چهارشنبه, ۱۲ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 1 May, 2024
مجله ویستا

آبادگران در برابر آبادگران


اصولگرایان ایرانی اكنون با یك چالش جدی در مسیر سیاست ورزی خود مواجه شده اند و این چالش نیز چنین است «چه باید كرد تا قفل وحدت در ادامه مسیر شكسته نشود كه شكستن این قفل اگر به مفهوم گشایش باب اختلاف است »

اصولگرایان ایرانی بدین ترتیب و با وقوف بر چنین چالشی بر وحدت در درون پای می فشارند. جالب اما آنجا است كه این سیاست ورزان گاه در سخنان شان درحالی كه بر وحدت در درون تاكید می كنند اختلافات داخلی خود را نیز به نمایش می گذارند. این روزها مخالفت ورزی نمایندگان مجلس نشین با بودجه پیشنهادی رئیس جمهور، به وضوح و آشكار، داستان اختلاف در درون اصولگرایان را در گوش ما می خواند، همچنان كه ماه هایی پیشتر مخالفت این نمایندگان با كابینه پیشنهادی رئیس جمهور نیز فصلی دیگر از این داستان را با ما در میان می گذاشت. با این حال اصولگرایان در سخنان و نطق هایشان از اختلاف در فروع سخن می گویند و تاكید می كنند كه سخن از اختلاف در اصول نیست.

كیست اما كه نداند این اختلاف را حتی اگر «اختلاف در فروع» نیز بنامیم، به چالش جدی در مسیر اصولگرایی تبدیل شده است. حال اما جغرافیای این اختلاف را چگونه باید ترسیم كرد، یا به دیگر سخن: اصولگرایان ایرانی در چه سنگرهایی مقابل همدیگر ایستاده اند؟

«آبادگران» اگرچه عنوانی بود كه در نقطه عطف جدایی اصلاح طلبان از بدنه اجتماعی خود، به یاری اصولگرایان ایرانی آمد و آنها را بر كرسی های شوراهای شهر و روستا نشاند اما دیری نپایید كه این «عنوان» ابتكاری، خود تبدیل به ابزاری برای صف بندی در جبهه اصولگرایان شد. «حسین فدایی» دبیركل جمعیتی كه با نام ایثارگران پیوند دارد، به تازگی گفت كه درباره آبادگران «اگر كسی بخواهد محق باشد، ذی حق تر از من كسی وجود ندارد». این سخن اگرچه اكنون بر زبان این سیاستمدار آبادگر جاری می شود اما چه بسا پیش از این با اصولگرایان كهنه كار و سنتی در میان گذاشته شده باشد؛ آن گاهی كه این سیاستمداران حاضر به تمكین در برابر ریش سفید اصولگرایان علی اكبر ناطق نوری نشدند و پرونده علی لاریجانی برای دستیابی به كرسی ریاست جمهوری بسته شد. با این حال منازعه در جبهه اصولگرایان اگرچه تا پیش از این انتخابات بر چنین مداری می چرخید و اصولگرایان سنتی در مقابل اصولگرایان آبادگر قرار گرفته بودند، پس از دستیابی محمود احمدی نژاد به ریاست جمهوری، داستان اختلاف رنگ و بویی دیگر گرفت. اینك درحالی كه دوقطبی «اصولگرای سنتی- اصولگرای آبادگر» در جبهه این سیاستمداران رنگ خود را باخته است، قدرت و سیاست معادلات دیگری را در صف بندی های درون این جبهه تحمیل كرده است. دوران «اصولگرایی محافظه كارانه» به پایان رسیده است و اصولگرایان محافظه كار بیشتر به دامان آن كسی بازگشته اند كه در برابر آبادگران جوان، بازنده این انتخابات بود: اكبر هاشمی رفسنجانی. بدین ترتیب هاشمی رفسنجانی هوادارانی را از دو جبهه چپ و راست همراه خود كرده است و در جبهه اصولگرا نیز شاید جز سیاستمدارانی كه به نام «آبادگر» می شناسیم شان، سیاستمداری باقی نمانده باشد. این اما تمام داستان نیست. اردوگاه راست اگرچه در تسخیر «آبادگران» است ولی امروز می بینیم كه یك آبادگر نیز رویاروی آبادگر دیگر، ایستاده و صحنه ای دیگر از اختلاف سامان یافته است. این فصل از داستان بر این قرار است: مجلس نشینان، شورائیان و رئیس جمهور سه ضلع مثلت آبادگری در ایران هستند و اكنون یك ضلع این مثلث سرناسازگاری گذاشته است: مجلس نشینان، آن ضلعی هستند كه ساز مخالفت را كوك می كنند. عماد افروغ، احمد توكلی و الیاس نادران از هر فرصتی برای انتقاد از دولت بهره می گیرند و در تقسیم كارشان، آنچنان كه دیده ایم، مخالفت های اقتصادی را احمد توكلی رهبری می كند و ژنرال فرهنگی نیز عماد افروغ است. آبادگران مجلس رویاروی دولت قرار گرفته اند اما آیا محمود احمدی نژاد تنها می ماند؟ بر مبنای چنین جغرافیایی است كه آبادگران شورای شهر اختلافات خود با رئیس جمهور را كناری گذاشته اند و به یاری او آمده اند. اكنون «آبادگران جوان» عنوانی است كه شورائیان آبادگر، برساخته اند تا در ذیل آن صورتی دیگر از آبادگر بودن را به نمایش بگذارند، صورتی كه رنگ و بوی مخالفت با احمدی نژاد و دولت او نداشته و همراه و یاور رئیس جمهور باشد و هر از چندی نیز با صدور یك بیانیه بر «سونامی احمدی نژاد» تاكید كند و از عدم همراهی اصولگرایان با رئیس جمهور هم انتقاد نماید.

«آبادگران جوان» بدین ترتیب در برابر آبادگرانی می ایستند كه نمایندگانش بر صندلی های مجلس نشسته اند و نسبتی با حسین فدایی و جمعیت ایثارگران دارد. اینچنین است كه حسن بیادی نایب رئیس شورای شهر تهران و صحنه گردان «آبادگران جوان» در برابر انتقادهای حسین فدایی كه آبادگران را دست پخت خود می داند، می ایستد و می گوید: «آنهایی كه می خواهند فقط یك گروه بیشتر نباشد، بدانند كه این الگو، الگوی حزب رستاخیز است و انقلاب ۵۷ مهر پایانی بر آن تفكر بود.»

بدین ترتیب آبادگران مجلس در كنار حزب دوست یعنی جمعیت ایثارگران اكنون رویاروی «آبادگران جوانی» قرار گرفته اند كه دست تقدیر آن را از درون اتاق های شورای شهر تهران هدایت می كند و همایش های آن نیز در مسجد شهرداری تهران برگزار می شود. پراگماتیسم، واقعیات سیاسی و تضاد در منافع، شعارهای اصولگرایان را با چالشی جدی مواجه كرده اند و حال اصولگرایان ایرانی باید از خود بپرسند كه این اختلافات را، هر چند اختلاف در فروع بخوانیم، چگونه باید توضیح داد. چه باید گفت، آن گاهی كه صدای احمد توكلی از رادیو مجلس پخش می شود و او خطاب به رئیس جمهور با لحنی كنایه آمیز می گوید: «با وارونه كردن یك كاسه ماست در آب دریا نمی توان طلب دوغ كرد.» «وحدت» اصلی است كه تمام احزاب و جبهه های سیاسی در ایران خواهان آنند اما آیا وقتی مهدی كروبی می گوید: «اجماع در میان اصلاح طلبان همچون برف در تابستان است» آیا می توان در جبهه اصولگرایان به انتظار آفتاب تابستانی در زمستان نشست؟

رضا خجسته رحیمی



همچنین مشاهده کنید