جمعه, ۱۴ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 3 May, 2024
آیا مناقشه نفت قابل حل بود
در این گفتار میخواهیم روشن کنیم دکتر مصدق چه عملکردی داشت که قدرتهای استعماری همانند بریتانیا، روسیه (اتحاد جماهیر شوروی) و ایالات متحدهء آمریکا با همکاری حکومت و دربار تصمیم گرفتند برنامههای متفکرانه و آیندهنگر او را برای استقلال سیاسی و اقتصادی و آیندهء ایران عقیم بگذارند و دولتش را ساقط کنند.
بحث محوری در این گفتار پیرامون طرحها و دیدگاهها و برنامههای اقتصادی دکتر مصدق است. اندیشههایی که میتوانست در راستای ترقی و توسعه و پیشرفت ایران برای آیندهای بهتر مفید و موثر باشد، اما اینگونه نشد، چرا؟ در برابر این پرسش کلی و اساسی، پاسخهای فراوانی وجود دارد. آیندهنگری، دید درازمدت و برنامهریزی برای آینده یکی از شاخصهای اصلی توسعهیافتگی است. این موضوع در کشورهای مدرن صنعتی و پیشرفته به خوبی به مرحلهء اجرا گذاشته شده اما در ایران و به طور کلی کشورهای جهان سوم هرگز اجرا نشد.
در واقع یکی از علل بنیادین عدم رشد و توسعهیافتگی در ایران فقدان شاخصهای فوق و به علت مهمتر عدم خودباوری و پیروی از الگوهای توسعهء غربی بوده است. دکتر مصدق و قبل از او امیرکبیر در عصر قاجار به طور جدی و ابتکاری به مسالهء توسعهیافتگی در ایران توجه نشان دادند اما دو عامل مهم جهل و استبداد داخلی و توطئه و کارشکنی خارجی سد راه آنان شد. شگفتانگیزتر اینکه در_ هر دو مقطع این دو عامل داخلی و خارجی تغییر نکرد و دست نخورده باقی ماند. نویسنده در مقالهء حاضر_ هر کدام از این عوامل را تحلیل و بررسی خواهد کرد.
● ریشههای تاریخی عقبماندگی
برنامههای اقتصادی امیرکبیر و دکتر مصدق میتوانست در ارتقای کیفیت سطح زندگی مردم ایران، بهبود و رفاه و شان اجتماعی و اقتصادیشان بسیار مفید باشد. هر کدام از این دولتمردان حدود سه سال در مسند صدارت و نخستوزیری قرار داشتند و در همین زمان اندک با وجود مواقع بیشمار اقدامات مفید و موثری در راه پیشرفت اقتصادی و اصلاحات اجتماعی انجام دادند اما ناکام شدند. بررسی موردی دولت مصدق میتواند بسیاری از نکات مبهم را در این زمینه روشن کند.
یک دیدگاه غالب در بحث توسعهیافتگی اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و سیاسی ایران پیروی از مدل تکخطی لیبرالیسم غرب یا سوسیالیسم شرق بود. به این معنا که; هر دولت یا سرزمینی میخواهد در مسیر صنعتی شدن یا توسعه گام بردارد، ناگزیر است و باید از مدل فوق پیروی کند و راهی را که غرب رفته بپیماید. به زودی رشد احساسات ناسیونالیستی در جهان سوم در دهههای ۱۹۵۰ و ۱۹۶۰ میلادی بطلان این تئوری را به اثبات رساند. این احساس به وسیلهء دولتمردان بزرگی به وجود آمد که یکی از آنها دکتر محمد مصدق بود.
فراموش نکنیم که سیاست انگلستان و روسیه در تمام سالهای قرن نوزدهم و اواسط قرن بیستم میلادی «تضعیف ایران» بود. دکتر مصدق همانند امیرکبیر و قائممقام ریشهءعقبماندگی ایران را در فساد و استبداد میدانست که از دل تاریخ بیرون میآمد. بنابراین درصدد رفع آن برآمد. پروسهء تاریخی توسعهیافتگی در ایران از دو عامل مهم پیروی میکرد و تاثیر میپذیرفت. اول فقر فرهنگی، بیثباتی، وابستگی و فساد حکومتی، بیتفاوتی و سرخوردگی مردم و دوم زیادهخواهی استعمار.
تحلیلی به منظور ریشهیابی در علل عقبماندگی ایران بیان میکند: «توسعهنیافتگی و عقبماندگی در ایران به علت پیروی از مدل تکامل یک خطی است. این مدل شیوهء تولید آسیایی و البته آفریقا و آمریکای لاتین را تحت تاثیر قرار داده و غالب کشورها در این مناطق راه لیبرالیسم و سوسیالیسم را رفتهاند...»۱۱)
● ایران کشوری جهان سومی
وقتی که دکتر مصدق مبارزاتش را برای احقاق حقوق مردم آغاز کرد، ایران یک کشور جهان سوم محض بلکه عقبماندهتر بود که تجربهء حضور استعمار انگلستان و روسیهء تزاری را از سر گذرانده بود بنابراین در اقتصاد و سیاستهمواره از مدل لیبرالیسم غرب پیروی میکرد. دکتر مصدق چنانکه خواهیم دید این مدل و سیر تاریخی را تغییر داد و مسالهء توسعه را در ایران از نو تعریف کرد. کشورهای جهان سوم که ایران هم در این دستهبندی قرار میگیرد، دارای ویژگیهای مشترکند، به این توضیح که;معمولا تمام این کشورها مستعمره یا نیمهمستعمره بودهاند. البته ایران کشوری است که هیچگاه به معنای واقعی مستعمره نبوده است اما به هر حال به مدت یک قرن و نیم سایهء سنگین استعمار را روی سرش احساس و تحمل کرده است. تودههای همگن و واحد ندارند به عبارت دیگر دارای ساختار متنوع هستند. اندیشمندان معتقدند که این کشورها از نظر فقر و غنا با هم یکسان و برابر نیستند با این وصف «فقر و نداری» شاخصهء بارز و عمومی این کشورهاست. برخی از کشورهای جهان سوم با وجود پیروی از مدلهای اقتصادی غرب و شرق از دستهبندیهای این دول خارجاند; از جمله ویتنام، کوبا، کرهء شمالی و آرژانتین. اما جهان سوم متشکل از هر دو دسته از کشورهای مستقل و وابستهاند که دارای تاریخ و تمدن هستند; مانند ایران و مصر و برخی نیز فاقد تمدن هستند. با وجود این جهان سوم «همواره از بلای نابرابری و بیعدالتی رنج میبرد.»۲۲)
پس از جنگ جهانی دوم، شکاف میان کشورهای ثروتمند و غنی هر روز عمیقتر شد. دولتمردان جهان سوم همانند دکتر مصدق، به این واقعیت که سطح زندگی مردمانشان از کشورهای غنی پایینتر و توزیع منابع ثروت و امکانات مادی ناعادلانه است، واقف بودند. بنابراین مصدق تا آخرین روزهای خدمتش کوشید این شکاف را از میان بردارد و میزانی از عدالت را در جامعه برقرار کند.
پژوهشگرانی همچون دیوید موراوتز (David Moravetz) و جان پاسه اسمیت (Jhon. P. Smit) که دربارهءجهان سوم تحقیق کردهاند عقیده دارند شکاف میان کشورهای توسعهیافته و عقبماندهء جهان سوم به علت رشد نامتوازن، همچنان رو به افزایش است، زیرا به همان میزان که جهان سوم در سایهء دولتمردان خود به رشد و آگاهی و خودباوری رسیده و به توسعه دست یافتهاند به همان مقدار کشورهای پیشرفته برای ارتقای خود به جهان سوم فشار آوردهاند. به عبارت دیگر جهان سوم همواره نردبان ترقی و پیشرفت جهان اول صنعتی بوده است. به این علت از سال ۱۹۵۰ م ۱۳۳۰۰خ) تا سال ۱۹۷۵ م ۱۳۵۴۴ خ) رشد درآمد سرانهء کشورهای جهان سوم-همانند ایران نسبت به کشورهای پیشرفتهء صنعتی ثابت باقی مانده در حالی که درآمد سرانهء گروه دوم افزایش چشمگیر داشته است.۳۳)
کشورهای جهان سوم غالبا از یکسری مشکلات ساختاری اقتصادی رنج میبرند. برای دستیابی به توسعه، کشورهای جهان سوم باید پنج شاخصهء مهم را دارا باشند:
▪ کارآیی
▪ مطلوبیت
▪ طبیعتگرایی
▪ دید درازمدت
▪ سازماندهی اقتصادی
جهان سوم به دلیل سابقهء اندک مملکتداری و کوتاه بودن زمان سعی و خطا و سنتی عمل کردن، نهادها و ارکان اقتصادی سیر طبیعی و تکاملی خود را طی نکردهاند.۴۴)
دکتر مصدق برای پیشبرد اهداف اقتصادی ایران این تئوریها را مدنظر داشت. او سعی میکرد میان این بخشها هماهنگی ایجاد شود و در نهایت کشور از حالت وابستگی نجات یابد. سیاستهای اقتصادی دکتر مصدق و بیلان اقتصادی دولت او این نکته را به اثبات میرساند.
▪ شخصیت مصدق
ایدهها و الگوی ذهنی هر شخص متاثر از شخصیت و محیط و شیوهء تربیت و رشد اوست. دکتر محمد مصدق (مصدقالسلطنه) در سال ۱۲۵۸ هـ. خ در منطقهء احمدآباد تهران متولد شد. به طبقهء متمول عصر قاجار تعلق داشت اما جامعهء ایران و درد تودههای مردم را میشناخت و با عمق آن آشنا بود. آشنایی به دردهای ایران و ایرانی و تحصیل حقوق در فرانسه از او یک سیاستمدار و روشنفکر و رهبری برجسته ساخته بود. دکتر مصدق برای استقلال سیاسی و اقتصادی ایران روش موازنهء منفی را وجهه همت خود قرار داد و در تمام عمر آن را ادامه داد. مبارزه با استعمار خارجی و استبداد داخلی بارزترین ویژگی اخلاقی و مشی سیاسی و اقتصادیاش بود.
او میگفت: «اگر قرار باشد در خانهء خود آزادی عمل نداشته باشیم و بیگانگان بر ما مسلط باشند و رشتهای برگردن ما بگذارند و ما را به هر سویی که میخواهند بکشند، مرگ بر چنین زندگی ترجیح دارد...»۵۵)
دربارهء شخصیت دکتر مصدق عقاید فراوان و ضد و نقیض است.در مورد او نوشتهاند که: «او دموکرات مردمی بود که در قالبهای غربگرایی نمیگنجید، بلکه روشنفکری بود که در قالبهای سنتی جامعهء ایران حرف میزد و درک عمیق از منافع و خواستههای ملت ایران داشت. پایبند اصول بود. مصدق بیعیب و نقص نبود اما رهبر سیاسی برجستهای در تاریخ معاصر ایران بود.۶۶)
دربارهء بیگانهستیزی دکتر مصدق همین قدر کافی است که «آنتونی ایدن» وزیر خارجهء وقت بریتانیا دربارهء او گفته است: «وقتی که خبر سقوط مصدق را به من دادند، همراه خانوادهام در آبهای یونان سرگرم شنا بودم. آن شب برای اولین بار طی دو سال راحت خوابیدم!»۷۷)
مصدق یک نخبهء فکری تمام عیار بود. متواضع و آزاداندیش بود و خود را خدمتگزار مردم میدانست. بر سر منافع ایران هرگز سازش نمیکرد. به مردم دروغ نگفت و آنها را ابزار ترقی و آمال خود قرار نداد.۸۸) و بالاخره در مورد او میتوان گفت: «دکتر مصدق فردی دانش پرور و دانش دوست بود و منافع ملی را در همه حال بر منافع فردی ترجیح میداد.»۹۹) کوتهفکران از درک اندیشههای او عاجز بودند. مبارزات او موجب شد ایران به حقوق و منافع مادیاش از نفت دست یابد و سطح زندگی مردم ارتقا پیدا کند.
● مصدق و قدرتهای بزرگ
قدرتهای عمده در دوران نخستوزیری مصدق و سالهای قبل از آن مانند انگلستان، شوروی و آمریکا هر کدام برداشت متفاوتی از او و مشی سیاسی و اقتصادیاش داشتند. طبیعتا برخورد این دولتها در مواجهه با او متاثر از دیدگاهشان بود.
▪ انگلستان
رهبران بریتانیا دکتر مصدق را یک فرد ناسیونالیست و عوامفریب و نه یک ملیگرای دموکراتیک مینامیدند که در بدترین تفسیر، جانبدار کمونیسم شوروی است. پیرو این برداشت وقتی که مصدق در دادگاه از عملکردش دفاع میکرد، دولت بریتانیا به او لقب «دلقک باز، پیرمرد نادان و عصبی» داد. بارزترین وجهه مقابلهء انگلستان با دولت دکتر مصدق، طرحریزی و اجرای کودتای ۲۸ مرداد بود.
▪ اتحاد جماهیر شوروی (روسیه)
شوروی عملا اقدامی علیه مصدق انجام نداد اما در جهت حمایت از او هم هیچ اقدامی انجام نداد بلکه به روشی دیگر تفکرات و شخصیت او را تخریب و بر سر راه تحقق اهدافش مانع ایجاد کرد. به طور کلی میتوان گفت کمونیسم شوروی هیچوقت از پیشرفت سیاستهای مصدق دل خوشی نداشت و هیچ مساعدتی به او نکرد. در صورتی که شورویها نسبت به انگلستان در ایران از آزادی عمل بیشتری برخوردار بودند. از مهمترین موارد تقابل شوروی با دکتر مصدق آن بود که این کشور از عودت ۱۱ تن طلای امانت داده شدهء ایران به بانک مسکو امتناع کرد. با وجود این که دکتر مصدق به شدت به آن طلا نیاز داشت اما دولت شوروی آن را بعدها به دولت زاهدی پرداخت کرد که موجب تقویت رژیم کودتا شد. به علاوه شوروی در برابر وقایعی که به کودتای ۲۸ مرداد ختم شد، هیچ عکسالعملی نشان نداد و با این سکوت انجام کودتا را تایید کرد.
▪ ایالات متحدهء آمریکا
از نظر مقامات آمریکا مصدق بهترین گزینه در برابر کمونیسم شوروی تلقی میشد. ایالات متحده به طور کلی با استعمار کهنه و بریتانیا و شوروی، آن هم از نوع اروپایی آن مخالف بود. به همین علت در مقاطعی از مصدق حمایت کرد و اساسا با طرح کودتا علیه او به شدت مخالف بود، لیکن تحولات انتخاباتی در این کشور و روی کارآمدن آیزنهاور از حزب دموکرات به جای ترومن از حزب جمهوریخواه و ترغیب و تطمیع انگلستان موجب شد آمریکا، انگلستان را در انجام کودتا همراهی کند. از سوی دیگر پافشاری و پایبندی مصدق بر اصول و مشی اقتصادی و سیاسیاش موجب شد در داخل عوامل حکومتی اعم از دربار و شاه و محافظهکاران و اشراف فئودال هم به انگلستان و آمریکا بپیوندند و با کشاندن اقتصاد کشور به رکود و بیثباتی، که در نتیجهء برنامهء دکتر مصدق رونق گرفته بود، مصدق را از مقامش برکنار کنند. مصدق همانند امیرکبیر، حقوق و مواجب گزاف را که درباریان و وابستگان حکومتی دریافت میکردند قطع کرد و از آن در بودجهء سالانهء کشور بهره گرفت به همین دلیل هر روز بر شمار مخالفانش افزوده میشد. به بیان دیگر کودتای ۲۸ مرداد به طور مستقیم ریشه در اقتصاد ایران داشت و زمانی طرحریزی شد و شکل گرفت که منافع بریتانیا و حکومت شاه به خطر افتاد. ۹۹)
● مساله نفت
دکتر مصدق نمیخواست فروش نفت به خارج از کشور را قطع کند بلکه به دنبال فروش عادلانه بود. از این رو به استخراج و فروش نفت سر و سامان بخشید و از غارت بیحساب آن جلوگیری کرد. مصدق از سالها قبل برای موضوع نفت و تنظیم قرارداد دارسی ۱۹۳۳ م ۱۳۱۲۲) و واگذاری نفت شمال به شوروی به طور جدی وارد عمل شده بود. مصدق استدلال میکرد: تا زمانی که یک شرکت خصوصی یا دولتی خارجی در ایران امتیاز نفت دارد، استقلال ایران مورد تردید است و سیاستهای داخلی تحت تاثیر نیروهای خارجی قرار میگیرد. مصدق عقیده داشت: شرکت نفت انگلستان و ایران برای دولت بریتانیا منافع ریشهداری در اقتصاد سیاسی فراهم آورده است. اگر ایران میخواهد به استقلال واقعی دست پیدا کند باید قید و بندهای سلطهء خارجی را از دست و پایش بردارد و خود را از انحصار درآمدهای نفت خلاص کند. از این رو با فروش نفت شمال به شوروی از طریق انعقاد یک قرارداد موافق بود اما با واگذاری امتیاز ایجاد یک شرکت ایرانی - روسی همانند شرکت نفت انگلستان و ایران برای بهرهبرداری نفت مخالفت میکرد. ۱۰۰) دلیلش این بود که این گونه شرکتهای چندجانبه به راحتی درآمدهای نفت را چپاول میکردند. به هر حال سیاستهای روسیه و انگلستان ودولت رزمآرا در داخل نتوانستند دکتر مصدق را از عزم راسخ خود منصرف کنند و در نهایت، صنعت نفت ایران توسط دکتر مصدق ملی شد.
پس از تصویب قانون ملی شدن صنعت نفت در ۲۹ اسفند ۱۳۲۹ ۲۰۰ مارس ۱۹۵۱ م) و خلع ید از شرکت نفت انگلستان و ایران، این شرکت مقابلهء سختی را با مصدق آغاز کرد. با این توضیح که در طول ۲۸ ماه نخستوزیری مصدق با تحریم خرید نفت ایران، دولت با کسری بودجه و ورشکستگی مواجه شد. شرکت ترتیبی داد که مشتریان سابق نفت ایران، مایحتاج خود را از سایر کشورهای تولیدکننده نفت تامین کنند. در نتیجه این سیاستهای خصمانه، استخراج نفت ایران از ۴۷۵ر۲۴۲ هزار بشکه در سال ۱۳۳۰۰ خ ) به ۵۰۰ر۲۱ هزار بشکه در سال ۱۹۵۴۴م - ۱۳۳۲ خ) کاهش یافت.
دولت مصدق برای جلب مشتریان، تسهیلات عمدهای را برای خریداران نفت ایران قایل شد. پیرو این سیاست مصدق به کشورهایی که از ایران نفت خریداری میکردند یا حاضر میشدند حتی به صورت معاملات تهاتری (پایاپای - کالا به کالا) با ایران وارد معامله شوند تا سقف ۵۰ درصد در سال ۱۳۳۱ از تخفیف برخوردار خواهند شد. هدف دکتر مصدق جبران خسارت ناشی از تحریم خرید نفت ایران بود اما در سال ۱۳۳۰ به علت تهدیدهای شرکت نفت سابق دولت تقریبا هیچ نفتی نتوانست بفروشد. ۱۱۱)
پس از مذاکرات بینتیجه میان دکتر مصدق و طرفهای خارجی در شهریور ۱۳۳۰ ریچارد استوکس R.stokos به نمایندگی از سوی بریتانیا به ایران آمد که مسالهء نفت رابه صورت منصفانه حل و فصل کند اما به نتیجهای نرسید. متعاقب آن نیروی ارتش پالایشگاه آبادان را در کنترل خود گرفته و تمام پرسنل انگلیسی پالایشگاه اعم از مهندسان و کارگران را اخراج کردند. انگلستان به دادگاه لاهه و سپس به شورای امنیت سازمان ملل شکایت کرد. شورا پس از بررسی لازم مساله را در صلاحیت دادگاه لاهه ندانست و دکتر مصدق با اثبات حقانیت ایران به پیروزی بزرگی دست یافت.
در بهمن ۱۳۳۰، اوضاع اقتصادی ایران وخیم شد. مصدق دو میلیارد ریال ۲۵۵ میلیون دلار) اوراق قرضهء ملی را با سررسید دو ساله همراه با جوایز منتشر کرد. با وجود تحریم حزب توده و محافظهکاران و ثروتمندان مبنی بر عدم خرید اوراق، مردم مشتاقانه اوراق را خریداری کردند. تحصیلکردهها و اقشار فرودست شهرها با شور و اشتیاق به جمع خریداران اوراق پیوستند اما متاسفانه دولت به هدف دلخواه نرسید. بلافاصله پس از آن، انتخاب سراسر فضاحتبار مجلس هفدهم برگزار شد. در این انتخابات شاه و عوامل وابسته به همراه اعیان و اشراف در مراکز استانها دست به تقلب گستردهای زده بودند. دکتر مصدق نتایج انتخابات را ملغی اعلام کرد و مجددا انتخابات برگزار شد و این بار تعداد زیادی از نمایندگان منتخب مردم به جبههء ملی راه یافتند.
