ذهن خوانی ممنوع

صدای داد و بیداد مریم خانم با اولین غر زدن همسرش به خاطر شلوغی خانه تا هفت همسایه آن طرف تر می رود واااای خسته شدم از دستت

صدای داد و بیداد مریم خانم با اولین غر زدن همسرش به خاطر شلوغی خانه تا هفت همسایه آن‌طرف‌تر می‌رود: واااای! خسته شدم از دستت. اگر خونه کوچیکه از بی‌هنری توئه نه من ! اگر همه پول‌های پس‌انداز و طلاهای من رو نفروخته بودی و به جای اون طلا یا دلار خریده بودی الان یک خانه می‌خریدیم دو برابر این. اما تو اندازه یک بچه هم دوراندیشی نداری!

برو ببین مردای دیگر چطوری دارن شکم زن و بچه‌شان رو سیر می‌کنند و روز به روز هم خونه بزرگ‌تر می‌خرند. حالا تو چشم چراغ عالم رو کور کردی و مارو صاحب خونه کردی. دست و پای چهار نفر آدمو کردی توی پوست گردو بعد می‌گی چرا اینجا درهم برهمه ! برو برام یک آپارتمان ۲۰۰ متری بگیرتا ببینی چه کدبانو گری برات می‌کنم.

آقا حمید اما به غیرتش برخورده است و ـ از نمی‌دانم کی و کجا -به دلیل معامله کم سودی که کرده عصبانی است​ ناگهان میز عسلی را پرت می‌کند طرف دیوار.بچه‌ها مثل دو تا جوجه گربه دیده کز کرده‌اند کنار اتاق، همین جور می‌لرزند و همدیگر را بغل کرده‌اند.

صدا از دیوارهای نازک خانه بیرون می‌رود و می‌رسد به گوش سهیلا خانم همسایه که شعارش بسوز و بساز است.در دلش می‌گوید: خوش به حال مریم خانم! دست‌کم گاه و بیگاهی حتی به قیمت آبروریزی هم که شده چهار تا داد می‌زند و خودش را خالی می‌کند. من که باید خفه خون بگیرم و از ترس کتک کاری و آبروریزی همه گند کاری‌های شوهرم را ندید بگیرم و کلفتی اون مردک بی‌وفا و بچه‌هایش را بکنم !

همسایه طبقه پایین هم که لای درش را باز کرده تا سرو صدا را واضح‌تر بشنود آرام در را می‌بندد و می‌گوید: عجب زن بی‌سیاستی! یعنی نمی‌توانست بحث را بپیچاند و بعدا یک جوری که شوهرش نفهمد از کجا خورده تلافی‌اش را سرش در آورد.

همسایه طبقه بالا هم به همسرش می‌گوید: خدا را شکر که همسر من زن منطقی است و خودم هم اهل این سرو صدا‌ها نیستم. وقتی می‌شود آرام نشست و به حرف‌های یکدیگر گوش داد و برایش راه‌حل پیدا کرد مثل کاری که من و همسر عزیزم می‌کنیم،چرا باید آدم خودش را این همه آزار بدهد؟

● شما از کدام دسته‌اید؟

وقتی از حرف‌های همسرتان می‌رنجید با او چه رفتاری می‌کنید؟ قهر می‌کنید یا توی دلتان می‌ریزید و دم بر نمی‌آورید؟ شاید هم همه چیز را به هم می‌ریزید یا صبر می‌کنید تا در یک موقعیت مناسب تلافی‌اش را سرش در آورید.

اما اگر راستش را از مشاوران خانواده و متخصصان بپرسید به شما می‌گویند هیچ کدام از اینها راه‌حلش نیست.

نادره سلیمانی یکی از این مشاوران است که موارد مشابه زیادی را تجربه کرده است. او می‌گوید: اغلب روابط ناموفق از آنجا شروع می‌شود که هیچ‌یک از زوجین حاضر نیستند به حرف هم گوش دهند. به جای شنیدن سخنان همسر، تنها مایلند به آنچه به خودشان مربوط می‌شود توجه کنند.

گوش دادن و درک نیازهای واقعی نخستین گام برای ایجاد رابطه مورد علاقه شماست. برای دستیابی به این هدف باید رگ​خواب همسرتان را بدانید​

وی می‌افزاید: این توصیه، از کودکان خردسال تا ما آدم بزرگ‌ها را آرام می‌کند. وقتی یک انسان سروصدا راه می‌اندازد و ناراحتی خود را ابراز می‌کند نیاز به توجه و همدلی دارد و کافی است کنار او بنشینید و به او بگویید که ناراحتی‌اش را درک می‌کنید و حاضرید حرف‌هایش را بشنوید.

نگران نباشید اگر تاکنون این کار را نکرده‌اید، سلیمانی این مهارت را به شما می‌آموزد:

آداب درد دل کردن: اگر می‌خواهید دیگران حرفتان را بشنوند به جای این‌که به همسرتان یا خانواده‌اش توهین کنید یا او و دیگران را مقصر بشمارید به او دقیقا بگویید چه حسی دارید.

۵ دقیقه من ۵ دقیقه تو: یعنی نوبت حرف زدن را زمان‌بندی کنید و وسط حرف هم نپرید و اجازه دهید هرکس در زمان خودش هرچه می‌خواهد درد دل کند.

وفاداری به نوبت: اگر می‌خواهید این گفتمان دردتان را دوا کند باید به آن مدتی وفادار بمانید تا این‌که کاملا به این شیوه گفت‌وگو توأم با احترام عادت کنید.حرف یکدیگر را بشنوید و به نظرات و احساسات او احترام بگذارید. کم‌کم عادت می‌کنید که به یکدیگر کمک کنید و به خاطر خشنودی و خوشبختی در زندگی به خواسته‌های هم نزدیک‌تر شوید. این بهترین روش گفت‌وگو در یک زندگی موفق است.

قضاوت نکنید، توهین نکنید، رعایت کنید و به هم احترام بگذارید. پیشداوری و ذهن خوانی را هم کنار بگذارید.

● صدای خودم را می‌شنیدم

نسترن ـ ن بانوی خانه‌داری است که مدتی است آموزش خوب شنیدن تنش را در زندگی زناشویی او به حداقل رسانده است. او می‌گوید: شاید باور نکنید اما باید بگویم من در واقع وقتی به صحبت‌های همسرم گوش می‌دادم فقط صدای خودم را می‌شنیدم. همسرم هنوز حرف از دهانش در نیامده بود که در ذهنم به جای او حرف می‌زدم و از حرف‌های خودم نتیجه‌گیری می‌کردم اما یاد گرفتم که به جای تصوراتی که داشتم به تاثیر گفته‌های همسر بر خودم، به حالت‌های چهره، هیجان‌ها و میزان تنش او دقت و سعی کنم به جای دفاع از خود در فکر کمک و حمایت از او باشم.

● اول کی شروع کرد؟

یکی از چیزهایی که باعث می‌شود نظم و نسق گفت‌وگو را از دست دهیم اولین برخورد تهاجمی است که رخ می‌دهد و ناگزیر و طبق عادت طرف‌مقابل در صدد دفاع از خود و تهاجمی متقابل بر می‌آید. اگر همسرتان عیبجو و سرزنشگر است از او فاصله می‌گیرید و به این ترتیب نه تنها از نظر عاطفی مشکلی حل نمی‌شود، بلکه بر شدت آن نیز افزوده می‌شود.

بسوز و بساز‌ها جرات مخالفت با خواسته‌های همسررا ندارند و عقب‌نشینی می‌کنند و حرفشان می‌شود: هرچی تو بگی.

مطالعات نشان می‌دهد این افراد مستعد ابتلا به افسردگی و بیماری هستند زیرا خشم و احساساتشان را آشکار نمی‌کنند.

● مهاجمان با کلمات

می‌گویند زنان سیالی کلامی بهتری از مردان دارند و خودتان هم خوب می‌دانید اگر بخواهید روی اعصاب شوهرتان بروید او کم می‌آورد. اگر از تیپ زنان سرزنشگر باشید به دلیل این‌که او شروع به دعوا کرده است شدیدا از او انتقاد می‌کنید و گفته‌هایش را عمومیت می‌دهید: تو هیچ کاری را درست انجام نمی‌دهی، رفتارت مثل پدر و مادرت است.

هر یک از روش‌های مذکور پاسخی به خشم و درد بوده و مانع درک و تفاهم زوج‌هاست.

گوش دادن و درک نیازهای واقعی نخستین گام برای ایجاد رابطه مورد علاقه شماست. برای دستیابی به این هدف باید رگ خواب همسرتان را بدانید.با هم صمیمی‌تر باشید، از هم تشکر کنید و در مورد آرزوها و اهداف مشترک صحبت کنید و از خواسته‌های هم بگویید. مسائل گذشته را یا حل کنید یا فراموش و به افق روشن و پر از صداقت بنگرید.

زهره زیارتی