جمعه, ۵ بهمن, ۱۴۰۳ / 24 January, 2025
کارگردان لاست ایران من کپی کار نیستم
● از ارتفاع پست تا مسیر انحرافی
اسم سریال را به این دلیل مسیر انحرافی انتخاب کردیم که تداعیکننده هیجان و اتفاقهای هواپیما باشد. وقتی ما این اسم را برای کار در نظر گرفتیم فقط ۲ قسمت اول را فیلمبرداری کرده بودیم. با آقای پیمان عباسی که صحبت کردم از او خواستم اسمی را انتخاب کند که مثل «ارتفاع پست» ارجاعات خاص هواپیمایی داشته باشد.
● از خاص تا عامهپسند
من در کارهای خاص و کاملا هنری مثل «در باغهای کندلوس»، «چند تار مو» و «به آهستگی» دستیار کارگردان بودم و گرایشم به آن نوع از سینما هیچ وقت از بین نمیرود. اصولا دلیل گزیدهکاریام در زمان دستیاری کارگردانیام همین مسئله بوده است، یعنی به فیلمها و فیلمنامهها و فیلمسازانی علاقه دارم که در آن ژانر خاص سینمایی هستند. این علاقه با من بوده و هست تا اینکه خودم در ساخت تلهفیلمهایم متوجه شدم اگر خودم باشم و آنطور که خودم دوست دارم کار کنم میتوانم بیشتر مورد توجه مردم قرار بگیرم. عامهپسند کار کردن نشانه مقبول بودن نیست. مردم همه کارهای خوب را دوست دارند.
● ما کپی نکردیم
خیلیها میگویند که سریال مسیر انحرافی ایرانیزه شده سریال لاست است. خیلی راحت میگویم، کاملا مخالف این اظهارنظر هستم. خط اولیه قصه سقوط یک هواپیما در یک جزیره متروکه است که فکر میکنم این اتفاق با سریال لاست شباهت دارد. ممکن است شباهتهایی بین مسیر انحرافی و لاست وجود داشته باشد اما قطعا کار ما کپی نیست.قصه ما در نهایت قصه شخصیتهاست و کاراکترها همه ایرانی هستند و قصه ارتباطی با لاست ندارد.
● یک زبانباز شیرینسخن!
کاراکترهایی که نقش طنز بازی نکرده بودند در این سریال به خوبی توانستند نقشآفرینی کنند. به نظرم فرزاد حسنی کاراکتر شیرینی دارد. من بازیگری لازم داشتم که از پس نقش یک آدم زبانباز بربیاید. کاراکتری که بتواند با کلمات خوب بازی کند و تبحر فرزاد حسنی باعث شد، او را برای این نقش انتخاب کنیم. او ذاتا آدم شیرینسخنی است و نقشش مورد توجه قرار میگیرد.
● تلویزیون مهم است
خیلیها به من میگویند، این همه انرژی برای یک کار تلویزیونی لازم نیست چون این کار جزو پروندههای سینمایی تو محسوب نمیشود. راستش را بخواهید من تلویزیون را رسانه مهمی میدانم. هیچ وقت صحبت ایرج کریمی را فراموش نمیکنم که میگفت: «فیلم ۱۰ فرمان کیشلوفسکی یک سریال بوده که برای تلویزیون لهستان ساخته شده بود. سریالی که بعدها دنیا و سینما را تکان داد.» به نظرم حیف است که ساخت سریال و تلهفیلم را جدی نگیریم. اگر روی تلهفیلم کمی توجه بیشتری نشان دهیم و بودجه و انرژی بیشتری بگذاریم، میتوانیم محصولات و سوژههای خیلی بهتری داشته باشیم.خیلی دوست داشتم رامبد جوان به گروه ما اضافه میشد ولی با شرایطی که وجود داشت نتوانستیم با هم همکاری داشته باشیم. هم خود او گرفتار بود و هم دوست نداشت درگیر یک پروژه طولانیمدت شود. من خیلی کار سینما و تلویزیون را از هم جدا نمیبینم. هرکدام سختیهای خودشان را دارند.
● گاهی سرکار میترسیدم
قبل از این به جز ۵ تلهفیلمی که در تلویزیون کار کردم، یک سریال ۵۲ قسمتی برای کودکان برای شبکه ۲ صدا و سیما ساخته بودم اما متاسفانه کار کودک آنطور که باید دیده نشد ولی سریالسازی واقعا کار سختی است و یک دنیای متفاوت نسبت به سینما را مقابل چشم شما قرار میدهد. سریالسازی، یعنی اینکه وارد یک کار پیچیده و گسترده شدهای و بهخصوص در شرایط ما که فیلمنامه کامل نداشتیم و بعضی اوقات احساس میکردیم، اشراف کامل به کار نداریم. پیش خودمان بماند اما یک وقتهایی احساس میکردم آنقدر که باید به صحنه تسلط ندارم و نمیدانستم کجای سریال باید کدام اتفاق رقم بخورد!
● این بچهها فوقالعاده بودند
باید اعتراف کنم از تمام بازیگرانی که با آنها کار کردم راضی بود، چه آنهایی که بار اول بود که با آنها کار میکردم و چه آنهایی که از قبل آنها را میشناختم، واقعا از تکتک بچهها راضی بودم ولی چون تعداد بازیگرها زیاد بود و من از بعضی مسائل راحت عبور نمیکنم، پیشامدهایی وجود داشت که بالاخره اتفاقهای طبیعی همیشه در روند کار هست. با همه خوبیها و مشکلات ولی اگر بخواهم یک کار جدید بسازم، حتما حاضر به همکاری دوباره با همه بچههای گروه هستم و از همه آنها خاطرات خوب دارم.
● خواهر و داداشیهای من در این کار
اگر بخواهم هر کدام از بازیگران را با یک صفت توصیف کنم؟ کار سختی است اما ...!
- پوریا پورسرخ: دوستداشتنی
-فرزاد حسنی: باهوش
- بهنوش بختیاری: غافلگیرکننده
- شقایق دهقان: خواهر مهربانم
- اکرم محمدی: بانوی بزرگوار
- نیما فلاح: غیرقابل پیشبینی
- نادر سلیمانی: انرژیک
- امیرحسین رستمی: داداشی
- محمد شیری: مهربان
- علی کاظمی: قلبی به وسعت دریا
- صائب هدایت: مشکوک
- عزتالله مهرآوران: یاور
- سپند امیرسلیمانی: بامعرفت
● وای که چه سرد بود
یکی از بزرگترین مشکلاتی که در مرحلهای از کار با آن روبهرو بودم، شرایط سخت جوی لوکیشن بود. هرچه از هوای سرد لوکیشن بگویم و سختیهای آن کم است. ما در یک لوکیشنی کار میکردیم که فضاهای داخلی وجود نداشت و بارندگی و هوای سرد نزدیک کوه حسابی همه ما را اذیت میکرد.
● سکوی پرتاب من
بازتاب مسیر انحرافی برای من واقعا خوب بوده است. بیشتر کسانی که سریال را دیدند از کار راضی بودند. نقدهایی هم که وجود داشت نقدهایی منطقی بوده که آنها هم من را خوشحال میکنند. بنابراین فکر میکنم آن نتیجهای که دلم میخواست را گرفتهام و میتوانم مسیر انحرافی را سکوی پرتاب خودم بدانم.
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست