جمعه, ۱۴ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 3 May, 2024
مجله ویستا

در شهر روبات ها


در شهر روبات ها

چیزی که در فیلم روبات ها جذابیت را خیلی بیشتر می کند این است که تمام فیلم تخیلی و غیرواقعی است اما چنان تصویر شده که به نظر می رسد واقعا شهر روبات ها باید وجود داشته باشد

روبات ها را دیدید؟ یکی از فیلم های قشنگی بود که همین دو سه هفته پیش در برنامه فیلم های تابستانی کودکان و نوجوانان تلویزیون پخش شد. یک فیلم کاملا انیمیشنی، آن هم از نوع سه بعدی. همه تصاویر و شخصیت های این فیلم زیبای کارتونی با پیشرفته ترین امکانات کامپیوتری ساخته شده بودند. این فیلم که سال گذشته در سینماهای دنیا اکران شده بود آن قدر بامزه و متفاوت است که می تواند هم بچه ها و هم بزرگترها را کنار هم بنشاند تا از تماشای آن لذت ببرند.

چیزی که در فیلم روبات ها جذابیت را خیلی بیشتر می کند این است که تمام فیلم تخیلی و غیرواقعی است اما چنان تصویر شده که به نظر می رسد واقعا شهر روبات ها باید وجود داشته باشد. رادنی قهرمانی اصلی فیلم که یک روبات جوان و خیالاتی است و در یک شهر کوچک ساخته شده (به جای متولد شده) فرزند یک مرد ظرفشوی است. اما او تنبل و از زیرکار دررو نیست و می خواهد به هدفش برسد. هدف او چیست؟ حتما می دانید می خواهد مخترع بشود. در این راه پدرش هم به او کمک می کند و رادنی موفق می شود تا یک روبات اعجوبه بسازد.

حال دیگه دست رادنی خالی نیست پس راه می افتد و می رود به «روبات سیتی» تا با یک مخترع بزرگ که همیشه دوست داشت مثل او باشد ملاقات کند. اما این مخترع بزرگ یعنی آقای «بیگ ولد» و شرکت او در دست «رچت» تبهکار گرفتار شده اند.

رچت فقط به دنبال سود بیشتر است و برای آن دست به هر کاری می زند. رادنی سرخورده می شود و همه آرزوهایش بر باد می رود. این است که به جمع گروهی از روبات های قراضه و از مد افتاده وارد می شود. رهبر این گروه یعنی «فندر» که روبات زبلی است به سرعت متوجه می شود که تنها کسی که می تواند به آنها کمک کند تا از این شرایط فلاکت بار نجات یابند، رادنی است.

از اینجا همه مبارزه ها شروع می شود، دسته بندی ها و تلاش ها و کمی هم بزن و بگیرها که حتما در فیلم دیده اید.با وجود داستان ساده فیلم که می تواند شبیه موضوع خیلی از فیلم های دیگر باشد، تکنیک های کامپیوتری که در فیلم به کار گرفته شده و آن فضایی که به نظر می رسد همه از فلز است، آن جاده های هوایی و شهری که شبیه شهرهای فضایی است و از همه مهمتر آن روبات های عجیب و غریب که با فنرها و تکه های فلزی ساخته شده اند. آن قدر طبیعی و زیبا هستند که می توانند تماشاچی را در مدت تماشای فیلم وارد دنیای خودشان کنند.

روبات اعجوبه ای که رادنی درست کرده هم که دیگر جای خودش را دارد و چنان بامزه و تخس است که همه عاشقش می شوند. روبات ها محصول کمپانی فاکس قرن بیستم است و «عصر یخ» هم یکی دیگر از محبوب ترین آثار انیمیشن آن در ایران هم مثل کشورهای دیگر با استقبال بسیار مواجه شد. شیطنت ها و بذله گویی های «رابین ویلیامز» یکی از جذابیت های فیلم به زبان اصلی است که متاسفانه در دوبله به زبان فارسی از بین رفت.

هرچند ما شخصیت فندر و صدای او را به صورت دوبله شده هم دوست داشتیم اما هنرمندی رابین ویلیامز در هر نقشی که ظاهر می شود و نحوه صحبت کردن و از آن مهمتر صدای متفاوتی که متناسب با هر نقش می آفریند، یکی از ویژگی های بسیار مهم این فیلم است. در هر حال، شوخی های فیلم و جملات مسخره ای که بعضی وقت ها از زبان شخصیت ها می شنویم خیلی بامزه است و حتی بزرگترهایی را که پای تلویزیون نشسته اند نیز به خنده می آورد.

رابین ویلیامز درباره نقشش در این فیلم گفته که عاشق گرافیک کامپیوتری و حتی بازی های رایانه است و با وجود اینکه بسیاری از جملات را بداهه گفته، اما سعی کرده که بی ادبانه حرف نزند و همه را خوشحال کند. کارگردان این فیلم انیمیشنی «کریس وج» فیلم دوست داشتنی «عصر یخ» را هم کارگردانی کرده بود و با همه تجربه ای که از آن اثر داشت، «روبات»ها را آفرید. هنر او این بود که در میان فیلم های علمی ـ تخیلی متعددی که ساخته شده توانست یک فضای کاملا جدید و کاملا متفاوت ایجاد کند که پر از شادی و رنگ و هیجان بود.

موفقیت بزرگ این کارگردان وقتی بیشتر قابل درک است که پس از پایان فیلم بنشینیم و به شخصیت های متفاوت و باورپذیری که دیده ایم فکر کنیم؛ به همه آن روبات های جور واجور، کوتاه و بلند و عجیب و غریب در آن شهر خیالی که کاملا باور شدنی بود. یک شهر چند طبقه و عظیم که از هر گوشه آن یک روبات متفاوت سردرمی آورد. کمپانی فاکس قرن بیستم برای ساختن این انیمیشن از پیشرفته ترین دستگاه های کامپیوتری استفاده کرد. به همین دلیل است که ما کاملا می پذیریم که همه این موجودات فلزی هستند و فنری که به جای مو روی سر آنها قرار دارد را کاملا حس می کنیم.

باران گیلانی