جمعه, ۱۲ بهمن, ۱۴۰۳ / 31 January, 2025
چالش های پنبه و پنبه کاران
ـ گفتوگو با مهندس اسدالله پاکسرشت، دبیر انجمن صنفی صنایع پنبه پاککنی گلستان
اسداله پاک سرشت تحصیلات خود را در رشته کشاورزی (گرایش اقتصاد و مدیریت کشاورزی) به اتمام رسانده است و تا کنون بهعنوان مدیر توسعه کشت دانههای روغنی در استانهای گلستان و آذربایجان شرقی و اردبیل مدیر عامل کارخانه آرد یساقی در استان گلستان، مدیرعامل شرکت تعاونی کارخانجات پنبه پاککنی استانهای گلستان و مازندران، دبیر انجمن صنفی صنایع پنبه پاککنی استان گلستان عضو هیأت مدیره صندوق پنبه ایران و عضو کمیسیون استاندارد پنبه کشور فعالیتهای خود را در زمینه پنبه ادامه داده است. با وی پیرامون وضعیت تولید پنبه در کشور گفتوگوئی را انجام دادیم که از نظرتان میگذرد:
▪ در حال حاضر وضعیت تولید پنبه در کشور چگونه است؟ آیا آمار و ارقامی در این زمینه دارید
در حال حضار وضعیت تولید پنبه کشور نسبت به اهداف برنامه چهارم توسعه و همچنین نسبت به نیاز صنایع نساجی پائین و در شرایط فعلی که بهدلیل افزایش تعداد صنایع نساجی داخلی نیاز ای صنایع به پنبه حداقل سالیانه ۱۳۰ هزار تن میباشد، بهدلیل عدم حمایت در سال گذشته تولید پنبه داخلی حدود ۱۰۰ هزار تن و در سال جاری پیش بینی میشود حداکثر به ۶۰ هزار تن پنبه محلوج محدود گردد بهطور کلی از لحاظ تولید پنبه داخلی بررسیها مؤید آنست که در طول برنامه عمرانی سوم کشور حداکثر ۷۵ درصد و در دو سال اول برنامه عمرانی چهارم (سالهای ۱۳۸۴ و ۱۳۸۵) حدود ۶۰ درصد برنامه تعیین شده تحقق یافته و تداوم این روند که ناشی از کم توجهی وزارت جهاد کشاورزی به محصول استراتژیک پنبه میباشد، به تدریج به سقوط تولید آن منجر خواهد شد که متأسفانه در برخی استانها نظیر استانهای مازندران و گلستان شاهد و ناظر سقوط آن بوده و در استان فارس و منطقه مغان نیز تنزل تولید پنبه آهنگ تندتری به خود گرفته است.
▪ وضعیت پنبهکاران استان گلستان و میزان تولید آنها چگونه و در چه سطحی است؟
ـ پنبه استانهای گلستان و مازندران (بهویژه پنبه استان گلستان) بهدلیل دارا بودن طول تار مؤثر بالا، میکرونری و یا ظرافت مناسب، مقاومت و کشش و یکنواختی بالا، جزء مرغوبترین نوع پنبه الیاف متوسط مایل به بلند جهان بهشمار میرود،
مرغوبیت پنبه استان گلستان بهگونهای است که صنای ریسندگی قادرند تا نخهای ظریف نمره ۵۰ و ۶۰ از آن تولید نمایند، در صورتیکه نخ تولیدی از پنبه مناطق خشک کشور، حداکثر نمره ۲۰ بوده و در صورتیکه بخواهند نخهای نمره ۲۴ و ۳۰ تولید نمایند، الزاماً بایستی با پنبه استان گلستان به نسبتهای معینی مخلوط گردند.
لازم به یادآروی است که در دو دهه قبل از پیروزی انقلاب، استان گلستان مهمترین مرکز تولید پنبه بهشمار میرفت و حدود ۶۰ درصد از تولید پنبه کشور را به خود اختصاص میداده و از ۱۲۰ میلیون دلار ارزآوری سالیانه صادرات پنبه حدود ۱۱۰ میلیون دلار آن متعلق به صادرات پنبه مرغوب استان گلستان بوده است.
در دو دهه اول پس از پیروزی انقلاب، بهدلیل کم توجهی دولت محترم به محصول پنبه، پنبه استان گلستان روند نزولی را احراز و با میانگین تولید سالیانه ۵۰ هزار تن محلوج، حدود ۴۵ درصد از کل تولید پنبه کشور را بهخود اختصاص و در دوره ۵ ساله ۸۴ - ۱۳۸۱ بهدلیل تشدید کم توجهیها و عدم تعیین قیمت تضمینی مناسب، این استان با متوسط تولید سالیانه ۲۵ هزار تن حدود ۲۷ درصد تولید کشور را به خود اختصاص دارد. در سال جاری (۱۳۸۵) با ۵/۷ هزار تن پنبه محلوج، حداکثر ۵/۱۲ درصد از تولید پنبه کشور را بهخود اختصاص داد و پیش بینی سال آینده حدود ۴ هزار تن بوده و تداوم چنین روندی در دو سال آینده قطعاً به توقف تولید مرغوبترین نوع پنبه کشور منتهی خواهد شد.
در حالیکه در حال حاضر نیاز سالانه صنایع نساجی مدرن کشور به پنبه مرغوب استان گلستان حدود ۶۰ - ۵۰ هزار تن برآورد میگردد، توقف تولید پنبه استان گلستان، کشور را به واردات اسارت بار پنبه از کشورهای بیگانه محتاج خواهد نمود که واردات پنبه از کشورهای آسیای میانه (هرچند بهدلیل پائین بودن قیمت جهانی و نیاز شدید این کشورها به ارز خارجی و الزام در عرضه پنبه ارزانتر) بهدلیل فقدان کیفیت ذاتی مناسب (طول مؤثر، میکرونری و مقاومت)، صنایع ریسندگی را تنها به تولید نخهای نمره ۲۰ و ۲۴ و ۳۰ قادر میسازد. بنابراین سودآور نمودن صنایع ریسندگی و رقابتی شدن تولید آنها، تنها به تولید پنبه مرغوب استان گلستان وابسته بوده که متأسفانه در اثر کم توجهیهای مسئولان وزارت جهاد کشاورزی، تولید این نوع پنبه مرغوب روند نزولی شدید به خود گرفته است.
▪ بزرگترین مشکلاتی که پنبهکاران با آن مواجه هستند، چیست و برای رفع آنان تاکنون چه اقداماتی صورت گرفته است، توسط کدام مراجع؟
ـ در ارتباط با بزرگترین مشکلات پنبهکاران کشور و اقدامات صورت گرفته تا کنون موارد زیر را به استحضار میرساند بهطور کلی محصول پنبه و پنبهکاران کشور با چهار نوع رقابت و چالش مهم به شرح زیر مواجه هستند:
۱) در زمینه تخصیص سطح کشت، زراعت پنبه بر سر تصاحب زمین با سایر محصولات رقیبت و جایگزین در رقابت تنگاتنگی قرار گرفته که بهدلیل درآمد و عایدی بهتر سایر زراعتهای که عمدتاً ناشی از حمایت قیمتی مناسبتر این حمایت قیمتی مناسبتر این محصولات و تعیین قیمت تضمینی پائین برای پنبه میباشد، پنبه قابل رقابت نبوده و جایگاه مهم خود را در چرخه زراعی کشور از دست داده است.
۲) در زمینه صادرات پنبه و حضور در بازارهای جهانی، پنبه داخلی بهدلیل داشتن قیمت تمام شده بالاتر از قیمتهای جهانی قادر به فتح بازارهای جهانی نمیباشد، علل پائین بودن قیمت جهانی پنبه را بهشرح زیر میتوان خلاصه نمود:
الف) یارانه تولیدی و صادراتی هنگفتی که کشورهای پنبه خیز فقیر و غنی به پنبه و پنبه کاران خود تخصیص میدهند و همچنین دامپینگ قیمتی کشور آمریکا بهعنوان بزرگترین صادر کننده پنبه که بهعمده در جهت تخریب اقتصاد کشورهای پنبه خیز در حال توسعه انجام میدهد از عوامل مهم پائین بودن قیمت پنبه جهانی و ناکار آمدن شدن صادرات پنبه میباشد.
ب) نیاز برخی کشورهای در حال توسعه به تحصیل ارز خارجی، با عنایت به اینکه پنبه تنها محصول صادراتی آنها بوده و برای دستیابی به ارز ناچارند پنبه خود را به قیمتهای پائینتر عرضه نمایند از عوامل گرایش صنایع نساجی در دستیابی به پنبه ارزانتر خارجی و یکی از چالشهای مهم رکورد بازار پنبه داخلی بهشمار میرود.
ج) بالا بودن هزینه تولید محصولات کشاورزی از جمله پنبه در ایران نسبت بهسایر کشورهای پنبه خیز (به استثنای سوریه). طبق بررسیهای کمیته مشورتی بینالمللی پنبه که در کشورهای پنبه خیز انجام داده است، هزینههای سرمایهای تولید پنبه در ایران از جمله هزینه تأمین آب، اجاره زمین و ماشینآلات، در ایران بالا و حدود ۳ -۵/۱ برابر هزینه تولید پنبه سایر کشورها میباشد و مهمتر از آن، وجود نرخ تورم سالیانه ۱۵ - ۱۲ درصدی نیز مزید بر علت بوده که وزارت جهاد کشاورزی ناچار است همه ساله بهخاطر خنثی نمودن تورم، قیمت تضمینی محصولات کشاورزی را افزایش میدهد و هر چند که همیشه در اثر فشار صنایع نساجی، کمترین افزایش قیمت سالیانه در مورد پنبه اعمال شده است، ولی باز قیمت پنبه داخلی در حال حاضر نسبت به قیمتهای جهانی بالاتر بوده و صنایع نساجی حق دارد که پنبه را براساس نرخهای جهانی خریداری و از خرید پنبه داخلی متضرر نگردد.
د) افزایش تولید پنبه در سایر کشورها (چه از لحاظ افزایش سطح کشت و یا از لحاظ ارتقاء، عملکرد در واحد سطح) در دو دهه اخیر به کاهش تقاضای جهانی پنبه در سطح پائینتری تثبیت شده است. (مصداق این موضوع کشور چین میباشد که از وارد کننده پنبه به خودکفائی و با صادرکننده پنبه تبدیل شده است).
۳) جایگزین شدن الیاف مصنوعی به کاهش فشار تقاضا برای پنبه و تنزل قیمت جهانی آن منجر شده است، زیرا پنبه تنها محصول زراعی است که بشر توانسته است از طریق کاربرد تکنولوژیهای صنعتی الیاف مصنوعی مشابه و رقایب پنبه را از سوختهای فسیلی و چوب درختان جنگلی تولید و عرضه نماید و با وجودیکه چشمانداز تولید الیاف گروه پلیاستر بهدلیل کاهش مخازن سوختهای فسیلی و گران شدن قیمت سوخت و یا ممانعت کشورها از انهدام درختان جنگلی برای تولید ویسکوز، نامطمئن بوده و از سوئی دیرگ الیاف مصنوعی پلیاستر بهخاطر تولید الکتریسته و ایجاد خارشها و ناراحتیهای پوستی و حتی سرطان زائی برای مصارف پوشاک بشر زیانآور تشخیص داده شده است، ولی بهدلیل یکنواختی بهتر الیاف، سرعت بالای کار در صنایع ریسندگی و پائین بودن ضایعات و بازده بالا در صنایع ریسندگی، مدیران این صنعت در سراسر جهانی به مصرف الیاف مصنوعی متمایل و هنوز پلیاستر مهمترین لیف مصنوعی رقیب پنبه بهشمار میرود.
۴) شرایط نامناسب بازرگانی پنبه در بازار داخلی (کاهش جریان نقدینگی در بازار پنبه، دیر نقد شدن محصول پنبه کشاورزان، عدمدستیابی پنبه کاران به قیمتهای تضمینی مورد انتظار و زیاندهی صنایع پنبه پاککنی و پنبهکاران) از چالشهای مهم دیگر پنبه و پنبهکاران بهشمار میرود زیرا مجموعه عواملی نظیر، کمبود نقدینگی در صنایع نساجی بهخاطر واردات مجاز و غیر مجاز پارچه و پوشاک خارجی با قیمت ارزانتر و کیفیت بالاتر و کاهش قدرت خرید مردم، عقبماندگی تکنولوژیکی صنایع نساجی داخلی و مشکلات تحمیل شده از طریق اقتصاد کلان به صنایع نساجی (نرخ تورم، کارمزد بانکی و نرخ تسعیر ارز بالا، افزایش بیرویه نرخ خدمات دولتی از جمله افزایش همه ساله هزینه سوخت و انرژی، قوانین یکجانبه کار و... ) و یا تمایل صنایع نساجی به خرید پنبه ارزانتر خارجی (با وجود کیفیت الیاف پائینتر و یامساوی با پنبه داخلی) متفقاً به کاهش جریان نقدینگی، دیر نقد شدن محصول پنبه کاران و حتی بلافروش ماندن پنبه داخلی منجر شده است، بهعنوان چالش مهم چهارم و یکی از عوامل مهم در کاهش درآمد کشاورزان و بیثباتی تولید پنبه داخلی انجامیده است.
نکته قابل توجه در مورد چالش مهم پنبه کشور، تمایل برخی مدیران صنایع نساجی به واردات پنبه از خارج میباشد که بهخاطر پائین بودن قیمت پنبه وارداتی، کیفیت پنبه داخلی را نزد عام و خاص بد جلوه داده، در صورتیکه در دو دهه اول انقلاب که قیمت پنبه داخلی پائینتر از قیمتهای جهانی بوده همین مدیران محترم با ترفندهای متعدد از صادرات پنبه ایران ممانعت بهعمل آورده و بهدلیل مناسب بودن قیمت آن، پنبه داخلی از لحاظ کیفی هیچ گونه ایرادی نداشته است.
با عنایت به اینکه در حال حاضر صادرات پنبه کشورهای آسیای میانه در تیول شرکتهای چند ملیتی بوده و ترجیحاً پنبهەای مرغوب را برای کشورهای اروپائی و صنعتی اختصاص داده و پنبههای متوسط و نامرغوب را به ایران تحویل داده و خرید پنبه مرغوب مستلزم پرداخت قیمت بالاتر بوده و در شرایطی که استعداد بالقوه استان گلستان تولید ۱۵۰ - ۱۰۰ هزار تن بهترین نوع پنبه مرغوب میباشد، وابسته نمودن اشتغالزاترین صنعت کشور (صنایع نساجی) به واردات پنبه از خارج در تضاد با منافع و اقتدار ملی میباشد.
اما اقدامات انجام شده برای رفع معضلات پنبه با رعایت اختصار به موارد زیر اشاره میشود:
در راستای اقتصادی نمودن تولید پنبه برای پنبهکاران و ایجاد ثبات تولید، وزارت جهاد کشاورزی، با عنایت و توجه کمتر به افزایش عملکرد و کاهش هزینهها، تنها از طریق افزایش قیمت و با اعمال نرخ رشد کمتری نسبت به رشد قیمتی سایر محصولات از پنبه حمایت نموده است. بهعنوان نمونه براساس مدارک و مستندات موجود در دو دهه بعد از پیروزی انقلاب، نظام قیمت گذاری با تعیین نرخ تضمینی پائین بریا پنبه، معادل ۷۰ - ۶۰ درصد قیمت پنبه جهانی را برای پنبه داخلی تعیین و همه ساله بهجای حمایت مالیات پنهانی قانونمندی را به پنبه کاران تحمیل نموده است. و همچنین در دوره ۵ ساله برنامه عمرانی سوم کشور که وزارت جهاد کشاروزی بهطور متوسط سالیانه قیمت محصولات زراعی رقیب پنبه را حدود ۸/۱۶ درصد و بالاتر از نرخ تورم افزایش داده است، در این دوره بهدلیل کم توجهی مسئولان وزارت جهاد کشاورزی، قیمت پنبه همه ساله از رشد پائین ۴/۵ درصد برخورد بوده است.
ارتباط و تعامل پنبهکاران با صنعتگران چگونه است؟
همه ساله پنبهکاران داخلی با عرق چبین و کد یمین و در جدال با طبیعت، پنبه تولیدی خود را با تحمیل هزینههای زیاد بریا راه اندازی چرخ صنایع وابسته به بازار پنبه داخلی عرضه مینمایند، متأسفانه ارتباط و تعامل مناسبی میان صنایع با پنبهکاران وجود نداشته و جو بخشی نگری و توجه به منافع آنی صنفی و عدم توجه به منافع پنبه کاران (بهعنوان تولید کنندگان اصلی پنبه) تنها دیدگاه خرید وش و یا پنبه محلوج یا پنبه دانه به قیمت ارزان بر این صنایع حاکم میباشد.
از سوئی دیگر بهنظر میرسد که مسئولان محترم وزارت جهاد کشاورزی نیز، زراعت پنبه را به حال خود رها نموده و در مقایسه با حمایت همه جانبه از محصولات غذائی جایگزین سیاست حمایتی کمتری را در مورد پنبه اعمال و متأسفانه مسئولان محترم وزارت جهاد کشاورزی به این واقعیت توجه نمینمایند که پنبه داخلی علاوه بر اشتغالزائی بالا و جلوگیری از خروج ارز، در تأمین امنیت پوشاک کشور نقش حیاتی را ایفا و افزون بر ان پنبه دانه بهعنوان یک محصول فرعی پنبه، یک دانه روغنی مهم، نقش بهسزائی در تأمین امنیت غذائی کشور (تولید روغن مرغوب و پروتئینهای حیوانی و لبنیات از کنجالهآن) ایفا نموده و از طرف دیگر زراعت پنبه یک محصول مهم تناوبی برای گندم گشور بشمار رفته بهگونهای که افزایش تولید و خودکفائی گندم) در برخی استانها در گرو پایداری و ثبات سطح کشت پنبه میباشد.
مصداق کامل این ادعا کاهش تولید گندم استان گلستان بهدلیل کاهش سطح کشت پنبه در سالهای اخیر میباشد که در دوره چهار ساله اخیر بهدلیل کاهش سطح کشت پنبه گلستان، میزان تولید گندم استان علیرغم افزایش نسبی سطح کشت آن حدود ۳۳۰ هزار تن کاهش یافته و در حالیکه ادعا میشود که زراعت کلزا، گزینه تناوبی مهمی برای گندم میباشد و با وجودیکه استان گلستان بلاترین سطح کشت کلزای کشور را دارا میباشد، زراعت کلزا نتوانسته است نقش تناوبی پنبه را ایفا و از کاهش تولید گندم استان جلوگیری بهعمل آورد. علاوه بر مزیتهای فوق، حذف پنبه در تناوب زراعی به افزایش آفات و بیماریهای مزارع گندم استان گلستان و انجام ۴ -۳ نوبت سمپاشی مزارع گندم و تحمیل هزینه زیاد به گندم کاران استان گلستان منجر شده که افزایش تعداد سمپاشی و باقیمانده سموم در محصولات غذائی بهویژه در دانه گندم هم محیط زیست این استان را آلوده و هم سلامت مردم استان گلستان را با تهدید جدی مواجه و بالا بودن درصد بیماران سرطانی در استان گلستان نتیجه مصرف بیش از حد سموم در مزارع گندم و برخی صیفیجات و سبزیجات میباشد.
در مورد تعامل صنایع وابسته به پنبه با پنبهکاران، تنها میتوان به کمک و مساعدتهای کارخانجات پنبه پاککنی استان گلستان اشاره نمود که این واحدها از قدیمالایام تاکنون بهطور سنتی، از طریق پبرداخت چند نوبت مساعده و قرضالحسنه، هزینهای گزاف عملیات کاش، داشت و برداشت پنبه و هزینه تأمین نهادههای مورد نیاز این زراعت را تأمین و مطالبات خود را پس از برداشت محصول از پنبهکاران دریافت مینمایند.
واقعیت دیگری که باید به آن توجه کامل بهعمل آید آناست که پنبه، زراعتی هزینه بر، زمان بر و کارگر بر و نیازمند اعمال مدیریت قوی و بهرهبرداری با بنیه مالی قوی میباشد که متأسفانه با توجه به میانگین واحدهای بهرهبرداری ۳ - ۲ هکتاری و در شرایطی که اکثر این بهرهبرداران با دشواری قادر به تأمین معاش روزانه خود میباشند، به هیچ وجه قادر به تأمین نهادهها و هزینهها و اعمال مدیریت لازم در مزارع پنبه نبوده و پائین بودن قیمت و نازل بودن عملکرد در و واحد سطح پنبه نیز مزید بر علت گردیده و آنان را به کاشت محصولات راحتتر و کم هزینهتر و سودآورتر سوق داده است.
بنابراین سه گروه صنایع وابسته به پنبه (صنایع نساجی، صنایع پنبه پاککنی و صنایع روغنکشی) برای بقاء و تداوم گردش چرخ صنایع خود و تأمین ماده اولیه مورد نیاز با پرهیز از انتخاب گزینه واردات پنبه و پنبه دانه که در تضاد با اقتدار و امنیت ملی میباشد، الزاماً بایستی تعامل جدی و همه چانبه را پنبهکاران ساماندهی و با یاری پنبه کاران کشور به ثبات و پایداری تولید پنبه داخلی و تداوم گردش صنایع خود جامعیت بخشند. در این ارتباط به موراد زیر بهعنوان الگو میتوان اشاره نمود:
۱) تعداد زیاید از کارخانجات چغندر قند با کشاورزان روستاهای مجاور خود همکاری و تعامل مثبتی را برقرار و از طریق پرداخت مساعده نقدی، توزیع برخی نهادهها، تحویل ردیف کار، کولتیواتر و سمپاش و چغندرکن و تخصیص کارشناسان با تجربه برای سرکشی مزارع و ارتقاء عملکرد مزارع و خرید محصول، چغندرکاران را در انجام بهتر عملیات کاشت، داشت و برداشت یاری و ماده اولیه مورد نیاز صنعت خود را تضمین مینمایند.
۲) نمونه دوم، تأسیس شرکت توسعه کشت دانههای روغنی توسط پنج واحد روغن نباتی در سال ۱۳۴۶ میباشد که این شرکت با بهرهگیری از کارشناسان کشاورزی مجرب و استفاده از نتایج تحقیقاتی دانههای روغنی در داخل و خارج کشور، توسعه کشت مکانیزه، توانسته است دانههای روغنی مهم متناسب با اقلیم کشور را در مناطق مختلف توسعه و از طریق پرداخت مساعده، تحویل بذر و کود، سرکشیهای مرتب مزارع در راستای ارتقاء راندمان و تضمین خرید به پایداری و ثبات تولید دانههیا روغنی جامعیت بخشیده و با وجودیکه در سالهای اخیر شرکت کشت دانهای روغنی برخی کمکهای اولیه خود را قطع نموده است ولی هنوز شرکت دانههای روغنی مقبولیت خود را بهنحو احسن در جامعه کشاورزی حفظ و در حد امکانات خود با تمامی قوا و توان از تولید دانههای روغنی حمایت مینماید.
متأسفانه حدود ۸۰ کارخانه نساجی، ۱۰۰ کارخانه پنبه پاککنی و ۳۵ کارخانه روغنکشی پنبه دانه تاکنون تنوانستهاند از طریق تشکیل یک شرکت خصوصی با اهداف خدمت رسانی مناسب به پنبه کاران در راستای کاهش هزینههای تولید افزایش عملکرد، اقتصادی کردن محصول پنبه و ارتقاء کیفیت پنبه محلوج، ثبات و پایداری تولید پنبه داخلی را ساماندهی نمایند بنابراین پیشنهاد مشخص این انجمن صنفی (حداقل برای ساماندهی امر تولید پنبه مرغوب استان گلستان که منطقهای محدود و قابل کنترل میباشد) تشکیل شرکت توسعه پنبه با مشارکت واحدهای پنبه پاککنی و روغنکشی استان گلستان با مشارکت صنایع نساجی مدرن مصرف کنند و نیازمند پنبه استان گلستان میباشد که با تشکی این شرکت و صرف حداقل هزینه با خدمت رسانی مناسب میتوان ضمن کاهش هزینههای تولید، ارتقاء کیفیت پنبه و افزایش عملکرد و اقتصادی کردن محصول پنبه، ماده اولیه مرغوب مورد نیاز این گروه صنایع شرکت کننده را تضمین و تأمین واز سقوط مرغوبترین نوع پنبه کشور ممانعت و پنبهکاران را با تداوم تولید پنیه و سودآوری آن مطمئن نمود.
▪ تا چه میزانی ماشینآلات روز و تکنولوژی مدرن در کارخانجات پنبه پاککنی مورد استفاده و بهرهبرداری قرار میگیرد؟
ـ در مورد تکنولوژی مورد استفاده در صنایع پنبه پاککنی، جینهای مورد استفاده در کارخانجات پنبه پاککنی ایران از دقمت ۶۰ -۴۰ ساله برخوردار بوده و نکته همی را که در مورد تکنولوژی صنایع پنبه پاککنی بایستی یادآوری نمود آنست که تکنولوژی پنبه پاککنی برخلاف تکنولوژی سایر صنایع از جمله صنایع نساجی از بدو اختراع تاکنون تغییرپذیر نبوده و تنها تغییر تکنولوژی این صنعت افزایش ظرفیت تولید جینهای پنبه پاک کنی آنهم از طریق افزایش تعداد جینها، افزایش تعداد ارههای هر سیلندر، افزایش قطر اره و یا افزایش نسبی سرعت چرخشی سیلندرها و یا افزایش قدرت مکش وش و سیستمهای خشککن میباشد و بهرهگیری از این جینهای با ظرفیت بالا مستلزم ثبات سطح کشت تولید انبوه پنبه در کشور و اطمینان به تأمین ماده اولیه این گروه صنایع میباشد. از لحاظ تأثیر جینهای مدرن و قدیمی بر کیفیت الیاف پنبه، بررسیهای تجربی بهعمل آمده مؤید آن است که جینهای قدیمی با دور سیلندر کمتر، الیاف پنبه سالمتر و با کیفیت بهتری تولید و ارائه مینمایند. لازم به یادآوری است که کیفیت پنبه ایران نسبت به دو دهه قبل در برخی مناطق و واحدهای پنبه پاک کنی کاهش یافته است که این کاهش کیفیت یا مربوط به ناقص بودن ماشینآلات تکمیلی در برخی کارخانجات پنبه پاککنی و یا عدم دقت مدیران در تنظیم ماشینها و یا مربوط به اقلیم و شرایط آب و هوائی و یا عدم دقت کشاورزان در دوره داشت و برداشت و رواج بدچینی وش و یا مربوط به عدم نظارت اداره پنبه و دانه روغنی بر عملیات تصفیه وش در کارخانجات پنبه میباشد و بهدلیل اینکه یک بحث فنی - تصصصی بوده و از حوصله این نوشتار خارج میباشد از ورود به آن خودداری میشود.
▪ ممکن است مقایسهای میان کیفیت پنبههای داخلی با پنبههای واردایت (از لحاظ طول الیاف، استحکام و...) انجام دهید؟
ـ در جدول زیر خواص ذاتی مهم ریسندگی الیاف پنبههای داخل (مناطق گلستان و خشک) و پنبه وارداتی که همگی جزء گروه پنبه آپلند و یا پنبه الیاف متوسط مایل به بلند میباشند و نخهای تولیدی آنها، مورد مقایسه قرار گرفتهاند.
محل تولید پنبه طول الیاف میلیمتر
ظرافت الیاف میکرونر استحکام الیاف گرم
پرتکس شاخص یکنواختی (درصد) نمره نخ تولیدی بر اساس استاندارد انگلیسی استان گلستان و مازندران ۳۱ - ۵/۲۶ و ۹/۳ - ۳/۳.
الیاف طیف ۳۰ - ۲۷ متوسط تا قوی
۸۲ - ۸۱ یکنواختی متوسط نمرههای ۲۰ و ۲۴ و ۳۰ و ۴۰ و ۵۰ و ۵۴ مناسب برای ظریف ریسی مناطق خشک کشور ۵/۳۰ - ۶۲۶/۴ - ۴ الیاف نسبتاً خشن ۳ - ۲۶ متوسط یا قوی
۸۲ - ۸۱ یکنواختی متوسط نمرههای ۵ و ۱۰ و ۱۵ و ۲۰ و در صورت اختلاط با پنبه استان گلستان تا نمره ۲۴ و ۳۰
آسیای میانه ازبکستان و ترکمنستان ۵/۳۰ - ۴۲۶/۴ الیاف نسبتاً خشن ۳ - ۲۶ متوسط یا قوی
۸۴ - ۸۲ متوسط تا زیاد نمرههای
۱۵ و ۲۰ و حداکثر ۲۴ و ۳۰ با عنایت به جدول تجربی ارائه شده براساس گزارش مرکز تحقیقات پنبه، عملکرد کارخانجات پنبه داخلی و نمونهگیری از پنبه وارداتی)، پنبه استان گلستان مرغوبتری نوع پنبه بوده که با الیا آن میتوان تا نخهای نمره ۴۰ و در صورت ارتقاء یکنواختی، نیز میتوان از آن نخهای ظریف نمره ۵۰ و ۶۰ را استحصال و صنایع ریسندگی را سودآور نمود.
پنبههای وارداتی از کشورهای آسیای میانه از لحاظ طول مؤثر، ظرافت و استحکام نظیر پنبه مناطق خشک کشور میباشد. و تنها امتیاز آن نسبت به پنبه داخلی یکنواختی بهتر الیاف آن میباشد و بهغیر از یکنواختی بهتر الیاف آن میباشد و به غیر از یکنواختی و پائین بودن قیمت هیچگونه مزیتی بر پنبه داخلی نداشته و پنبه استان گلستان و مازندران به مراتب دارای کیفیت بالاتری میباشند.
از لحاظ شاخص یکنواختی، یکنواختی پنبه ایران کمی پائینتر از پنبه وارداتی میباشد، ۸۰ درصد این نقیصه مربوط به تولید پنبهدر مزارع پنبه داخلی و حدود ۲۰% آن مربوط به عملکرد کارخانجات پنبه پاکنی میباشد که بدلیل وقتگیر و فنی بودن موضوع از ورود آن خودداری میشود.
▪ پیشنهادها و راهکارهای شما جهت رهائی از مشکلات موجود در پنبه کشور چیست؟ نقش انجمن صنفی صنایع پنبه پاککنی استان گلستان در این مورد چیست؟
ـ مهمترین و اصلیترین راهکار اقتصادی کردن هر نوع تولید در بخشهای کشاورزی و صنعت از طریق افزایش عملکرد و کاهش هزینههای تولید عملی میباشد که نیل به این دو هدف در بخش کشاورزی بسیار زمان بر و نیازمند حداقل یک دهه تلاش مداوم و بیوقفه میباشد. بنابراین در شرایط فعلی برای نجات پنبه کشور بایستی از راهکارهای کوتاه مدت استفاده نمود که اهم آنها به شرح زیر خلاصه میشوند:
۱) افزایش قیمت تضمینی پنبه بهگونهای که قیمت پنبه همه ساله معادل سه برار قیمت گندم باشد تا پنبهکاران به کشت و کار پنبه علاقمند گردند، بهعنوان مثال در حال حاضر که قیمت گندم هر کیلو ۲۰۰۰ ریال میباشد، تعیین قیمت تضمینی وش معادل هر کیلو ۶۰۰۰ ریال میتواند از سقوط تولید آن جلوگیری و سطح کشت آن را در حد فعلی تثبیت نماید و از آنجائی که تعیین قیمت تضمینی برای هر کیلو وش ۶۰۰۰ ریال، قیمت پنبه محلوج نظیر آن را به ۱۸۰۰۰ ریال و به زیان صنایع نساجی افزایش خواهد داد و با توجه به اینکه قیمت پنبه وارداتی در حال حاضر هر کیلو ۱۴۵۰۰ ریال میباشد، الزاماً بایستی به هر کیلو پنبه محلوج داخلی ۳۵۰۰ ریال یارانه تخصیص داده شود و پرداخت این یارانه بهدلیل بهرهگیری از سرمایهگذاریهای صنعتی و حفظ اشتغال کشور توجیهپذیر و در راستای منافع ملی میباشد.
۲) با عنایت به اینکه استفاده از تسهیلات و اعتبارات بانکی آنهم با کارمزد بالا، تصفیه و تجارت پنبه را زیانآور و فاقد توجیه اقتصادی نموده است. در راستای گردش مناسب نقدینگی در بازار پنبه و نقد شدن بهموقع محصول کشاورزان و کاهش نگرانی آنان از تنزل قیمت پنبه، تخصیص تسهیلات و اعتبارات بانکی به صنایع پنبه پاککنی با ۵۰ درصد تخفیف در کارمزد بانکی اعتبارات مزبور، به رونق بازار و رفع نگرانی پنبهکاران و ثبات و پایداری تولید پنبه منجر خواهد شد.
۳) کاهش ضریب مالیاتی معاملات عمده فروش پنبه از ۷ درصد به ۴ درصد (که بدوندلیلدر سه سال اخیر به ۷ درصد افزایش یافته) گرایش تجار و تصفیه کنندگان به خرید پنبه را افزایش و به رونق بازار و پایداری و ثبات تولید آن بسایر تأثیرگذار خواهد بود.
۴) قرار دادن کارخانجات پنبه پاککنی در شمول صنایع تبدیل کشاورزی (که بهحق مصداق کامل صنایع تبدیلی کشاورزی میباشد) بهمنظور برخورداری از معافیت مترتبه (کاهش هزینههای برق مصرفی و تنزل حق بیمه سهم کارفرما به سازمان تأمین اجتماعی) در راستان کاهش قیمت تمام شده پنبه برای مصرف در صنایع نساجی و یا امکان صادرات آن از دیرگ راهکارهای مؤثر پایداری تولید پنبه میباشد.
۵) برقراری تخفیف ۵۰ درصدی در قیمت دو نهاده سم و کود مورد مصرف در زراعت پنبه از راهکارهای مؤثر دیگرعرلاقمندی کشاورزان به کشت پنبه و ثبات تولید آن بهشمار میرود.
۶) تشکیل شرکت توسعه کشت پنبه در استان گلستان با مشارکت کارخانجات پنبه پاککنی و روغنکشی و نساجیهای خریدار پنبه استان گلستان به منظور احیاء و پایداری پنبه مرغوب گلستان از راهکارهای دیگر ثبات تولید پنبه بهشمار میرود.
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست