژگون ساخت و به او تجاوز كرد.

منبع: WWW. Unicef. Org

منبع: ماهنامه سیاحت غرب، شماره ۳۵

گزارشی از چهارمین كنفرانس جهانی زنان


شما در حال مطالعه صفحه 1 از یک مقاله 2 صفحه ای هستید. لطفا صفحات دیگر این مقاله را نیز مطالعه فرمایید.