جمعه, ۱۴ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 3 May, 2024
مجله ویستا

نگاهی اجمالی به تاریخچه موسیقی ایرانی


نگاهی اجمالی به تاریخچه موسیقی ایرانی

موسیقی آدمیان نخستی به هر شکل و صورتی که بود جنبه روحانی داشت و وقتی موسیقی به قالب ترکیب در آمد و ریتمیک شد باز هم در ستایش و نیایش خدایان و امور دینی به کار افتاد

● چگونگی و زمان پیدایش موسیقی

درباره چگونگی و زمان پیدایش موسیقی میان محققان اختلاف وجود دارد ، اما آنچه محقق به نظر می رسد آدمی قبل از آنکه تکلم و صوت را آموخته باشد با هنر موسیقی کم و بیش آشنا بود زیرا وزنها و آهنگها و حتی آواهائیکه از حنجره اش بر می آمد نخستین گامها در راه پیدایش و ظهور موسیقی بود .در اینکه نخست وزن وجود داشت و سپس صوت به وجود آمد ، تردیدی نیست . اما آلات موسیقی نیز به نوبه خود ابتدا از استخوان و سپس از وسائل زهی مانند روده و تارهای گیاهی سر انجام از سیم ساخته شد .

موسیقی آدمیان نخستی به هر شکل و صورتی که بود جنبه روحانی داشت و وقتی موسیقی به قالب ترکیب در آمد و ریتمیک شد باز هم در ستایش و نیایش خدایان و امور دینی به کار افتاد . موسیقی همواره راه کمال پیمود و مراسم مذهبی ، هم موسیقی و هم شعر و رقص و نقاشی را تحت الشعاع خود قرار داد تا اینکه در قرن ششم پیش از میلاد بوسیله فیثاغورث موسیقی باریاضی در آمیخت و قواعد و اصول خاص و دقیقی یافت و نوسانات و فرکانس های آن فورمول ها و محاسباتی پیدا کرد .

موسیقی در نزد هندیان ، چینیان و مردم آشور و سومر سابقه ای طولانی دارد . در اثر اکتشافات باستان شناسی برخی آلاتموسیقی را یافته اند که ۵۰۰۰ تا ۷۰۰۰ سال سابقه تاریخی دارد. بودائیان اساسآ کتب مذهبی خود را با نوعی موسیقی میخوانند و آداب مذهبی آنان همراه رقص و آواز است . در زمانی که حماسه های همر را برای تشجیع سربازان می خواندند عده ای نوازنده بودند که آن اشعار را همراهی می کردند .

در تاریخ یهود نیز به داوود و سلیمان بر می خوریم که حدود سه هزار سال پیش می زیسته اند ، داوود آوازی خوش داشت و سلیمان و پدرش به موسیقی علاقه مند بودند . موسیقی کم کم راه کمال می پیمود. در سال ۹۳۰ میلادی موسیقی تقسیمات تازه ای یافت و با حروف الفبا اصوات را نشان می دادند تا اینکه سر انجام در سال ۱۴۵۰ میلادی نت تکمیل شد و در چهار خط موازی علائم نهادند (دو ، ر ، می ، فا ، سل ، لا ، سی ) این تکامل مرهون و نتیجه موسیقی کلیسایی بود و بعد ها آوازها نیز نام گذاری شد به این ترتیب : کوندوکتوس - موتت - روندل و روتا .شواهدی وجود دارد که همراه با پیشرفت موسیقی فولریک و عامیانه و حماسی نیز در خارج از محیط و انحصار کلیسا رونقی داشت تا اینکه برخی از موسیقی دانان از آهنگهای عامیانه الهام گرفتند . خلاصه اینکه آواز دسته جمعی (کور‌) به وجود آمد و بالا خره فکر ایجاد ارکستراسیون در قرن هفدهم پدیدار گشت .

● دستگاه در موسیقی ایرانی

صاحبان نظر در موسیقی ایران، در مواجه با واژه‌ی « دستگاه»، سعی نموده تأملی در این کلمه داشته و هر یک به فراخور حال و ذوق خود برداشتی از این واژه داشته‌اند. چه بسا که تمامی آن‌ها در توجیه خود ذیحق بوده‌اند و برداشتشان صحیح.

در این خصوص زنده‌یاد استاد حنانه از یک درشکه و یک ساختمان به عنوان یک دستگاه نام می‌برد و دستگاه را چنین تعریف می‌کند: مجموع اجزاء یک آهنگ که در یک گام یا مقام با حفظ فواصل خاص آن مورد استفاده قرار گرفته باشد.

استاد روح‌الله خالقی نیز دستگاه را به عنوان « آوازهای بزرگ » معرفی کرده‌‌اند و فرهنگ عمید آن را « یک آهنگ کامل موسیقی » بیان کرده است.

اگر اولین و ابتدایی‌ترین آلت موسیقی در ایران را چیزی شبیه عود و تار بدانیم و قبول کنیم که در سرزمین قدیم ایران، برای اولین بار چیزی شبیه عود و تار امروزی ساختند، می‌توان کلمه دستگاه را در ارتباط با این دو نوع ساز بهتر و راحت‌تر بررسی کرد.

با بیانی ساده‌تر در موسیقی ردیف، مجموعه‌ی گوشه‌ها و آوازها و دیگر قطعات منسوب به دستگاهی، تشگیل یک دستگاه را می‌دهند و هر دستگاه نیز بخش مهمی از موجودیت موسیقی ردیفی ایران را تشکیل می‌دهد.اما در اصل، این مجموع گوشه و آواز، بوجود آورنده‌ی دستگاه نیست، بلکه گوشه‌ها و آوازها، شکل گرفته از فرم اصلی دستگاه هستند که به یک معنی و در حقیقت فرزندان و منسوبان دستگاه به حساب می‌آیند نه معنا و مفهوم آن.

برای مثال در گفت‌و گوی معمولی و یا به اصطلاح روزمره‌ی مربوط به موسیقی نیزگوشه‌ی شهناز و حسینی و آواز ابوعطا و ترک به شور نسبت داده می‌شوند و حال و هوای شور را دارند، ولی « دستگاه شور » نیستند.

هر دستگاه را فواصل مشخص نت‌ها در یک گام، فیگور یا حالت خاص یک نت تشکیل می‌هد. و در واقع این حالت نت‌ها و فاصله‌ی آن‌ها هستند که لحن و حال و هوای خاص دستگاه را موجب می‌شوند. بنابراین بر روی دسته‌ی تار، دست نوازنده باید بر روی نت‌های گام آن دستگاه گردش کند (دست‌گاه). و با حالت دیگر نت‌ها کاری نداشته باشد و نوازنده فرض می‌‌کند که آن حالت‌ها اصلا وجود ندارد.

هر قطعه نواخته شده در یک دستگاه « حال و هوای خاص» خود را داراست. و همین خصوصیت برای اهل فن وسیله‌ای‌ست برای تشخیص اهل فن و پی‌بردن به آن دستگاه توسط ایشان.

مبتدیان با مددگیری از جمله و عبارت یا تداعی نغمه‌ای شناخته شده، پی به دستگاه موسیقی می‌برند. اما اهل فن چنین نمی‌کنند. اساتید نیازی به کمک گرفتن از تداعی جمله‌ای ندارند. آنان از درک « حال و هوای خاص » هر دستگاه پی به وجود دستگاه می‌برند. نتیجه می‌گیریم که حداقل در تعریف « احساسی » و خودمانی، کلمه‌ی « دستگاه » با عبارت « حال و هوای خاص » ساده‌تر و مطمئن‌تر و گویاتر است.

دستگاه چارچوبی‌ست از موسیقی که مستقل بوده و نیازی به دیگر دستگاه‌ها ندارد و در بیان احساس سراینده و نوازنده اقتدار کافی دارد.معمولا موسیقی ایران را شامل هفت دستگاه می‌دانند از این قرار: ماهور، همایون، سه‌گاه، چهارگاه، شور، نوا و راست پنج‌گاه. این طبقه‌بندی از چهل پنجاه سال قبل معمول و امروز هم متداول است و ردیف‌های مختلف موسیقی‌دان‌های دوره اخیر از قبیل ردیف مرحوم حسینعلی و میرزاعبدالله و درویش از روی همین ترتیب است.

باید گفت که در میان دستگاه‌های هفت‌گانه‌ی فوق شور از همه بزرگ‌تر است. زیرا هر یک از دستگاه‌ها دارای یک عده آوازها و الحان فرعی‌ست ولی شور غیر از آوازهای فری دارای ملحقاتیست که هر یک به تنهایی استقلال دارد. آوازهای مستقلی که جزء شور محسوب می‌شود و هر یک استقلال دارد از این قرار است: ابوعطا، بیات ترک، افشاری و دشتی.

یکی از آوازهای ایرانی که اسم آن در کتب موسیقی هست آواز اصفهان می‌باشد که آن‌را از متعلقات دستگاه همایون دانسته اند.

دکتر مسعودیه در کتاب ردیف آوازی ایران هر دستگاه را شامل پنج قسمت می‌دانند: پیش درآمد، آواز، چهارمضراب، تصنیف و رنگ که در واقع همان حال و هوای خاص که به تفصیل به آن اشاره شد در تمام این پنج قسمت به وضوح شنیده می‌شود.

سحر میرشاهی