شنبه, ۴ اسفند, ۱۴۰۳ / 22 February, 2025
اندوه های کوچک خواهی نخواهی

«پرنده بودن» مجموعهای از سرودههای علی عباسنژاد است که امسال پس از برگزاری مراسم چهرهگشایی در سرای اهلقلم به بازار کتاب عرضه شده است. وی در این مجموعه، گزیدهای از غزلها، چهارپارهها، نوخسروانیها، رباعیها و سرودههایش رادر گونههای دیگر گرد آورده است.
در این نوشتار به ویژگیهای این کتاب و سرودههای این شاعر جوان پرداخته شده است.
این سالها عادت کردهایم به اینکه مجموعههای شعر شاعران جوان را با شکل و شمایلی نهچندان زیبا و قابل توجه ببینیم. بارها دیدهایم که شاعر جوانی از کمکاری ناشر در انتشار شایسته آثارش گلایه کرده باشد. گویا بسیاری از ناشران همین که کتابی از یک شاعر جوان و گمنام را منتشر کنند، وظیفه خود را انجام شده میدانند.
با این چنین پیش زمینه ذهنی، دیدن کتابی با قامتی برازنده و شمایلی شکیل و موجه چون پرنده بودن باعث میشود پیش از هر سخنی به شاعر و ناشر توامان تبریک بگوییم.
به شاعر برای آنکه قدر و شان شعر خود را چنان دیده است که به ظلمی که گاه بر مجموعههای شعر جوان تحمیل میشود، تن ندهد و به ناشر از آن رو که اعتبار و شخصیت حرفهای خود را در هر صورت حفظ کند.
عباسنژاد در این مجموعه همه جلوههای شاعری خود را ارائه کرده است و قضاوت برای سخن گفتن از مرحله کنونی شاعری او با مروری بر پرنده بودن به صحت نزدیک خواهد بود.
بر این اساس او را میتوان شاعری دید که در سرودن به جای تکیه زدن بر بازیهای زبانی، شعبدهبازی در فرم و ایجاد فضاهای عجیب و غریب بر اندیشه تکیه کرده است.
منظور ما از اندیشه این نیست که عباسنژاد، شاعری فیلسوف یا متفکر است، بلکه منظور این است که او در سرودن، مبنای خویش را به جای دستکاری در فرم و زبان بر بیان دریافتهایش از هستی و پیشینه و پسینه دریافتهایش از زندگی قرار داده است.
او اگر میگوید: نه آفتاب کاملم، نه عین ظلمت
من خوب یا بد نیستم، تنها کمم من
یا:
زیاد مسالهای نیست این که کی برسیم
همین بس است سراپا نیاز جاده شویم
نشان میدهد که دریافت و درنگی از زندگی و موقعیت انسانی خود دارد که خوب یا بد به هر حال حرفی برای گفتن دارد.
● غزلهایی نهچندان شورانگیز
عباسنژاد عمده حجم مجموعهاش را به غزل اختصاص داده است. او در این غزلها در مجموع توانمندی شاعری خود را اثبات نکرده است، جز چند غزل همچون غزلهای ۸۶، ۸۷ و ۱۰۲. در بقیه سرودههای او در این قالب شاعری را میبینیم که بر فراز و فرودهای این قالب تسلط چندانی ندارد و حجم عمدهای از سرودههایش را کارهایی متوسط تشکیل میدهند. او گاه شروعهای خوبی در غزل دارد:
ای سنگها به چشمه جوشان بدل شوید
ای ریگها به موج خروشان بدل شوید
اما این شروع برانگیزاننده و پیشبرنده به این بیت متوسط ختم میشود:
این رود بیگمان به کویری نمیرسد
ای شعرها! دوباره به باران بدل شوید
احساس میشود که شاعر انرژی کافی را برای سرودن غزلی که از ابتدا تا انتها یکدست باشد، ندارد.
مشکل عمده در غزلهای او این است که اینگونه بیتها در آنها انگشت شمارند:
بریدن از همه بندها چه رویایی است
برای من که فقط یک عروسک نخیام
«عباسنژاد» تجربههای شعریاش را تنها به غزل محدود نمیکند از جمله اینکه قالب نوخسروانی را نیز میآزمایدبیتهایی درخشان که بتنهایی بتوانند بار یک شعر را بر دوش بکشند و انگیزش کافی را برای جلب و جذب مخاطب غزل داشته باشد.
او البته دست به تلاشهای مختلفی زده است تا در غزلش حرکتی ایجاد کند. از بازی در روایتهای تاریخی اسطورهها و قصهها (که البته در مواردی چون قصههای دینی و اعتقادی کمی خطرناک هم میشود) گرفته تا استفاده از قافیههای نو و ردیفهای بدیع ولی در مجموع این تلاشها به سرانجامی نمیرسد که رستگاری غزلهایش را در پی داشته باشد.
از سوی دیگر، برخی بیدقتیهای وزنی و زبانی به همین غزلهای متوسط هم ضربه زده است. برای مثال، «این نابرادران عزادار یوسفاند» که کمبود یک هجای کوتاه در آن محسوس است یا آنجا که میگوید: تو را چگونه رها سازد اشتیاق منت که این ضمیر متصل دوم شخص در اینجا معنای تو را میدهد و صد البته یا «ت» یا «تو را» حشو است.
● قالبهای دیگر
«عباسنژاد» تجربههای شعریاش را تنها به غزل محدود نمیکند. از جمله اینکه قالب نوخسروانی را نیز میآزماید.
نوخسروانی قالبی است که در سالهای اخیر برای نخستین بار زندهیاد مهدی اخوانثالث در گزینه شعری که نشر مروارید از او انتشار داد این قالب را پیشنهاد کرد.
او در این گزینه شعر مینویسد: نوخسروانی فرم و قالبی است که هریک ۳ مصرع دارد و هریک شعری است مستقل میتواند ۳ مصرع قافیه داشته باشد، میتواند مصرع اول و سوم ]هم قافیه باشد[ یا هر طور ذوق بپسندد.»
او درباره تفاوت این قالب با رباعی و دو بیتی هم میگوید: هر نوخسروانی برای خود وزنی جداگانه دارد و بالنتیجه کار تنوع بیش میتواند داشت و سراینده آزادی و مجال بیشتر.
نمونهای از نوخسروانیهایی که او در این کتاب عرضه میکند، شعر «لبخند او در خواب» است.
آب زلال و برگ گل بر آب
ماند به مه در برکه مهتاب
وین هر دو چون لبخند او در خواب
عباسنژاد نیز با توجه به گرایشی که این روزها در شعر کوتاه و طرح مانند در شعر امروز ایران رواج یافته است [و البته دلایل آن قابل ذکر است و جای بحث درباره آن در این مجال نیست] این پیشنهاد زنده یاد مهدی اخوانثالث را جدی گرفته و نمونههای خوبی از جمله این دو شعر را به مخاطبانش عرضه کرده است.
خون خزیده در عطش سلول
تک سرفههای در پی هم مجروح
آواز عاشقانه یک مسلول
یا:
ذهن ملول دفتر صد برگ کاهی
پر میشود هر روز با سطر سیاهی
اندوههای کوچک خواهی نخواهی
به نظر میرسد این قالب، قابلیت بیشتری برای توجه و سرمایهگذاری شاعران جوان داشته باشد. این یک پیشنهاد قابل بررسی برای شعر فارسی است که به جای تکیه زدن بر قالبهای گرتهبرداری شده نظیر هایکو نیاز مخاطب امروز را به شعر کوتاه وتصویری که بر پایههای بنیادین اصول شعر دیر آشنای فارسی استوار باشد (نظیر وزن عروضی و قافیه) برآورده کند؛ نیازی که پرنده بودن به آن توجهی شایسته داشته است باید به این لحاظ آن را ستود.
آرش شفاعی
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست