چهارشنبه, ۳ بهمن, ۱۴۰۳ / 22 January, 2025
اشتباه آدام اسمیت
● مبدا پیدایش سرمایهداری
در سال ۱۹۹۳، آقای ویلیام کلینتون در دفاع از یک معاهدهء مبادلهء آزاد، به آدام اسمیت استناد کرد که مطابق گفتهء وی اثبات کرده بود «عادتهای تجاری رفتارهای جنگمنشانه را انکار میکنند.» از بیش از دوقرن پیش تاکنون، ترویج این نظریه که گویا تمایل نهادین به مبادلهء آزاد بقای سرمایهداری را توضیح داده و ضامن صلح است مدیون آدام اسمیت است اما این تکوین دایمیسرمایهداری یک نکتهء جزیی را فراموش میکند: روابط تولید ...نویسندهء مقالهء آلن بیر استاد جامعهشناسی در دانشگاه فرانش کونته فرانسه است. این مقاله در نوامبر ۲۰۰۶ در لوموند دیپلماتیک منتشر شده است.
چه زمانی، کجا و به چه دلیل سرمایهداری ظاهر شد؟ از دو قرن پیش تاکنون پاسخ به این سوالات موجب قلمفرساییهای زیادی شده است. ازجمله دلایل این همه استدلال، بغرنجی خود مساله، گوناگونی نقطهنظرها و زوایای طرح آن است. سوالاتی که بیشتر حول مبداء پیدایش سرمایهداری مطرح میشوند بنا به تعریف مبهماند و پاسخها نیز بر حسب ابزارهای نوین تاریخنگاری و ابداع فرضیات جدید، رسالت تحول و تجدید نظر دایمی را بر عهده دارند. اما اختلاف نظرها بیشتر ناشی از بهکارگیری اصول متفاوت است که باعث میشود هر فرد به شیوهای مختص خویش سوال را مطرح کند.
نخستین توضیح جامع در مورد پیدایش سرمایهداری، تحلیلی است که پایهء تفکر اقتصادی کلاسیک را نیز از نیمهء دوم قرن هجدهم بنا نهاد. این تحلیل از آن زمان به طور وسیع اشاعه یافت و هنوز نیز منشا الهام اکثریت دیدگاهها در مورد تاریخ سرمایه و سرمایهداری است و به دلیل ریشههای خویش مهر و نشان کامل از پیشفرضهای اندیشهء لیبرالی دارد.
ویژگی این تفکر توجه خاص و به عبارتی مطلق آن به بازار است. در دورنمای آن، شکلگیری سرمایه به مثابهء رابطهء تولید و توسعهء سرمایهداری به مثابهء شیوهء تولید اساسا به ترویج و تثبیت حیطهء روابط کالایی خلاصه میشود. این تفکر با ظرافت و موشکافی به کند و کاو در مورد پیدایش و اعتلای این روابط میپردازد و شرایط رشد آنها، موانع مقابل راهشان، عواملی که باعث شکوفایی آنها شده و یا بر عکس بروز درگیری بین تجارت راه دور و ساختارهای سیاسیای که در مرکز این روندها قرار داشته و اشکال کالایی سرمایه که در بستر این عوامل و به یمن آنها رشد کرده است را بررسی میکند.بدون آن که الزاما موانع مشاهده شده که اکثرا رشد سرمایهداری را ترمز و یا حتی مسدود کردهاند، ناشناخته بمانند و یا ناچیز شمرده شوند.
● تعریفی که تاریخ را در نظر نمیگیرد
یکی از نخستین ابراز نظرها در این چارچوب نوشتهء آدام اسمیت به نام «جستوجو در رابطه با طبیعت و دلایل ثروت ملل ۱۷۷۶۶)» است که اثر کلیدی وی و کتاب پایهء اقتصاد سیاسی کلاسیک است. از همان صفحات نخست، نویسنده از اعتقاد خود مبنی بر وجود «تمایلی ذاتی که انسان را به مبادله و تعویض شیای با شئی دیگر میکشاند» سخن میراند، تمایل ویژهء انسانها که در هیچ کدام از دیگر انواع موجودات زنده مشاهده نمیشود وآدام اسمیت ریشهء آن را نهایتا در وابستگی متقابل انسانها به یکدیگر در یک جامعه میداند. به نظر او برای پاسخ به نیازمندیهای انسانها، مبادلهء بسیار مناسبتر از خیرخواهی است: «... انسان تقریبا همیشه به یاری همنوعان خود احتیاج دارد و حساب کردن تنها روی خیرخواهی آنها امری واهی است. بسیار مطمئنتر است که انسان بتواند منافع شخصی همنوعان خود را برآورده سازد و آنها را قانع کند که منافع خودشان ایجاب میکند تا آن چه را که او میخواهد برایش انجام دهند. این همان کاری است که فردی که مبادلهء معینی را پیشنهاد میکند انجام میدهد، معنای پیشنهادش چنین است: «آنچه را که من به آن نیاز دارم به من بدهید تا من هم آنچه را شما به آن احتیاج دارید به شما بدهم.»
مطابق نظر آدام اسمیت، همین تمایل به مبادله است که سمتگیری به سوی توسعهء تقسیم کار را موجب میشود چرا که به نفع هر فرد است تا خود را در شاخهای از فعالیت که طبیعت، سنت یا تجربهء شخصیاش او را در آن کارآمد ساخته کارشناس کند. «به این ترتیب اطمینان از توانایی مبادلهء آن محصول کاری که از پاسخ به نیازهای مصرفی خود فرد بیشتر است با محصول اضافی کار دیگران که میتواند برای او ضروری باشد، فرد را تشویق میکند تا در شغل معینی متخصص شود و اعتلای کارشناسی خود و استفاده از همه استعداد و ذکاوت خویش را در راه آن حرفه میسر سازد.»
بنا به نظر آدام اسمیت، مبادلهء کالایی و تقسیم کار منتج از آن که در عین حال به مثابه شرایط و فرآیند این نوع مبادله نیز هستند، پدیدههایی کاملا طبیعی (در تمام ابعادمفهوم آن) برای جامعه هستند، جامعهای که مطابق فرضیات او تنها جمع شمار زیادی از افراد مطلقا خودخواه است، یعنی افرادی که در عین حال کاملا مستقلاند (چرا که مالکیت خصوصی محصول تولید نیروی کار خویش و همچنین مالکیت ابزار تولید را در اختیار دارند) و تنها بر اساس منافع شخصی و در چارچوب وابستگی متقابل با دیگر افراد به جلو میروند.به راحتی میتوان متوجه شد که این یک توضیح افسانهای است، یعنی به شرح داستانی خیالی میپردازد که ادعا دارد ریشه و پایهء جهان را به طور کلی و نهادهای انسانی را به طور ویژه توضیح میدهد، در ابتدا به شیوهء توضیح مبتنی برتکرار واضحات آن توجه کنیم: آنچه را آدام اسمیت به عنوان وضعیت ذاتی جامعه پیشفرض قرار میدهد، دقیقا همان چیزی است که باید تکوین و روند توسعهاش را توضیح داد، یا به عبارتی ساختار اجتماعی اقتصادیای دارای وجه مشخص متشکل از مجموعهء تولیدکنندگان خصوصیای که به سادگی توسط سیستم روابط کالایی به هم مرتبط هستند.
بلافاصله میتوان متذکر شد که اگر این وضعیت ذاتی جامعه است، پس سرمایهداری باید تقریبا همزمان با خروج بشر از ماقبل تاریخ ظهور مییافت اما قبل از آن که چنین شود راهی بسیار طولانی طی شد!من اینجا از توضیح معنای ایدئولوژیک (یا حتی آپولوژتیک حقیقت ازلی) عمومیچنین نظری صرف نظر میکنم که ما را به طرف پذیرش سرمایهداری به مثابه پایان تاریخ بشر هدایت میکند، یعنی به مثابهء وضعیت بهینهء رشد اجتماعی، چرا که در چارچوب آن عنصر پنجم جوهر طبیعت (پس از چهار عنصر اساسی یعنی آب، خاک، هوا و آتش- م) یعنی کالا به اوج شکوفایی خود میرسد.
من تنها بر دو محدودیت اساسی این نظریه از دیدگاه ذکاوت آیندهنگری تاریخی اشاره میکنم.اولا، با توجه اساسی و حتی انحصاری به روند گردش کالایی، این دیدگاه لیبرالی باعث بیاعتنایی به نقش روابط تولید و یا حتی پنهان کردن کامل آن میشود که در اینجا در معنای مطلق خویش به مجموعهء سازوکارها، موازین و نهادهایی اطلاق میشود که شرایط وحدت تولیدکنندگان و ابزار تولیدشان را موجب میشوند و بدون آنها هیچ تولیدی میسر نیست اما قبل از به گردش در آوردن محصولات کار اجتماعی، از هر نوعی که باشند، قبل از تبدیل این محصولات به کالا، باید آنها را تولید کرد; در نهایت شرایط تولید است که سرنوشت محصولات کار اجتماعی را رقم میزند و بهویژه امکان یا عدم امکان تبدیل محصولات به کالا را فراهم میکند. تحلیلهایی که در چارچوب نظریه لیبرالی قرار میگیرند، به دلیل عدم بررسی روابط تولید در توضیح دلایل این امر که روابط کالایی در شرایط خاصی توانستهاند رشد کنند و شرایط دیگری مرتبا برای رشدشان نامطلوب بوده است، یا مشکل دارند و یا کاملا در ماندهاند. مثلا چرا امپراتوری وسیع چین طی هزارها سال در مقابل رشد این روابط نسبتا ایستادگی کرد، در حالی که این روابط در دوران باستان در حوزهء مدیترانه شکوفایی چشمگیری داشتند.
دوم این که بر پایه آن چه در بالا گفته شد، این گونه بررسیها طبیعت انقلاب واقعیای که در روابط تولیدی همراه با شکلگیری سرمایه و توسعهء متوالی سرمایهداری رخ میدهد را درک نمیکنند چرا که مشخصهء سرمایهداری این نیست که محصول کار اجتماعی به طور معمول در چارچوب آن شکل کالا بر خود میگیرد. اگر چنانچه آنطور که مارکس در مقدمهء کتاب سرمایه میگوید: «ثروت جوامعی که در آنها شیوهء سرمایهداری تولید حکمفرماست به شکل انباشت عظیم کالا متجلی میشود». در وهلهء اول و به ویژه به این دلیل است که شرایط ذهنی (نیروی کار) و عینی (ابزار تولید) کار اجتماعی خود نیز به کالا تبدیل شدهاند.
امری که همانطور که مارکس به تفصیل توضیح میدهد، مستلزم سلب مالکیت از تولیدکنندگان و تقلیل آنها به موقعیت «کارگران آزاد» است که جز فروش تنها چیزی که هنوز در مالکیتشان قرار دارد، یعنی نیروی کارشان چیز دیگری ندارند. به بیان دیگر، در روابط تولیدی است که راز رشد اعجابانگیز دامنهء گردش کالایی که وجه مشخصه سرمایهداری است و سرمایهداری به آن افتخار میکند، نهفته است: بخش دوم (یعنی مبادلهء کالایی) تنها صورت ظاهری است که وجه اولیه (روابط تولیدی) در آن متجلی میشود.در عمل، رشد و توسعهء روابط کالایی هیچ پویایی در خلال تاریخ نداشته است. همواره و در همه جا، دامنهء گردش کالایی و پولی که به شکلگیری و تکوین سرمایهء تجاری منجر میشود مطلقا تابع روابط تولیدی است، یعنی تابع قوانین و نهادهایی که روابط بین تولیدکنندگان و ابزار تولیدشان، تولیدکنندگان و غیرتولیدکنندگان بین هم (یا تقسیم اجتماعی کار) و بالاخره روابط بین تولیدکنندگان و غیرتولیدکنندگان با محصول کار اجتماعی را تعریف میکنند.
این روابط تولیدی است که امکانات یا محدودیتهای توسعهء گردش کالایی و پولی را تعیین میکند در نتیجه به شکلگیری و انباشت احتمالی سرمایهء تجاری منجر میشود. به همین ترتیب نیز خود روابط تولیدی شکل، شدت و نهایتا نتیجهء تاثیرات اجتنابناپذیر انحلال خویش را که ناشی از واکنش متقابلی است که توسعهء اقتصاد کالایی و پولی و بهویژه سرمایهء تجاری برای این روابط به بار میآورد تعیین میکند. در یک کلام، هر چند اعتلای اقتصاد کالایی و سرمایهء تجاری به طور انکارناپذیر در شکلگیری روابط سرمایهداری تولید نقش داشته است، دلایل این امر که عملکرد آن توانسته یا نتوانسته است به تحقق چنین نتیجهای برسد را باید در ساختار و پویایی روابط ماقبل سرمایهداری جستجو کرد.
آلن بیر
برگردان: مرمرکبیر
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست