دو رویی همراه با مصلحت

بعد از این که دروغ مصلحتی جای خود را آرام آرام باز کرد و الان دیگر رسما پذیرفته شده است یواش یواش غیبت مصلحتی هم از راه رسیده و نمونه هایش هم که اطراف ما کم نیستند.
به هر حال اگر …

بعد از این که دروغ مصلحتی جای خود را آرام آرام باز کرد و الان دیگر رسما پذیرفته شده است یواش یواش غیبت مصلحتی هم از راه رسیده و نمونه هایش هم که اطراف ما کم نیستند.

به هر حال اگر اطراف شما کمه در میان ما زیاده.غیبت مصلحتی که احیانا ملاحظه می فرمایید یک گناه آن غیبت است و یک گناه آن دروغ هایی که به بخش هایی از آن اضافه می شود و می شود احیانا تهمت به اضافه اندکی دروغ.

نفاق و دورویی هم به آن عموما اضافه می شود و در آن شکی هم نیست که می شود دو رویی مصلحتی! اوه چه خبره

ببینید یک وقت آدم مرد و مردانه غیبت می کنه،گناه کبیره است درست.

اما وای به آن روزی که واژه مصلحت وارد بحث ما شود.دست به توجیه مان هم ماشاء ا... هزار ما شاء ا... یک یک حرف ندارد بعضی ها اسمش را می گذارند شفاف سازی و می گویند این حرف ها غیبت نیست، تخریب نیست، درد دل است یا این که می خواهیم فلافی را نسبت به بهمانی آگاه کنیم.

حالا بماند که چه قدر بعضی ها پیاز داغ ماجرا را زیاد می کنند و یک کلاغ چهل کلاغ راه می اندازند و بماند که با کدام مجوز مسائل خصوصی را راحت و آسوده به دیگران انتقال می دهند! این جا جالب تر می شود که پشت سر مردم صفحه می گذارند و تا می توانند طرف را به اسم مصلحت تخریب می کنند و ککشان هم نمی گزد از آن طرف وقتی شخصی که غیبتش را می کنند، می بینند چنان مخلصم و چاکرم راه می اندازند که بیا و ببین! درست مثل نمونه های بسیار و بسیاری که در جامعه کاملا محسوس است و حتی برخی از مسئولان هم خودشان را از این امر مستثنا ندانسته اند.همه این ها را گفتم که اشاره کنم به مسئولی که پای درد دل با ما نشسته بود و از تخریب های مصلحتی و ریاکاری ها و چاپلوسی های برخی بدجور می نالید. همین بس که می گفت: پایین پله ها با طرف کلی برنامه ریزی و طرح چینی می کنیم تا در جلسه چه جهت هایی را دنبال کنیم و به نفع که سخن بگوییم و یا چه دوستانی را تخریب کنیم(!) اما به بالای پله ها که می رسیم درست طرف می شود فرد مقابل من.

یعنی... یعنی این که خدا عاقبت همه را بخیر کند.