دوشنبه, ۲۲ بهمن, ۱۴۰۳ / 10 February, 2025
مجله ویستا

زندگی هنر یافتن روزنه در تاریکی است


زندگی هنر یافتن روزنه در تاریکی است

گذری در مشکلات اجتماعی نابینایان

انسان موجودی مادی نیست که باید فضایی روحانی را تجربه کند، بلکه موجودی روحانی است و چند صباحی فضای مادی را تجربه می کند. در این صورت است که عالم محضر خداست و انسان نماینده او بر روی زمین و اشرف مخلوقات که تاج بندگی را بر سر دارد و صاحب دلی عاشق است که برای عاشق شدن دلیل نمی خواهد بلکه دل می خواهد. وقتی پای دل به میان کشیده می شود بقیه اعضا و جوارح در رده های بعدی قرار می گیرند.

و حالا کمی هم از بعد معنوی فاصله بگیریم و به قالب انسان و نقص ها و مشکلاتش بیندیشیم. قالبی که با وجود پذیرش روح متعالی در سرویس دهی نقص هایی دارد. نقص هایی که دل عاشق و اندیشه والا و نیاز به حمایت و آرزوی به فعلیت درآمدن مفاهیم آموختن، عدالت، مهربانی و... را از انسان نگرفته است.

خلاصه اینکه در میان اینگونه نقص ها که معلول علتی جسمانی هستند. معلولیت چشم- همان سلطان بدن- و از دست دادن بینایی یکی از سخت ترین معلولیت ها برای معلولان و مسئولیت سازترین آنها برای سایر افراد جامعه است.

در کشور ما ۷۰۰ هزار نابینا و کم بینا زندگی می کنند که مفهوم عدالت اجتماعی در تحصیل، اشتغال، تفریح و حتی داشتن رسانه برایشان به اندازه کافی معنا نشده است. ۷۰۰ هزار شهروند که قانونگذار علاوه بر داشتن حقوق شهروندی برایشان قانون جامع حمایت از حقوق معلولین را نیز در نظر گرفته است. اما کاملا اجرا نمی شود! گاهی بودجه ندارند و گاهی هم تخصص...

البته برای این قشر یک درصدی در کشور ما که نودوپنجمین کشور پیوسته به کنوانسیون حمایت از حقوق معلولان است؛ کارهایی هم صورت گرفته که در برابر نیازمندی ها و شئونات اجتماعی آنها بسیار ناچیز است. به قولی به چشم نمی آید! حال در نظر بگیرید وقتی در کلان شهرها و پایتخت، نابینایان و کم بینایان دچار مشکلات متعددی هستند در شهرها و روستاهای کوچک اوضاع به چه منوال است.

مثلا در قانون جامع حمایت از حقوق معلولان، تحصیل رایگان برای معلولان درنظر گرفته شده است؛ اما برای همه امکان پذیر نیست. در قانون، مناسب سازی شهری پیش بینی شده اما در همه جا لحاظ نشده است. در جامعه، فضاهای فرهنگی برای معلولان مخصوصا نابینایان بسیار محدود است و در فضاهای فرهنگی چون نمایشگاه ها و جشنواره ها برای راحتی آنها تمهیداتی دیده نمی شود.

● توانمندی نابینایان دیده نمی شود

امیرحسین حاجی شاهوردی فوق لیسانس روانشناسی از جوانان کم بینایی است که معتقد است نابینایان و کم بینایان در سطح جامعه و در بیشتر ابعاد فرهنگی و اقتصادی و علمی مورد بی مهری قرار گرفته اند. او با اشاره به اینکه قوانین حمایت از نابینایان زمانی اجرا می شود که اعتبارش تأمین شده باشد می گوید: با وجود تلاش هایی که در این زمینه صورت گرفته است اما هنوز شاهد اجرای کامل مهم ترین بندها مثل فراهم کردن تحصیلات دانشگاهی رایگان برای تمام نابینایان نیستیم. مناسب سازی شهری آنچنان که باید و شاید صورت نگرفته است و از همه مهم تر اینکه در بعد برخورد با معلولان مخصوصا نابینایان، افراد جامعه آموزش لازم را ندیده اند.

شاهوردی که عنوان جوان نمونه استان تهران در سال ۸۴ را دارد، ادامه می دهد: توانمندی های نابینایان در جامعه هنوز مورد پذیرش قرار نگرفته است. با اینکه ۲ درصد معلولین نخبه هستند اما متأسفانه شاهد بیکاری قشر تحصیل کرده نابینا هستیم. به طوری که مراکز بیشتر افراد کم بینا و نابینا را با وجود تحصیلات و توانمندی بالا فقط در بخش هایی مثل تلفنخانه و اگر اقبال داشته باشند تدریس استخدام می کنند. در قانون استخدام ۳درصدی معلولان پیش بینی شده است که اکنون ۳/۱ درصد اجرا می شود.

مسئول آموزش و توانبخشی نابینایان در «خانه عصای سپید» با ابراز تأسف از تعطیل شدن این مؤسسه خصوصی و خیریه ادامه می دهد: در میان خانواده های نابینایان اقشار کم-درآمدی وجود دارند که باید مورد حمایت مراکز خیریه قرار بگیرند. بسته شدن این مرکز که در آموزش هنر، خط بریل به دیر نابینایان و پرکردن اوقات فراغت آنها بسیار مفید بود. می تواند برای نابینایان شهر تهران و استان البرز و حتی مردم آن محل که به حضور قشنگ نابینایان عادت کرده بودند، سخت باشد، او پیشنهاد می دهد تا خیرین با توجه به لزوم داشتن چنین مراکزی دست همت و دل رئوف خود را متوجه نابینایان کرده و دراین مسیر هم گام هایی بردارند.

● مراکز فرهنگی و نشریات برای نابینایان کم است

نسرین اطیابی، صاحب امتیاز و مدیرمسئول ماهنامه «بشری» ویژه نابینایان و کم بینایان در زمینه برخوردهای اجتماعی با نابینایان و جایگاه آنها در اجتماع می گوید: نابینایان نه تنها از نعمت دیدن محروم هستند بلکه از دیده شدن توسط افراد جامعه نیز محرومند. وقتی نابینا از پله ها بالا می رود و فرد باتعجب می گوید: مگر نابینا هم می تواند از پله بالا برود!! یا وقتی استاد دانشگاه قول امتحان شفاهی می دهد و در اجابت کردنش سخت ترین امتحان شفاهی را با پیچاندن سؤالات طراحی می کند و یا اجازه ضبط دروس را نمی دهد، این یعنی دیده نشدن نابینا و کم لطفی نسبت به او.

اطیابی با اشاره به اینکه برای نابینایان درسطح کشور به اندازه انگشتان یک دست هم نشریه نداریم، ادامه می دهد: یک نابینا می تواند نویسنده یا مسئول یک نشریه باشد اما این امکانات در جامعه برای او مهیا نیست. در شرایط کنونی وضعیت برای نابینا مصداق این داستان است که روزی از خواب بیدار شوی و متوجه شوی تلویزیون کار نمی کند، رادیو نداری، در کیوسک های روزنامه فروشی نشریه ای وجود ندارد، دسترسی به کامپیوتر و سایت های خبری نداری و از امکانات رفاهی و شهروندی نمی توانی استفاده کنی... آن زمان تو شهروند درجه دوم هستی و این خیلی غم انگیز است.

مدیرمسئول نخستین نشریه دوگانه ویژه نابینایان و کم بینایان با تأکید بر اینکه نشریات نابینایان باید مناسب حال تمامی گروه های سنی باشد می گوید: متأسفانه چنین نشریاتی برای کودکان و نوجوانان در ایران وجود ندارد و این معضل از لحاظ پرورش فکری و ارتقاء دانش نوجوانان نابینا بسیار بد است. ما در نشریه بشری با درخواست زیاد کودکان و نوجوانان نابینا فقط اجازه داریم ویژه نامه هایی را برای گروه سنی داشته باشیم که بسیار کم و محدود است.

او فضاهای فرهنگی برای نابینایان را نه تنها کافی نمی داند بلکه با نگاهی منتقدانه می گوید: در نمایشگاه های بین المللی مثل نمایشگاه مطبوعات یا نمایشگاه قرآن یا نمایشگاه کتاب چه میزان از تولیدات به کار نابینایان می آید؟ چقدر قرآن و ادعیه و کتاب با خط بریل چاپ می شود؟ آیا در انتخاب محل یا مناسب سازی مکان های نمایشگاهی به حضور نابینایان توجه شده است؟ وقتی برای استفاده از تاکسی، با وجود حضور سواری های زیاد در خیابان مدت طولانی به خاطر نابینایی وقت گرفته می شود چه کسی پاسخگو و مسئول است؟