در طول دوسال و نیم نخستوزیری، دولت مصدق موفق شد فقط ۱۲۰ هزار تن نفت به ارزش ۸۶/۱ میلیون دلار بفروشد در حالی که تنها در سال ۱۳۲۹ صادرات نفت ایران ۷/۳۱ میلیون تن به ارزش ۴۰۰ هزار دلار شد. به علاوه فقدان نفتکش هم عامل مضاعف عجز و ناتوانی دولت در صدور نفت و نهایتا فلج اقتصادی بود. این اقدامات در کنار تعلیق داراییهای ایران در مسکو یک نوع اعلام جنگ اقتصادی به ایران از سوی انگلستان بود. ۱۲۲)
● تز اقتصاد بدون نفت
در پی تحولات فوق، دکتر مصدق تصمیم گرفت تز معروف اقتصادی خود را ارایه دهد که بر مبنای آن دولت به صادرات غیرنفتی روی میآورد. «اقتصاد بدون نفت» یک طرح عجولانه و شتابزده نبود که از روی نومیدی ابراز شده باشد - موضوعی که در نوشتههای مورخان سطحی و تنگچشم و منتقد دکتر مصدق دیده میشود ۱۳۳- ) پس از فراز و نشیب فراوان و زمانی که ایالات متحده از پرداخت وام به مصدق خودداری کرد، وی با واقعنگری صلاح را در این دید که از گرفتن وام صرفنظر کند و به مردم توصیه کرد هر نوع کسب درآمد از راه استخراج و فروش نفت را فراموش کنند.
در پانزدهم بهمن سال ۱۳۳۱ دکتر مصدق از شاه خواست تمامی داراییهای پدرش را که به او رسیده بود و ارزش آن بالغ بر هفت میلیون دلار میشد به دولت واگذار کند اما شاه از این کار امتناع کرد و آنها را به بنیاد تازه تاسیس پهلوی داد که مشخص نبود درآمد واقعی آن چقدر است و در چه راهی هزینه میشود.
در این روزها بازار تهران نیز که از عصر مشروطیت همواره یکی از ارکان تاثیرگذار در اقتصاد و سیاست دوران معاصر ایران بوده، متاثر از شرایط حاکم با رکود و کسادی و بیرونقی مواجه بود. هیچکس نمیدانست این وضع تا چه زمانی دوام خواهد داشت. خطر اقتصادی ممکن بود کشور را به آشوب بکشد اما این فقط طرح کودتا بود که کمتر از پنج ماه بعد ایران را به هرج و مرج کشاند. در این فاصله دکتر مصدق نامهای از آیزنهاور، رییسجمهور ایالات متحده در هشتم تیر ۱۳۳۲ ۲۹۹ ژوئن ۱۹۵۳) دریافت کرد که در آن گفته شده بود تا زمانی که مناقشهء نفت به روش مسالمتآمیز با انگلستان حل و فصل نشود از پرداخت هر گونه مساعدت مالی به او خودداری میکند. ۱۴۴) اما مناقشهء نفت هیچگاه حل نشد زیرا قدرتهای استعماری نمیخواستند حل شود.
پیامد مهم اقتصادی کودتا این بود که بر اثر فشار و اختناق داخلی و اعمال نفوذ بریتانیا قانون پربار ملی شدن نفت لگدمال شد و از میان رفت و قرارداد استعماری دیگر به نام قرارداد کنسرسیوم که بسیار بدتر از قرارداد گس- گلشاییان بود بر مردم تحمیل شد.۱۵۵)
قاسم آخته
نمایندگی زیمنس ایران فروش PLC S71200/300/400/1500 | درایو …
دریافت خدمات پرستاری در منزل
pameranian.com
پیچ و مهره پارس سهند
تعمیر جک پارکینگ
خرید بلیط هواپیما
غزه روسیه جنگ مجلس شورای اسلامی نیکا شاکرمی دولت سیزدهم روز معلم معلمان رهبر انقلاب مجلس بابک زنجانی دولت
ایران هواشناسی تهران بارش باران آتش سوزی قوه قضاییه پلیس شهرداری تهران سیل آموزش و پرورش سازمان هواشناسی دستگیری
قیمت خودرو سهام عدالت بازار خودرو قیمت طلا قیمت دلار قیمت سکه خودرو دلار حقوق بازنشستگان سایپا بانک مرکزی ایران خودرو
سریال کتاب نمایشگاه کتاب مسعود اسکویی فضای مجازی تلویزیون سینمای ایران سینما دفاع مقدس
اسرائیل رژیم صهیونیستی فلسطین جنگ غزه حماس نوار غزه چین ترکیه اوکراین انگلیس نتانیاهو ایالات متحده آمریکا
فوتبال استقلال پرسپولیس علی خطیر سپاهان باشگاه استقلال لیگ برتر ایران تراکتور لیگ برتر رئال مادرید لیگ قهرمانان اروپا بایرن مونیخ
هوش مصنوعی کولر گوگل اپل آیفون همراه اول تبلیغات اینستاگرام ناسا
خواب فشار خون دیابت کبد چرب کاهش وزن بیمه