چهارشنبه, ۱۹ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 8 May, 2024
مجله ویستا

عرضهٔ گناه در محضر خدا


عرضهٔ گناه در محضر خدا

یکی از صالحین به فرزند خود گفت‎: مرا به تو حاجتی است‎. پسر گفت‎: هر چه بفرمایی اطاعت‎ می‎کنم‎. پدر گفت‎: شب که به منزل می‎آیی هر چه از هنگام خارج شدن از منزل گفته و انجام داده‎ای برایم‎ …

یکی از صالحین به فرزند خود گفت‎: مرا به تو حاجتی است‎. پسر گفت‎: هر چه بفرمایی اطاعت‎ می‎کنم‎. پدر گفت‎: شب که به منزل می‎آیی هر چه از هنگام خارج شدن از منزل گفته و انجام داده‎ای برایم‎ نقل کن‎. پسر قبول کرد.

شب که آمد شروع به نقل کرد، تا رسید به حرف‎های زشتی که زده بود و کارهای ناروایی که انجام داده‎ بود، از پدر خجالت کشید که بگوید. دست پدر را بوسید و گریه کرد و گفت‎: ای پدر از این حاجت بگذر و جز آن هر چه بفرمایی اطاعت می‎کنم‎. زیرا از تو خجالت می‎کشم‎.

پدر فرمود: ای پسر من بندهٔ ضعیف و عاجزم از من خجالت می‎کشی‎، ولی فردای قیامت در محضر رب العالمین چه خواهی کرد. این موضوع و موعظه سبب توبهٔ پسر گردید.

امیرالمؤمنین‎(ع‎) در نهج البلاغه می‎فرماید: کاری که می‎خواهی انجام دهی‎، حرفی که می‎خواهی‎ بزنی چنان باشد که فردا بتوانی آن را بخوانی‎.

آیا می‎توانی فردا بخوانی که در فلان روز فحش دادم‎؟ در فلان روز کار زشت را انجام دادم‎؟

پس اگر نمی‎توانی چرا؟!... هم اکنون در فکر باش‎.