جمعه, ۲۹ تیر, ۱۴۰۳ / 19 July, 2024
مجله ویستا

مدارك جدید از كناره هیل رود


وجود انبوه سنگ لاجورد و تراشه های آن در حفریات شهر سوخته و بررسی های آزمایشگاهی آنها, و نظر غالب دانشمندان در دهه ۱۹۷۰ نشان داد كه این سنگ مهم ترین محموله تجاری شناخته شده ای است كه حكومت های سرزمین های شرقی و جنوب شرقی ایران در جا به جایی آن در منطقه ای گسترده, از كوه های بدخشان در شرق تا سرزمین مصر در غرب, نقش انكار ناپذیری ایفا می كردند

وجود انبوه سنگ لاجورد و تراشه های آن در حفریات شهر سوخته و بررسی های آزمایشگاهی آنها، و نظر غالب دانشمندان در دهه ۱۹۷۰ نشان داد كه این سنگ مهم ترین محموله تجاری شناخته شده ای است كه حكومت های سرزمین های شرقی و جنوب شرقی ایران در جا به جایی آن در منطقه ای گسترده، از كوه های بدخشان در شرق تا سرزمین مصر در غرب، نقش انكار ناپذیری ایفا می كردند. این سنگ تزیینی با ارزش _ كه طی هزاره های سوم تا اول ق.م در سر تا سر آسیای غربی، به ویژه بین النهرین و مصر، در مجسمه سازی، ترصیع و ساختن زیورآلاتی مانند گوشواره، دستبند و گردنبند كاربرد فراوان داشت _ از معادن عظیم واقع در كوه های سرسنگ بدخشان در افغانستان استخراج شده و به صورت ماده خام به شهر بزرگی كه امروز شهر سوخته نامیده می شود و شاید هم به مراكز شهری و صنعتی دیگری كه تا به امروز شناسایی نشده اند وارد شده و پس از پاكسازی در كارگاه ها به صورت سنگ لاجورد ناب از راه كرمان و فارس به شوش و از آنجا به شهرهای جنوبی بین النهرین و دورتر، به مصر در قاره افریقا، منتقل می شد. از شواهد دیگر بر وجود ارتباط میان فرهنگ های شرقی ایران و بین النهرین و دورتر به سمت غرب تولید اشیا و ظروف از سنگ صابون در كارگاه های صنعتی مراكز شناخته شده ای مانند تپه یحیی و توزیع آن در سر تا سر منطقه بوده است. اشیای ساخته شده از سنگ صابون از مهره های ساده كوچك گرفته تا كاسه های تزیینی، در سر تا سر دنیای باستان، از «مهنجودارو» مركز مشهور تمدن «هاراپا» در دره سند تا ماری در بخش میانی رود فرات در بین النهرین، در منطقه ای به طور تقریبی ۲۵۰۰ كیلومتر پراكنده شده بود. وجود ظروف ساخته شده از سنگ صابون تقریبا در تمامی محوطه های باستانی بین النهرین در دوره های دوم و سوم سلسله های قدیم گزارش شده است. شناخته شده ترین این ظروف سنگی در بین النهرین، كه گمان می رفت در نوع خود یگانه باشد، كاسه استوانه ای سنگ صابونی منقوش از «خفاجه» در دره «دیاله» است كه به دوره دوم سلسله های قدیم نسبت داده می شود. در تزیین این كاسه نقش مردی را می بینیم كه یك بار بر پشت دو گاو كوهاندار پشت به هم نشسته و دو رشته آب به دست دارد و یك بار در حالت ایستاده گردن دو مار را گرفته است. بخش دیگری از تزیین این ظرف شیر و عقابی را نشان می دهد كه به گاو كوهاندار و از پشت بر زمین افتاده ای حمله كرده اند. نوع تزیین این ظرف سنگی و برخی عناصر تزیینی مانند خرسی كه بر دو پای خود بلند شده و قصد خوردن خرما از نخل دارد و به ویژه نقش گاو كوهاندار در هنر بین النهرین كاملا بیگانه است.از آنجا كه خاستگاه گاو كاوهاندار شرق ایران و سرزمین های واقع در شرق و جنوب شرق ایران است، بسیاری در انتساب این ظرف و ظروف تزیینی مشابه به هنرمندان سومری تردید و خاستگاه این ظرف و اشیای تزیینی دیگر از نوع مشابه از سنگ صابون را معمولا به جای كارگاه های هنرمندان سومری به كارگاه های واقع در شرق ایران مانند یحیی منتسب می كردند؛ زیرا علاوه بر دلایل سبك شناسانه، می دانیم كه بین النهرین فاقد منابع كانی از جمله سنگ صابون بوده است. حال آن كه، برای مثال، در شعاع ۲۵ كیلومتری تپه یحیی چهار محل برای استخراج سنگ صابون شناسی شده است. افزون بر آن، از لایه های متعدد دوره IVB در تپه یحیی (۲۵۰۰ _ ۳۰۰۰ ق.م) علاوه بر تعداد زیادی كاسه و مهره از سنگ صابون در مراحل گوناگون تولید، قطعات بزرگ این سنگ نیز به دست آمده است. وجود شمار زیادی الواح گلی از نوع پروتو _ ایلامی با علایم عددی، دو مهر استوانه ای، شمار فراوان اثر مهر استوانه ای كه نقش آنها شباهت فراوان به نقش مهرهای همزمان در شوش دارد، و كاسه های لبه واریخته، ساغرهای ته كلفت و خمره های انباری از نوع آغاز نگارش در تپه یحیی یك بار دیگر نشان می دهد كه این مركز صنعتی شرق ایران در اواخر هزاره چهارم و اوایل سوم ق.م با شوش و بین النهرین ارتباط مستقیم داشته است.با شناسایی «تل ملیان»در استان فارس به عنوان ایالت «انشان» به دست باستان شناسان و زبان شناسان طی سال های ۱۳۵۱ و ۱۳۵۳ و با توجه به نظریه ای كه خود من درباره محل و موقعیت ایالت «اَرَتّ»، دولت شهر همسایه انشان در سال ۱۳۵۵ مطرح كردم، احتمال انطباق پادشاهی «اَرَتّ» با تمامی یا دست كم بخش هایی از استان كنونی كرمان به وجود آمد. اما، با فروكش كردن فعالیت های باستان شناختی ایران در طول دو دهه نخستین انقلاب اسلامی و جلوگیری از ادامه كار باستان شناسان غیر ایرانی در ایران روند رو به رشد بررسی های باستان شناختی ایران یك باره متوقف شد و تحقیقات جدی به كلی رنگ باخت. «شهداد» فقط مدتی كوتاه به ویژه در كنگره بین المللی باستان شناسی و هنر ایران در شهر آكسفورد انگلستان كانون توجه و بحث و گفت و گوی هنرشناسان و باستان شناسان قرار گرفت و متاسفانه گزارش نهایی آن، كه سرانجام با كوشش دكتر منصور سجادی منتشر شد، به دلیل تاخیر بسیار، زمانی در دسترس قرار گرفت كه ایران شناسان بزرگی مانند شادروان «هلن كنتور» و «ایدت پرادا» در میان ما نبودند و كارهای تحقیقاتی سنگین به دلیل كهولت برای محققانی همچون «پی یر امیه» مقدور نبود.خوشبختانه طی چهار پنج سال اخیر باستان شناسی ایران به تدریج جان تازه ای گرفته و حفریاتی در سر تا سر ایران و از جمله كرمان انجام می گیرد. اگر چه برخی از این حفریات اطلاعات ارزشمندی در بازسازی گذشته ایران در اختیار ما قرار می دهد، طی بهمن ماه سال گذشته آثاری باورنكردنی در ارتباط با هنر سومری از كناره هلیل رود در منطقه جیرفت كرمان به دست آمد كه می تواند تغییرات شگرفی در دیدگاه های ما درباره خاستگاه هنر و شاید هم فرهنگ و تمدن سومری به وجود آورد. البته این اطلاعات نه از طریق حفریات باستان شناختی، بلكه در یك سلسله حفریات غیر قانونی به دست آمده است. چند ماهی بود كه اخباری از حفریات غیر قانونی تعدادی از اهالی جیرفت در كناره هلیل رود در استان كرمان در چهار محوطه باستانی «كنار صندل» و «ریگ انبار» و «مطوط آباد» و «نظم آباد» در منطقه ای به وسعت تقریبی ۲۰ كیلومتری شنیده می شد كه در زیر حدود ۳ متر از لایه های رسوبی در جنوب شهر جیرفت قرار داشت. نیروهای نظامی و پلیس منطقه هم به طور تمام وقت سرگرم مبارزه با قاچاق تریاك و مواد مخدری بودند كه حكومت طالبان بی وقفه از طریق ایران به مقصد نهایی كشورهای اروپایی و امریكایی سرازیر می كرد. سرانجام با سرنگونی طالبان و در پی آن فروكش كردن نسبی قاچاق مواد مخدر، این نیروها توانستند بخشی از توجه خود را از جنگ با حاملان مواد مخدر به جنگ با قاچاقچیان آثار باستانی معطوف كنند و با دستگیری تعدادی از آنها بخش هایی از آثاری را كه به قصد خروج از كشور حمل می شد بازیابند. تعداد این اشیای بازیافته تا آنجا كه نگارنده دیده است به حدود ۵۰۰ قطعه می رسد. بیشترین و زیباترین این اشیا در حال حاضر در اختیار نیروهای پاسدار و دادگاه های شهرهای بردسیر و جیرفت قرار دارد كه پس از طی مراحل قانونی به سازمان میراث فرهنگی تحویل خواهد شد. بیشتر این اشیا ظروف تزیینی از سنگ صابون است، و در صد كمتری را نقوش تزیینی از سنگ صابون برای سنگ نشانی و اشیای دیگری از جنس سنگ لاجورد، مجسمه انسان و جانورانی مانند شیر و گاو نر و ظروفی از جنس مس و مفرغ و نیز ظروف سفالی تشكیل می دهد. من در اینجا خواهم كوشید به معرفی نمونه هایی از انبوه این اشیا و شباهت های فراوانشان با هنر سومری بپردازم. در ظروف جیرفت تقریبا تمامی چشم ها اعم از چشم انسان یا جانور سنگ نشانی شده است. در این سنگ نشانی چشم ها در جانوران وحشی و گوشت خوار مانند عقاب، مار، پلنگ و شیر، گرد اما در جانوران اهلی و گیاهخوار مانند بز كوهی و گاو و همچنین انسان بیضی است. سنگی كه در چشم ها نشانده شده از جنس سنگ مرمر یا آهكی سفید یا فیروزه است. در نمونه هایی (تصویر ۱) سفیدی چشم پلنگ ها از سنگی به رنگ اخرا و سیاهی با فیروزه كار شده و این در حالی است كه در نقوش برجسته سومری و به طور كلی در بین النهرین در هیچ یك از نقش مایه های انسانی و جانوری از تزیین سنگ نشانی استفاده نشده است. در پیكره های جیرفت همانند پیكره های سومری، بالاتنه همه انسان ها برهنه و دامن با شال بزرگی به كمر محكم شده است. با این تفاوت كه در اینجا همه انسان ها بدون استثنا گردنبندی با آویز بزرگی از فیروزه به اشكال هندسی گرد یا بیضی به گردن دارند. آنها بدون استثنا موی بلندی دارند كه از پشت تا انتهای كمر ادامه یافته است تزیین سنگ نشانی همچنین در نوار یا تلی كه بالای پیشانی بر گیسوان انسان _ عقرب بسته شده و نیز در گلبرگ های درختانی كه بزها قصد خوردن شاخ و برگ هایشان را دارند، اجرا شده است. در یك ظرف پایه دار بسیار زیبا (تصاویر ۱ و ۲) دو موجود انسانی را می بینیم كه هر كدام با هر دست، پلنگی را از دم گرفته و آن را به هوا بلند كرده اند. یكی از آنها دامنی بلند بر تن دارد، اما دیگری تركیبی است از بالاتنه انسان و پایین تنه گاونر. سه تزیین سنگ نشانی به رنگ های فیروزه ای و اخرایی به احتمال فراوان لكه های بدن گاو نر را نشان می دهد. این نقش كه بی تردید گاو _ مردی است شال پهنی به دور كمر و مچ بندهایی بر مچ پاها دارد. مچبندها و دستبندهای این گاو _ مرد و دستبندهای انسان در سمت دیگر ظرف در اصل سنگ نشانی شده بوده كه همه آنها از میان رفته است. افزون بر آن، دامن مرد در این ظرف كه راه راه نشان داده شده است در اصل به كمك یك یا چند رنگ سنگ نشانی شده بوده كه همه آنها نیز از میان رفته است. در كاسه ای دیگر بالاتنه انسان به جای گاو نر با پایین تنه شیری كه از چنگال ها و دم بلند آن مشخص است تركیب شده است (تصویر ۳). نقش مایه سلطان جانوران كه گفته می شود از ویژگی های هنر بین النهرین بوده و از دوران دوم سلسله های قدیم بر مهرهای استوانه ای ظاهر می شود، نه فقط به وفور در تزیین ظروف سنگی جیرفت به كار رفته، بلكه همان گونه كه در بالا اشاره شد در تركیب های انسان _ گاو نر (تصویر ۱) و انسان _ شیر (تصویر ۳) نیز مشاهده می شود. در نمونه های ارایه شده در این مقاله این شخصیت های انسانی و تركیبی، جانوران گوناگونی مانند پلنگ ها (تصاویر ۱ و ۲)، مارها (تصویر ۴) و انسان _ عقرب ها (تصویر ۳) را در كنترل دارند. یكی دیگر از نقش مایه های متداول در هنر سومری رویارویی دو جانور وحشی با گردن های بلند به هم پیچیده است كه فقط بر مهرهای استوانه ای دوره «اوروك» پدیدار می شود، حال آن كه در بسیاری از نمونه های یافته شده در جیرفت دو جانور خشمگین _ دو شیر (تصویر ۵)، یك پلنگ و یك مار (تصویر ۶) _ با دهان باز رو در روی هم قرار گرفته اند.


شما در حال مطالعه صفحه 1 از یک مقاله 4 صفحه ای هستید. لطفا صفحات دیگر این مقاله را نیز مطالعه فرمایید.