دوشنبه, ۱۵ بهمن, ۱۴۰۳ / 3 February, 2025
مجله ویستا

به حرف های شما علاقه ای ندارم


به حرف های شما علاقه ای ندارم

ارتباط به نظر موضوع ساده ای است و همه ی ما خود را در آن متخصص می دانیم به هر صورت از زمان كودكی تا به حال حرف زده ایم و معمولاً گفت و گو كردن امری طبیعی تلقی می شود خیلی ساده دهانتان را باز می كنید و كلمات پشت سر هم از آن خارج می شود وقتی شاد هستید و خود را به كسی نزدیك احساس می كنید ارتباط برقرار كردن كار دشواری به نظر نمی رسد

ارتباط به نظر موضوع ساده‌ای است. و همه‌ی ما خود را در آن متخصص می‌دانیم. به هر صورت از زمان كودكی تا به حال حرف زده‌ایم و معمولاً گفت و گو كردن امری طبیعی تلقی می‌شود. خیلی ساده دهانتان را باز می‌كنید و كلمات پشت سر هم از آن خارج می‌شود. وقتی شاد هستید و خود را به كسی نزدیك احساس می‌كنید. ارتباط برقرار كردن كار دشواری به نظر نمی‌رسد. هم شما احساس خوبی دارید و هم آن‌ها و همه چیز به ظاهر خوب و بی كم و كاست است. اما در شرایط اختلاف, وقتی تضادی مطرح می‌شود. آن وقت است كه باید مهارت كلامی خود را مورد قضاوت قرار دهید. در حالت عصبانیت چگونه گفت و گو می‌كنید و یا به جای آن با اشخاصی كه از شما عصبانی هستند چگونه حرف می‌زنید؟ با انتقاد چه می‌كنید؟ وقتی طرف مقابل شما غیر منطقی است و به حرف‌های شما گوش نمی‌دهد چه می‌گویید‌؟ در شرایط احساس رنجش چگونه ارتباط برقرار می‌كنید؟ اشخاصی كه در این مواقع بتوانند به خوبی و به گونه‌ای موثر ارتباط برقرار سازند به شدت كم شمارند و حال آن كه دقیقاً در همین مواقع است كه نقش ارتباط خوب حیاتی می‌شود. كلمه صمیمیت, دوستی و موفقیت در كسب و كار بستگی به این دارد كه با اختلافات خود چگونه رو به رو می‌شوید. اشخاص در این زمینه با دشواری زیادی رو به رو هستند. اغلب زوج‌ها از طرز برقراری ارتباط موثر بی‌اطلاعند. دوستان با هم آن طور كه باید حرف نمی‌زنند. اعضای خانواده هم اغلب آن طور كه شاید و باید مسائل خود را حل و فصل نمی‌كنند. حتی روان پزشكان كه به ظاهر متخصص هستند در ارتباط با هم دشواری دارند. وقتی من در سمینارهای روان‌پزشكان و روان‌شناسان درس می‌دهم. اغلب از كسی می‌خواهم كه داوطلبانه در یك نمایشنامه ایفای نقش كند. می‌خواهم بدانم كه با یك بیمار دشوار خصمانه چگونه برخورد می‌كنند. شخصاً نقش بیمار دشوار را بازی می‌كنم و مثلاً می‌گویم: «دكتر اسمیت به نظر می‌رسد كه به من اهمیت نمی‌دهید. در جست و جوی كسی هستم كه مرا در مشكلاتم كمك كند, اما شما تنها سر تكان می‌دهید. تقریباً در اغلب موارد درمان گرها حالت تدافعی می‌گیرند. ممكن است بگویند «كه این طور!» یا «دیگر چه؟» یا «البته كه به شما اهمیت می‌دهم.» ممكن است درمان‌گرها ندانند كه این طرز برخورد آن‌ها در بیمار چه قدر بد و وحشتناك است. آیا مایلید كه در كار برقراری ارتباط از مهارت بیشتری برخوردار باشید؟ در این صورت ابتدا باید ارتباط خوب و بد را تعریف كنیم. هر ارتباط خوب از دو خصوصیت برخوردار است: احساسات خود را آشكارا ابراز می‌كنید و به طرف مقابل هم امكان می‌دهید تا احساسات خود را ابراز نماید. طرز فكر و احساستان را در میان می‌گذارید و سعی می‌كنید كه احساس و اندیشه‌ی طرف مقابل خود را درك كنید. طبق این تعریف, نقطه نظرها و احساسات هر دو طرف مهم و ارزشمندند. درست به همان گونه كه ارتباط خوب به مفهوم ابراز وجود و گوش دادن است. ارتباط بد آن چنان ارتباطی است كه شخص از طرح آشكار احساسات خودداری می‌كند و به سخنان طرف مقابل گوش نمی‌دهد. بحث و جدل و حالت تدافعی گرفتن نشانه‌های ارتباط بد هستند. ممكن است بدون درك احساسات طرف مقابل, در مقام ضدیت با او حرف بزنید. ممكن است این پیام را فرافكن بكنید كه «به حرف شما علاقه ندارم. تنها می‌خواهم حرف خودم را زده باشم و اصرار دارم كه تو آن را از من بپذیری». نشانه دیگر ارتباط بد انكار احساسات و به نمایش گذاشتن غیر مستقیم آن‌هاست. ممكن است نیش دار و طعنه آمیز حرف بزنید. این حالت را اصطلاحاً «پرخاشگری انفعالی» می‌نامند. پرخاشگری پویا هم ارتباط خوبی نیست. فهرست خصوصیات ارتباط بد, در حكم راهنمایی است كه هنگام برقراری ارتباط باید از آن پرهیز كنید. این فهرست را به دقت بخوانید. ممكن است به این نتیجه برسید كه از عادات ارتباطی بدی رنج می‌برید. این عادات می‌تواند از شدت ناراحتی‌های شما در برخورد با اشخاص بكاهد.

ویژگیهای ارتباط بد

۱- حقیقت – اصرار می‎كنید كه حق با شماست و طرف دیگر اشتباه می‎كند.

۲- سرزنش – تقصیر را به گردن طرف مقابل می‎اندازید.

۳- شهادت – مدعی هستید كه یك قربانی بی‎گناهید

۴- تحقیر – طرف مقابل را به صرف اینكه مطابق میل شما كار نمی‎كند سرزنش می‎كنید.

۵- توقع – بی‎آنكه خواسته‌ی خویش را مطرح كنید خود را شایسته برخورد بهتر می‎دانید.

۶- درماندگی – تسلیم می‎شوید و روزنه امیدی نمی‎بینید.

۷- انكار – عصبی بودن، رنجیده بودن و اندوه خود را انكار می‎كنید و حال آنكه وضع ظاهر شما درست خلاف آنرا نشان می‎دهد.

۸- پرخاشگری انفعالی – یا حرفی نمی‎زنید یا لحن طنز و تمسخر دارید. درب اتاق را به هم می‎‎كوبید و خارج می‎شوید.

۹- سرزنش خویشتن – به جای برخورد با مسئله. طوری رفتار می‎كنید كه انگار آدم بد وحشتناكی هستید

۱۰- كمك كردن – به جای توجه به افسردگی، رنجش یا خشم طرف مقابل می‎خواهید با حل مسئله به او كمك كنید.

۱۱- طعنه – كلمات یا لحن صدای شما از خصومت یا تنش حكایت دارند كه نمی‎خواهید آنرا آشكارا بازگو كنید

۱۲- قربانی كردن دیگران – معتقدید كه گرفتاری از ناحیه‌ی طرف مقابل شماست و تقصیری متوجه شما نیست.


شما در حال مطالعه صفحه 1 از یک مقاله 2 صفحه ای هستید. لطفا صفحات دیگر این مقاله را نیز مطالعه فرمایید.