سه شنبه, ۹ بهمن, ۱۴۰۳ / 28 January, 2025
چرا داستان های ترسناک می خوانیم
ادبیات وحشت از گونههای پرفروش و پرخواننده ادبیات داستانی در همه جای جهان است. اگرچه اینگونه ادبیاتی در ایران چندان مورد توجه قرار نگرفته است، اما ترجمههایی که از آثار ادبی اینگونه در ایران صورت گرفته درکنار اقتباسهای سینمایی از این آثار همواره در فهرست آثار مورد اقبال خوانندگان بوده است.
در نوشتهای که میخوانید و به انگیزه اعطای جایزه ادبی نگاشته شده است، به تاریخچه آثارگونه وحشت و وضعیت آن در دهههای اخیر پرداخته شده است.
هفته گذشته مراسم اعطای جایزه ادبی برام استوکر که به اسکار وحشت شهرت دارد، در ایالت سالت لیک آمریکا و در چارچوب جشنواره جهانی آثار ژانر وحشت برگزار شد.
این جایزه ادبی در سال ۱۹۸۷ توسط انجمن نویسندگان ژانر وحشت (HWA) و به منظور بزرگداشت یاد و خاطره برام استوکر خالق کتاب دراکولا راه اندازی شده است. جایزه ادبی برام استوکر هر ساله از سوی اعضای این انجمن به نویسندگانی تعلق میگیرد که سهم عمدهای در شکلگیری ادبیات ژانر وحشت داشته باشند اما از آنجایی که در آغاز، برخی اعضای این انجمن از جمله دان کونتس به دلیل ترس از ایجاد میدان رقابت در این زمینه تمایل چندانی به تاسیس این جایزه نداشتند، لذا با توافق اعضای انجمن، این جایزه هرساله به نویسندگان جدید و کسانیکه تاکنون مورد تقدیر قرار نگرفتهاند اعطا میشود.
علاوه بر آن طبق توافق اعضا هدف از اعطای جایزه ادبی برام استوکر گزینش تنها یک فرد به عنوان بهترین نویسنده سال نیست بلکه هدف آن است که آثار برجسته در زمینههای مختلف هنری که به موضوع وحشت، پرداختهاند مورد تقدیر قرار گیرند. جایزه ادبی برام استوکر به آثاری که در رشتههای رمان، داستان کوتاه و فیلمنامه نوشته شده باشد اعطا میگردد. برندگان امسال این جایزه ادبی جان کاربنتر و روبرت واینبرگ بودهاند.
● تاریخچه ترس در ادبیات
تلاش انسان برای ترسیم وحشت قدمتی دیرینه دارد. بهطوریکه بر دیواره غارهای کشف شده از عصر حجر نقاشیهایی به چشم میخورد که حاکی از روایت داستانهای هراس انگیز توسط ساکنان این غارهاست. علاوه بر آن در تمامی اعصار نویسندگانی دیده میشود که با وجود ارتباط نداشتن با این نوع ادبیات همواره کوشیدهاند مولفههای آشنای این گونه ادبی را در آثار خود بهکار برند.
از جمله این آثار میتوان به کمدی الهی دانته ( ۱۳۲۱ -۱۲۹۰) فاوست گوته(۱۸۰۸ -۱۷۸۰) و بازی تمام است اثر ژان پل سارتر(۱۹۴۷) اشاره کرد.
به طور کلی درونمایه ادبیات وحشت آن ترسیم رخدادهای مافوق طبیعی است و موضوعاتی که در این گونه بیشتر مورد توجه نویسنده است قتل، خود کشی، ترس، دیوانگی، ارواح، خون آشامها و هیولاها را در بر میگیرد.
از اواسط قرن نوزدهم و پس از آن به موازات شکل گیری داستانهای علمی تخیلی در نیمه دوم سالهای ۱۹۲۰ شاخهای از ادبیات وحشت ظهور کرد که به شناخت رو به رشد علوم طبیعی اشاره داشت.
شخصیتهای اصلی داستانهای شکل گرفته بر پایه این نوع از ادبیات وحشت، الزاماً ارواح پس از مرگ نبودند بلکه بیشتر شامل موجوداتی خفته در اعماق جنگلها، غارها، موجودات فضایی و یا حتی موجودات ساخته شده از سوی خود انسانها در آزمایشگاه میشد.
