جمعه, ۱۴ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 3 May, 2024
مجله ویستا

دین در عصر روشنگری


روشنگری در نگاه یوهان بنیامین ارهارد, غایت جامعه مدنی است او با رد سعادت محور بودن قوانین اساسی و ناكام خواندن قوانینی كه سعادت مردم را وجهه همت خویش قرار داده اند, معتقد است كه دستیابی به سعادت به دست خود بشر فراهم می شود

روشنگری در نگاه یوهان بنیامین ارهارد، غایت جامعه مدنی است . او با رد سعادت محور بودن قوانین اساسی و ناكام خواندن قوانینی كه سعادت مردم را وجهه همت خویش قرار داده اند، معتقد است كه دستیابی به سعادت به دست خود بشر فراهم می شود.

او استدلال می كند كه : « سعادت با مدد دیگران ، ناقض معنای خود است ، زیرا آدمی را وابسته به غیر می سازد و سعادت با وابستگی سازگاری ندارد. ارهارد، هدف بنیادین روشنگری را رساندن مردم به عدالت می داند، نه خوشبختی ،‌و می افزاید :‌« قانون اساسی نباید سعادت به همران آورد. انقلاب تنها می تواند عدالت به ارمغان آورد.»

در كنار روشنگرانی كه غایت روشنگری را نیل به عدالت اجتماعی می دانستند، اندیشمندانی همچون گوتهولد افرایم لیسنگ ( ۸۱-۱۷۲۹) نیز بودند كه هدف غایی روشنگری را كوشش صمیمانه و خستگی ناپذیر در راه جست و جوی حقیقت معرفی می كردند. به نظر این اندیشمندان ، حقیقت دست یافتنی نیست ، بلكه جست و جو كردنی است . حقیقت ناب ،‌ فقط در اختیار خداوند است .

لیسنگ می گوید:« خداوندگار عالم اگر به سوی راست خود همه حقیقت ها را می نهاد و به سوی چپ خود انگیزش جاودانه حقیقت جویی را ، و بر من نیز مقدر می داشت كه همیشه بر خطا روم ، و آن گاه به من می فرمود: برگزین ! من خاضعانه سر به سوی چپ او فرود می آوردم و می می گفتم : بار الاها !‌انگیزش جست و جوی حقیقت را به بنده خود ببخشا، زیرا حقیقت ناب تنها در اختیار وجود كبریایی توست و بس. با تأمل در آنچه گذشت می توان دریافت كه اولاً روشنگری هیچ منبعی را برای سعادت بشر به جز خود بشر به رسمیت نمی شناسد و تدارك مفهوم خیر انسان را به او می سپارد. ار این رو ، رهیافت روشنگری به سعادت بشر رهیافتی غیر دینی ، « انسان محور» (Humanist) و « دنیا گرا» (Secular) است . ثانیاً روشنگری ، برپایه محدودیت قدرت فهم انسان و تشكیك جدی در وصول به حقیقت ، به پویش در حقیقت جویی بسنده می كند و صرفاً تكاپو در حقیقت یابی را خوش می دارد و به زعم خویش ، سودای خام وصول به حقیقت را در سر نمی پروراند.

۷ – خود اندیشی در دین

روشنگری از دین، مسیحیت را در نظر دارد و نگرش آن به مسیحیت بطور عمده به قرائت كلیسا از دین مسیح (ع) و عملكرد ورحانیان كلیسا باز می گردد. روشنگران « دین ستیز »‌ نیستند ، اما جانبدار محدود ساختن نقش دین در مسائل عبادی و فروچیدن دامن روحانیان كلیسا از پیكر جامعه و سیاست اند . گرفتاری روشنگران این است كه روحانیان كلیسا، خود را قیم مردم می دانند و به تعبیر كانت ، مردم را نابالغ ( صغیر) می انگارند كه باید به جای آنان بیندیشند و برای آنان تصمیم بگیرند. كانت در مقاله روشنگری می نویسد:‌« من در روشن نگری ، بیش از هر جای دیگر ، بر خروج آدمی از نابالغی به تقصیر خود خویشتن در قلمرو مسائل مذهبی پای فشرده ام ، زیرا كه حكمفرمایان ما در دیگر عرصه ها همچون علوم و هنرها ،‌میلی ندارند كه نقش قیم رعایاشان را بازی كنند و دگر اینكه نابالغی در امور دینی از هر نوع دیگر ، اهانت بارتر و زیان بخش تر است .» آموزه كانت این است كه بشر در امور دینی فهم خویش را به كار گیرد تا بدین گونه از نابالغی به در آید. چگونه می توان به این آموزه خردگرایانه ایراد گرفت و یا آن را نادیده انگاشت ؟ كانت می اندیشد كه حتی در امر قانونگذاری ، خطری برای حاكمان وجود ندارد كه مردم به اندیشیدن و به كار بردن خرد خویش دعوت شوند و «‌ اندیشه های شان را در باب شیوه های برتر قانونگذاری ،‌حتی نقد صادقانه قوانین موجود ،‌ با جهانیان در میان بگذارند. » به راستی « نقد صادقانه »‌ در تمام زمینه ها حتی در قلمرو دین ، می تواند ابعاد ولایه های معارف دینی را آشكار سازد و گوهر ناب حكمت های الهی را بنمایاند و قوت منطق و استحكام پیام های دینی را بر ذهن های حقیقت جو نشان دهد.

داوری آنتونی آربلاستر در «‌ظهور و سقوط لیبرالیسم غرب » در باب تقابل عقل و قشری گری، هوشمندانه و صادقانه است . روشنگری با دین به ستیزه برنخاست ، بلكه با «‌مذهب سازمان یافته »‌به چالش برخاست : «‌ فلاسفه ،‌ عقل را در مقابل قشر گری قرار می دادند و همواره در پی كاستن از قدرت مذهب سازمان یافته ،‌ جهت تحمیل عقاید خود و مجازات كجروان بودند. نفوذ آنها به لغو شكنجه های قضایی در بسیاری از كشورهای اروپایی یاری رساند، و اگر امروزه ما شاهد پذیرش گسترده اصل تكثر گرایی در عقیده و سیاست هستیم ، این امر تا حدودی مدیون عصر روشنگری و «‌ غیر مذهبی » بودن آن است.» جنبش روشنگری در مواردی از چالش با تاریك اندیشی ناگزیر بوده است ، زیرا در برخی حكومت ها با همدستی ارباب كلیسا – استبداد دینی – در برابر آن به حربه تهدید و ارعاب و ممیزی متوسل شده اند. در دوران پادشاهی فردریك ویلهلم دوم ، دولت وقت ، روشنگری را پدیده ای خطرناك و مخالف دین و حكومت معرفی كرد و در سال ۱۷۸۸ با تشكیل هیأتی برای نظارت بر كار مطبوعات ،‌دست به توقیف و مصادره نشریاتی زد كه به كوشش در راه دفن حقایق بنیادین كتاب مقدس و پراكندن «‌خطاها و تصورات باطل » متهم شده بودند.» قهر خداوندان شمشیر ، شماری از اندیشمندان را روانه زندان كرد یا رهسپار تبعید، و گروهی را از مناسب و مقامهایشان بر كنار نمود. اندیشمندانی همچون آندر آس ریم فیلسوف الهی مسیحی و كارل فریدریش بارت ( ۹۲-۱۷۴۱) در میان آنان بودند.

ارزیابی و نتیجه گیری

انسان دوران روشنگری ،‌ خود را «‌ نابالغ »‌ و «‌ صغیر »‌ نمی داند كه نیازمند «‌قیم »‌ باشد و در خرد و كلان امور زندگی ،‌ به تقلید و تبعیت وادار می شود . انسان روشنگری ، انسان آزاد و مختار است كه می تواند بیندیشد، انتخاب كند و خود طرح زندگی خویش را در اندازد. این انسان، با وجود آنكه خردمند، مختار و آزاد آفریده شده ، به دلیل محدودیت های قوای بشری ، دارای ذهن ،‌ فاهمه و شناختی محدود است .

این این رو، معرفت او نسبت به امور، معرفتی غیر مطلق ، تشكیك پذیر و نسبی است . انسان در نگاه اندیشمندان دوران روشنگری ، نه « عقل كل » است و نه دانای اسرار ملكوت و ناسوت. این انسان، به دلیل انسان بودن هم برخوردار از حقوق است و سزاوار حرمت ، و هم در تنگنای محدودیت و نیازمند بردباری و مدارا.

دیدگاه اندیشمندان روشنگری نسبت به دین ، برآیند تجربه مسیحیت در هیأت نهاد كلیسا است . از این رو نقد روشنگری از دین ، بایستی نقد روشنگری از قرائت دینی ارباب كلیسا و مسیحیت به مثابه نهاد دین و استبداد دینی دانسته شود . در روزگار ما ، رسم بر این است كه گناه دنیا گرایی (Secularism) و محدود كردن قلمرو دین به امور عبادی و مراسم مذهبی را معمولاً به پای تجدد گرایان و روشنگران می نویسند. اینگونه داوری به نظر صاحب این قلم ، ناتمام و ناصواب است . گناه اصلی پدیده دنیاگرایی و خارج كردن دین از قلمرو امور سیاسی و اجتماعی ، به گردن استقفان و كشیشانی است كه به نام دین و شریعت ، فشار و اختناق و شلاق و شكنجه را جایگزین آزادی و معنویت و اخلاق و امنیت و بردباری كردند.


شما در حال مطالعه صفحه 1 از یک مقاله 2 صفحه ای هستید. لطفا صفحات دیگر این مقاله را نیز مطالعه فرمایید.