پنجشنبه, ۱۳ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 2 May, 2024
مجله ویستا

سرمشق بزرگ


۱) دانشمند نامدار اهل سنت «ابن ابی الحدید» درباره امام حسین‌(ع)نوشته است:
“ سالار پرشکوه شکست ناپذیران روزگار و قهرمان کسانی که در برابر ذلت و تحقیر سر فرود نیاورده، و به عصرها …

۱) دانشمند نامدار اهل سنت «ابن ابی الحدید» درباره امام حسین‌(ع)نوشته است:

“ سالار پرشکوه شکست ناپذیران روزگار و قهرمان کسانی که در برابر ذلت و تحقیر سر فرود نیاورده، و به عصرها و نسلها درس جوانمردی و شرافت و مرگ پر افتخار را زیر سایه شمشیرهای آخته داد و آن را بر سازش با بیداد و فریب برگزید، پدر یکتاپرستان گیتی حسین(علیه السلام)، فرزند رشید علی(علیه السلام) است. استبدادگران اموی به آن شخصیت تسخیر ناپذیر و یارانش امان دادند، اما او بدان دلیل که نمی خواست در برابر ذلت و بیداد سر خم کند و نیز بیم آن داشت که اگر با پذیرش امان نامه کشته هم نشود، ذلت بر او و دیگر آزاد منشان رهرو راهش از سوی «عبید» و دیگر خودکامگان سیاهکار و حقیر تحمیل گردد، مرگ پر عزت و افتخار را بر زندگی ذلیلانه برگزید”

۲) شاعر دانشمند «ابونصر سعدی» از سرایندگان نامدار قرن چهارم در وصف آزادگی و عزتمندی حسین(علیه السلام) از جمله چنین می‌سراید:

الحسین الذی رای الموت فی العز *** حیاه والعیش فی الذل قتلا ...(۱)

“حسین (علیه السلام) همان کسی است که مرگ با عزت و آزادگی را زندگی حقیقی می نگریست و زندگی باذلت و حقارت را مرگ “

۳) از «مصعب بن زبیر» آورده‌اند که وقتی «سکینه» دخت آزاده حسین(علیه السلام) و همسر ارجمند خویش را اندوه‌زده دید، گفت:

“لم یبق ابوک لابن حره عذرا.” (۲)

“ پدرت حسین (علیه السلام) دیگر برای هیچ آزادمنش و آزادی‌خواهی عذر سکوت و سازش با استبداد و ذلت را باقی نگذاشته است! “

۴) نیز پس از فروپاشی یاران و همراهانش هنگامی که دید دیگر یار و یاوری ندارد، به خواندن این شعر حماسی پرداخت:

فان الالی بالطف من آل هاشم *** تاسوا فسنوا للکرام التاسیا(۳)

“ آن پیشتازان راه آزادی و عدالت که در کرانه های فرات در برابر استبداد و تحمیل سرفرود نیاوردند، برای همه صاحبان عزت و شرف، نمونه و الگوی جاودانه ای به یادگار نهادند و به صورت آموزگار و مقتدای شکست ناپذیر برای همه آزادمنشان جلوه کردند.”

۵) سراینده و دانشمند بزرگ «شیخ کاظم ارزی» که روزی با تعمق در جلوه ها و نمودهای عزت و آزادگی عاشورا دگرگون شده بود، شعری سرود که یک بند آن این گونه است:

قد غیر الطعن منهم کل جارحه

الا المکارم فی امن من الغیر ...

“ نیزه های بیداد استبداد عنان گسیخته و بی مهار توانست همه اندام و اعضای پیکر آن آزادمنشان عدالتخواه را دگرگون سازد; اما اراده شکست ناپذیر و منش بزرگوارانه و مترقی و همت والای آنان را هر‌گز نتوانست تغییر دهد “

هنوز سراینده این شعر، آن را برای کسی نخوانده بود که یکی از آشنایان او در عالم رویا ریحانه سرفراز پیامبر فاطمه (علیها السلام) را دید که آن حضرت به او فرمود: برو و این سروده را از «شیخ کاظم ارزی» بگیر!

او از خواب بیدار شد و شگفت زده راه خانه شاعر را در پیش گرفت و با این که با او میانه خوبی نداشت به در خانه اش آمد و گفت: هان ای دوست عزیز!خوب بشنو ببین تو این شعر را سروده‌ای؟

قد غیر الطعن منهم کل جارحه

لا المکارم فی امن من الغیر ...

او غرق در حیرت شد و پاسخ داد آری! اما هنوز آن را برای کسی نخوانده‌ام، تو را به خدا بگو تو از کجا خبر داری و آن را از کجا به دست آورده‌ای؟!

او گفت: من در عالم رویا فاطمه (علیها السلام) را دیدم وآن حضرت این شعر را برای من خواند و فرمود: برو این سروده را از «شیخ» بگیر! و من پس از این که از خواب بیدار شدم راه خانه تو را در پیش گرفتم.(۴ )

پی نوشت ها:

-۱ شرح نهج البلاغه، ابن ابی الحدید، ج ۳، ص۲۴۵

-۲ پرتوی از عظمت حسین(علیه السلام)، ص۴۲۹

-۳ شرح نهج البلاغه، ابن ابی الحدید، ج ۳، ص۲۴۸

-۴ از مدینه تا کربلا، ص۲۰۶