این مترجم زبان انگلیسی برخورد افراد جامعه با معلولان را مناسب ارز یابی نمی کند و می گوید: بهترین راه مدیریت رفتارهای اجتماعی با معلولان، آموزش های درست به خانواده آنها و بعد سطح جامعه است. توانبخشی رفتاری خانواده ها و افراد جامعه با معلولان باید از مدارس و کلاس های تربیتی صورت بگیرد تا در وجود افراد نهادینه شود. او در امر تحقق چنین اهدافی وجود مراکزی مانند خانه عصای سفید را مفید دانسته و ادامه می دهد: با وجود این مرکز در شمال تهران حداقل مردم آن منطقه با نابینایان و ویژگی های آنها آشنا شده و با آنها انس گرفته بودند که متأسفانه پایدار نماند. بهتر است به جای تعطیل شدن این مراکز به فکر گسترش آنها در سایر نقاط باشیم تا نابینایان در تمامی نقاط شهر بزرگ تهران از شمال تا جنوب بتوانند از مراکز فرهنگی و آموزشی و تفریحی استفاده بهینه ببرند.

● توزیع ناعادلانه امکانات آموزشی

بحث آموزش و پرورش در هر جامعه ای از مهم ترین بحث ها و مدیران آن از قدرترین مدیران دولتی هستند که باید با شناخت درست از شرایط دانش آموزان بهترین امکانات را برای آموزش و پرورش نسل جوان مخصوصا معلولان مهیا کنند. چرا که سواد آموزی و حرکت جامعه همگام با پیشرفت های علمی از مهم ترین دلایل رشد و شکوفایی یک جامعه است. جامعه ای که افراد سالم و معلول در کنار هم سازنده آن هستند.

در مدارس نابینایان، امکانات بصورت عادلانه توزیع نشده است. با کمی دقت می توان فهمید در شهرهای بزرگی مثل تهران که دانش آموزان نابینا برای تهیه کتب درسی با داشتن برخی از ابزار تحصیلی مثل قلم و لوح با مشکلات متعددی روبه رو هستند؛ شرایط مدارس شهرستانی با دانش آموزان روستایی چگونه است.

محبی، معاون یکی از مدارس نابینایان تهران با اشاره به اینکه در مقایسه با دهه های گذشته وضعیت تحصیلی و امکانات دانش آموزان نابینا بهبود قابل قبولی داشته است می گوید: اما با توجه به اینکه در هر شهر و محلی می تواند نابینایی زندگی کند این بهبود کافی نیست. مثلا اگر کتب درسی تغییری داشته باشد کتاب با تدوین جدید دیر به دست دانش آموزان نابینا می رسد یا برخی از امکانات آموزشی مانند لوح، قلم و ماشین تایب پرکینز خیلی دیر در اختیار همکاران ما قرار می گیرد که این مهم با توجه به ضعف اقتصادی اکثر خانواده های نابینایان باید هرچه سریعتر برطرف شود.

او که به نوعی سخنگوی مشکلات همکاران خود در سایر نقاط ایران شده است ادامه می دهد: در برخی از شهرها و روستاها مدارس نابینایان وجود ندارد. نبود فضای آموزشی در برخی از شهرها باعث دور شدن دانش آموزان از خانواده و مسئله شبانه روزی شدن تحصیل آنها شده است که تأمین محل اسکان و پوشاک و تغذیه شان را به وجود می آورد. این موارد باعث هزینه های بیشتر آموزش و پرورش و دغدغه خانواده ها شده است.

این معاون مدرسه دخترانه نابینایان بااشاره به مراجعه افراد دیرنابینا به مدارس برای یادگیری خط بریل می افزاید: تعداد کم آموزشگاه های نابینایان و یا مراکز فرهنگی ویژه این قشر مهم ترین دغدغه نابینایان است. موسسه ای مانند عصای سپید که می توانست در اجتماعی کردن و آموزش هنر به نابینایان و خط بریل به دیربینایان یاری دهنده باشد با تعطیل شدن می تواند معضلات و مشکلات متعددی را به وجود بیاورد. او با نگاهی متفاوت به بسته شدن خانه عصای سپید این اتفاق را بی توجهی به کار «نامنی» موسس این خیریه که با سرمایه شخصی ایشان تأسیس شده بود برمی شمارد.

● لزوم به کارگیری نابینایان در امور مربوط به خودشان

در ادبیات عامیانه ما همیشه ضرب المثلی رایج است که می گوید: تا نوزادی گریه نکند مادر شیری به او نمی دهد. تا زمانی که ما نیازهای خود را به درستی و با جدیت پیگیری نکنیم، شاید نباشند کسانی که نیازسنجی کنند و نیازهای ما را در بهترین زمان ممکن برطرف سازند. باید دید در این غمنامه بی توجهی به نیازهای معلولان مخصوصا نابینایان، خود آنها چقدر ضعیف عمل کرده اند و برای تامین نیازشان آستین همت و زبان گویا را به خدمت گرفته اند؟ چرا که تا کسی در وضعیت نابینا قرار نگیرد نمی تواند به طور کامل نیازهای او را تشخیص دهد.

● نبود امکانات، پل ترقی نابینایان!!

مصطفی فروزنده مسئول روابط عمومی مجله علم و فرهنگ با اشاره به اینکه نابینایان ایرانی با بهره هوشی بالای خود اگر امکانات داشته باشند می توانند دست به کارهایی بزنند که از عهده نابینایان سایر کشورها بر نمی آید می گوید: در کشور ما نه تنها به توانمندی نابینایان اعتمادی ندارند، بلکه برای دادن حق معلولیت- ماهی ۳۰هزار تومان مستمری- آنقدر در خانه و محل زندگی، تجسس می کنند که نابینا از داشتن آن امکانات و تسهیلات صرف نظر می کند.

او بعد از مسائل فرهنگی، مناسب سازی نشدن مراکز فرهنگی، علمی و حتی نمایشگاهی را برای تردد معلولان و نابینایان و تحصیل، اشتغال و ازدواج را از دیگر دغدغه های نابینایان برمی شمارد و می افزاید: این قشر نسبت به سایر جوانان آسیب پذیرتر هستند و باید در امور مربوط به آنها با دقت عمل و سرعت بیشتری وارد میدان شد.

مصطفی فروزنده، دغدغه مهم نابینایان تحصیل کرده را نداشتن مجلات تخصصی در گروه های سنی مختلف می داند و می افزاید: در این زمینه مخصوصا برای گروه کودکان و نوجوانان و قشر دانش آموز باید تلاش های بیشتری صورت بگیرد.

امیر اسلامی سردبیر مجله علم و فرهنگ هم در سخنان کوتاهی با تاکید بر اینک خود نابینایان باید در برطرف کردن محدودیت ها و در اختیار گرفتن زمام امور خودشان محکم وارد میدان شوند می گوید: «چنان نابینا برای مردم جامعه ما ناآشنا است که در روز عصای سفید برای انجام مصاحبه از او که تحصیل کرده و دارای فهمی انسانی و متعالی است می پرسند: از نظر تو خدا چه رنگ است؟ آیا فکر می کنند نابینا مستجاب الدعوه است و... ما خیلی سعی داریم بگوییم نابینا، نابیناست و لفظ روشندل با او سنخیتی ندارد. حتی در داشتن این اسم که نشان دهنده نوع معلولیت ماست باید با مردم حتی فرهنگیان مجادله و مباحثه داشته باشیم. اگر نابینا محکم در جامعه قدم بردارد و خواسته هایش را بر زبان جاری کند حتما پررنگ تر از آنچه اکنون است، دیده می شود.»

● مسئولان متعهد و متخصص نیاز جامعه نابینایان

بالاخره با سرابی یکی از نویسندگان و اهالی خبر و مطبوعات که کم بیناست و در ایران سپیدفعالیت می کند هم صحبت می شوم او نیز با تاکید بر بهبود اوضاع نابینایان معتقد است اگر در دو کفه ترازوی سنجش پیشرفت امور مربوط به نابینایان مسئولین و خود نابینا را قرار دهیم، کفه نابینایان پررنگ تر و نقش آنها تاثیرگذارتر است. اما نکته قابل تامل در کفه مدیران و مسئولان این است که همگی متعهدانه فعالیت می کنند اما متخصص امور نابینایان نیستند. اگر قرار است نابینا به تمامی حقوق اجتماعی و حقوق تعیین شده معلولان برسد باید خود نیز تلاش بیشتری کند و خواسته هایش را کارشناسی شده و با سماجت بیشتری دنبال کند. در این صورت است که با توانمندی خود نابینایان عرصه های اشتغال، تحصیل و تردد و داشتن رسانه و... برایشان باز خواهد شد.۷

منیره غلامی توکلی