از نویسندگان مطرح این شاخه از ادبیات وحشت میتوان به روبرت استیونسون ( ۱۸۹۴ ۱۸۵۰) و برام استوکر ( ۱۹۱۲-۱۸۴۷) صاحب کتاب دراکولا اشاره کرد؛ کتابی که بدون آن مجموعه ادبیات وحشت فصل مهمی از تاریخ خود را کم داشت.
هر چند این کتاب در نخستین چاپ خود در سال ۱۸۹۷ با جلدی زرد رنگ منتشر شد. (رنگی که در آن زمان معرف آثار ادبیات هرز نگاری بود؛ اما بزودی با استقبال مخاطبان به جایگاه حقیقی خود درژانر وحشت دست یافت و استقبالهای سینمایی از آن نام دراکولای خونخوار را به نامی مهم در ادبیات وحشت تبدیل کرد.
از نویسندگان عصر حاضر ادبیات وحشت که شهرتی بینالمللی دارند میتوان، به ایزابل آلنده،خورخه لوئیس بورخس، جیمز هربرت،ریچارد لیمون، جان شرلی و بسیاری دیگر اشاره کرد، اما در این میان یکی از بزرگان عرصه ادبیات وحشت که هم اکنون از وی به عنوان موفق ترین نویسنده رمانهای ژانروحشت در سراسرجهان یاد میشود، استفان کینگ (۱۹۴۷) است.
وی سطحیترین تفاوت را فضای حاکم بر رویداد رمان و فضایی که حادثه در آن روی میدهد میداند. در رمانها و فیلمهای قدیمی ژانر وحشت نظیر داستانهای دراکولایی، حادثه در گورستانهای متروک، قلعههای دور افتاده،جنگلهای تاریک و کوهستانهای دور روی میدهد.
شخصیتهای اصلی این نوع رمانها، اشراف زادگان و قشرهای وابسته به طبقات بالای جامعه انگلیسیاند که در فضایی کاملا غیرواقعی، به دور از حقیقت و البته باور نکردنی ظاهر میشوند. این در حالیاست که رمانهای مدرن ژانر وحشت در عین به کارگیری مولفههای آثار قدیمی به گونهای متفاوت عمل میکنند. در اواخر سالهای ۸۰ روندی در ادبیات وحشت پدید آمد که نویسندگان با تاکید بر فضای واقعی حاکم بر یک رویداد، به ترسیم وحشت در آثار خویش روی آوردند.
از جمله استفان کینگ که طریقه خاص وی اغلب ترسیم شهری کوچک از شمالشرق آمریکاست. شخصیتهای وی غیر از فیگورهای وحشت کاراکترهایی طبیعی به عبارت بهتر انسانهایی همچون من و تو هستند که ترس و وحشت به ناگاه درون این فضای کاملا معمولی راه مییابد و همه چیز و همه کس را فرا میگیرد.
در بسیاری از رمانهای استفان کینگ کاراکتر وحشت در اواخر رمان فعال میشود هر چند برخی اوقات نیز کاراکتر وحشت پس از یک سوم کتاب ظاهر میشود و این در حالی است که برخی رمانهای وی بیش از ۱۰۰ صفحه هستند!
به این ترتیب پیش از آنکه وحشت اصلی در داستان آغاز شود خواننده با مجموعه وسیع و کاملی از شخصیتهای تا حد امکان قابل همزاد پنداری، روبهرو میشود.
● از آپولو به دیونیز
به اعتقاد استفان کینگ، طبیعت بشر از ۲ بعد مجزا تشکیل شده است: یک بعد آشنا و ساده که کینگ از آن به عنوان بعد آپولویی یاد میکند و یک بعد دیگر که بعد اسرار آمیز، پنهانی و به اصطلاح بعد دیونیزی روان بشر به شمار میرود. منظور از آپولو اندیشه، نظم و نوعی زندگی بر اساس معیارها و عادات روشن و عقلانی است.
به عقیده کینگ بعد آپولویی وجود انسان ساختار ظاهری وی است که بر اساس ضوابط اجتماعی رفتار کرده و خود را همانگونهای شکل میدهد که جامعه انتظار دارد. وی در تشریح این نظریه به بخشهایی از داستان دکتر جکول و آقای هید اثر روبرت استیونسون اشاره میکند.
در این داستان پروفسور دکتر جکول معجونی اختراع میکند که بوسیله آن میتواند بعد پلید و ناخوب من وجودیاش را آشکار کند. به این ترتیب دکتر جکول عاقل، دانشمند، منظم و شریف و به عبارت بهتر دکتر جکول آپولویی تبدیل به دکتر هید میشود. از این رو به عقیده کینگ ترسیم وحشت در حقیقت برای خواننده ( یا بیننده) زمینه تجربه احساساتی را فراهم میکند که در زندگی حقیقی قادر به تجربه آنها نیست چرا که یا ابزار آن را در اختیار ندارد و یا جامعه این اجازه را به وی نمیدهد.
به عبارت دیگر، با تجربه این احساسات منزلت و وجهه اجتماعی او خدشهدار میگردد. شخصیتهای آثار استفان کینگ به عنوان یک نویسنده رئالیستی عصر حاضر ژانر وحشت، اغلب آمریکایی و مطابق با منش انسانهای متوسط و بسیار مشابه کاراکترهای سریالهای تلویزیونی آمریکاست.
در حقیقت وی آگاهانه مولفههای بسیاری را از سریالهای آمریکایی و از فرهنگ مردمی وارد آثارش میکند تا به این وسیله خواننده بتواند خود را بسرعت با فضا و درونمایه رمان تطبیق دهد. شهرهای کوچک خانهها، خیابانها و سوپر مارکتها در رمانهای او کاملا مطابق با امور روزمره یک شهر کوچک آمریکایی است.
بر این اساس وقتی یک نوجوان یا جوانی که با فضای سریالهای بیشمار آمریکایی آشنایی دارد، رمانی از استفان کینگ را بهدست میگیرد که شخصیت اصلی آن نوجوان یا جوان هم سن وسال خود اوست میتواند به محض خواندن چند سطر نخستین کتاب خود را درون فضای رمان قرار داده و زندگی شخصیتهای تخیلی آن را احساس کند و حتی با کاراکترهای مورد علاقهاش ارتباط دوستی بر قرار کند و با تهدید زندگی آنها وی نیز دچار وحشت و هراس میگردد.
رمانهای استفان کینگ اغلب بلند و به تفصیل به شرح واقعه میپردازد به طوری که تا حد امکان بیشتر جزئیات درباره همه شخصیتهای داستان ذکر میشود از این رو خواننده میتواند دنیای درونی کاراکترها را به خوبی و با تمام جزئیات مجسم کند.
هر چند که به گفته برخی کارشناسان استفان کینگ کم و بیش به اجبار چنین تکنیکی را در آثارش به کار میبرد چرا که در رمانهای وی (به طور کلی در تمامی رمانهای مدرن ژانر وحشت) وحشت انعکاس یک ترس، یک شوک روحی و یا نوعی روان پریشی است که انسانها ممکن است در زندگی عادی و واقعی خویش نیز احساس کنند.
ممکن است این پرسش مطرح شود که چرا یک خواننده عاقل با وجودی که میداند آنچه وی در یک رمان وحشت میخواند نمیتواند وجود خارجی داشته باشد؛ با این حال با خواندن آن احساس وحشت به وی دست میدهد؟ استفان کینگ این پرسش را اینگونه پاسخ میدهد که براساس یک مکانیسم خود دفاعی روانی در انسان، ترسیم دوباره رویدادی که در گذشته به ایجاد شوک روحی منجر شده است باعث میشود انسان بهطور طبیعی در مقابل آن از خود دفاع و از تجربه مجدد آن، رویداد خودداری کند، حتی اگر در تخیل روی داده باشد.
● وحشت از گم شدن معنویت
استفان کینگ به این پرسش که چرا انسان طبیعتا علاقه دارد با وجود امور وحشت انگیز حقیقی بسیاری در جهان همواره به امور وحشتزای آغشته به تخیل بیندیشد؛ چنین پاسخ میدهد که ما با ترسیم وحشت در حقیقت زمینه آمادگی کنار آمدن با وحشت حقیقی را در وجود خویش فراهم میکنیم.
بر اساس این تعریف، وحشت نیز به مانند تراژدیهای یونانی کارکردی اجتماعی- روانی مییابد. این به آن معناست که یک نویسنده ژانر وحشت میباید در گزینش و نمایش نمادهایش مهارت بالایی داشته باشد.
در غیر این صورت هرگز قادر به ترسیم وحشتی به تمام معنا نخواهد بود. علاوه بر آن بسیار حائز اهمیت است که نویسنده از شم تداعی بالایی نیز برخوردار باشد و از آنجا که شیوه تاثیرگذاری نمادها در این نوع ادبیات به گونهای غیر مستقیم لحاظ میشود لذا نویسنده باید روند رویداد را به گونهای پیش برد که خواننده بتواند به طور غیرارادی احساسات هراس انگیز گذشته را بار دیگر تجربه کند.
به عقیده استفان کینگ شخصیتهای ژانر وحشت سمبل تخطی از یک ضابطه اجتماعی هستند از این رو مخالفت خواننده یا بیننده با این ضابطه که میبایست در عین حال بر اساس آن نیز زندگی کند، موجب نزدیکی وی با شخصیتهای داستان شود.
کینگ معتقد است برای نگارش کتابی که از سوی میلیونها انسان خوانده خواهد شد پرداختن به ترسهای فردی هرچند ضروری اما ناکافی است و از آنجایی که در حال حاضر رمانها و فیلمها نوعی رسانه گروهی به شمار میرود لذا نویسنده ژانر وحشت میبایست مقوله ترس و وحشت را در تمامی نسلهای جامعه جهت یابی کند.
به این معنی که درونمایه داستان میبایست قادر باشد بعد آپولویی تمامی افراد جامعه و نه فقط تک تک آنها را دچار وحشت و هراس نماید.
بنابراین، ادبیات وحشت نه تنها در یک خلا تاریخی به سر نمیبرد که نوعی واکنش بر جریانات زمان محسوب میشود. بر این اساس، در دنیای کنونی دیگر نمیتوان از بشقاب پرندههایی سخن به میان آورد که از فضا بشریت را تهدید میکنند، بلکه امروزه صحبت از سبک زندگی نهیلیستی سالهای ۶۰ و ۷۰ است.
آن زمان بسیاری میکوشیدند که خود را به طور کامل از ضوابط،معیارهای اجتماعی، اخلاق و دیگر ارزشها که با وجود حفظ ریشههای دینی از نسلهای پیشین به ارث رسیده بود جدا کنند از این رو جای هیچ گونه شگفتی نخواهد بود که چنین قطع رابطهای با گذشته به شوکی بزرگ منجر شود و از آغاز دهه ۷۰ به ناگاه در قالب وحشتی عظیم در ادبیات ظهور کند.
به این اعتبار، هنر و ادبیات وحشت البته نه در شاخهای که مخاطب خود را تنها و به گونهای آزاردهنده میترساند و در پس این ترس حرفی برای او ندارد میتواند انسان را به معنویتی که در زندگی او گم شده است سوق دهد و به او یادآور کند که تن زدن از اخلاق و معنویت به وحشتی تجربه نشده و در عین حال خشن و خونین منجر خواهد شد.
● نام بلند استفان کینگ
آثار کینگ شامل ۴۰ رمان، بیش از ۱۰۰ داستان کوتاه، چندین نوول و فیلمنامه و بویژه کتابی که وی درباره چگونگی نگارش رمانهای وحشت به رشته تحریر در آورده او را به یکی از چهرههای سرشناس ادبیات وحشت مبدل ساخته است و طی این سالها بسیاری از آثار وی حتی برخی از آنها چندین بار به صورت فیلم درآمده است. هم اکنون نیز با وجودی که آثار کینگ به فراوانی سالهای گذشته نیست در آمد سالانه وی در حدود ۵۰ میلیون دلار است.
از این رو جای شگفتی نخواهد بود که بگوییم استفان کینگ نویسندگان و فیلمسازان بیشماری را از دهه ۷۰ تحت تاثیر آثار خویش قرار داده است بویژه که هیچکس تا کنون به مانند او نتوانسته رمان ژانر وحشت را که شکلگیری آن به پایان سالهای ۶۰ باز میگردد به چنین محبوبیتی برساند.
بدون اغراق میتوان ادعا کرد که رمان وحشت از سوی خود استفان کینگ تثبیت پایهگذاری شده و به نقطه عطفی تاریخی رسیده است. وی در کتابی که درباره ادبیات وحشت نگاشته است، بهطور مفصل تکنیکهای ادبی و روانشناسانه به کار رفته در آثارش را توصیف میکند و به تفصیل به بیان تفاوتهای میان رمان وحشت مدرن که در اواخر سالهای ۶۰ پدید آمده با نوع کلاسیک آن نوول گوتیک انگلیسی (مربوط به آغاز قرن نوزدهم) پرداخته است.
زهرا صابری
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست