پنجشنبه, ۱۳ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 2 May, 2024
مجله ویستا

روزگار نو ساز های نو


روزگار نو ساز های نو

درباره ساخت و ساز های جدید برای ارکستر های ایرانی

آهنگسازان ایرانی برای خارج کردن موسیقی خاص ایرانیان از زیر سایه لقب «سنتی» در این سال‌ها دست به تجربیات گرانبهایی زده‌اند تا این موسیقی هرچه بیشتر «معاصر» باشد اما هر چقدر در حوزه طراحی صدا به‌سوی مرز‌های تجربه نشده حرکت کرده‌ایم، در حوزه ساخت و ساز‌های جدید چنان‌که باید نبوده‌ایم. یکی از دلایل دامنه نه‌چندان متنوع موسیقی ایرانی را می‌توان در محدودیت دامنه صوتی ارکستر ایرانی جستجو کرد؛ چنانچه سال‌هاست که آهنگسازان ایرانی به کمبود صدا‌های باس و بم در ارکسترهای ایرانی اشاره کرده‌اند. این محدودیت صوتی باعث می‌شود که دست آهنگساز برای رفتن به سوی مرز‌های جدید بسته باشد و دایره تکرار هرچه تنگ‌تر. برای نمونه توجه داشته باشید که تجربیات زیادی در حوزه موسیقی دراماتیک در قالب موسیقی خاص ایرانی انجام نشده است. دلیل آن را هم نمی‌توان تنها به کم‌کاری هنرمند و آهنگساز نسبت داد. نکته اینجاست که ارکستر ایرانی با توانایی‌های فعلی خود امکان تصویر یا توصیف بعضی از احساسات و احوالات انسان امروز را ندارد. وقتی پای موسیقی دراماتیک به میان می‌آید - چه از نوع موسیقی فیلم، چه تئاتر، چه اپرا و چه موسیقی صرف که دغدغه شخصیت‌پردازی و دراماتیک بودن دارد- به‌خاطر تنوع حس‌هایی که ممکن است در یک اثر دراماتیک وجود داشته باشد موسیقی ایرانی دست خود را در مقابل بعضی از این حس‌ها و احوالات بسته می‌بیند. کنسرت‌های امسال نشان می‌داد که بسیاری از آهنگسازان و گروه‌های موسیقی این ضعف را دریافته‌اند و به همین دلیل شاهد رونمایی از ساز‌های جدید در ارکستر‌های ایرانی بودیم. در کنسرت گروه اشتیاق به آهنگسازی علی قمصری و خوانندگی علیرضا قربانی، ساز «کمانچه باس» مورد استفاده قرار گرفت. (این ساز سال‌ها قبل توسط استاد قنبری طراحی شده بود اما گویا در کنسرت گروه اشتیاق ساز طراحی شده فرد دیگری مورد استفاده قرار گرفت).

در کنسرت محمدرضا شجریان و گروه شهناز از دو ساز «صراحی» و «بم‌ساز» رونمایی شد که به خصوص بم‌ساز می‌تواند نقش مهمی در ارکستر‌های ایرانی به عهده بگیرد. این ساز در کنسرت گروه شهناز به شکل تک‌نوازی مورد استفاده قرار گرفت اما در صورتی که شکل تکامل‌یافته‌تری به خود بگیرد می‌توان نقش مهمی در ارکستر‌های ایرانی به عهده بگیرد (خود محمدرضا شجریان نیز اشاره کرده باتوجه به طول بیشتر زمان حیات صدا‌های بم در فضا، می‌توان پدالی برای این ساز طراحی کرد که نوازنده و آهنگساز کنترل بیشتری روی صدای این ساز داشته باشند). در کنسرت گروه دستان نیز پژمان حدادی از دایره‌های کوک‌شونده استفاده کرد. این دایره‌ها که چند سال است در ترکیب ساز‌های کوبه‌ای ‌گروه «دستان» مورد استفاده قرار می‌گیرد در بعضی از موارد می‌توانند صدای بم‌تری نسبت به تنبک، دف و کوزه تولید کنند. در این کنسرت‌ها به وضوح می‌شد تشخیص داد که این ساز‌های جدید چقدر در تولید صدا‌های جدید و رفتن آهنگسازان به‌سوی ایده‌های تازه‌تر نقش داشته‌اند. برخلاف آنکه از موسیقی خاص ایرانی تحت عنوان موسیقی سنتی یاد می‌کنیم این موسیقی هیچگاه از پس‌زمینه سنتی شفافی برخوردار نبوده است. تعداد رساله‌های به‌جا مانده در حوزه موسیقی قبل از قاجار به تعداد انگشتان دست هم نمی‌رسد.

تکوین موسیقی قاجاری هم تقریباً همزمان بوده است با حضور موسیقی غربی در ایران. یعنی سنت‌های موسیقایی ایرانی را نمی‌توان هموزن و معادل با سنت‌های ادبی، برای مثال در حوزه شعر قلمداد کرد. شاید هم به‌خاطر فقدان این سنت‌هاست که تحولات در موسیقی ایرانی کم‌وزن‌تر و کمرنگ‌تر از تحولات در ادبیات و شعر ایرانی بوده است. شاید وجود این سنت‌ها باعث می‌شد که آهنگسازان ما با آرامش بیشتر به‌سوی مرز‌های تجربه نشده حرکت کنند اما عدم وجود یک تاریخ موسیقایی شفاف باعث شده که آهنگسازان معاصر ما بیشتر به دنبال تعریف و اثبات هویت خود باشند. به‌هرحال به‌نظر می‌آید که محدودیت دامنه صوتی ارکستر‌های ایرانی این روز‌ها به یکی از دغدغه‌های آهنگسازان ایرانی تبدیل شده است. نکته اینجاست که جهان صوتی هر آهنگسازی از یک بخش ورودی صدا و یک خروجی صدا تشکیل شده است. صدا‌های پیرامون آهنگساز ایرانی فعال در حوزه موسیقی خاص و صرف ایرانی را نمی‌توان با امکانات فعلی ارکستر ایرانی به‌طور کامل به موسیقی ترجمه کرد. به همین خاطر است که گاهی احساس می‌کنیم این موسیقی از معاصر خود با فاصله ایستاده است. اضافه شدن ساز‌های جدید به ارکستر موسیقی ایرانی باعث خواهد شد که ورودی و خروجی جهان صوتی آهنگساز به یکدیگر نزدیک‌تر شوند. اما نکته اصلی اینجاست که از این ساز‌های جدید نمی‌توان توقع داشت صدایی را تولید کنند که ویژه و منحصر باشد آن‌گونه که صدای نی‌، کمانچه، سه‌تار و... صرفاً ایرانی است و در ارکستر و ساز‌های فرهنگ‌های دیگر نمی‌توان آن را جستجو کرد (فرهنگ‌های هم‌ریشه همسایه را نمی‌گویم). در زمان پیدایش این ساز‌ها جهان صوتی یک ایرانی از استقلال و ویژگی‌های منحصر بیشتری برخوردار بوده است در نتیجه وسیله تولید صدای این فرهنگ هم بسیار خاص و منحصر بوده است. اما امروز در پیرامون خود، به صدای جاری در یک خیابان گوش کنید آنچه می‌شنوید در نیویورک، پاریس، توکیو و... هم قابل شنیدن است پس ساز طراحی شده در این روز‌گار هم می‌تواند به همین میزان صدایی همگانی‌تر تولید کند.

مهدی میرمحمدی