دوشنبه, ۲۴ دی, ۱۴۰۳ / 13 January, 2025
در تئاتر ایران, نقش زنان قوی تر از مردان دیده می شود
▪ نجاتی زنگین در شهر طرابزون ترکیه بدنیا آمد. در سال ۱۹۷۸م. در رشته ی مهندسی فیزیک از دانشگاه فنی طرابزون فارغ التحصیل شد.
▪ اولین بار او در نمایشی به نام KT? بازی کرد. سپس از سال ۱۹۷۵ در فعالیت های زیر همکاری نموده است؛
▪ تئاتر "چکورچاییر" ? تئاتر TLYD طرابزون- تئاتر شهرداری طرابزون.
▪ چاپ مقالات در روزنامه های مختلف ترکیه.
▪ تأسیس تئاتر هنر طرابزون به همراه دوستش "وارلام نیکولزاده" Varlam N۳۰۵;kolzade ، که خود نیز در بسیاری از نمایش هایی که به روی صحنه می رفتند بازی نمود.
▪ کارگردانی نمایش هایی مثل: "گره"، "حاجی یاتماز"، "تفنگ های جرارآنا"، "دنیا"، "هماهنگی نادرست"، "بلا"، "زیبای جای کثیف"، "بوروکراتها"، "آخری ها"، "شیرین و فرهاد"، "دیروزی ها".
نجاتی زنگین در طول برگزاری بیست و پنجمین جشنواره ی تئاتر فجر به ایران آمد، و راجع به نمایش های ایران و ترکیه سخن گفت. آنچه در زیر می بینید، حاصل گفت و گوی سایت "تئاترما" با ایشان است.
لازم به ذکر است که این گفت و گو در زمان برگزاری جشنواره انجام شد، اما به دلیل ارزش و اعتباری که داشت، صلاح دیدیم، بعد از پایان یافتن جشنواره و با تأمل بیشتری آن را به نظر شما برسانیم.
▪ لطفاً درباره ی تئاتر هنری طرابزون کمی برای ما بگویید؟
- زنگین: این تئاتر را من و دوست گرجی ام آقای نیکولزاده در سال های ۱۹۹۳-۱۹۹۴م. تأسیس کردیم. اولین نمایش ما یک کار گرجی بود که از نمایش های کلاسیک این کشور به حساب می آمد، به نام "رنج داریسپان". نویسنده ی این نمایش "دیوید کیدیا شویلی" است و آقای نیکولزاده آنرا کارگردانی کردند و من هم در آن بازی داشتم. این نمایش بسیار موفق بود و مردم استقبال زیادی از آن کردند. بعدها نمایش های دیگری را به اجرا در آوردیم. از میان آنها مهمترینشان نمایشی بود به نام "سگ قرمز دریایی" از نویسنده ی مشهور قرقیزی "چنگیز آیتسوتُف". کارگردانی آنرا بنده به عهده گرفتم که سعی بر ایجاد نوعی تفاوت میان میزانسن ها و حرکات بازیگران و شیوه ی بازی گردانی با نمایش های پیشینم داشتم. از نمایش های دیگری که در این تئاتر به اجرا در آمد می توان به "آخری ها" نوشته ی "ماکسیم گورکی" اشاره کرد که باز هم کارگردانی آن به عهده ی خودم بود.
اکثر نمایش هایی که ما در طرابزون به اجرا می بریم، راجع به مسائل اجتماعی است و گاهی هم مسائل فرهنگی و سیاسی. به طور مثال همین نمایش "آخری ها" که در رابطه با حکومت و دولت زمان ماکسیم گورکی بود، را به دوره ی خودمان و شهرمان آداپته کردیم و اجرا نمودیم.
▪ چگونه شد که به ایران آمدید؟
- زنگین: در طرابزون به مدت ۷ سال است که فستیوال بین المللی کشورهای محدوده ی دریای سیاه برگزار می شود. در این فستیوال در سال اول ۷ کشور شرکت کردند ولی کم کم تعداد این شرکت کننده ها بیشتر شد و سال قبل به ۱۴ کشور رسید. دو کشور جدیدی که پارسال در این جشنواره شرکت کردند، یکی کشور "یونان" و دیگری "ایران" بود که نمایشی خیابانی را به این جشنواره آورده بود. این گروه تئاتر از طرف شهرداری تهران به فستیوال دعوت شده بودند.
بازی آنها در من اثر بسیار ژرفی گذاشت و تصمیم گرفتم که مردم و فرهنگ ایران را از نزدیک بیشتر بشناسم. در فستیوال فوق بعضی از دوستان ایرانی(از طرف شهرداری تهران) را شناختیم و ارتباطات بسیار خوب و پر فایده ای با آنها پیدا کردیم. این دوستان ما را با جشنواره ی بین المللی تئاتر فجر آشنا کردند و سپس ما را دعوت کردند و ما هم با کمال میل این دعوت را پذیرفتیم. با اینکه مشغله ی کاری بسیاری داشتم، به تهران آمدم، در این سفر، دوست خوب و روزنامه نویسم آقای حیدر کارسان هم با من به ایران آمدند.
▪ همانطور که گفتید، این بار اول است که به ایران می آیید، پیش از آمدن، نظرتان راجع به تئاترکشور ما چگونه بود؟ در این چند روز به چه نتیجه ای رسیده اید؟
- زنگین: جمله ام را باید اینطور آغاز کنم که: هر گونه تصور و تفکری که درباره ی ایران داشتم، در طی این چند روز درست به خلاف آن تغییر کرد. در میان روشنفکران ترکیه که تعداد آنها کم هم نیستند و من هم جزو آنانم و همینطور مردم عادی ترکیه، تصویری خلاف واقعیت از ایران ترسیم شده است. اگر بپرسید که این تصویر چیست؟ باید بگویم که جواب آن بسیار طولانی است و خارج از بحث تئاتری ما است ولی در مورد تئاترایران من پیش از این هیچ چیز نمی دانستم. تنها یک تئاتر خیابانی دیده بودم.
تمام روزنامه ها و مجله های ترکیه را مرتب می خوانم ولی در آنجا نیز، خبر و یا مقاله ای در مورد تئاتر ایران نخوانده بودم. تنها و تنها دو مقاله ی مهم و رپرتاژ خود شما (منظور مصاحبه کننده) را در مجله های ترکیه و سپس در سایت "تئاترما" خوانده بودم، که بسیار مرا تحت تأثیر قرار داد. از اینکه چنین سایتی وجود دارد که بخشی از آن نیز به زبان ترکی اختصاص داده شده است، بسیار خوشحالم و همیشه آنرا تعقیب خواهم کرد.
▪ در ترکیه نگاه هنرمندان ترک به تئاتر ایران چگونه است؟ به طور مثال بعضی از هنرمندان غربی فکر می کنند در ایران زنان نمی توانند فعالیت هنری داشته باشند و یا نمی توانند به روی صحنه ی تئاتر بروند.
- زنگین: من در مورد سینمای ایران چیزهای بیشتری می دانستم چند فیلم ایرانی هم دیده بودم. به نظر من سینمای ایرانی بسیار موفق است و در اصل این را شما در اروپا و دیگر کشورها نیز به اثبات رسانیده اید. ولی عشق من به تئاتر است و تئاتر را در کشورهای کوچک و همینطور کشورهای شرقی تعقیب می کنم. تمام تاریخ تئاتر را در ایران باید یاد بگیرم و از تمامی آنها درس بیاموزم.
آرزوی من کارگردانی یک نمایش ایرانی است. می خواهم نوعی داد و ستد فرهنگی و هنری و صلح و برادری داشته باشیم که این باعث پیوند بندهای فرهنگی می شود. شناختن فرهنگ یک کشور، البته از راه تئاتر هم ممکن خواهد بود.
در مورد سئوال شما صریحاً بگویم که نقش زنان در ایران بیش از مردان دیده می شود. یعنی زنان را در ایران بسیار قوی تر از مردان دیده ام. در ایران زنها پشت سر مردها نمانده اند، بلکه جلوی آنها راه می روند. باید اینطور گفت که شخصیت انسانی زن و یا مرد، ربطی به لباس پوشیدن او ندارد. شخصیت هرکسی با تفکر، اخلاق و آزادی آن شخص در ارتباط است.
البته که من تمامی این خصوصیات مثبت را در زن ایرانی دیدم. بازی های زنها بسیار جذاب تر از مردها است و بازیگران زن تئاتر ایران بسیار حرفه ای هستند. به طور کلی تئاتر ایران بسیار بسیار موفق و خوب است. تحصیلات آکادمیک در میان تئاتری های ایران، باعث دیسیپلین خاصی در آنها گشته است که این فوق العاده است.
▪ در تئاتر ایران محدودیت هایی وجود دارد، مثل نشان دادن رابطه ی زن و مرد، طبق آنچه دیده اید، آیا به نظر شما، این قبیل محدودیت ها توانسته است ضربه ای به تئاتر ایران بزند؟
- زنگین: تئاتر انسان را به انسان با زبان انسانی توضیح می دهد. ارتباط پیشرفته ی یک زن و مرد را در تئاتر تنها نبایست با چهره ی زشت آن نشان داد. باید این حس را به تماشاچی نیز منتقل نمود. در تئاترهای ایران دیدم که کارگردان ها این مسائل را به راحتی حل کرده اند. در تئاتر ایران همه ی مفاهیم موجود است و کارگردانان به استادی از پس آن بر آمده اند.
▪ شما در معیت گروه "کنفرانس شرق" ترکیه ، به اریوان و ارمنستان سفر کردید. در مورد کنفرانس شرق برایمان توضیحاتی دهید.
- زنگین: من متأسفانه با گروه کنفرانس شرق به سفر اریوان ، ارمنستان رفتم. با این کنفرانس در سال ۲۰۰۴ آشنا شدم. در این گروه هرکس با هر تفکری جای گرفته است. وظیفه ی این گروه تماس با فرهنگ های کشورهای شرقی است و تماس با روشنفکران کشورهای مشرق زمین.
از نظر من، سفر ارمنستان بسیار مهم بود. کشورهای شرق با اینکه ریشه ی یکی و یکسان دارند از یکدیگر بسیار دور افتاده اند. علت این امر البته که امریکا و سیاست های آن است و به نظر من چیز دیگری نمی تواند باشد.
به دلیل اینکه با امریکا و سیاست هایش مخالفم، تصمیم گرفتم در سفر ارمنستان به همراه این گروه بروم. این راه راهی است که به برادری و دوستی ختم خواهد شد.
همچنین از نظر من ایران و ترکیه به پلی مانند تئاتر احتیاج دارند. این امر چگونه تحقق خواهد یافت؟ ما سعی می کنیم علاوه بر آنکه تئاترهای خودمان را به ایران می آوریم، از نمایش های ایرانی هم استفاده کنیم. به طور مثال تصمیم داریم حداقل دو نمایش ایرانی را امسال برای فستیوال دعوت کنیم. که یکی از نمایش ها باید صد در صد ایرانی باشد و دیگری می تواند مثلاً تئاتر خیابانی باشد.
بعد ها می توانیم کارهای مشترکی از ایران و ترکیه را در ایران اجرا کنیم. فستیوال هم نباشد ما باید بر روی این خط حرکت کنیم و ارتباطمان را همواره حفظ کنیم. تئاترهای ایرانی می توانند در تمام و یا بعضی از شهرهای ترکیه تور بگذارند. من فکر می کنم اگر تبادل نمایش داشته باشیم خیلی خوب است. یعنی نمایشی از ایران در ترکیه اجرا شود و نمایشی از ترکیه در ایران. این قدمی بسیار بزرگ خواهد بود.
▪ به نظر می رسد که تئاتر غربی از آن نوع اندیشه ورزی و تفکر گرایی تئاتر شرق دور شده و به سمت مردم گرایی و ساده انگاری پیش می رود، در ترکیه تئاتر به چه سمتی حرکت می کند؟
- زنگین: به چنین سئوالی جواب دادن برای بنده نیز بسیار مهم است. خیلی سئوال خوبی را مطرح کردید. وضع تئاتر غربی را من نیز به مانند بسیاری از منتقدین خوب نمی بینم.
تئاتر هنری است که با انسان خلق می شود. دو عامل در بوجود آمدن آن مهم اند، یکی بازیگر و یکی تماشاچی، اگر یکی از این دو عامل نباشند، تئاتر وجود نخواهد داشت. بدون نور مناسب، بدون کارگردان، بدون صحنه و... ممکن است تئاتری را اجرا کنیم، ولی بدون این دو عامل هرگز نمی شود. انسان در تئاتر بسیار اهمیت دارد. به همین دلیل است که من تئاتر را دوست دارم.
تئاتر برایم به مانند یک عبادتگاه است، مانند معبدی مقدس. من تئاتر را اینگونه می بینم. تئاتر غرب با بازیگرانش، کارگردانانش و نویسنده هایش، زحمت بسیاری را برای تئاتر دنیا کشیده است، این را نمی توان انکار کرد. اما این تئاتر در جایی قرار گرفته که درون خویش را تهی نموده است. تئاتری که در آن عشق پاک و مسائل انسانی نباشد از نظر من تئاتری بی فایده خواهد بود.
در مورد تئاتر ترکیه در ابتدا باید بگویم که به چندین شکل است. ما تئاتر کمدی، درام، خیابانی، کلاسیک و وسط بازی داریم و حتی بعضی مواقع تعزیه نیز داریم. این انواع نمایش برای انسان ها همیشه دلپذیر بوده است ولی هم اکنون ترکیه در جمع آنها بیگانه مانده است.
بعضی تئاتر ها هم تجاری هستند که خواهی نخواهی، تئاترهای جدی را نیز تحت تأثیر قرار می دهند. در تئاتر به نظر من آنچه مهم است، زیبایی است. تئاتر چه کمدی باشد و چه درام باید در انتها چیزی را به تماشاگر بدهد. تماشاچی باید از نظر روحی و فکری خوشحال باشد.
باید با خود فکر کند که چه چیزهایی یاد گرفته است، این مسائل در زندگی ام وجود داشت و راه حلی برایشان پیدا کردم. در تئاتر ترکیه بعد دیگر قضیه بعد اقتصادی است. تئاترهای دولتی وضع اقتصادی بسیار خوبی دارند و دولت از آنها حمایت می کند ولی تئاترهای خصوصی از نظر اقتصادی در مضیقه هستند. تئاتر در هیچ کجای دنیا نمی تواند پول درخور توجه کسب کند و این است که در همه جا به تئاتر، کمک مادی می کنند.
تئاتر ایران را به اندازه ی تئاتر غربی و ترک نمی شناسم، ۳ و یا ۴ نمایش ایرانی را تا به حال دیده ام که به نظر من خیلی خوب بوده اند. موضوع آنها بسیار ژرف بوده است و بازی ها بسیار عالی، و این همان تئاتر دلخواه من است. تئاتر ایرانی برای اندیشه ارزش قایل می شود، زیبا است و همه چیز از کارگردانی گرفته تا بازیگری در آن عالی است. ولی درمورد ارتباط این نوع تئاتر با تماشاچی هیچ نمی دانم. تا آنجا که در جشنواره دیدم باید بگویم این ارتباط نیز فوق العاده بوده است. صف های طویل برای گرفتن بلیط مرا بسیار خوشنود می کند.
▪ نظرتان راجع به دولتی بودن یا خصوصی بودن تئاتر چیست؟
- زنگین: در ترکیه در ۱۲ قسمت ازمملکت تئاتر دولتی وجود دارد. این تئاترها همه به تئاتر اصلی که مرکز آن در آنکارا است مرتبط هستند. این مرکز، مهمترین مرکز تئاتر ترکیه است. در کشور ما تئاترهای خصوصی کمک فرهنگی زیادی به تئاتر ترکیه کرده است. در ایران تمام تئاترها دولتی اند. و بسیار شگفت انگیز است که نمایشنامه های نویسنده های بزرگ دنیا هم در آن به اجرا در می آیند. یعنی در ایران از نظر سانسور برای نویسنده محدودیتی وجود ندارد و این فوق العاده است. به همین دلیل است که احتیاج به تئاتر خصوصی در ایران محسوس نیست و فکر نکنم تئاتر خصوصی در ایران معنی و مفهوم داشته باشد.
▪ استاد از اینکه وقتتان را در اختیار ما گذاشتید بی نهایت ممنونیم.
- زنگین: بنده هم از شما بسیار سپاسگزارم.
گفت و گو از: عطا ابراهیمی راد
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست